فرگوسن بعد از ساخت مستندی درباره جنگ عراق با نام هیچ انتهایی در هدف نیست این بار دست به ساخت مستندی آتشین و بی پرده زده است که پر از اطلاعات محرمانه و جالب توجه  درباره بحران اقتصاد جهانی زده است. این فیلم مستند درباره تمام دانش و فهم ما از اقتصاد است و مهمتر از این این  به ما می فهماند که ما چیزی از اقتصاد و روابط پنهان و پشت پرده آن چیزی نمی دانیم.

مستند چطور اتفاق افتاد از نظر ارزش هنری خیلی از فیلم دیگر چارلی فرگوسن با نام هیچ انتهایی در هدف نیست جلوتر است. ولی کسی فکرش را نمی کرد چارلی فرگوسن در مستند جدیدش با نام شغل درونی تا این حد پیشرفت کند.

در لغت inside job به معنی نوعی  جرم است؛ معمولاً دزدی، سرقت  یا اختلاس. مجلس مشاوره یا هیئتی شامل یک فرد با موقعیت حقیقی یا دارای ارزش و اعتبار که اجازه دارد به مکان ها یا رویه هایی مخفی مشتری و کاربران دسترسی داشته باشد و دارای باند با نفوذی از افراد داشته باشد که بدون اینکه مجرم واقعی عملی مشخص باشد جرم یا جنایتی را انجام دهد. این باند همچنین دانش تخصصی لازم برای تضمین نتیجه های بهینه برای ارتکاب جرم را دارد.

مستند شغل درونی آخرین پرده از رسیدگی به بحران اقتصاد جهانی است؛ نشان دهنده عدم پایبندی بر استمرار مسئولیت اخلاقی  در کار، وجود  رؤسای  جدید و خیال پرداز در راس امور، و همچنین سخنرانی و حرف زیاد و عمل کم!

خودستایی و نمود افراد فرومایه و بدذات باعث به وجود  آمدن دوجین بحران در سالهای اخیر چه در حوزه اقتصاد و سایر حوزه ها شده است. اشاره به این نکته ها در فیلم  باعث می شود انگشت اتهام  به سمت سازمان های  خدمات اجتماعی فاسد  که به ثروت نامشروعی از زحمت  و کار سایر افراد زحمتکش (و باقی ماندنشان بر قدرت) رسیده اند نشانه برود! اما همچنان رئوس حکومت  به کارهای آنها بی اعتنایی می کنند و عملی انجام نمی دهند. به این ترتیب مستند ضدسرمایه داری کمپانی سونی تلنگری بر مسئولین و افراد موثر در حوزه اقتصاد نه فقط در امریکا بلکه در سایر کشورهای سرمایه دار دنیا محسوب می شود.

فرگوسن بعد از ساخت مستندی درباره جنگ عراق با نام هیچ انتهایی در هدف نیست این بار دست به ساخت مستندی آتشین و بی پرده زده است که پر از اطلاعات محرمانه و جالب توجه  درباره بحران اقتصاد جهانی است.این فیلم مستند با نشان دادن بیانیه ای آغاز می شود که راوی آن صدای آرام مت دیمون (هویت بورن) که می گوید پیشرفت بحران یک تصادف نیست. او به عنوان نتیجه گیری می گوید که حتی 1% از بزرگترین صاحبان سرمایه در دنیا در میان حامیان بی شمار فیلم ننخواهند بود!

بحران اقتصادی سال 2008 میلادی باعث شد میلیون ها نفر شغل و خانه ی خود را از دست بدهند. این اتفاق معمولاً به خاطر کمبود حقوق، بانک ها و شرکتها و کارخانه های اجاره ای اتفاق افتاد. این مستند درباره تمام دانش و فهم ما از اقتصاد است و مهمتر از این این  به ما می فهماند که ماچیزی از اقتصاد و روابط پنهان و پشت پرده آن چیزی نمی دانیم.

شغل درونی یک سری از مصاحبه ها و مقالات با تعداد زیادی از افراد و مسئولین  ارائه می کند. از اداره دادگستری گرفته تا دانشکده علوم اقتصادی و ریاست حفاظت فدرال (اف. بی. آی) و مجلس قانون گزاری امریکا. شغل درونی هیچکدام از مصاحبه ها را بر دیگری برتری نمی دهد (بر خلاف مایکل مور که نظر موافقانش را طولانی تر و با توضیحات بیشتر پخش می کند.) این یک مستند زنده، خنده دار، شجاعانه و زهرآگین برای کسانی است که باعث انجام این بحران شده اند.

چارلز فرگوسن کارگردان این اثر لایه های طمع ورزی افراد مسئول را به ما نشان می دهد. به عنوان مثال چابلوسی «گوردون گکو» را همتراز کارهای کثیف «گولدنمن ساچز» قرار می دهد که پول فراوانی از طریق فروش مشتری ها و شرکت های کم بنیه مالی و شرط بندی علیه آنها در بورس و.. به دست می آورد!

نوک کنایه های مستند شغل درونی به طور واضح زدوبند و باند بازی بین نمایندگان و دستگاههای حکومتی را نشان می دهد. شرکت های عظیم ارائه دهنده خدمات اجتماعی  و گروه بیشمار باند های داخلی  که به قول خودمان هم از توبره می خورند و هم از آخور!

به صورت خلاصه شغل درونی رابطه بین دلال ها، حقوق، کارمندان و حکومت، و همچنین نبرد بین دانشگاه های بزرگ اقتصاد در دنیا مثل هاروارد و کلمبیا را به ما نشان می دهد.

فرگوسن با این فیلم به ما می گوید که نه تنها مشکلات اقتصادی جهان، بلکه بحران ها و جنگ ها و.. به خاطر مادی شدن روابط بین انسان ها و از بین رفتن روابط  انسانی بین آدمها است. به خاطر رشد روز افزون نظام سرمایه گذاری است. به خاطر عشق دستیابی به نیاز های مادی مانند قدرت و ثروت زیاد بین ابنای بشر است. و به قول  جیمی هندریکس «تا وقتی که قدرت عشق، بر عشق به قدرت غلبه نکند دنیا طعم صلح را نخواهد چشید!»