پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
The Lives of Others
عنوان اصلی: Das Leben der Anderen
كارگردان: فلوریان هنکل فون دونرسمارک
فيلمنامه: فلوریان هنکل فون دونرسمارک
بازيگران: اولریش موهه، مارتینا گدک، سباستین کخ و...
محصول: آلمان، ۲۰۰۶
زبان: آلمانی
مدت: ۱۳۸ دقیقه
گونه: درام، هیجانانگیز
بودجه: ۲ میلیون دلار
فروش: بیشتر از ۷۷ میلیون دلار
درجهبندی: R
جوایز مهم: برندهی اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان، ۲۰۰۷
■ طعم سینما - شمارهی ۸۴: زندگی دیگران (The Lives of Others)
زندگی دیگران به واکاوی هنرمندانهی مصائبی میپردازد که یک ملت پشت دیواری طویل از سر گذراندند. عمدهی وقایع زندگی دیگران مربوط به ۱۹۸۴ است، ۵ سال پیش از نابودی دیوار. دیواری که ۲۸ سالِ تمام بود ولی فرو ریخت. وسواس، زحمت و زمانی که دونرسمارک صرف کارگردانیِ فیلمنامهی پرجزئیاتاش کرده است، زندگی دیگران را مبدل به فیلمی قابلِ استناد و ملموس پیرامون دورهای کمتر شناختهشده از تاریخ سیاسی و اجتماعی ژرمنها ساخته که معتقدم تماشایش -بهخصوص بهواسطهی امکانی که برای درک جوّ خفقانآور جمهوری دموکراتیک آلمان فراهم آورده- از مطالعهی چندین کتاب پژوهشی و جزءنگرانه کارآمدتر است.
هِمف، وزیر فرهنگ و هنر آلمان شرقی (با بازی توماس تییِم) که گلویش پیش کریستا-ماریا زیلاند، بازیگر سرشناس تئاتر (با بازی مارتینا گدک) گیر کرده است، به بهانهی مشکوک بودنِ گئورگ دریمن (با بازی سباستین کخ) کارگردان موفق تئاتر و شریک زندگیِ کریستا-ماریا به ارتباط با آلمان غربی، مستقیماً دستور جاسوسی و استراق سمعِ شبانهروزیِ او را میدهد. هِمف، وظیفهی از سرِ راه برداشتنِ دریمن را به مسئول عالیرتبهی امنیتی (با بازی اولریش توکور) محول میکند که او هم به طمع ارتقای مقام، به گِرد ویسلر (با بازی اولریش موهه) بازجوی ارشد و نخبهی سازمان اشتازی [۱] که عمیقاً به مرام حزب و آرمانهای دیدیآر [۲] اعتقاد دارد، مأموریت میدهد تا از طریق شنودِ حصوصیترین مراودات گئورگ دریمن، مدرکی بهدردبخور علیه او پیدا کند...
بهنظر نگارنده، گویاترین عبارتی که در توصیف زندگی دیگران میشود بهکار برد، این است: "یک فیلم بهاندازه". بهعنوان مشتی نمونهی خروار، زندگی دیگران نه در سانتیمانتالیسم و برانگیختن احساسات تماشاگران شورَش را درمیآورد و نه از نمایش عشقورزی، به پردهدری میرسد. زندگی دیگران با افراط و تفریط بیگانه است و عاقبت، جانبِ واقعگرایی را میگیرد.
نکتهی حائز اهمیتِ بعدی درخصوص زندگی دیگران -که بهنوعی صحت ادعای پیشین را هم تأیید میکند- از بیخوُبن رد نکردن تمامی ابعاد انسانی کارکنان سازمان اطلاعاتی آلمان شرقی است. دونرسمارک در زندگی دیگران مأموران اشتازی را بهشکل هیولاهایی بیشاخوُدم که بویی از انسانیت نبردهاند، تصویر نکرده. چنین پرداختِ غیرکاریکاتوری و منصفانهای تنها از فیلمنامه ناشی نمیشود؛ کستینگ، گریم، چگونگی نورپردازی، انتخاب زوایای دوربین و نحوهی بازی گرفتن از بازیگران نیز در این مهم، دخیلاند.
زندگی دیگران از آن دست فیلمهاست که توفیقاش، بستگی مستقیم به درخشش بازیگران دارد. انتخاب و نقشآفرینی هر سه بازیگر اصلی (بهترتیب: اولریش موهه، مارتینا گدک و سباستین کخ) -بیگفتگو- عالی است. مکملها هم خوباند و در کل، عنصر نامطلوبی در مجموعهی بازیگرهای زندگی دیگران قابلِ رؤیت نیست! هنرنماییِ اولریش موهه در سکوت، ستایشبرانگیز است. او در مقایسه با سایرین، دیالوگ و اکت کمتری دارد. طیف متنوعی از حسها و واکنشها را میشود فقط از چشماناش خواند.
