پرده سینما
خواب دیدم که هنوز بیدارم. سرم را داده ام عقب و تو را سر و ته می بینم. گوشه ی چشم چپ ام را تنگ کردم. اشک هایم میان موهایم سُرید و دوباره غلت زدم. بعد از رفتن تو بود که بیمار شدم. که نفس ام به شمار افتاد. آخرش نگفتی کجا گیرشان آوردی. نگفتی!
گل دره رفته بودم نزدیک پردیس، ویلای نیمه ساز علی، با رنگ ها و سه پایه چوبی، هوا ابر بود، یادم نرفته. این پررنگ ترین بخش جان من است. جیپ شهباز را پر کرده بودی، لوله های کاغذ. همین که جیپ شهباز می راندی تمام قندهای دل ام آب می شد. از آنجا راندی تا بهار؛ خیابان بهار بود که به اصرارت کاغذها را باز کردم...
تیر خلاص را زده بودی. پوسترهای روغنی فیلم های دهه شصت. نوادا اسمیت، تاراج، زنگ ها برای که به صدا در می آید، خانه عنکبوت، بالاش، تعقیب، کئوما، ابله. با نقاشی هایی که از تمام تاریخ برایم شیرین تر است. تیغ و ابریشم.
هیچ وقت رنگ های سبز صورت جمشید هاشم پور از خاطرم نرفته است. من همیشه به وضوح برایت استیو مکوئین بوده ام. عینک ام هم نم نمک رو به ته استکانی شدن می رود. چیزی که دوست داشتی!
اینقدر فیلم می دیدم که حرص ات را درآورده بود. برایم ویولن سل می نواختی. می دانستی تنها صدایی ست که حزن شیرین اش به وجدم می آورد. نمی دانم چگونه فهمیدی اینقدر چوب سیگار دوست دارم...
قَدّت باید بلندترشده باشد، بالابلندتر. بلند پروازتر. پنجره باز است. هوای خنکی می سُرد تو، صدای پرنده دوری همراه اش. این بهار است..
چند سالی هست که می گذرد. هنوز هم شقیقه هایم تیره رنگ است.
امید فاضلی
نوروز ۱۴۰۰
در همین رابطه دیگر بهاریه های نوروز ١٤٠٠ پرده سینما را بخوانید
در سال های پیر و پاییزی- فهمیه غنی نژاد
خواب دیدم که هنوز بیدارم- امید فاضلی
دایی شُلِه و دایی سِفته- هوشنگ میرزایی
سِفرِ عشق- دکتر رضا رضائى
من هر چه یادم هست با او بود- کاوه قادری
حاجی فیروز با ماسک- سعید توجهی
چهره هایی پیدا در پسِ غباری هویدا- غلامعباس فاضلی
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|