پرده سینما

پر زرق و برق، اما از درون تهی؛ نقدی بر فیلم «گتسبی بزرگ» ساخته باز لورمن

موحد منتقم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد فیلم گتسبی بزرگ ساخته باز لورمن (2013)

The Great Gatsby (2013)

 

 

هر وقت دلت خواست عیب کسی رو بگیری، یادت باشه که تو این دنیا، همه ی مردم مزایای تو رو نداشته  اند... (کتاب گتسبی بزرگ)

 

لئوناردو دی کاپریو در گتسبی بزرگ«گتسبی بزرگ» رمانی است به قلم اف. اسکات. فیتزجرالد که نخستین بار در سال 1925 منتشر شد. کتاب اوایل انتشارش با موفقیت چندانی روبرو نشد. ولی پس از گذشت دهه ها اعتبار و شهرتی جهانی پیدا کرد. «گتسبی بزرگ» هم اکنون یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های آمریکایی به شمار می‌آید و آن را در مدارس و دانشگاه‌های سراسر جهان (در رشته ادبیات آمریکا) به‌عنوان یکی از کتب استاندارد تدریس می‌نمایند. این کتاب را دومین کتاب برتر انگلیسی زبان می دانند و گفته شده که آغازگر سبک خاصی در نگارش رمان در قرن بیستم است که بعدها توسط ارنست همینگوی و دیگران تبدیل به شیوه رایج نویسندگی شد و جزو 100 کتابی است که قبل از مرگ باید خواند!

فیلم به واقع روایتی از گذشته است، که از جمله در آن شاهد کوشش «نیک» برای درمان افسردگی و رهایی‌اش از اعتیاد به الکل هستیم. او به یاد می‌آورد که در دوره منع مصرف و خریدوفروش الکل، یک سوداگر اوراق قرضه به علت نامشخصی یک کلبه کوچک در محدوده فوقانی ملک همپتون‌ها اجاره کرده بود، درست در جوار گتسبی که در آن زمان پیرامون او شایعات فراوانی وجود داشت. کسی که میهمانی‌های مجلل و باشکوهی برگزار می‌کرد. نیک با دِیزی، (مولیگان) دخترعمویش، زن جوان باوقار و سنگین اما با احساس بیهودگی و پوچی و افسردگی، که کسی از آن خبر نداشت، از نو آشنایی برقرار کرد، دِیزی در خانه مجللی در کناره خلیج که ویلای گتسبی نیز در آن منطقه واقع بود، با همسر نفهم و بی‌نزاکت و ثروتمندش تام بیو کانن (جویل اجرتُن) زندگی می‌کرد. گتسبی که به نیک شدیدا علاقه‌مند است در فکر طرح یک نقشه برای دیدار پنهانی با اوست و به رغم تمام اخاذی‌ها و زد و بندهای سودآورش، او از پیش آماده است تا به نیک اجازه دهد تا پس از معرفی با آشنای کاری ولفشهایم که کسب و کار نامشخصی دارد، بخشی از آن را به تملک خود درآورد. و اما آشنای کاری ولفشهایم با کسب و کاری نامشخص کیست؟ چهره برجسته و اسطوره‌ای «بالیوود» آمیتاب باچان. در این بین، نیک هم به نوبه خود از این‌که شاهد رابطه تام با مرتل ویلسون (آیلا فیشر)، همسر جلف و وقیح مدیر رستوران بین راهی که در آن نواحی واقع شده پریشان و ناخرسند است و ...

گتسبی بررگ (2013)قطعاً برگردان چنین کتاب موفقی به یک فیلم سینمایی کار سختی است. این کتاب اثری مستند برای تعریف روانشناسی ملی، آفرینش یک اسطوره، و سنگ بنای رویای آمریکایی  است. «گتسبی بزرگ» از جمله رمان‌های مهمی هستند که به زوال و نابودی این رؤیا پرداخته‌اند و بر این موضوع  پرداخته اند که پس از جنگ جهانی اول اقتصاد آمریکا شکوفا شد و وضع اقتصادی زندگی مردم به‌تر شد، اما این شکوفایی با از بین رفتن اخلاقیات و ارزش‌های جامعه همراه شد! گتسبی نیز مانند چارلز فاستركین (همشهری كین) اورسن‌ولز- مظهر ذهنی و داستانی دیگری از دوران رونق اقتصاد آمریكا بود. مردی خود پرداخته، كه در سال مرگ فیتس‌جرالد (نویسنده‌ی رمان گتسبی بزرگ) خلق شد.

