پرده سینما

درس تاریخ با هزینه پنجاه میلیون دلاری! نقدی بر فیلم «لینکلن» ساخته استیون اسپیلبرگ

موحد منتقم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد فیلم لینکلن  Lincoln (2012)

 

 

پوستر فیلم لینکلن ساخته استیون اسپیلبرگفیلم لینکلن سرگذست آخرین ماه‌های زندگی آبراهام لینکلن و تلاش های او برای تصویب اصلاحیه سیزدهم در قانون اساسی آمریکا (لغو برده داری) و (برنده شدن در جنگ داخلی) ماه هایی از زندگی او که در واقع پر از حادثه و اتفاق بودند را به تصویر می کشد. فیلم، بر اساس كتابی است از نویسنده محقّق، دوریس كرنس گودوین كه بیش از 10 سال درباره چهار ماه آخر زندگی شانزدهمین رئیس جمهوری آمریكا به پژوهش پرداخته است.

انسان در این دنیا چیزهایی را  می بیند که پاداش قرار داده شده برای آن، خیلی کمتر از ارزش واقعی آن است. یکی از آن چیز ها بازی دنیل دی لوییس در فیلم لینکلن است که نهایت جایزه ای که می تواند بگیرد اسکار است! در حالی که به نظرم اسکار برای این بازی خیلی کم است! بازی شاهکار دنیل دی لوییس به راحتی 90% بار فیلم را بر دوش می کشد.

لینکلن یک درام قدرتمند درباره آبراهام لینکلن شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا است  که به راحتی ما را با شخصیت تاریخی او آشنا می کند. به نظرم ابتدای فیلم با دیالوگ های  زیادی که دارد واقعا گیج کننده است و بیننده را زیر رگباری از روابط شخصیت های سیاسی امریکا قرار می دهد که بعضی شان اتفاقاً در فیلم به کار نمی آیند. ولی پس از نیم ساعت فیلم روی غلتک می افتد.

استیون اسپیلبرگ بعد از انیمیشن خوش رنگ و لعاب ولی تو خالی تن تن و فیلم بیش از اندازه حماسی اسب جنگ که از فرط حماسی بودن در انتهای فیلم تبدیل به اثری هندی /تخیلی تبدیل شد، به کمک دنیل دی لوییس با آن گریم شاهکارش بالاخره توانست یک فیلم عالی بسازد. هرچند فیلم به نظرم اشکالات خیلی کوچکی  دارد. مثلاً فیلمنامه آن خیلی عجله دارد به یک ریتم آرام برسد و عجله دارد تمام شخصیت ها و روابط بین نمایندگان  را در همان نیم ساعت اول جمع کند. حجم انبوه دیالوگ ها در نیم ساعت ابتدایی واقعاً آزار دهنده است. ولی فیلمنامه شاهکار لینکلن طوری پیش می رود که جای هیچ حفره ای را باز نمی گذارد. تامی لی جونز هم  از همین الان در کنار دنیل دی لوییس یک نامزدی اسکار را باید برای خودش کنار بگذارند.

فیلم لینکلن از همان سکانس اول عظمت خودش را با نبرد بین سیاه پوستان وهم پیمانان در گل و لای و لانگ شات های خیره کننده  به بیننده نشان می دهد. لینکلن برداشتی واقع‌گرایانه از شخصیت آبراهام لینکلن ارائه می‌دهد. در بیشتر فیلم، ما با شانزدهمین رییس‌جمهور ایالات متحده (با بازی دنیل دی لوییس) در اوایل سال 1865 که او تلاش دارد تا لایحه سیزدهم را به قانون اساسی اضافه کند، همراه هستیم.

جانوس کامینسکی فیلمبردار اثر کار خودش را خیلی درخشان انجام داده است. نماهایی که از چهره دنیل دی لوییس می گیرد بیننده را یاد پرتره های آبراهای لینکلن می اندازد و فضا و نوری که می سازد عجیب افسانه ای است. فیلم لینکلن از نظر فنی/ گریم /فیلمبرداری/ موسیقی و .. در اوج است. هر سال یک فیلمی اینگونه ساخته می شود که از نظر فنی از هر لحاظ در اوج است. امسال لینکلن و رقیب اش زندگی پای اینگونه هستند. سال قبل هوگو از نظر فنی خیلی خیره کننده بود. چیزی که ما از دی لوییس می‌بینیم همان حس عجیب و رمزآلود و در عین حال دقیق مردی است که با تکیه بر تجربه و غریزه به مردمی که رهبری شان را بر عهده دارد کمک می کند و این در حالی است که خود او از درون گم شده به نظر می رسد. آیا این می تواند دلیلی باشد که خودش حتی وقتی خدمتکارش در کنارش ایستاده، کفش‌هایش را واکس بزند؟

موسیقی جان ویلیامز هم کار خودش را بی سرو صدا و بدون اینکه بخواهد احساسی را به بیننده با زور منتقل کند انجام می دهد. دو تم موسیقی اصلی فیلم با نام های «خانه مردم» و زیبایی حقیقی آهنگ «هدف اصلاحیه» به خوبی حس می شود.

