پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
The Savages
كارگردان: تامارا جنکینز
فيلمنامه: تامارا جنکینز
بازيگران: لورا لینی، فیلیپ سیمور هافمن، فیلیپ بوسکو و...
محصول: آمریکا، ۲۰۰۷
زبان: انگلیسی
مدت: ۱۱۰ دقیقه
گونه: کمدی-درام
بودجه: ۹ میلیون دلار
فروش: بیشتر از ۹ و نیم میلیون دلار
درجهبندی: R
■ طعم سینما - شمارهی ۱۲: خانوادهی سَوِیج (The Savages)
سَوِیجها فیلمی سینمایی در گونهی کمدی-درام، به نویسندگی و کارگردانی تامارا جنکینز و دربارهی خانوادهای ۳ نفره بهنام سَوِیج است. پدر پیر و ناتوان خانواده، لنی (با بازی فیلیپ بوسکو) کمکم دارد هوش و حواساش را از دست میدهد درحالیکه هیچکسی نیست تا از او مراقبت کند. جان سَوِیج (با بازی فیلیپ سیمور هافمن) با این استدلال که از پس هزینههای سنگین نگهداری پدرشان برنمیآیند، خواهرش بهنام وندی (با بازی لورا لینی) را راضی میکند که پدر را به یک خانهی سالمندان -که نزدیک محل زندگی جان قرار دارد- ببرند...
فیلم که بیشتر با عنوان خانوادهی سَوِیج نزد سینمادوستان شناختهشده است، درامی تأثیرگذار از خانم تامارا جنکینز، کارگردان گزیدهکار سینمای آمریکاست. گرچهخانوادهی سَوِیج بهعنوان یک کمدی-درام در دیتابیسهای سینمایی ثبت شده، اما سویهی دراماش قویتر است و بیشتر متأثرمان میکند تا بخنداندمان. البته فیلم از دقایق کمدی خالی نیست و اتفاقاً -اگر بخواهد- بهشدت هم میتواند بخنداند. مثل سکانس فوقالعادهی رستوران که خواهر و برادر با جانکندن سعی دارند از پدرشان بپرسند که بعد از مرگ، دوست دارد دفناش کنند یا سوزانده شود؛ لنی که تازه فهمیده محلّ زندگی جدیدش نه یک هتل بلکه خانهی سالمندان است، با حالتی عصبی فریاد میزند: «مگه شما از پشت کوه اومدین؟! باید منو خاک کنین!» (نقل به مضمون)
بهعلاوه، قویتر بودن سویهی درام فیلم اصلاً بهمعنی فروغلطیدن خانوادهی سَوِیج در قعر چاه ویل هندیبازی و احساساتگرایی نیست! تامارا جنکینز حتی روی کموُکیف مرگ لنی هم تأکید چندانی نمیکند و سانتیمانتالیسم را آگاهانه پس میزند. دیگر نمونهی این خودداری هوشمندانه را میتوان در فصل آشنایی وندی با جیمی، پرستار سیاهپوست خانهی سالمندان دید؛ آنجا که جیمی به وندیِ احساساتی میگوید دختر دیگری را دوست دارد.
خانوادهی سَوِیج بهخوبی اثبات میکند که تامارا جنکینزِ فیلمنامهنویس و کارگردان بههیچوجه از اهمیت پرداختن به "جزئیات" غافل نیست. بهعنوان مثال، توجه کنید به میزان حساسیت وندی روی چراغخواب و بالش قرمزرنگی که برای پدرش -در مرکز توانبخشی سالمندان- خریده است. معتقدم فیلم خانوادهی سَوِیج جدا از ارزشهای سینماییاش، از بُعد دیگری نیز بااهمیت است؛ خانوادهی سَوِیج را میتوان هشداری تکاندهنده برای فرزندانی که والدین پا به سن گذاشته دارند، بهحساب آورد. فیلم از این نظر، هراسانگیز است و بدجوری به تماشاگرش تلنگر میزند.
بازیهای خانوادهی سَوِیج بیتردید از جمله نقاط قوت آن است. فیلیپ سیمور هافمن، لورا لینی و فیلیپ بوسکو بهاضافهی تمام بازیگران نقشهای فرعی، هریک حضوری قانعکننده و قابل باور دارند. هافمن و لینی با این فیلم، کاندیدا و برندهی چند جایزهی مهم بازیگری شدند که نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن -طبیعتاً برای لینی!- مهمترینشان بود. خانوادهی سَوِیج در رشتهی بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی نیز کاندیدای اسکار بود که -علیرغم شایستگیهای بیشتر خانم جنکینز- نهایتاً جایزه به دیابلو کودی، فیلمنامهنویس جونو (Juno) رسید.
مرور فیلم، بار دیگر یادآوری میکند که فیلیپ سیمور هافمن چه بازیگر توانمندی است -درمورد چند نفر تمایلی به کاربرد افعال ماضی ندارم، اول از همه خسرو شکیبایی نازنین و بعد، بزرگان دیگری مانند فیلیپ سیمور هافمن- او کاراکترهای فرهیختهی آدمحسابی -مثل همین جان سَوِیجِ محقق و استاد دانشگاه یا کيدن کوتاردِ فیلم سینمایی سینکداکی، نیویورک (Synecdoche, New York) و یا معروفتر از همه: ترومن کاپوتی- را همانقدر باورپذیر بازی میکند که نقش بدمَنها و شارلاتانهایی نظیر اوون داویان در مأموریت غیرممکن ۳ (Mission: Impossible III) و یا لنکستر داد در فیلم مرشد (The Master).
بهجز کار قابل اعتنای کارگردان و فیلمنامهنویس و گروه بازیگران، فیلمبرداری خانوادهی سَوِیج بیشتر از سایر عناصر برجستهی فیلم به چشم میآید؛ بهویژه قابهای زیبایی که مات هاپفل -مدیر فیلمبرداری- از نقطهنظر سَوِیجها -زمانی که در برهههای زمانی مختلف فیلم درون اتومبیل جان نشستهاند- ثبت کرده است. رنگها هم عمدتاً آبی و سبز تیره انتخاب شدهاند تا با فضای تلخ فیلم هماهنگی بیشتری داشته باشند؛ زیرا توجه داریم که بخش قابل توجهی از تایم خانوادهی سَوِیج به لنی -یک پدرِ- رو به موت و دغدغههای جان و وندی برای اسکان -و نگهداری از- او در خانهی سالمندان اختصاص دارد. گذشته از این، خانوادهی سَوِیج در فصل زمستان میگذرد که توجیه دیگری برای غلبهی رنگهای سرد در این فیلم است.
خانوادهی سَوِیج شریف و احترامبرانگیز است؛ از دیدناش گاه لبخند به لبهایمان میآید و گاهی نیز بغض میکنیم. خانوادهی سَوِیج هم سکانسهای عاطفی بامزهای از رابطهی خواهر-برادری وندی و جان نشانمان میدهد و هم لحظاتی متأثرکننده از فصل پایانی زندگی پدر خانواده... خانوادهی سَوِیج فیلم موفقی است که خوشبختانه حسوُحال خوباش را تا دقیقهی آخر از کف نمیدهد.
پیمان عباسی نیا
پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۳
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|