-معرفی فیلم های تابستان 2011- بخش اول: سریع و خشمگین Fast Five

-نقد و بررسی فیلم سریع و خشمگین 5 به کارگردانی جاستین لین

ساخت قسمت پنجم سریع و خشمگین مانند اسمش خیلی سریع آغاز شد. پس از فروش حیرت انگیز قسمت چهارم این فیلم در سال 2009 و افتتاحیه حیرت انگیز هفتاد میلیون دلاری اش، ساختن دنباله ای دیگر بر این اثر سینمایی واجب الوجود شد. هنگام تماشای قسمت پنجم به این نتیجه رسیدم که کمپانی یونیورسال دقیقاً رگ خواب مخاطب اینگونه فیلم ها را در دست گرفته و می داند که چگونه آن ها را به سینماها بکشاند. عشق سرعت، ده ها میلیون عاشق را این هفته در آمریکا و اروپا، برای دیدن بازگشت وین دیسل و پال واکر، دو هنرمند نخستین قسمت مجموعه سینمائی Fast & Furious یا سریع و خشمگین به سینماها  خواهد فرستاد. سری فیلم های سریع خشمگین در سال 2001 آغاز شد و وین دیزل با آن فیلم ره صد ساله را یک شبه رفت.

وقتی سال 2001 اولین فیلم این مجموعه به بازار آمد، موفقیت آن شگفت انگیز بود. چراکه نه یک محصول پرخرج با ستاره های بزرگ، بلکه یک فیلم کم خرج و تجاری و بدون ستاره بود. اما چه چیزی باعث موفقیت جادویی و غیرمنتظره این فیلم شده بود؟ یک دلیل موفقیت آن، تصویر اصیلی بود که از فرهنگ بخشی از جامعه آمریکا ارائه می داد. در واقع قسمت اول سریع و خشمگین یک زیرفرهنگ یا Sub-Culture را در میان زیرفرهنگهای شهر لس آنجلس که کمتر شناخته شده را به تصویر کشیده بود.

اما شاید دلیل دیگر موفقیت این فیلم ها به خصوص در میان جوانان، درونمایه ی ضدیت با نظام آمریکایی آن باشد. این درونمایه را به صورت بازتاب فردگرایی، استقلال طلبی و عدم اعتماد به تشکیلات یا نظام ها در فیلمهای دیگر این مجموعه هم دیده ایم، و درونمایه ی غالب فیلمهای حادثه ای - قهرمانی است.

قسمت دوم هم به همین ترتیب ساخته شد. ولی در قسمت دوم وین دیزل به خاطر ضعف فیلمنامه حاضر به بازی در آن نشد و فیلم با افت محسوسی مواجه شد. ولی با آمدن وین دیزل در قسمت چهارم سوخت تازه ای در باک بنزین این سری فیلم ریخته شد و انصافاً فروش حیرت انگیزی در گیشه پیدا کرد. حالا همان تیم به همراه «راک» کشتی کج کار مشهور بر گشته تا علاوه بر صحنه های اکشن رالی داری صحنه های نبرد تن به تن هم باشد.

سریع و خشمگین 5 با سرعت خیره کننده ای پیش می رود و سرتاسر زد و خورد و اکشن شده است. فیلم یا دارای صحنه های رالی است یا نبرد های جناب «راک».قطعاً نمی توان این فیلم را با دیدی که فیلم های هنری را بررسی کردیم نقد کرد. سریع و خشمگین 5 را باید با هم رده های خودش مقایسه کرد و با قطعیت گفت: قسمت پنجم در کمال تعجب بهترین فیلم از سری مجموعه سریع خشمگین است. بازی های خوب وین دیزل و راک و پارکر باعث شده اند که ما با شخصیت های تک بعدی مواجه نشویم و در حین صحنه های اکشن نگران سلامت جان آنها بشویم. فیلم صحنه های تعقیب و گریز نفس گیری دارد که تماشاگران نوجوان احتمالاً برای دیدن آنها بارها و بار ها به سالن های سینما هجوم خواهند برد. سریع و خشمگین5 در یک کلام هرچه که یک نوجوان از یک فیلم می خواهد به تمام و کمال به او ارائه داده و آنها را کاملاً راضی از سالن بیرون می فرستد. ماشین های زیبا و فوق سریع، مردان و زنان چالاک و صحنه های تعقیب و گریز افراد و همچنین نبرد های نفس گیر این فیلم باعث رضایت خاطر نوجوانان از آن می شود.

