پرده سینما

كای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت؛ به یاد ابوالحسن علوی طباطبایی

سعید توجهی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

-در رثای ابوالحسن علوی طباطبایی

-گفتگویی خواندنی با ابوالحسن علوی طباطبایی

 

ابوالحسن علوی طباطباییغروب یکی از روزهای پایانی اسفند سال 1385 بود که در دفتر هفته نامه «مشعل» (نشریه کارکنان صنعت نفت ایران) در خیابان ملک الشعرای بهار  نشسته بودم، منتظر نویسنده ای که قرار بود با او مصاحبه کنم. سرموقع وارد اتاق شد. آرام، مهربان و بی ادعا. اتاقی کنار تحریریه که آرامتر بود برای مصاحبه انتخاب کردیم او ابوالحسن علوی طباطبایی بود که دو سال قبل از خدمت در وزارت نفت بازنشسته شده بود، اما همه علاقمندان به سینما او را به عنوان نویسنده و مترجم سینمایی می شناختند. مصاحبه  کوتاه و خوبی شد.

در شکل و شمایل جدید آن نشریه که چند ماهی بود تغییر یافته بود و تیم جدید گردانندگان آن قصد داشتند آن را از یک بولتن اداری به نشریه ای خواندنی تبدیل کنند - نظیر آنچه نویسندگانی همچون ابوالقاسم حالت و  چند نویسنده دیگر در دهه چهل در روابط عمومی شرکت نفت انجام می دادند- صفحه ای داشتیم به نام «نفت و رسانه» که در آن گهگاه به سراغ اصحاب رسانه که به نوعی با صنعت نفت ارتباط داشتند می رفتیم تا از کار و فعالیتشان در این زمینه جویا شویم و به خصوص در بعضی از موارد که مصاحبه شونده دستی در کار سینما  داشت این سؤال را بپرسیم که چرا صد سال صنعت نفت در این سرزمین بازتابی در سینما نداشته است؟ یک قرنی که بسیاری از اتفاقات اجتماعی و سیاسی اش با این ماده سیاه و ارزشمند آمیخته است، که از هر اتفاقش می توان درس گرفت، خواند و عبرت گرفت. سؤال این بود که قصه صد ساله تاریخ نفت ایران جایش در سینمای ما کجاست؟ و به عنوان مثال چرا این پتانسیل منجر به تولید اثر مستند شاخصی در این زمینه نشده است؟ پروژه ای که با چند مصاحبه ناتمام ماند و رفت کنار باقی طرح ها و آرزوهایی که وقتی برای کاری به جایی دعوت می شوی در ذهن داری اما قصه همیشگی «آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها» تو را از ادامه راه باز می دارد. اما آن دوره کوتاه هرچه بود فرصت آشنایی نزدیک و برای ساعاتی کوتاه با چند نفر را برایم فراهم آورد که سادگی، وقار و به قول عباس عزیز دانایی شان خاطره خوش همان چند ساعت هم نشینی را در ذهن ماندگار کرد.

از قضا آقای علوی هم از خانواده صنعت نفت بود و دستی بر آتش و تجربه سالها حضور در روابط عمومی و امور بین الملل این صنعت و هم پژوهشگر و نویسنده ای به نام در عرصه مطبوعات تخصصی سینما، پس بی درنگ در ردیف افرادی قرار گرفت که باید پای صحبت شان می نشستیم. آقای علوی بر خلاف بعضی که یک ساعت خالی در تمام ایام سال نداشتند، فقط درخواست مرا برای مصاحبه در ایام جشنواره فیلم فجر رد کرد و پس از آن در روزهای پایانی اسفند ایامی که اگر کسی وقتی هم برای این کارها داشته باشد شلوغی و ترافیک خیابانهای تهران می تواند بهانه ای باشد برای عذر خواستن و رد کردن درخواست، قول مصاحبه داد همانگونه که گفتم به موقع آمد و مصاحبه انجام شد. تیتر مصاحبه هم از حرفهای خودش انتخاب شد که اشاره به اسناد تصویری بجا مانده از تاریخ صنعت نفت  داشت که وی ساماندهی و نگهداری آنها را به عنوان یک ثروت فرهنگی ضروری می دانست. تیتر دو پهلویی که به نظر نگارنده به  نوعی شامل خود استاد هم می شد. براساس آشنایی چندین ساله با صنعت نفت می توانم بگویم افرادی چون مرحوم علوی طباطبایی، مرحوم اسماعیل فصیح و دکتر موحد و استاد نجف دریابندری عزیز برای صنعت نفت ایران همان میراث گرانبهایی بودند که این صنعت هیچگاه آنها را به شایستگی ندید و براحتی از دست داد. اگر حتی یک هزارم  بودجه هایی که در روابط عمومی های صنعت نفت صرف تبلیغات بی خاصیت و همایش های بی نتیجه نظیر همایش یکصد سالگی این صنعت در ایران صرف شد و می شود  برای به بار نشستن ایده ها و یا ایجاد انگیزه برای گرفتن ایده از این عزیزان می شد، امروزه صنعت نفت ایران اسناد ماندگاری داشت که تا سالها مرجعی مطمئن برای مراجعه و نظر به تاریخ پر فراز و نشیب نفت در ایران بود.