قطعاً کسانی که کتاب «گستبی بزرگ» را خوانده اند پس از تماشای فیلم تعجب خواهند کرد. فضای کتاب به خصوص توصیفات دره خاکستر به شدت تیره و تار است ولی فیلمی که از روی ان ساخته شده است بسیار شاد و خوش رنگ و لعاب است. فیلم  به قدری خوش رنگ و  لعاب و عظیم است که انگار مشترکاً از روی کتاب «گستبی بزرگ» و «آلیس در سرزمین عجایب» اقتباس شده است.

طراح صحنه و لباس فیلم به همراه تصویر برداری خارق العاده فضایی به شدت فانتزی به فیلم گستبی بزرگ داده است.

گتسبی بزرگ در نظر اول، یک داستان رمانتیک است اما چیزی که گتسبی بزرگ را متفاوت می‌‌کند، داستان رمانتیک اش نیست؛ بلکه درونمایه اصلی آن است که به زوال «رؤیای آمریکایی» می‌‌پردازد. برخلاف کتاب، فیلم نتوانسته  به این درونمایه اصلی دست پیدا کند و فقط یک داستان رمانتیک را  با اوج و فرود هایش تعریف می کند و هروقت که می خواهد وارد این خط داستانی شود پیام های فیلم مانند پیام های بازرگانی می شود که حوصله تماشگر را سر می برد و  این پیام هایی که به زیبایی در کتاب گنجانده شده است در فیلم گویی با پونز به سکانس های فیلم چسبانده شده اند!

لئوناردو دی کاپریو، کری مولیگان و جویل اجرتون در گتسبی بزرگ (2013)بازی دی کاپیرو در فیلم عالی است. او توانسته تمامی ابعاد شخصیتی گتسبی  را به نمایش بگذارد. هرچند او با بازی در نقش های مشابه در فیلم های مانند شاتر آیلند و هوانورد تبحر خود را در نشان دادن چنین شخصیت هایی نشان داده بود. گتسبی بی ریشه گی خود را در پس زرق و برق ها و جشن های با شکوه اش پنهان کرده است درست مانند فیلم که فیلمنامه اش را  پشت جلوه های ویژه و جشن های باشکوه اش پنهان کرده است.

باز لورمن، فیلمساز استرالیایی که بیشتر به خاطر ساختن سه‌گانه پرده قرمز و فیلم استرالیا شهرت دارد  نتوانسته است توازن مناسبی را بین داستان رمانتیک و داستان معنایی فیلم ایجاد کند و تمام تلاش اش را برای با شکوه نشان دادن فیلم به خرج داده است. فیلمساز در قبال این امر و پرداختن به ظواهر و جلوه های تصویری و سه بعدی از نکات مهمتری همچون شخصیت پردازی و نمایش ظرایف مرتبط با شخصیت ها غافل مانده است

 فیلم پرسش های بسیاری را در ذهن تماشاشاگران به جا می گذارد. اینکه گتسبی چگونه این همه ثروت را  از راه فروش الکل به دست آورده است؟همکاران او که مدام با آن تماس می گیرند چه کسانی هستند؟ شخصیت آمیتا باچان در فیلم به کل زائد  از آب درامده است و فقط 5 دقیقه ای درفیلم حضور دارد و می رود پی کارش! چرا نیک با اینکه گتسبی این همه مهمانی های پرزرق و برق می گرفت یک بار به آنجا نرفته؟ با اینکه او آدم خوشگذرانی است. شخصیت دوست دیزی هم با اینکه می توانست خیلی عالی از کار دربیاید و کلیدی بر حل مسائل فیلم باشد مانند بقیه کاراکترهای فرعی فیلم در سایه قرار می گیرد و نیمه کاره رهامی شود. فیلم ده ها پرسش اساسی اینچنینی را بی پاسخ می گذارد. فیلم هرچه خوبی دارد مستقیماً به کتاب برمی گردد و از خودش هیچ مزیتی ندارد که به کتاب بیافزاید. به همین خاطر بینندگان فیلم برخلاف خوانندگان کتاب پس از پایان فیلم از این اثر یک سری تصاویر پر زرق و برق ولی از دورن تهی و پوچ  به خاطر خواهند سپرد. دقیقاً مانند شخصیت گتسبی در فیلم.