 دانیل دی لوییس در فیلم لینکلن ساخته استیون اسپیلبرگفیلم لینکلن یک فیلم عالی «زندگی نامه ای» از زندگی یک سیاستمدار است که می تواند الگویی برای فلیم های بعد که ساخته خواهد شد باشد. تلاش موشكافانه اسپیلبرگ به عنوان خالق اثر، به دلیل تمركز بر جزئیات تاریخی و همچنین دیالوگ های دقیق فیلم، بسیار آموزنده و قابل احترام است. فیلم در واقع یک درس تاریخ، اما با هزینه 50 میلیون دلار است كه عزم اش را جزم کرده مخاطب را به خودش جذب کند. هرچند تا الان که این مقاله را می نویسم لینکلن موفق شده 3 برابر این هزینه را به تهیه کنندگانش برگرداند!

باراک اوباما رئیس جمهور حال حاضر امریکا در باره درس هایی که از فیلم  لینکلن گرفته است می گوید: «یکی از نکاتی که بخشی از فیلم لینکلن به ما می‌آموزد؛ به دنبال بالا‌ترین آرمان‌ها بودن است و اینکه برای یک هدف و انگیزه‌ی عمیقاً اخلاقی، نیاز است که خودت هم وارد عمل شده و دست به کار شوی. و در این مسیر همواره سازش‌ها و سبک سنگین کردن‌هایی وجود دارد. و چیزی که او را تبدیل به شخصیت و رییس جمهوری متمایز می‌کند؛ توانایی او در ایجاد توازن بین ایده وجود داشتن حقایقی ابدی و جاودانه، در کنار واقعیت‌های وضعیت موجود است و [این که] وضعیت موجود، آشفته و سخت است. در نتیجه هر حرکتی که انجام می‌دهیم دارای ایراداتی است. و ما فقط سعی می‌کنیم در مسیر درست حرکت کنیم.»

دانیل دی لوییس در فیلم لینکلن ساخته استیون اسپیلبرگفیلم خیلی به اوبامای این دوره ربط دارد. لینکلن در باره تبعیض نژادی و برابری سیاه پوستان و سفید پوستان در قانون اساسی و حق رای و... است. قانونی که 150 سال پس از تصویب آن، اکنون اوباما را بر صندلی کاخ سفید کنار دنیل دی لوییس و اسپیلبرگ فیلم آن رامی بیند. لینکلن از این لحاظ خیلی فیلم زمان حال است. فیلم دارد عملاً در 150 سال پیش سیر می کند، ولی وقتی اکران شده است که اولین رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا دارد آن را تماشا می کند! درسکانس تصویب قانون در دادگاه و پس از تصویب آن، دنیل دی لوییس را می بینیم که پسر بچه (نماد نسل های آینده) را در نور (که نماد امید و فردا است) در آغوش می گیرد! در کل سکانس تصویب این قانون لینکلن در کنار این بچه است و برایش داستان  می خواند و سرگرم اش می کند! سکانس عالی فیلم جایی است که استیونس به خانه‌‌اش برمی گردد و «نسخه‌ی اصل اصلاحیه‌ی قانون13 اساسی» را به همسرش (یک سیاه‌پوست) می دهد و می گوید: «این‌هم اصلاحیه‌ای که «با زد و بند و فساد»؛ اما توسطِ  «پاک‌ترین مردِ ایالات متحده» به‌دست آمد»! تمام فیلم لینکلن در این سکانس و دیالوگ خلاصه می شود و از آن سکانس هایی که مهر شاهکار بودن را بر فیلم می زند.

فیلم لینکلن از آن فیلم هایی است که تأثیر آن در ذهن بیننده می ماند و اگر آن را ببینید تا سالیان سال همراه شما خواهد ماند، چون موضوع و پیامی دارد که جهان شمول است  و تا زمان حاضر نیز ادامه داشته و خواهد داشت. بنابراین موفقیت چین فیلم هایی از بدیهیات است. جمله پایان فیلم به نظرم خیره کننده است. آنجا که آبراهام لینکلن پس از بالا بردن پرچم آمریکا می گوید:

به من محول شده است که این پرچم را بالا ببرم. اگر، نقصی در ماشین بالا برنده نباشد و به‌ درستی کار کند؛ من این کار را خواهم کرد. اما از آن لحظه که در آن بالا به اهتزاز درمی‌آید؛ دیگر با مردم است که آن را بالا و در اهتزار نگاه دارند!

