پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
Capote
كارگردان: بنت میلر
فيلمنامه: دن فوترمن [براساس کتابی از جرالد کلارک]
بازيگران: فیلیپ سیمور هافمن، کاترین کینر، کلیفتون کالینز جونیور و...
محصول: آمریکا، ۲۰۰۵
زبان: انگلیسی
مدت: ۱۱۴ دقیقه
گونه: زندگینامهای، جنایی، درام
بودجه: ۷ میلیون دلار
فروش: حدود ۵۰ میلیون دلار
جوایز مهم: برندهی ۱ اسکار و کاندیدای ۴ اسکار دیگر
■ طعم سینما - شمارهی ۳۷: کاپوتی (Capote)
کاپوتی برشی -نزدیک به- ۶ ساله از زندگی ترومن کاپوتی، نویسندهی صاحبنام آمریکایی و پدیدآورندهی آثار برجستهای همچون صبحانه در تیفانی (Breakfast at Tiffany's) را روایت میکند [۱]؛ برههای که ترومن (با بازی فیلیپ سیمور هافمن) طی آن مشغول جمعآوری و سروُسامان دادنِ تحقیقاتاش برای نگارش و تکمیل کتاب در کمال خونسردی (In Cold Blood) بوده است: یعنی از تاریخ پانزدهم نوامبر ۱۹۵۹ تا چهاردهم آوریل سال ۱۹۶۵، روزی که پِری اسمیت (Perry Smith) بالاخره اعدام شد.
کاپوتی از معدود فیلمهای برجستهی تاریخ سینماست که دشواریهای خلق یک اثر نوشتاریِ جدّی و درستوُحسابی را آنطور که واقعاً اتفاق میافتد، روی پرده میآورد. مراحلی طاقتفرسا و بیشباهت به تصویر مضحک و کلیشهای نویسندهای که گوشهی اتاق، پشت میزش نشسته است و یکی پس از دیگری کاغذ مچاله میکند و به سطل زباله میریزد! کاپوتی ملهم از کتابی تحت همین عنوان، نوشتهی جرالد کلارک است. میلر و فوترمن با انتخاب کتاب کلارک بهعنوان منبع اقتباسکاپوتی، دست روی سرنوشتسازترین دورهی زندگی ترومن کاپوتی گذاشتهاند؛ سالهای نوشتن کتاب نفرینشدهی در کمال خونسردی که نهایتاً، هم برای او شهرتی افزونتر به ارمغان آورد و هم تباهی و نیستی.
ترومن بعد از خواندن خبری در صفحهی حوادث روزنامهی نیویورکتایمز، قدم به قدم با ماجرای قتلعام خانوادهای ۴ نفرهی کلاتر در کانزاس درگیر میشود. درگیریای که به ارتباط عاطفی ویرانکنندهی او با یکی از دو متهم قتل بهنام پِری اسمیت (با بازی کلیفتون کالینز جونیور) میانجامد. کاپوتی به نوعی از همذاتپنداری با پِری میرسد، همانطور که طی پرارجاعترین دیالوگ فیلم خطاب به نل هارپر لی (با بازی کاترین کینر) -دوست دوران کودکیاش- [۲] هم بر این نکتهی کلیدی تأکید میکند: «من و پِری انگار توی یه خونه بزرگ شدیم، اون بلند شد و از در پشتی رفت ولی من از در جلویی بیرون اومدم.» (نقل به مضمون)
فیلیپ سیمور هافمن در این مشهورترین نقشآفرینی سینماییاش، با تغییر لحنی صددرصد آگاهانه که بیشک حاصل بررسی فیلمهای بهجای مانده از ترومن کاپوتی بوده [۳]، گام بسیار بلندی در راستای نزدیک شدن به این شخصیت پیچیده و لایهلایه برداشته است. برگ برندهی آقای هافمن فقط صدای کارشدهاش نیست؛ او اجزای بدناش را تماماً به خدمت گرفته تا هر زمان اسم ترومن کاپوتی به گوشمان خورد، بیدرنگ فیلم کاپوتی و فیلیپ سیمور هافمن را بهخاطر بیاوریم. این کوششها از چشم اعضای آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک آمریکا (AMPAS) پنهان نماند و در هفتادوُهشتمین مراسم اسکار -مورخ پنجم مارس ۲۰۰۶- جایزهی بهترین بازیگر نقش اول مرد به آقای هافمن تعلق گرفت.