در پایان فیلم نیک با خود می‌اندیشد که همان‌طور که عشق گتسبی به دیزی به خاطر بی‌صداقتی و تلاش او برای پولدار شدن بی‌ارزش شد، رویای آمریکایی ِ به کمال رسیدن و خوشبخت شدن نیز تبدیل به حرص و طمع برای پول شد و به زوال رفت. هرچند آن چه گتسبی را «بزرگ» کرد تلاش‌هایش برای تحقق بخشیدن رویایش (چراغ سبز آن سوی اسکله) بود، اما عصر رویاها و آرزومندی-چه رویای رسیدن به عشق و چه رویای آمریکایی- دیگر به پایان رسیده است.

خیلی کم پیش  می آید یک فیلم سینمایی را از روی یک رمان یا کتاب معروف بسازند  و فیلم  خوب از کار در بیاد. گتسبی بزرگ هم جز همین تلاش های ناموفق است.

 لئوناردو دی کاپریو در گتسبی بزرگ

 

موحد منتقم

در همین رابطه بخوانید

احساساتی یا بزرگ؟! نقدی بر فیلم «گتسبی بزرگ» ساخته باز لورمن


 تاريخ ارسال: 1392/6/11
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>امیر:

من این فیلمو فقطو فقط بخاطر دیکاپریو دیدم!! لئو جان مثله تمام آثارش تو این فیلم هم سنگه تموم گذاشت واقعا حرفی نمیمونه اصن!! موسیقی متن فوق العاده فوق العاده عالی بود اصن با اتفاقات تو فیلم و فضا جور بود مثله دوغ و جوجه کباب!! من کتاب گتسبی رو نخوندم و فکر نمیکنم که حوصله خوندنشم داشته باشه فعلا دوتا کتاب نخونده دارم! رونده داستانی معمولی پیش میرفت و توبی مگویر هم خیلی خوب بود آخر فیلم خیلی غم انگیز بود واقعا اون قصر با اون همه شکوه و تجملات تبدیل به خانه ارواح شده بود! و یک چیزی ذهنم رو مشغول کرده که اگه یه روزی اون دیزی لعنتی خبر مرگ گتسبی بزرگ رو بخونه چه حالی میشه؟؟؟!

0+0-

دوشنبه 15 دي 1399



>>>Pouya:

من کتاب رو نخووندم اما همیشه منتظر بودم یه جای فیلم بیشتر از آدم های اون دره خاکستری بگه. از زندگی شون و روابط شون. در حدی افت داشت که کل فیلم به نطر جدال دو پولدار بود. این رو به ایراداتی که به درستی توسط موحد منتقم ارایه شد، باید اضافه کرد.

0+0-

شنبه 5 خرداد 1397



>>>romina:

فیلم با بازی دی کاپریو و توبی عالی بودش.... فقط آخر فیلم خیلی غم انگیز بود بخاطر دختری بمیری که حتی برای خاکسپاریت نیاد و حتی یه گل نفرسته. دیالوگ عالی بود. تام و دیزی آدمای پولدار و بی احساسی هستن که زندگی آدما را بهم میزنن و دوباره به زندگی خودشون برمی گردن .... واقعا حیف

2+1-

سه‌شنبه 23 آذر 1395



>>>مونا:

کتاب چندین صفحه ای در دوساعت فیلم نمیگنجه اما فیلم زیبا بود ای کاش کمی زرق وبرق کمتری داشت.بازی دیکاپریو عالی بود من عاشق سکانس نیویورک هستم جایی که گتسبی کنترلشو از دست میده.جدال جالبی بود

0+1-

دوشنبه 28 تير 1395



>>>ستایش:

الکل نمی فروخت ، با معافیا رابطه داشت که ثروتمند بود

2+0-

يكشنبه 25 مرداد 1394



>>>لی لی:

