پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
Chronicle
كارگردان: جاش ترنک
فيلمنامه: مکس لندیس
بازيگران: دِین دِهان، آلکس راسل، مایکل بی. جوردن و...
محصول: آمریکا، ۲۰۱۲
زبان: انگلیسی
مدت: ۹۰ دقیقه
گونه: علمی-تخیلی، هیجانانگیز، درام
بودجه: ۱۲ میلیون دلار
فروش: بیشتر از ۱۲۶ و نیم میلیون دلار
درجهبندی: PG-13
■ طعم سینما - شمارهی ۹۳: وقایعنگاری (Chronicle)
از بای بسمالله که پسر جوان، دوربین و دموُدستگاهاش را عَلَم میکند و این جملهی کلیشهای را به زبان میآورد: «یه دوربین خریدم و از این بهبعد از همهچی فیلم میگیرم...» (نقل به مضمون) امکان ندارد که با خودمان زمزمه نکنیم: «اَه، اَه، اَه! یه فیلمترسناکِ فوند فوتیجیِ [۱] بیخاصیتِ دیگه!» خوشبختانه یگانه شباهت وقایعنگاری با هارورهای مذکور، همین نحوهی فیلمبرداریاش است و تازه، فیلمساز در ادامه -هماهنگ با سیر ماجراها- راه خلاقانهای پیدا میکند تا این میزانْ تشابه و طبعاً حجم دوربینْ روی دستهای وقایعنگاری را به حداقل برساند.
از آنجا که پاراگراف فوق ممکن است سوءتفاهمبرانگیز باشد، توضیح مختصری خواهم نوشت. نگارنده نه با فیلمترسناکهای فرمت "تصاویرِ کشفشده" پدرکشتگی دارد و نه با شیوهی دوربینْ روی دست، خصومت شخصی! بحث بر سر افراطوُتفریطها و کاربرد سبکوُسیاق مورد اشاره بدون هیچ توجیه منطقی است که پس از موفقیت غیرقابلِ انتظار آثار برجستهای نظیر پروژهی جادوگر بلر (The Blair Witch Project) [ساختهی مشترک ادواردو سانچز و دانیل مایریک/ ۱۹۹۹] [۲]، فعالیت فراطبیعی (Paranormal Activity) [ساختهی اورن پلی/ ۲۰۰۷] [۳] و دو قسمت اول [Rec] [ساختهی مشترک خائومه بالاگوئرو و پاکو پلازا/ محصول ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹] [۴] گریبان سینمای وحشت را گرفته و تبدیل به یکجور اپیدمیِ مبتذل شده است. بگذریم.
اندرو (با بازی دِین دِهان) جوانک دبیرستانی گوشهگیری است که بهجز مادر بیمار و پدر الکلیِ خود هیچکسی را ندارد و دلخوشی او ثبت وقایع دوروُبرش با هندیکمی است که بهتازگی خریده. تنها دوست اندرو، پسرعموی او، مت (با بازی آلکس راسل) تشویقاش میکند تا در پارتیِ هممدرسهایها شرکت کند و مثل بقیه خوش بگذراند. در شب موعود، توجه مت و دوست کلهشقاش، استیو (با بازی مایکل بی. جوردن) نسبت به حفرهای مرموز در حوالی محل برگزاری پارتی جلب میشود. استیو از اندرو میخواهد با دوربیناش آنها را برای سر درآوردن از راز گودال همراهی کند. اندرو، مت و استیو به موجود حیرتانگیز و ناشناختهای برمیخورند و از آن بهبعد میفهمند صاحب تواناییهایی مهارناپذیر شدهاند و هر روز هم قدرتمندتر میشوند...
نهفقط دوربینْ روی دستهای وقایعنگاری منطق دارد بلکه زمینهی حوادث بعدی را هم خوب میچیند. علیالخصوص در ارتباط با کاراکتر محوری -اندرو- فیلم از همان سکانس آغازین، در حال کد دادن و شخصیتپردازی است. بازیگر نقش اندرو علیرغم اسم عجیبوُغریباش -دِین دِهان!- در وقایعنگاری میدرخشد و نشان میدهد قابلیتاش را دارد تا در پروژههای بزرگتری بازی کند. طی ۳ سالی که از اکران وقایعنگاری میگذرد، این اتفاق تا حدی افتاده و آقای دِهان [۵] مثلاً در بلاکباستر مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲ (The Amazing Spider-Man 2) [ساختهی مارک وب/ ۲۰۱۴] حضور پیدا کرده است.