یکی دیگر از نکات عجیب فیلم داستان آن است. چراکه سریع و خشمگین 5 برخلاف سایر فیلم های این ژانر زیاد هم سرراست نیست و پیچیدگی های جالبی در داستان دارد. بنابراین برای نوجوانانی که معمولاً عادت دارند موقع تماشای این فیلم ها  مغزشان را تعطیل کنند در حد فیلم نامه سرآغاز است!

داستان فیلم درست بعد از قسمت چهارم آن آغاز می شود. دومینک (وین دیزل) به چندین سال حبس محکوم شده ولی برایان ( پال وارکر ) و میا (جوردانا بروستر) طاقت دوری او را ندارند. بنابراین در کلیشه ای ترین حالت ممکن تصمیم می گیرند به ماشین حامل دومینگ حمله کنند و او را نجات دهند. او دوباره تصمیم می گیرد تشکیل گروه دهد و به قطاری که حامل تعدادی ماشین مسابقه لوکس است به برزیل حمله کند و آن را بدزدد. ولی باید از سد مأمور سمج و غول پیکری به نام هابس (راک)بگذرند...

قسمت پنجم سریع و خشمگین تمام معایب قسمت قبلی را پوشش داده است. فیلم دارای صحنه های کمدی خوبی هست و نبرد تن به تن زیادی هم دارد. عناصر مهمی در قسمت های قبلی خیلی کمرنگ بودند، ولی در این قسمت به نحوی اساسی روی آنها کار شده است. فیلم سریع وارد موضوع اصلی می شود و وقت بیننده را تلف نمی کند. چون سازندگان فیلم به خوبی دانسته اند که کسانی که به تماشای این فیلم می آیند حوصله ی شنیدن قصه ندارند و فقط و فقط اکشن می خواهند. به خاطر این است که نخستین صحنه های اکشن فیلم مانند دزدیدن دومینک و سرقت از قطار که اتفاقاً خیلی هم خوش ساخت هستند  شروع می شوند و ما با دیدن این صحنه متوجه می شویم کی، کجا، چه وقت، و چطور این گروه سر از برزیل درآورده اند.

از جمله عناصری که فیلم را نجات داده فیلمبرداری و تدوین خوب آن است که برخلاف قسمت سوم این فیلم ها که توکیو دریفت نام داشت و در صحنه های اکشن دوربین دچار سردرگمی می شد و در نتیجه بیش از نیمی از اکشن فیلم در خارج از قاب اتفاق می افتاد، در این قسمت شما به تمام و کمال اکشن فیلم را در قاب تصویر می بینید و چیزی را از دست نمی دهید.

تدوین فیلم به رغم تند بودن ریتم آن چندان آزار دهنده نیست. چون جاستین لین کارگردان فیلم و همچنین  استفان وایدون فیلمبردار آن کادر های عجیب و غریب نگرفته اند. جاستین لین توانسته یک کارگردانی درجه یک بر فیلمی در ژانر فیلم های درجه دو انجام دهد. یکی از سکانس هایی که می توانید بفهمید تدوین و فیلمبردای و کارگردانی چه اثری در خلق اکشن دارند صحنه ی  دزدی از قطار است. در فیلم های اکشن اگر فیلمبردار خوبی در کار نباشد نیمی از صحنه های اکشن از دست می روند. چون غیر قابل تکرار هستند و در بعضی مواقع می توان این عیب را با تدوین تا حدی از بین برد. ولی قسمت پنجم سریع و خشمگین،  هم فیلمبرداری خوبی دارد و هم تدوین قابل قبول! یک صحنه غافل گیر کننده در فیلم  هست که بر خلاف انتظار تماشاگران وین دیزل و پارکر از بالای پل به پایین دره سقوط می کنند. کارگردان و فیلمبردار تمام این صحنه سقوط را از اول تا انتها با جزئیات نشان داده اند. انصافاً دیدن چهره بینندگان فیلم در  واکنش به این صحنه خارق العاده است.