در مقدمه آن مصاحبه (هفته نامه مشعل نشریه کارکنان صنعت نفت ایران/شماره 340/26 فروردین 1386) که در ادامه خواهید خواند نوشته ام  «براى كسى كه نویسندگى شغل دوم اش- و یا شاید هم اول اش- باشد، دوران بازنشستگى تازه شروع خیلى از كارهاست و آقاى طباطبایى كه حدود 2 سال است از شركت ملى صنایع پتروشیمى بازنشسته شده، این ایام را به تكمیل كارهاى نیمه تمام روى آورده» افسوس که روزگار دروان فراغت را برایش بسیار کوتاه خواست و ما را در حسرت خواندن بسیاری نا نوشته هایش باقی گذاشت. یادش گرامی و روحش قرین رحمت حق باد.

 

 

گفتگو با ابوالحسن علوی طباطبایی نویسنده و کارشناس سینما درباره مستندهای نفت*

 

ثروت فرهنگی صنعت نفت

 

ابوالحسن علوی طباطباییآقاى ابوالحسن علوى طباطبایى قبل از آن كه كارمند وزارت نفت باشد، یک نویسنده و مطبوعاتى است. به گفته خودش كار مطبوعاتى را از قلم زدن در نشریات دانشجویى و نشریات محلی خراسان و از سال 1344 كه دانشجوى رشته زبان و ادبیات انگلیسى دانشگاه فردوسى مشهد بود آغاز كرده و حالا در زمینه نقد و تحلیل فیلم در مطبوعات تخصصى سینما نام آشنایى است. او زمانى هم در دانشگاه هنر و دانشكده صدا و سیما، تاریخ سینما و فن تحلیل فیلم تدریس كرده ا ست. فوق لیسانس ارتباطات با گرایش سینما را از دانشگاه لندن اخذ و قبل از ورود به وزارت نفت چند سالى در وزارت نیرو و معاونت سینمایى وزارت ارشاد خدمت كرده ا ست. سال هاى اولیه خدمت در وزارت نفت را به عنوان رئیس روابط عمومى و خدمات خارجى پتروشیمى بندرامام و سپس در امور بین ا لملل شركت ملى صنایع پتروشیمى حضور داشته است. براى كسى كه نویسندگى شغل دوم اش- و یا شاید هم اول اش- باشد، دوران بازنشستگى تازه شروع خیلى از كارهاست و آقاى طباطبایى كه حدود 2 سال است از شركت ملى صنایع پتروشیمى بازنشسته شده، این ایام را به تكمیل كارهاى نیمه تمام روى آورده و هم ا كنون 3 كتاب آماده انتشار دارد كتاب هاى «افسانه سازان هولوكاست در سینما»، «هالیوود و فرجام جهان» و «حضرت محمد (ص) و مسلمانان مبارز بر پرده سینما» كه همه در ارتباط با حوزه سینما است.

 

-صنعت نفت و سینما در ایران با قدمتى حدود یك قرن، تقریبا همزادند، تلاش هاى انجام شده در صنعت نفت بر پرده سینما تا چه حد بازتاب داشته است؟

-خارجى هایى كه هنگام كشف و استخراج نفت در ایران بودند در این خصوص كار كردند و فیلم هاى زیادى از مراحل مختلف حفارى و استخراج نفت تهیه كردند كه برخى از این فیلم ها موجود است و گاهى اوقات از برنامه هاى تلویزیون پخش مى شود؛ تصاویرى كه به حفارى اولین چاه هاى نفت مربوط است و مانند جایى كه نفت را در پیت هاى حلبى به وسیله چارپایان از سرچاه حمل مى كنند. عكس هایى هم از آن زمان وجود دارد، اما آنچه ما در حال حاضر، در اختیار داریم و می بینیم، همه آنچه وجود دارد نیست. عمده این فیلم ها و عكس ها در خارج از ایران و به خصوص در انگلستان است. به نظر من اگر در كشورهاى اروپایى به خصوص انگلستان جست و جو كنیم، حتماً به موارد بسیارى برمى خوریم. حتى مى توان درباره كلكسیون هاى شخصى تحقیق كرد، چون من گاهى اوقات در بررسى هایى كه كرده ام به اسامى برخورده ام كه در آن زمان در ایران در زمینه نفت فعالیت داشتند، با دوربین شخصى خود فیلم گرفتند و این فیلم ها را بدون این كه كپى از آن در جایى باشد با خود برده اند. به نظر من از این قبیل اسناد تصویرى بسیار است، اما تاكنون جست وجویى براى جمع آورى آن ها انجام نشده است.