فیلم خوبی بود داستانشم که معرکه بود ولی یه خورده اون جلوه های تصویریش زیاد بود یه جورایی فانتزی بود

19+1-

سه‌شنبه 19 شهريور 1392



>>>شبنم:

فیلم عالی نبود ولی دیدنی بود

26+9-

چهارشنبه 13 شهريوž



>>>مهدی :

این فیلم فوق فوق فوق فوق العادست. هر کسی این فیلمو نبینه نصف عمرش بر فناست

29+6-

چهارشنبه 13 شهريوž



>>>نیلوفر:

man koli zoghesho dashtam vali ya filmo didam yejoorai khord too zagham

5+15-

چهارشنبه 13 شهريوž



>>>atena:

ترجمه ای که از این کتاب وجود داره با اینکه چند باری ویرایش و تصحیح شده ولی باز هم خواندن کتاب رو به شدت سخت کرده به طوری که ترجیح میدی قسمت هایی از کتاب رو سریع رد کنی تا به اصل ماجرا برسی. کتابی که در اون حدی از استاندارد هست که در دانشگاه ها تدریس میشه با این ترجمه تقریبا هیچی ازش باقی نمونده غیر از روند داستانی ،

32+5-

سه‌شنبه 12 شهريور 1392



>>>bashir:

بالاخره دیدم. فیلمی را دیدم که یکی از چند کتاب محبوب عمرم بوده، گتسبی بزرگ، گتسبی که همیشه نفر اول من بوده در ادبیات آمریکایی، نه اصلا ادبیات هم نه، نفر اول بین همه عاشق ترین شخصیت هایی که شناخته ام. گتسبی هنوز در گذشته هایش زندگی می کند، می خواهد گذشته را تکرار کند، گذشته هایش را با محبوبش دیزی، تمام مهمانی های بزرگش، آن مهمان هایی که هیچ کدام حتی گتسبی را ندیده بودند، تمامش برای دیدن دیزی. دنیا را زیر پا می گذارد تا برسد به روبروی دیزی، گتسبی که مرگ را به جانش می خرد تا دیزی محبوبش آسیب نبیند، و دیزی.. که حتی یک گل هم برای مرگ گتسبی نمی فرستد. سال ها رابرت ردفورد گتسبی من بود و از امروز دی کاپریو، و چقدر عالی هستی تو لئو، چقدر خوبی، اصلا تو همیشه خوبی، و چقدر خوب در نقش گتسبی نشستی. مرسی که گتسبی محبوب مرا اینقدر خوب بازی کردی.

40+2-

سه‌شنبه 12 شهريور 1392



>>>ti ti:

این دی کاپیرو مثل خورش قورمه سبزیه لامصب! هرچی سنش میره بالا تر بیشتر جا می افته قیافش! از تایتانیک به اون ور اصلا عوض نشده قیافش که بهتر هم شده.یعنی اگر به کسی که اونو نمیشناسه نشون بدی این دو فیلم رو میگه همزمان فیلمبرداری شدن.خدا حفظش کنه

39+3-

سه‌شنبه 12 شهريور 1392



>>>رامین:

جمله آخرت خیلی باحال بود:))))

29+5-

سه‌شنبه 12 شهريور 1392



>>>masoud:

خیلی ناامیدم کرد. گتسبی نباید انقدر رنگی باشه آقا. نباید. باید جز باشه و تاریک باشه و دود و سیگار. نقش راوی رو هم که دادن اسپایدرمن. این چه بساطیه آخه؟

31+11-

سه‌شنبه 12 شهريور 1392



>>>kazem n:

فیلم گتسبی بزرگ رو دیدم. البت کتابش رو نخونده بودم و نمی‌تونم بگم چقد به متن وفادار بوده یا خوب ساخته بودنش. ولی خب. به چشم من فیلم جالبی اومد. تصویری که از زن توی فیلم و بالطبع آقای فیتزجرالد بیان کرده کاملا واقعی و ملموس بود. از تمام چیزهایی که من دیدم و شناختم چیزی جز حقیقت نیست. اینکه ما مردها چیزی جز یک موجود مشروط نیستیم...

