پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
Donnie Darko
كارگردان: ریچارد کِلی
فيلمنامه: ریچارد کِلی
بازيگران: جیک جیلنهال، جنا مالون، درو بریمور و...
محصول: آمریکا، ۲۰۰۱
زبان: انگلیسی
مدت: ۱۳۳ دقیقه
گونه: درام، معمایی، علمی-تخیلی
بودجه: ۴ و نیم میلیون دلار
فروش: حدود ۷ و نیم میلیون دلار
درجهبندی: R
جوایز مهم: کاندیدای جایزهی بزرگ هیئت ژوری از جشنوارهی ساندس (دراماتیک)
■ طعم سینما - شمارهی ۱۲۴: دانی دارکو (Donnie Darko)
دانی دارکو نخستین ساختهی بلند سینماییِ ریچارد کِلی، فیلمساز کمکار آمریکایی است [۱]. آقای کِلی علاوه بر کارگردانی، فیلمنامهنویسی دانی دارکو را نیز بر عهده داشته. «در شب دوم اکتبر سال ۱۹۸۸، نوجوانی بهاسم دانی دارکو (با بازی جیک جیلنهال) بهدنبال شنیدن یک صدا، برای ملاقات با خرگوشِ انساننما یا انسانِ خرگوشنمایی غولپیکر بهنام فرانک (با بازی جیمز دووال) از خانه بیرون میرود. خرگوش-انسان، خبر نزدیک شدن پایان دنیا طی ۲۸ روز و ۶ ساعت و ۴۲ دقیقه و ۱۲ ثانیهی آینده را به دانی میدهد. صبح فردا که دانی به خانه برمیگردد، متوجه میشود از حادثهی عجیبوُغریب و نادرِ اصابت موتور جت به اتاقخواباش جان سالم بهدر برده است...»
دانی دارکو در تاریخ سینمای علمی-تخیلی از هر لحاظ که حساب کنید، اثر نامتعارفی بهشمار میآید؛ فیلم درواقع داستان ۲۸ روز آخر زندگی یک نوجوان غیرعادی و فوقالعاده باهوش را تعریف میکند. جالب است بدانید که طبق ادعای کِلی [۲] تایم صرفشده برای فیلمبرداریِ دانی دارکو هم ۲۸ روز بوده! بگذریم. شاخکهای دانیِ نابغه بهواسطهی وصول به پارهای از الهامات و کشفوُشهودهایی ذهنی در خواب و بیداری، بهکار میافتند و او به گونهای از پیشآگاهی دربارهی موعد دقیق مرگ خودش دست پیدا میکند؛ زمانی که برای شخصِ دانی، بهمنزلهی "پایان جهان" خواهد بود.
جانمایه و مضمون محوری دانی دارکو جز این نیست؛ گرچه بههمین سادگیها روایت نمیشود و چندان سهلالوصول [بخوانید: راحتالحلقوم!] نیست. کِلی در این فیلمکالت مشهورش، در ۲۵ سالگی [۳] موضوعی بغرنج را دستمایه قرار داده است که بهنظر میرسد بیشتر برای خورههای علم فیزیک و علاقهمندان به نظریههای استیون هاوکینگِ معروف [علیالخصوص پیرامون تحقق سفر در زمان] جذابیت داشته باشد تا عامهی دوستداران سینما. میزان فروش دانی دارکو را البته نمیتوان دلیلی بر این مدعا محسوب کرد چرا که فیلمِ ریچارد کِلی منتسب به سینمای مستقل ایالات متحده است و طبیعتاً اکران محدودی را از سر گذرانده.
فصول ابتدایی دانی دارکو، کنجکاویبرانگیز و درگیرکننده هستند؛ دو خصیصهی مثبتی که ساختهی ریچارد کِلی را [با این شدت و قوت] تا انتها همراهی نمیکنند و با در نظر گرفتن تایم ۱۳۳ دقیقهای و نسبتاً طولانیِ نسخهی دایرکتورز کات [۴]، اگر قرار باشد حکمی بیرحمانه درخصوص فیلم صادر کنیم و کفر طرفداران پروٌپاقرصاش را دربیاوریم(!): دانی دارکو هماهنگ با گذشت زمان، بهتناوب، کُند و کسلکننده میشود. نکتهی بعدی اینکه بهنظرم بهواسطهی طرح یکسری سؤالات در فیلم [که به مسائل اعتقادی پهلو میزنند] شاید بهتر باشد تا اندازهای محتاط و مسلح به تماشای دانی دارکو نشست.
گروه بازیگران فیلم بهنحوی اقناعکننده از پس باورپذیر ساختنِ نقشهایشان برآمدهاند؛ مخصوصاً جیک جیلنهالِ جوان که توانسته است تصویری ماندگار از دانی دارکوی بااستعداد، درکنشده، تا حدودی ترسناک و گرفتار مشکلات روانی خلق کند. مگی جیلنهال [در نقش الیزابت دارکو] اینجا هم خواهر بزرگتر جیک است. از بررسی گذرای سابقهی کاریِ آقای جیلنهال بهعنوان شاخصترین عضو خانوادهی هنرمندش [۵] بهسادگی روشن میشود که او در مسیر درستی گام برمیدارد بهطوریکه هر سال حداقل یک فیلم مهم دارد؛ فقط کافی است به این سه مورد از تازهترین سطورِ کارنامهی جیک جیلنهال در سالهای اخیر توجه کنید: دشمن (Enemy) [ساختهی دنیس ویلنیو/ ۲۰۱۳] [۶]، شبگرد (Nightcrawler) [ساختهی دن گیلروی/ ۲۰۱۴] [۷] و چپدست (Southpaw) [ساختهی آنتونی فوکوآ/ ۲۰۱۵].
چنانچه بهدنبال تجربهی فیلمی از جنس دیگر هستید و نیز قصد دارید ذائقهی سینماییتان را با طعمهای تازه محک بزنید و صدالبته اگر کاسهی صبرتان خیلی زود لبریز نمیشود(!)، دانی دارکو برای شروع، پیشنهاد خوبی است که [چنانکه قبلتر گفتم] هواداران دوآتشهای هم دارد. سرآخر، این هشدار را بدهم که از وقت گذاشتن برای دانی دارکو بهاحتمال زیاد مختان سوت خواهد کشید(!) ولی مطمئناً ارزشاش را دارد... میشود دانی دارکو را دوست نداشت اما نمیتوان نادیدهاش گرفت.
پیمان عباسینیا
دوشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۴
[۱]: آقای کِلی تاکنون فقط ۳ فیلم بلند ساخته است.
[۲]: ویکیپدیای انگلیسی؛ تاریخ آخرین بازبینی: ۷ سپتامبر ۲۰۱۵.
[۳]: ریچارد کِلی متولد ۱۹۷۵ است و دانی دارکو در سال ۲۰۰۰ فیلمبرداری شده.
[۴]: Director's cut، نسخهی تدوین کارگردان.
[۵]: جدا از خواهرش مگی؛ پدر جیک [استیون جیلنهال] فیلمساز و مادرش [نائومی فونر] فیلمنامهنویس است.
[۶]: برای مطالعهی نقد دشمن، کلیک کنید بر لینکِ «هولناک، غیرمنتظره، ناتمام»؛ منتشره در سهشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳، پردهی سینما.
[۷]: برای مطالعهی نقد شبگرد، کلیک کنید بر لینکِ «همهچیز برای فروش»؛ منتشره در شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، پردهی سینما.
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|