 

 

ابوالحسن علوی طباطبایی. عکس از ایسنا-چگونه مى توان این جست و جو را سازماندهى كرد؟

این كار به یك تیم تحقیق نیاز دارد كه با علاقه این كار را انجام دهند و این فیلم ها را در آرشیو هاى مختلف شناسایى كنند و پس از خریدارى آن ها را جمع آورى و طبقه بندى كنند. به عنوان نمونه، دفتر شركت نفت در لندن می تواند این كار را با همكارى نیروهاى متخصص و علاقه مند و با جست وجو در آرشیو هاى فیلم و عكس در این كشور دنبال كند. این ها قابل دستیابى است و می توان از روى اسناد و مدارک موجود جلو رفت و به منابع اصلى دست یافت. این تصاویر و فیلم ها براى صنعت نفت یک ثروت فرهنگى محسوب مى شود كه باید آن را جمع آ ورى و حفظ كرد و این نگهدارى هم تنها نباید به صورت آرشیو باشد، بلكه باید در مركز فرهنگى به عنوان موزه صنعت نفت همواره در دسترس باشد. نسل هاى بعدى باید بدانند كه نفت در تاریخ این سرزمین چه تأثیرات اجتماعى، اقتصادى و سیاسى داشته است. همان طور كه اشاره كردم در جایى خوانده بودم كه از آغاز كشف نفت در ایران همواره گروه هایى از كشورهاى مختلف اروپایى و آمریكایى همراه شركت هاى نفتى به مناطق نفت خیز ایران سفر كردند و از آن جا فیلم تهیه كردند چراكه منابع نفتى ایران در منطقه همواره مورد توجه بوده است. بنابراین همان گونه كه گفتم این كارهاى پراكنده باید شناسایى و جمع آ ورى شود. در داخل كشور هم این آثار ممكن است فقط در محدوده وزارت نفت و شركت هاى تابعه آن نباشد و می توان به تعدادى از آن ها در آرشیو وزارت ارشاد و یا سایر سازمان هاى فرهنگى دست یافت.

 

 

-نگاه مستندساز براى ساخت فیلم درباره عملیات صنعتى به موضوع باید چگونه باشد؟

-سؤال شمابه چگونگى عكاسى و فیلمسازى صنعتى مربوط مى شود كه یک بحث علمى دقیق و خاص  است. زمانى فیلمساز مى خواهد پیشرفت یک پروژه را نشان دهد، یا این كه به عنوان یك بازدید كننده به یك واحد صنعتى یا یك فعالیت در حال انجام درصنعت نفت می نگرد و یا در جایى دیگر قصد دارد كه نشان دهد این اتفاق صنعتى چه تأثیرات فرهنگی اجتماعی بر فضاى پیرامونش گذارده. در هر كدام از این موارد زوایه نگاه فیلمساز تفاوت دارد. وقتی از نگاه یك بازدید کننده با موضوع مواجه مى شود،ابتدا باید یك تصویر كلى براى بیننده از محیط آن فعالیت ایجاد شود و بعد تصویر به نمایش چگونگى فعالیت بخش هاى مختلف خرد شود. گفتار فیلم هم به عنوان یك ابزار كمكى می تواند  به كار گرفته شود كه البته باید با مشاوره و نظر كارشناسان فنى تهیه شود، اما هنگامى كه قرار است پیشرفت یک پروژه را نمایش دهیم، می توان با معرفى فضاى قبل از انجام فعالیت صنعتى آغاز كرد و به تدریج مراحل پیشرفت كار را نمایش داد كه در كنار تصاویر اولیه نمایش آن عظمت و پیشرفت نهایى بر مخاطب تاثیر لازم را خواهد گذاشت. اما زمانى هم قرارست نشان دهیم كه این فعالیت صنعتی ا ز نظر فرهنگى  و اجتماعى چه تاثیرهایی بر آن منطقه گذاشته كه البته این مساله به ارائه اطلاعات تخصصى و فنی نیازى ندارد و درا ین جا نگاه و زاویه دید فیلمساز به اجتماع اطرافش در نمایش روابط بین جامعه و صنعت نقش تعیین كننده اى دارد.