36+3-

سه‌شنبه 12 شهريور 1392



>>>سینا:

به نظرم فیلم فوق العاده و تاثیر گذاری بود ، مخصوصا بازی لئو و صدای Tobey Maguire در تعریف داستان که حس فوق العاده تری به کار داد

38+7-

سه‌شنبه 12 شهريور 1392



>>>نیما ل:

توبی مگوایر در فیلم دقیقا نقش هویج رو بازی میکرد.در تمام صحنه های فیلم بود ولی هیچ کاری نمیکرد فقط مثل مرده های متحرک راه می افتاد دنبال سایر هنرپیشه ها.

14+38-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>مانی:

آهنگهای JayZ, West , will.i.am , fergie چی میگفتن اون وسط؟؟خیلی چیپ بودن خداییش! فیلمش هم که خوب بود ولی نه اونقدر که بشه جدیش گرفت

41+5-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>k1:

من رمان گتسبی رو خوندم واقعا سخته ازش فیلم در آوردن.معلومه نمیشه کتاب چند صد صفحه ای رو تو دو ساعت فیلم در آورد ولی تونسته بود یه ته مایه هایی از بار عاطفی فیلم رو در بیاره به نظرم!

46+4-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>e.t:

ahhhhhhhhhhhhhhhhh leo bazam akhare ye filme khoob mimire alaan hale unayi ke nadidano gereftam

41+11-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>dariush:

فیلم عالی بود .موسیقی متن هم از خود فیلم عالی تر. ترانه شاهکار Lana Del Rey - Young and Beautiful رو از دست ندهید.فوق العاده با اتمسفر فیلم سازگار بود

47+5-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>mona1989:

عه! کامنت ها چه زود تایید میشه! بله خوندم متن انگلیسی رو.حدود دوسال پیش

22+35-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>در جواب mona1989:

کتاب فقط یه بار به فارسی ترجمه شده که چاپ نیلوفر همون تجدید چاپ ترجمه کریم امامی است! ترجمه خوبیه. شما منتن انگلیسی رو خوندین؟

47+4-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>آرش:

منم جلوه های ویژه فیلم رو دوست نداشتم ریاد تر از حد فیلم رو فانتزی کرده بود و بدتر از اون اینکه به داستان زیبای فیلم ظلم شده بود. در داستان اسکات فیتزجرالد ارزشهای پوسیده و نخنمای اشرافیت خرپولدارهای نیویورک به سخره و انتقاد کشیده شده بود در حالی که گویا در این فیلم سعی شده بود ار تجملات اشرافی و زرق و برق های زندگی های پولدار ها در جهت تبدیل فیلم به قصه های شاه پریون استفاده بشه.

44+17-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>mona1989:

دوستان عزیز که میگویند رمانش چنگی به دل نمیزد.دلیلش این است که حتما ترجمه انتشارات نیلوفر را خوانده اند!متن كتاب اصلي در عين زيبايي خيلي روانه و خوندنش لذت بخشه در حاليكه ترجمه ي حاضر اين حالت رو نداره و حتي جاهايي تعقيب داستان رو براي خواننده مشكل كرده و يه سري اشكالات ديگه.خيلي تعجب ميكنم چرا ترجمه هاي ديگه اي از اين كتاب انجام نشده تا حالا! این که میگن دومین رمان برتره بخاطر نثر ادبی انگلیسی اش است

52+12-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>امید رضایی:

رمان به این عظمت رو گرفته نقطه چین کرده رفته! خاک بر سر باز لورمن رفته موسیقی jay z رو گذاشته رو این فیلم! فک کن!!!!!

65+18-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>لیلا:

قسمتای دیدار گتسبی بزرگ با اون دیزی بی معرفت از قشنگترین قسمتای فیلمه طرز بهم نگاه کردنشون ♥

85+8-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>مهیار:

آلیس در سرزمین عجایب را خیلی خوب آمدی!

87+3-

دوشنبه 11 شهريور 1392



>>>milad barkhordary:

فیلم به قدری باشکوه و عظیم بود که کنترلش از دست فیلمساز خارج شده بود.هرچند رمان گتسبی بزرگ هم چنگی به دل نمیزد

11+93-

دوشنبه 11 شهريور 1392




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.