پرده سینما
خرازی ها: قلم به دستان نامجو ، کامجو، کمسابقه و آماتور هم از کیسه شهرت نام آشنایان سینما و تلویزیون خرج میکنند تا از این سفره لقمه نانی و سرسوزن شهرتی نصیبشان گردد... عجیب نیست که در این پهنه مالیخولیای رسانهای گاهی اوقات عقده خودبزرگبینی و توهم خویشتن را علامه دهر و بر حق پنداشتن ، نوقلمان وطنی را تا آنجا پیش میبرد که مسئولان و دستاندرکاران تلویزیون مملکت را دعوت به عذرخواهی عمومی میکنند!؟؟؟
شهرام خرازیها عضو انجمن نویسندگان و منتقدان سینمای ایران در یک یادداشت، به اظهارنظرهای مغرضانه مخالفان مجموعه تلویزیونی دارا و ندار (مسعود دهنمکی) واکنش نشان داد.
وی در این یادداشت که طرف خطاب اش نیما حسنی نسب بود نوشت: مسعود دهنمکی از همان زمان که مستند تکان دهنده فقر و فحشا را کلید زد، آماج حملات مختلف قرار گرفت چون خیلیها احساس خطر کردند که نکند این مبارز سابق جبهههای حق علیه باطل جایشان را تنگ کند! دهنمکی تا پیش از ورود به حوزه سینما و تلویزیون لیاقت خود را در گستره قلم ثابت کرده بود و بعد ها هم که به فیلمسازی روی آورد نشان داد که تکرو نیست و چنته اش پر است از ناگفتهها و نادیدههایی که بالاخره باید یک روز گفته و دیده میشدند.
وی در نقد جریان انتقادی علیه دارا و ندار ادامه داد: منتقدان جوان و نوقلم برای اسم در کردن و سری در سرها درآوردن به حربه هایی متوسل میشوند که تاریخ مصرفشان گذشته است. همیشه نامآوران و چهرههای مطرح ورزش ، سینما و تلویزیون مورد هجمه نوقلمان جویای نام قرار میگیرند نه ورزشکاران ، فیلمسازان و سریالسازان ناشناخته و در حاشیه. ترفندی که برخی از تازهواردان به عرصه نقد فیلم و منتقدان ناشی برای شناخته شدن و کسب شهرت به کار میبندند بیشباهت به بازخوانی ترانههای قدیمی خوانندگان ایرانی توسط مبتذلخوانهای نوظهور لوس آنجلسی نیست! نوآمدگان موزیک پاپ قلاب خود را به داخل مخزن ترانههای خوانندگان قدیمی و آشنا میاندازند تا بهترینها را به نفع خویش صید کنند. قلم به دستان نامجو ، کامجو، کمسابقه و آماتور هم از کیسه شهرت نام آشنایان سینما و تلویزیون خرج میکنند تا از این سفره لقمه نانی و سرسوزن شهرتی نصیبشان گردد. در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر یکی از همین منتقدان با حمله به بهرام بیضایی به بهانه نقد فیلم وقتی همه خوابیم قصد کرده بود تا یک شبه ره صد ساله بپیماید در حالی که تیرش به سنگ خورد و به جایی نرسید. اگر قرار باشد با این قبیل شانتاژها و پروپاگاندا ذرهای شهرت نصیب آماتورها و فرصتطلبان عرصه قلم گردد، آن شهرت کاذب و منفی است. بعضیها وجهه مثبت و منفی شهرت و جاه برای شان فرقی نمیکند و فقط میخواهند به هر قیمت مطرح شوند.
خرازیها در بخش دیگری از این یادداشت نوشت: آنها که امروز سریال دارا و ندار – که بیننده میلیونی داشته – را به عنوان بیربطترین برنامه تاریخ تلویزیون محسوب میکنند، قطعا دانش رسانهای خویش را زیر سؤال میبرند چرا که این ادعا حاکی از آن است که مدعیان اصلا برنامههای تلویزیون به ویژه برخی از جنگهای بیمصرف و سریالهای نود شبی تکراری را که فاقد پتانسیلهای تصویری و نمایشی هستند، ندیدهاند! مدعیان از کجا به این نکته پیبردهاند که سریال نوروزی جناب دهنمکی، حاصلی جز ایجاد انزجار در بینندگان میلیونی سیما نداشته است؟! این قبیل جنجالها و مغلطههای رسانهای در نهایت بر شهرت و محبوبیت ده نمکی – که اصلا نیازمندشان هم نیست – میافزاید نه بر شهرت و محبوبیت مدعیان چرا که تجربه نشان داده که مردم نام فیلمساز را بخاطر میسپارند نه نام منتقد فیلم و پاپارتزیها را!؟ آن هم در شرایطی که در میان این همه سریالهای ریز و درشت تلویزیونی که هیچ نسبتی با ایران و ایرانی ندارند و داستانشان را میتوان در حوزههای جغرافیایی دیگر نیز روایت کرد وبه تصویر کشید، دارا و ندار یک استثناء است.
وی ادامه داد: مجموعه نوروزی دهنمکی فرزند زمان خود است و آنچه که مطرح میکند، درد و رنج مردم همین مملکت است. با این اوصاف خندهدار نیست که در مورد سریالی که کاراکترهایش هریک به گوشهای از ایران زمین تعلق دارند و به لهجههای مختلف به دور از لودگی ، تمسخر و اغراق صحبت میکنند، گفته شود که هیچ بویی از ملیت و ایرانیت نبرده است؟! آنها که ادعا می کنند دهنمکی با یک فلاش بک تاریخی قصهپردازی و تصویرسازی ما رابه یکباره نیم قرن به عقب برگردانده و فیلمهای عامه پسند دهههای سی و چهل شمسی به مراتب شریفتر و جذابتر از دارا و ندار هستند، میدانند که با این ادعای عجیب و نپخته، فیلمهای مستهجن و مبتذلی را که سرشار از فساد و برهنگی و پردهدری بودند، بر یکی از ارزشیترین و سالمترین سریالهای این سالهای تلویزیون رجحان میدهند؟! آیا این قیاس معالفارق نیست که یک سریال تلویزیونی را با فیلم و یا فیلمهای سینمایی در دو کفه یک ترازو بگذاریم؟! مگر مدعیان بر تفاوتهای دو مدیوم سینما و تلویزیون آگاه نیستند؟! جالب است که با این سطح از دانش رسانه ای هل من مبارز و تریبون عمومی هم میطلبند و برای خودنمایی از کانال رسانه تلویحا التماس هم میکنند!؟ و چقدر خنده دار است موفقیت تاریخی سترگ و کمنظیر اخراجیها۱ را با لفظ نسبی توصیف کردن و خست در به کار بردن قید کامل و از همه بیبنیانتر این ادعا که موفقیت نسبی اخراجیها۱ هیچ ارتباطی به مسعود دهنمکی ندارد! (پس به کی ارتباط دارد؟!!!). عجیب نیست که در این پهنه مالیخولیای رسانهای گاهی اوقات عقده خودبزرگبینی و توهم خویشتن را علامه دهر و بر حق پنداشتن ، نوقلمان وطنی را تا آنجا پیش میبرد که مسئولان و دستاندرکاران تلویزیون مملکت را دعوت به عذرخواهی عمومی میکنند!؟؟؟
منبع : فارس
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|