 

 

-با توجه به نكاتى كه اشاره كردید در بین تجربه هاى انجام شده خارجى مى توانید به نمونه ا ى اشاره كنید؟

-زمانى كه در انگلیس دانشجو بودم، در زمینه عكاسى و فیلمبرداری صنعتی تحقیق می کردم و در بین فیلمهایی که در این زمینه وجود داشت، چند مستند که از سوی شرکت شل تهیه شده بود، توجه مرا جلب كرد شرکت شل به عنوان یک شركت نفتى از نظر فرهنگى روى این موضوع كار كرده بود. آنچه در این فیلم ها جالب توجه بود، سادگى و روانى آن ها در نگاه به موضوع بود. این فیلم ها به گونه اى بود كه از یک كودك دبستانی تا بزرگسال، با تماشای آن متوجه می شد که مثلاً نفت چگونه بوجود می آید و چه كاربردهایى دارد. این فیلم ها با مصاحبه هایى با كارشناسان دانشگاهى و فنى براى توضیح مطالب همراه بود که در عین دقت و نگاه کارشناسی فاقد پیچیدگی بیانی بود و مفاهیم براحتی به بیننده انتقال می یافت. تماشای این فیلم ها برای کارشناسان ما می تواند یک الگو و کلاس آموزشی باشد.

 

 

-به عنوان یك نویسنده و كارشناس سینما در سال هاى حضور در صنعت نفت آیا تا به حال به این فكر كرده اید كه بخشى از تاریخ صنعت نفت در ایران را به تصویر بكشید؟

-بله زمانى در پتروشیمى به این فكر افتادم كه تاریخ صنعت پتروشیمى را در ایران به تصویر بكشم و طرح هایى هم در این زمینه داشتم كه به همراه عكس ها و فیلم هاى موجود در آرشیو، مصاحبه هایى هم انجام دهم و یا از بعضى قسمت ها مجدداً فیلمبردارى كرده و حتى بعضى از صحنه ها را بازسازى كنم.

 

 

-سرانجام این طرح ها به كجا انجامید؟

-این ایده ها به علت مشغله هاى روزمره دركار روابط عمومى ناكام و بدون نتیجه ماند و پیگیرى نشد. البته به منظور حفظ تاریخ صنعت پتروشیمى برخى كارها را به عنوان نمونه در پتروشیمى بندرامام انجام دادیم. یكى از كارهایى كه در این زمینه انجام شد، گردآورى برخى وسایل آسیب دیده كارخانه در دوران جنگ بود كه در قالب موزه ا ى در معرض دید بازدیدكنندگان قرار دادیم. به عنوان نمونه یك توربین آسیب دیده به روشنى می تواند میزان خساراتى را كه این واحد صنعتى در جنگ متحمل شده نشان دهد.

 

 

-در زمینه مستندسازى از طریق فیلم و عكس هم در پتروشیمى بندرامام كارى انجام شد؟

-بله، هنگامى كه پتروشیمى بندرامام بعد از جنگ از ژاپنى ها تحویل گرفته شد، خساراتى بر اثر حدود 19بار اصابت موشک متحمل شده بود كه ما از آن ها فیلم و عكس تهیه كردیم بعد هم همزمان با شروع یازسازی کارخانه مرحله به مرحله از پیشرفت ساخت واحدهای مختلف فیلم و عکس  تهیه شد به موازات این کار با جستجو در انبارهای این مجتمع به تصاویرى از مراحل اولیه ساخت این مجتمع دست یافتم. به عنوان مثال در این جست وجو، به فیلمى برخوردم كه تقریبا به صورت یک فیلم سینمایی از مرحله انعقاد قرارداد بندرامام با ژاپنى ها و مراحل بعدى را به تصویر كشیده بود. این عکس ها و فیلم های بدست آمده به همراه مواردى كه از پیشرفت كار تهیه شد، ساماندهى و طبقه بندى شد و در حال حاضر، اگر بخواهید تاریخ پتروشیمى بندرامام را قبل از جنگ، در دوران جنگ و بعد از آن در دوره سازندگى بررسى كنید، تمام تصاویر در آن جا وجود دارد.

 

سعید توجهی

 

در همین رابطه بخوانید

خورشید همچنان می درخشد؛ به یاد ابوالحسن علوی طباطبایی

 


 تاريخ ارسال: 1390/5/6
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>امیر:

خدا رحمتش کند. مرد فرزانه، کتاب خوانده، سینما شناس و مهم تر از همه اینها مرد خداشناسی بود. همۀ این مطالعات را او خود با علاقۀ وافرش دنبال می کرد. در حالیکه کار اصلی اش چیز دیگری بود. او در دهۀ شصت در باغ فردوس درس سینما می داد و برخی فیلمسازان معروف دهۀ هفتاد شاگردش بودند. خداوند با اجداد طاهرینش، یعنی پیامبر ص و خاندان مکرمش علیهم السلام، محشورش کناد.

1+0-

دوشنبه 10 مرداد 1390




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.