پرده سینما

سرگذشت تلخ اولین بازیگر زن سینمای ناطق ایران

پرده سینما

 

 

 

 

 

 

 

 

روح انگیز سامی نژاد در فیلم دختر لردهم اردیبهشت ماه سالروز درگذشت روح‌انگیز سامی‌نژاد اولین بازیگر زن اولین فیلم ناطق سینمای ایران است.

به گزارش خبرآنلاین، روح‌انگیز سامی‌نژاد با نام اصلی صدیقه سامی‌نژاد سوم تیرماه سال 1295 در بم به دنیا آمد. او پدرش را در دوران کودکی از دست داد و با مادرش زندگی می‌کرد. سامی‌نژاد در 13 سالگی به ازدواج فردی به نام دماوندی درآمد و با او به هندوستان مهاجرت کرد. دماوندی در استودیو امپریال فیلم بمبئی راننده اردشیر ایرانی صاحب این استودیو بود که بعدها دختر لر اولین فیلم ناطق سینمای ایران را با بازی سامی‌نژاد تهیه و کارگردانی کرد.

دختر لر در حالی ساخته شد که حدود 40 سال از تولد سینما در دنیا می‌گذشت. تولید یک فیلم ناطق در ایران تا آن زمان امکان‌پذیر نبود. تا این که عبدالحسین خان شیروانی معروف به سپنتا، شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار در نیمه‌ دوم دهه 1300 با هدف تحقیق در زمینه هنر و فرهنگ ایران باستان به هند رفت. او در نهایت تصمیم گرفت وارد دنیای سینما شود و این کار را با نوشتن فیلمنامه دختر لر انجام داد.

دختر لر بر اساس داستان عامیانه «جعفر و گلنار» شکل گرفت. این فیلم درباره گلنار یک دختر لر در منطقه‌ای تحت کنترل راهزنان مسلح به فرماندهی قلی خان است. گلنار در قهوه‌خانه‌ای کار می‌کند و در آن‌جا با جعفر مامور دولت آشنا می‌شود و می‌خواهد با او ازدواج کند.

سپنتا پس از نوشتن فیلمنامه دختر لر سامی‌نژاد را برای بازی در نقش گلنار انتخاب کرد و در نهایت خودش نیز به نقش جعفر ظاهر شد. انتخاب سامی‌نژاد بیشتر به این خاطر بود که هیچ زنی قبول نمی‌کرد جلوی دوربین برود، چرا که آن زمان زنان در حجاب کامل بودند. ضمن اینکه خیلی‌ها استعداد این کار را نداشتند.

 سامی‌نژاد بازی در دختر لر را پذیرفت و با سپنتا قراردادی چهل روزه‌ امضا کرد، اما به دلیل نهایی نبودن فیلمنامه، دیالوگ‌ها و امکانات فیلمبرداری، کار ساختن فیلم هفت ماه کشید. ضمن اینکه سپنتا به‌ خاطر لهجه‌ غلیظ کرمانی سامی‌نژاد ناچار شد داستان دختر لر را به گونه‌ای تغییر دهد تا موضوع آن مربوط به ایالات و قدرت حکومت مرکزی ایران باشد. در نهایت دختر لر پس از مشکلات بسیار آبان‌ماه سال 1312 در مایاک و سپه که دو سینمای معروف آن زمان تهران بودند، به نمایش عمومی درآمد و مورد استقبال قرار گرفت.

سامی‌نژاد سپس در فیلم شیرین و فرهاد ساخته‌ سپنتا بود بازی کرد. او پس از بازی در این فیلم از دماوندی جدا شد و با نصرت‌الله محتشم از بازیگران سرشناس تئاتر ازدواج کرد. این ازدواج مدت زیادی به طول نکشید و محتشم در بازگشت به ایران او را غیابی طلاق داد. سامی‌نژاد پس از 18 سال اقامت در هندوستان به ایران بازگشت، اما برای ادامه کارش در سینما با مخالفت خانواده روبرو شد. او به خاطر آزارهایی که از خویشان و آشنایان و مردم دید بعد از دو فیلم دیگر هرگز حاضر نشد در فیلمی ایفای نقش کند. سامی‌نژاد پس از بازگشت به ایران، گواهی‌نامه سیکل اول اش را گرفت و در وزارت بهداری به عنوان پرستار مشغول به کار شد و در تهران اقامت گزید. او پس از مدتی کار پرستاری را به کنار گذاشت و از طریق اجاره دادن طبقه اول خانه‌ دوطبقه‌ای که خریده بود، گذران زندگی می‌کرد. ازدواج سوم سامی‌نژاد با یکی از بستگانش نیز شکست خورد و چون فرزندی نداشت حدود 30 سال تنها زندگی کرد.

 سامی‌نژاد سال 1349 در فیلم مستند تاریخ سینمای ایران؛ از مشروطیت تا سپنتا از مصائبی که در آن گذشت صحبت کرد و به تلخی گریست. او در‌این‌باره گفت: «به خاطر ناراحتی‌هایی که در موقع فیلمبرداری و بعد از آن چه از طرف فامیل و چه از طرف مردم کشیدم، هرگز راضی نشدم در فیلم دیگری بازی کنم ... هر موقع که از در شرکت می‌آمدیم بیرون، مجبور بودیم سه نفر مستحفظ داشته باشیم، یک شوفر و دو نفر کمک شوفر که شیشه پرت نکنند. هر جایی هم که می‌رفتیم باید یه چیزی سرمون می‌انداختیم تا کسی ما رو نشناسد...»

سامی‌نژاد 10 اردیبهشت سال 1376 در سن 81 سالگی در تهران درگذشت در حالی که محققان و کارشناسان سینمای ایران بی‌خبر از او معتقد بودند سال‌ها پیش در گذشته است. او در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.


 تاريخ ارسال: 1391/2/11
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>امیر هجرانی شاد :

درود روزگار برای مردم باید به آرامش شبانه و کار و فعالیت روزانه می گذشت و مردم حتی توان رسیدگی به خانواده خود را نداشتند پس زندگی سخت و کار آموزش سختتر از امروز بوده است و سختی روزگار برای آموزگارانی که حضور نداشتند تازگی داشت البته امروز ممکن است ورزشکاران مورد حمایت حکومتی نباشند پس زمان تغییر نداشته و سختی روزگار همچنان هست مگر آنکه از حاشیه ها بدرستی کم گردد. دوستدارتان امیر

0+0-

سه‌شنبه 22 اسفند 1391



>>>هادی پور:

خیلی معذرت می خواهم و عمیقا" پوزش میطلبم و... ولی این چه فرهنگی است که ما داریم. می فهمم که کار سامی نژاد کمتر از گالیله نبوده و برخورد مردم هم... اما همان زمان این مردم از دیگر امکانات بشری برخوردار بودند ولی فقط به سامی نژاد بند کرده بودند . آیا این مردم انسان نبودند؟ واقعا" چرا ما ایرانی ها رشد فرهنگی نمی کنیم؟ تا چه زمانی به این روش ادامه خواهیم داد؟

1+0-

سه‌شنبه 23 خرداد 1391




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.