پرتوُپلا نبافتهایم چنانچه وقایعنگاری را فیلم ابرقهرمانانه [۶] بهحساب بیاوریم البته از نوع غیرمتعارفاش. ابرقهرمانیهای درستوُدرمانِ هالیوود اکثراً بودجهای ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیونی دارند ولی بودجهی وقایعنگاری ۱۲ میلیون دلار [۷] بوده است! جلوههای ویژهی این ابرقهرمانانهی جمعوُجور بهگونهای نیست که توی ذوق بیننده بزند و وقایعنگاری -از این نظر- گلیماش را بهخوبی از آب بیرون میکشد. وقایعنگاری شاهدمثالی متأخر است برای اثبات مهمتر بودنِ ایده از بودجه. پروژهی جادوگر بلر را که یادتان هست؟
بهغیر از یک گمانهزنی خیلی کلی درخصوص سرانجام سه کاراکتر اصلی -بهویژه اندرو- که شواهد آن را نیز خودِ فیلم در اختیار بیننده میگذارد، نمیتوان دست فیلمنامهنویس را خواند. همینکه کنجکاو نگهمان میدارد که دریابیم "بالاخره چه میشود؟" از جمله جاذبههای وقایعنگاری است. عدم محبوبیت اندرو، مشکلات شخصی او و اینکه همکلاسیهایش حسابی دستاش میاندارند و کتکخورش ملس است(!)، از میان ابرقهرمانهای معروف بیشتر پیتر پارکر -اسپایدرمن- را تداعی میکند و وامدار اوست.
دقیقاً زمانی که احساس میکنیم وقایعنگاری دارد دچار یکنواختی و کسالت میشود، تصمیم اندرو برای زیرِ پا گذاشتن یکی از قوانین سهگانهشان -با تشویق و تحریک استیو- تکانی به فیلم میدهد. اندروی سابقاً توسریخور، در مسابقهی استعدادیابی، خودی نشان میدهد و کلی طرفدار پیدا میکند! دیالوگ کلیدی -و البته کلیشهای- را مت -عاقلترین عضو گروه- بعد از مسابقه، خطاب به پسرعمو اندرویش که باد به غبغب انداخته است، میگوید: «مقدمهی سقوطت، همین غروره!» (نقل به مضمون)
پایانبندیِ -بهنظرِ من- خوشایند و آرامشبخش فیلم، یک ویژگی پولساز هم دارد! سکانس آخر و دیالوگهایش، دستِ فاکس قرن بیستم (Twentieth Century Fox) را جهت دنبالهسازی باز میگذارد هرچند اگر اینشکلی هم تمام نمیشد بالاخره کمپانی راهاش را پیدا میکرد و بهانهای برایش میتراشید! فروش نامنتظره و باکسآفیس ۱۲۶ میلیون دلاری وقایعنگاری [۸] به هر حال مسئلهای نبوده است که بشود [۹] بهآسانی از کنارش عبور کرد!
جاش ترنک با ساخت وقایعنگاری [۱۰] خودش را بهعنوان یک استعدادِ تازهنفس و خوشآتیه مطرح کرد. چارهای نداریم جز اینکه منتظر نمایش عمومی چهار شگفتانگیز (Fantastic Four) بمانیم [۱۱] و امیدوار باشیم هالیوود قورتاش ندهد و به عاقبت امثالِ برایان سینگر، مارک وب، نیل بلومکمپ و... گرفتارش نکند! وقایعنگاری یک اتفاق دلچسب، شبیهِ وزیدن هوایی تازه بر پیکر سینمای علمی-تخیلی و همهی فیلمهایی است که بر قالب دوربینْ روی دست و تصاویرِ کشفشده متکی هستند.
پیمان عباسینیا
دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
[۱]: فوند فوتیج، فینگلیشِ اصطلاح سینماییِ found footage است که معادل فارسیاش میشود: تصاویرِ کشفشده.
[۲]: برای مطالعهی نقد پروژهی جادوگر بلر، کلیک کنید بر لینکِ «یکبار برای همیشه»؛ منتشره در دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۳، پردهی سینما.
[۳]: برای مطالعهی نقد فعالیت فراطبیعی، کلیک کنید بر لینکِ «از محدودیت تا خلاقیت»؛ منتشره در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، پردهی سینما.
[۴]: برای مطالعهی نقد [Rec]، کلیک کنید بر لینکِ «وحشتآفرینی بدون دخل و تصرف در واقعیت»؛ منتشره در دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۳، پردهی سینما.
[۵]: که اسم و فامیلاش بدون حرکتگذاری، برای مخاطب فارسیزبان بدخوان است!
[۶]: Superhero film.
[۷]: طبق اطلاعات مندرج در صفحهی مختصِ فیلم در ویکیپدیای انگلیسی.
[۸]: طبق اطلاعات مندرج در صفحهی مختصِ فیلم در ویکیپدیای انگلیسی.
[۹]: در مقایسه با ۱۲ میلیون دلار بودجهای که پیشتر اشاره شد.
[۱۰]: وقایعنگاری اولین ساختهی سینمایی آقای ترنک است.
[۱۱]: در تاریخ هفتم آگوست ۲۰۱۵، شانزدهم مرداد ۱۳۹۴.
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|