 

موحد منتقم


 تاريخ ارسال: 1391/11/3
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>امین محمد :

فیلم که معرکه بود نظرات اقا هم خوب بود

0+0-

چهارشنبه 2 اسفند 1391



>>>avira:

فرق سیاسیت مدارانی چون لینکلن که در تاریخ ماندگار شدند با بقیه سیاستمداران در این بود که او هیچوقت به بقیه کشور ها ملت ها و سایستمداران توهین نکرد.همیشه یا درباره دیگران اظهار نظر نمیکرد یا از خوبی انها میگف که البته این بخاطر شخصیت بزرگ او بوده.

0+0-

پنجشنبه 19 بهمن 1391



>>>جلال مرتضوی امیری:

فیلم لینکلن بطور خلاصه بهترین فیلمبرداری بهترین گریم و مهمتر بهترین بازیگری دانیل دی لوییس است البته ایکاش نیم ساعت اول فیلم اینطور ساخته نمیشد

0+0-

شنبه 14 بهمن 1391



>>>صابر:

کامنت ها خیلی جالب بودند.

0+0-

جمعه 6 بهمن 1391



>>>امید:

آبراهام لینکلن پسر یک کفاش بود، پدر لینکلن کفش های افراد مهم سیاسی را تعمیر و یا تمیز می کرد. آبراهام پس از سالها تلاش و شکست،در سال 1861 به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد. اولین سخنرانی او در مجلس سنای بدین صورت گذشت: نمایندگان مجلس از اینکه لینکلن رئیس جمهور شده بود ناراضی بودند.چرا که او از یک خانواده فقیر و فاقد سطح اجتماعی بالا بود. زمانی که لینکلن برای سخنرانی پشت تریبون قرار گرفت قبل از آنکه لب باز کند و سخنی بگوید یکی از نمایندگان مخالف با عصبانیت و بی ادبی تمام از سوی جایگاه خود فریاد زد: آبراهام!حالا که بطور شانسی رئیس جمهور شده ای فراموش نکن که می دانیم تو یک بچه کفاش بیشتر نیستی!!! مسلما هر فردی در جایگاه لینکلن قرار داشت با این نماینده گستاخ که او را اینگونه مورد خطاب قرار داده برخورد می کرد! اما آبراهام لینکلن این چنین نکرد. او لبخندی زد و سخنرانی خود را اینطور شروع کرد : من از آقای نماینده بسیار بسیار ممنونم که در چنین روزی مرا به یاد پدرم انداخت. چه روز خوبی و چه یاد آوری خوبی! من زندگی و جایگاهم را مدیون زحمات پدرم هستم. آقایان نماینده بنده در اینجا اعلام می کنم که بنده مانند پدرم ماهر نیستم.با این حال از دستان هنرمند او چیزهایی آموخته ام. پس اگر کسی از شما تمایل به تعمیر کفش خود داشت با کمال میل حاضر به تعمیر کفشش خواهم بود...! یکی از اقدامات مهم و تاثیر گذار لینکلن خاتمه بخشیدن به تاریخ برده داری در ایالات متحده امریکا بود. سخن روز : معیار واقعی ثروت ما این است که اگر پولمان را گم کنیم، چقدر می ارزیم. آبراهام لینکلن

0+0-

جمعه 6 بهمن 1391



>>>ماهروف ماهور:

"لینکلن" استیون اسپیلبرگ را دیشب دیدم. در میان کارهای او واقعا فیلم متفاوتی است و فاصله زیادی با انتظارات تماشاگر عادی دارد. درامی آرام و پرحرف، بدون هیجان های کاذب هالیوودی و صحنه های اکشن معمول که از اسپلبرگ و فیلم های او انتظار داریم. سکانس رای گیری در مجلس بر سر متمم سیزدهم قانون اساسی ایالات متحده و لغو بردگی سیاهان در این کشور، یکی از دراماتیک ترین لحظات تاریخی است که در سینما تصویر شده. "لینکلن"، بیانگر چالش مردی بزرگ، خردمند و آزاداندیش با جامعه ای نژادپرست، تاریک اندیش و جاهل است. اسپیلبرگ به ما نشان می دهد که دمکراسی در آمریکا به سادگی ثمر نداده و سیاستمداران خردمند و مساوات طلبی چون آبراهام لینکلن برای ایجاد جامعه ای آزاد و مداراگر که بتواند روزی مرد سیاهی را از بردگی به ریاست جمهوری برکشاند، چه مبارزات سختی کردند. دنیل دی لوئیس، شخصیت آرام، با وقار، بذله گو و نافذ لینکلن را با قدرت آفریده و بی تردید مستحق دریافت اسکار بهترین بازیگر مرد است

0+0-

جمعه 6 بهمن 1391



>>>ramin:

با احترام به تمام بازیگرهای فوق‌العاده‌ای که به‌یادماندنی‌ترین لحظات سینما رو ساختن و می‌سازن، بازی «دنیل دی‌لوییس» در «لینکلن» رو از نظر خودم بهترین بازی از آغاز سال 2000 تا اکنون انتخاب می‌کنم. نمی‌گم بهترین بازی تاریخ سینما، چون هنوز به روزهای آینده‌ی دی‌لوییس و بازی بعدی‌ش، امیدوارترم.