بنت میلر و فیلمنامهنویساش -دن فوترمن- با وجود تمامی شایعههایی که حولوُحوش شخصیت ترومن کاپوتی هنوز بر سر زبانهاست و او را مردی با "تمایلاتی خاص" معرفی میکنند، تحت هیچ شرایطی نگذاشتهاند فیلم کاپوتی صاحب حالوُهوایی منزجرکننده شود؛ تمایلات مذبور بهشیوهای کاملاً ظریف و هنرمندانه -و مهمتر: بدون ایجاد سرسوزنی سمپاتی- چنان به تصویر کشیده شدهاند که در میان خیل فیلمهای حالبههمزن امروزی، کیمیاست!
فیلم، برخلاف ادعای بعضیها -که علت مرگ ترومن کاپوتی را فقط زمان طولانی تحقیق و خستگی ناشی از کار سنگین عنوان کردهاند- قدرتمندانه درصدد است تا ضربهی عاطفی حاصل از ماجراهای مقطع حساسِ تألیف در کمال خونسردی [۴]، روی آوردن ترومن به الکل و مصرف بیرویهی آن را عامل از پا درآمدن نویسنده معرفی کند. دوگانگی و تناقض شدیدی که ترومن کاپوتی گرفتارش شده بود نیز در فیلم بهخوبی آمده است؛ ترومن از طرفی به اسمیت وابستگی عاطفی پیدا کرده و کارهایی هم برای رهایی او و شریکِ جرماش از مجازات اعدام انجام میدهد ولی از آن طرف تنها درصورتیکه پِری و دیک کشته شوند، کتاباش پایانبندی درخوری پیدا خواهد کرد.
فروپاشی اصلی ترومن کاپوتی اما درست در همان لحظهای اتفاق میافتد که از زبان پِری میشنود هر چهار عضو خانوادهی بیگناه کانزاسی توسط او به قتل رسیدهاند. از اینجا بهبعد، ترومنی که پیشتر در مهمانیها او را شاد و پرسروُصدا و یکپا مجلسگرمکن دیده بودیم؛ دچار افسردگی شدید میشود، در خود فرو میرود و دیگر دست از تلاش برای آزاد کردن پِری و همدستاش، ریچارد "دیک" هیکاک (با بازی مارک پلگرینو) برمیدارد.
کاپوتی علاوه بر اسکاری که فیلیپ سیمور هافمنِ بزرگ و تکرارنشدنی به خانهاش برد؛ در چهار رشتهی بهترین فیلمنامهی اقتباسی (دن فوترمن)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (کاترین کینر)، بهترین کارگردانی (بنت میلر) و بهترین فیلم (ویلیام وینس و مایکل اهون) هم کاندیدای دریافت تندیس طلاییرنگ آکادمی بود که به هیچکدام از آنها دست پیدا نکرد. گیشهی فیلم نیز -در حدّ و اندازههای خودش- قابل توجه بود؛ کاپوتی توانست بیشتر از ۷ برابر بودجهی اولیهاش فروش داشته باشد.
کاپوتی در عین کمالیافتگی و برخورداری از کیفیت غیرقابل انکار فرمی و محتواییاش، "یک فیلم زندگینامهای ساده" بهنظر میرسد که البته چنین نیست؛ کشف جزئیات و ظرافتهای کاپوتی نیازمند حواسِ جمع و تمرکز بالاست... ترومن چنانچه در فیلم نیز بدان اشاره میشود، پس از چاپ در کمال خونسردی در ۱۹۶۶ هرگز نتوانست کتاب دیگری را به سرانجام برساند. او ۲۵ اوت ۱۹۸۴، در قعر درهی خودویرانگری جان سپرد. بازی سرنوشت، ۳۰ سال بعد، فیلیپ سیمور هافمن را هم به تهِ همان درهی عمیق کشاند.
پیمان عباسی نیا
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۳
[۱]: بلیک ادواردز براساس صبحانه در تیفانی در سال ۱۹۶۱ فیلمی بههمین نام ساخت.
[۲]: نل هارپر لی، نویسندهی رمان معروف کشتن مرغ مقلد (To Kill a Mockingbird) است که رابرت مولیگان با اقتباس از آن، در سال ۱۹۶۲ فیلمی با بازی گریگوری پک (در نقش اتیکاس فینچ) کارگردانی کرد. در سکانسی از کاپوتی شاهد برپایی مراسم افتتاحیهی این فیلم هستیم.
[۳]: ترومن ابداً با سینما بیگانه نبود؛ بهجز اقتباسهایی که از آثارش بهعمل آمد، او در سال ۱۹۷۶ بازیگری را نیز از طریق فیلم قتل با مرگ (Murder by Death) ساختهی رابرت مور تجربه کرد.
[۴]: در کمال خونسردی را ریچارد بروکس در سال ۱۹۶۷ به فیلم برگرداند.
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|