مأموریتِ خانهی دریمن موجب میشود تا ویسلر به بزرگترین کمبود زندگی خود پی ببرد: عشق. موهبتی که خریدنی نیست. دستاورد بیقیمتی که آقای بازجو کسب میکند، یک دلبستگی پاک است. چه خوب که دونرسمارک این شیفتگی را به نفسانیات نمیآلاید و اجازه میدهد زندگی دیگران قهرمان داشته باشد. عشقی که حرفاش را میزنم، از آن عشقهاست که هیچوقت بر زبان جاری نمیشوند! بهیاد بیاورید سکانس ملاقات اتفاقیِ شبانه در بار را بهانضمام آن گفتگوی مطبوعاش.
قبول دارم که وقوع برخی پیشامدها و تحولات در زندگی دیگران دور از انتظار نیست اما اصلاً نمیتوان "قابلِ حدس" خطاباش کرد. برای مثال، امکان ندارد آنچه درنهایت بر سر ماریا خواهد آمد را پیشبینی کنید. زندگی دیگران هر چند دقیقه، اتفاقی در چنته دارد که همینها سبب میشوند تا انتها از رمق نیفتد و تایمِ ۱۳۸ دقیقهای فیلم، طولانی بهنظر نرسد. زندگی دیگران هرگز ملالآور نمیشود. در فیلمنامهی زندگی دیگران حفرهی غیرقابلِ اغماضی وجود ندارد. بهعبارت دیگر، در پی ظاهر شدن تیتراژ پایانی -در ارتباط با کاراکترها- مورد ابهامآمیز یا پرسشی باقی نمیماند که در فیلم پاسخی برایش نیافته باشیم.
زندگی دیگران حسوُحال سرزمین و مردمی تحت سلطهی دهشتناکِ حاکمیتی سوسیالیست را ترسیم میکند اما جالب است که دونرسمارک حتی به قیمت ارائهی تصویری باورپذیرتر از نظام منفورِ مورد اشاره، از روی پرده آوردن فجایعی نظیر شکنجهی سبعانهی زندانیان سیاسی -که با ذات چنین نظامهایی آمیخته- میپرهیزد و فیلماش را آلودهی خشونت نمیکند. زندگی دیگران عموماً خاکستریرنگ است؛ برای به تصویر کشیدن زندگی زیر یوغِ حکومتی توتالیتر، چه رنگی بهتر از این سراغ دارید؟! موسیقی متن زندگی دیگران [۳] نیز صرفاً زیبا نیست بلکه با حالوُهوای فیلم، مطابقت کامل دارد؛ در زندگی دیگران گویی نتها و فریمها در هم تنیده شده و جداییناپذیرند.
با این میزانْ پختگی و تسلط که به قابهای فیلم جلا بخشیده، آیا هیچکس باور میکند زندگی دیگران یک فیلماولی است؟! آقای فلوریان هنکل فون دونرسمارک با نویسندگی و کارگردانیِ توأمانِ زندگی دیگران، یکفیلمه ره صد ساله پیمود! [۴] موفقیتی باورنکردنی که با کسب جایزهی بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان از اسکار هفتادوُنهم به اوج رسید. دونرسمارک البته ۴ سال بعد، ساخت مُهملی پادرهوا بهنام توریست (The Tourist) [محصول ۲۰۱۰] ستایندگان پرشمارش در سالِ اکران جهانیِ زندگی دیگران را بهکلی مأیوس کرد.
گِرد ویسلرِ صورتسنگی که در آغاز بهنظر نفوذناپذیر میآمد، سرانجام تسلیم میشود. او در برابر زیبایی سر فرود میآورد. در برابر آوای پیانو، جادوی صحنه، قدرت کلمات و بهطور خلاصه: در برابر "هنر"... محال است بعد از دیدن زندگی دیگران احساس کنید وقتتان را به بطالت گذراندهاید. زندگی دیگران از خودکشی، استبداد، یأس، خیانت، فساد، زوال، سوءظن، ترس، اختناق و... دیوار میگوید ولی نهایتاً حالتان را خوب میکند! این معجزهی سینماتوگرافی است. تا دیرتر نشده، ایمان بیاورید!
پیمان عباسینیا
پنجشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۴
[۱]: Stasi، سازمان اطلاعاتی آلمان شرقی.
[۲]: DDR، جمهوری دمکراتیک آلمان.
[۳]: اثر مشترکِ گابريل يارد و استفان موچا.
[۴]: مصادره به مطلوبِ ضربالمثل معروف یکشبه ره صدساله رفتن!
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|