0+0-

جمعه 6 بهمن 1391



>>>بردیا ع:

این هنرنمایی های دی لوییس به قدرت کارگردانی و کاردرستی اسپلبرگ هم مربوط میشه.

0+0-

جمعه 6 بهمن 1391



>>>پرستو:

حالت چهره‌ی دی‌لوییس، وقتی با اون صدای خاصی که برای نقش لینکلن پیدا کرده، می‌گه: Shall we stop this bleeding? رو به مرگ رفتم رسماً!

0+0-

جمعه 6 بهمن 1391



>>>فرانک:

لحظه‌ای جالب حین تماشای «لینکلن» برام پیش اومد: داشتم به این فکر می کردم که لینکلن چقدر برای داشتن این افکار بزرگ تنهاست و برای این‌همه بزرگ بودنشون، مرد زمانه‌ی خودش نیست، در عین اینکه قهرمان زمانه‌ی خودش هست! درست تو همین لحظه (75 دقیقه از شروع فیلم) لینکلن از مأمورین تلگراف کاخ‌سفید می‌پرسه: فکر می‌کنید خودمون انتخاب کردیم که به‌دنیا بیایم؟ طبعاً اون‌ها نفی می‌کنن. لینکلن دوباره می‌پرسه: آیا ما مناسب زمانی که در اون به‌دنیا اومدیم هستیم؟! لینکلن درباره‌ی این‌که خودش مناسبه یا نه، جوابی نمی‌ده، اما از ایده‌اش با اصل اول اقلیدس دفاع می‌کنه. دو مقدار برابر با مقدار سوم، حتماً همگی با هم برابرند! و اینکه این عدالت طبیعت و سیستمه! این احساس فوق‌العاده‌ای‌ه که احساسی داشته‌باشی حین تماشای فیلم و حتی در واقعیت، که کسی که حواست رو به خودش معطوف کرده، دقیقاً چیزی رو که در قلب و مغزت در جریانه، به زبان بیاره!

0+0-

جمعه 6 بهمن 1391



>>>Batman?:

یک درام جذاب..یک فیلمی تمام عیار..پارسال هم یک زندگینامه توسط ایستوودباهمه انتظارات وبا بازی درخشان بازیگرش همراه بود..جی ادگار.. ولی خدایی لینکلن کجا..جی ادگارکجا..یک فیلم آموزنده..که فرم داره..خوب حرف میزنه..وخوب این حرفهاروبه مامنتقل میکنه.

0+0-

پنجشنبه 5 بهمن 1391



>>>بردیا:

نمي دونم چرا ولي همونطور كه قبلا هم گفتم لينكلن هم مثل \"اسب كارزار\" نمي تونه شانس زيادي براي گرفتن جايزه تو اسكار و گلدن گلوب داشته باشه.

0+0-

پنجشنبه 5 بهمن 1391



>>>حمید:

چرا فیلم های تاریخی اونا انقدر برای ما جذابه ولی فیلم های تاریخی ما برای خودمون انقدر خسته کنندست؟

0+0-

پنجشنبه 5 بهمن 1391



>>>بهمن:

فیلم لینکلن زیبا بود و پر از درس های مهم تاریخی برای ما

0+0-

پنجشنبه 5 بهمن 1391



>>>ساسان:

کامنت من چرا پاک شد:||||||||||||

0+0-

پنجشنبه 5 بهمن 1391



>>>یوگی:

دنیل بازیگر گزیده کاری هست و من تا حالا بازی متوسط هم ازش ندیدم، فوق العادس فوق العاده، محبوب ترین بازیگر من

1+0-

چهارشنبه 4 بهمن 1391



>>>ramin:

yek filme khonsa va bikhodi aslan maloom nabood harfesh chie yek mosht hadese ro ba yek gooni dialog poshte sare ham ovorde bood

0+1-

چهارشنبه 4 بهمن 1391



>>>عباس:

تا الان هفت بار پشت سر هم دیدمش

0+0-

چهارشنبه 4 بهمن 1391



>>>میثم:

کسانی که به کشورشان افتخار می کنند کم نیستند ولی ما در تلاشیم نسلی را بسازیم که کشورشان به آنها افتخار کند . . . (آبراهام لینکلن)

0+0-

چهارشنبه 4 بهمن 1391




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.