البته فیلم ضعف هایی هم دارد مانند زمان طولانی 130دقیقه ای که قطعاً زمان زیادی برای مخاطبان کم تحمل فیلم های اکشن است  و همچنین یک سری اتفاقات احمقانه مثل دزدی یکصد میلیون دلاری که آشکارا از سری فیلم های اوشن کپی/پی ست شده است. باور نمی کنید وقتی هنرپیشه های گردن کلفت و بی مخ فیلم درباره نقشه دزدی حرف می زنند چه قدر مضحک به نظر می آیند.

بازی همه بازیگران فیلم قابل قبول است. چون همان چیزی است که از آنها انتظار می رود. نه چیزی فراتر ارائه می دهند و نه بدتر! پائل وارکر بازی خوبی در حدو اندازه ی خودش ارائه کرده است و در فیلم بسیار موجه به نظر می رسد. بدن های تنومند و ورزیده وین دیزل و راک تماشاگران تماشاگران نوجوان را به وجد می آورد. فیلم تمام کارهایی که یک پسر بچه نوجوان کله شق در آرزویش است را به تصویر کشیده و جوری است که  پسر بچه ها  انگار دارند رویاهای خود را بر پرده سینما می بینند. پس بی دلیل نیست که به هالیوود «کارخانه رویا سازی» می گویند.

به نظرم فیلم های سریع و خشمگین تا همین قسمت قبل سواری خوبی به بینندگانش نمی داد و در قسمت سوم که به شکلی اساسی به روغن سوزی افتاده بود و دنده اش جا نمی رفت، کم  مانده بود کاملاً رینگ پیستون بسوزاند. ولی این دو قسمت آخر به خصوص قسمت پنجم حکم یک سواری هیجان انگیز و بی نظیر را برای بینندگانش دارد.

فیلم سریع خشمگین 5 یک فیلم خوب و سرگرم کننده برای جوانان و نوجوانان  پسر است. البته اگر با پیش فرض تماشای فیلم هنری مثل پدر خوانده و همشهری کین به تماشای آن نروند! سریع خشمگین5 یک فیلم موفق است، چون به هدف خود که همان خلق اکشن است به طور کامل دست یافته است و تماشاگرانش را بابت  8000 تومانی که برای بلیت می پردازند پشیمان نمی کند. احتمالاً فیلم قسمت ششم هم خواهد داشت، چون این قسمت پنجم حکم یک سوخت «نیترو» را برای سری فیلم های سریع و خشمگین دارد. فیلم یک سرگرمی خالص و بهترین پیش درآمد برای تابستان رویایی امسال هالیوود است. تابستانی که از هفته دیگر با اکران ثور آغاز می شود.

در همین رابطه نقد و بررسی دیگر فیلم های اکران تابستان 2011 را بخوانید

پیشروی سریع، عقب نشینی سریع؛ نقد و بررسی فیلم «ترانسفورمرز: تاریکی ماه»

رابطه معکوس طنز و ضریب هوشی؛ نقد و بررسی فیلم «خماری2»

در جستجوی چشمه آب حیات، نقد و بررسی فیلم «دزدان دریایی کارائیب: سوار بر موج های غریبه»

یک کماندار با دو هدف متفاوت؛ نقد و بررسی فیلم «ثور» ساخته کنت برانا

ترکیب عشق سرعت و سرگرمی خالص؛ نقد و بررسی فیلم «سریع و خشمگین»

نه تیره، نه روشن، خارق العاده و خاکستری؛ نقد و بررسی فیلم «هری پاتر و یادگاران مرگ2»

ابر قهرمانی با مأموریت تخیلی؛ نگاهی به فیلم کاپیتان آمریکا ساخته جو جانستون