پرده سینما
کامرون کرو ترجیح میدهد در ابتدای گفتوگو، فیلماش را با این جمله معرفی کند: «فیلمی درباره شانسهای دوم در زندگی». او که با فیلم «تقریباً مشهور» اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را برد و برای «جری مگوایر» هم نامزد اسکار بود، موفقیتهای زیادی در عرصه سینمای تجاری هالیوود داشته است. کارگردان 57 ساله که در پالماسپرینگز کالیفرنیا بهدنیا آمده است، هاوایی را بهعنوان لوکیشن فیلم جدیدش، کمدی-رمانتیک «آلوها» (Aloha) انتخاب کرد. «آلوها» قصه زندگی برایان گیلکرست یک پیمانکار نظامی (با بازی برادلی کوپر) است که برای انتخاب شریک آینده زندگیاش سردرگم مانده و نمیداند باید پیش زنی که ترکش کرده، برگردد یا زنی را انتخاب کند که شاید زندگیاش را در آینده عوض کند. برایان بین گذشته و آینده سرگردان شده: «دوست داشتم قصهای را بگویم که وسوسههای گذشته و وعدههای آینده را در کنار هم قرار دهد. همیشه رجوع به گذشته و یادآوری خاطرات خوش قدیمی ساده است. به همان اندازه فکر کردن به آینده و تلاش کردن برای آیندهای پربار مشکل است. دوست داشتم قصه مردی را بگویم که با اندکی حسرت نسبت به گذشته، یاد میگیرد به آینده نگاه کند. این رویای بزرگ من برای فیلم تازهام بود و دوست داشتم هاوایی لوکیشن آن باشد.»
همچون اغلب فیلمهای کرو نظیر «آسمان وانیلی»، «مجردها» و «ما یک باغوحش خریدیم»، «آلوها» هم تا حدی فیلمی شخصی است که میتواند با شوخیها و سرزندگیهایش، دید هر تماشاگری را نسبت به زندگی عوض کند: «از طرفی همیشه دوست داشتم فیلمی بسازم تا مفهوم واقعی بزرگسال بودن و بالاتر رفتن سن را به تصویر کشیده باشم؛ اینکه دوستانتان در این دوره چه کسانی هستند، کدام گروه از مردم برایتان بیشتر اهمیت دارند، چه کسانی با شما صمیمی هستند و چه کسانی از صمیمیت استقبالی نمیکنند، زندگی در این سن چطور شکل میگیرد و ادامه مییابد. فیلمی با این خصوصیات قطعاً تلخ و شیرین خواهد بود ولی میتواند امید را در تماشاگر زنده کند.» به نظر کرو، «آلوها» قبل از هر چیز درباره غیرقابلپیشبینی بودن زندگی و آمادگی برای مواجهه با ناملایمات با چاشنی خوشبینی است: «دوست دارم تماشاگر همیشه در فیلمهایم با این واقعیت مواجه شود که در زندگی هر اتفاقی ممکن است رخ دهد. از این نظر به تمام فیلمهایم افتخار میکنم چون گوشهای از احساساتم نسبت به زندگی و رؤیاهایم را به نمایش میگذارند.»
برادلی کوپر که چهاربار نامزد دریافت جایزه اسکار شده، برای ایفای نقش اصلی فیلم -برایان- انتخاب شد. او در فیلمهای قبلیاش از جمله «حقهبازی امریکایی» تواناییهایش را برای ایفای نقشهای کمدی و درام نشان داده است: «او از یک ایدهآلیست جوان بدل به یک فرد میانسال محافظهکار شده است. در فیلم، او شانس دیگری برای بازیافتن ایدهآلهای دوران جوانیاش پیدا میکند ولی سؤال این جاست که آیا او میتواند از گذشته بهترین بهره را ببرد و به آیندهای روشن فکر کند؟ در فیلم کرو، برایان بار دیگر با تریسی وودساید (با بازی ریچل مکآدامز) روبهرو میشود که سالها قبل برای مدتی کوتاه با او رفاقت داشت ولی حالا تریسی زندگی خودش را با همسرش دنبال میکند. او با مرور گذشته سعی میکند به تریسی اثبات کند فردی موفق بوده است، ولی آشناییاش با سروان آلیسن ان جی، خلبان نیروی هوایی (با بازی اما استون) همه چیز را بر هم میزند.
کوپر 40 ساله درباره این نقش میگوید: «همیشه در هر رسانهای قصهگویی را دوست دارم و اصلاً برایم مهم نیست در برادوی روی صحنه هستم یا اینکه در یک سریال تلویزیونی بازی میکنم. ماهیت پازلگونه قصهها همیشه مرا جذب میکند. در کنار آن، تحقق دیدگاه کارگردان و نویسنده برایم اهمیت زیادی دارند. کامرون با تمام شخصیتهایش بهگونهای برخورد میکند که گویی همگی قهرمانهای قصه هستند. قصههای کوچک هریک از شخصیتهاست که در فیلمهایش قصه کلی را تشکیل میدهد و همه شانسی برابر برای اثبات تواناییهایشان دارند.»
اما استون در نقش خلبان نیروی هوایی مأموریت دارد به برایان کمک کند. او که یک دورگه اهل هاوایی است، خیلی زود از کوره درمیرود. حضور در یکی از فیلمهای کامرون کرو دلیل اصلی بازی اما استون در این نقش است: «فیلمهای او را دوست دارم، چون بیش از حد ارژینال به نظر میرسند. من به دیدگاه او و تواناییاش برای روایت قصهها و ریتم فیلمهایش اعتماد کامل دارم و فقط میخواستم بخشی از این پروژه باشم. برایم فرق نمیکرد که او چه نقشی به من بدهد، ولی واقعاً شخصیتم را دوست دارم. ان جی شخصیتی قوی، دینامیک و زیباست. برای من حضور در این نقش مثل پیدا کردن معدن طلا بود. او نمونهای کامل از یک خلبان زن است.»
کرو توضیح میدهد: اگر شخصیت ریچل مکآدامز به گذشته تعلق دارد، شخصیت اما استون از آینده است: «استون نقش خلبانی را در ارتش ایفا میکند که در دریایی از آرمانگرایی و انگیزه زندگی میکند و تقابل او با مردی که هنوز مردد است و تصمیم نهایی را برای زندگیاش نگرفته، جالب خواهد بود.» یکی از تجارب جالب برای استون، همکاری با چند تن از اعضای ارتش امریکا و استفاده از تجارب حرفهای آنها بود: «آنها از این همکاری استقبال کردند و گاهی بهاندازه خود من هیجانزده بودند. با چند نفر از درجهداران نیروی هوایی هم آشنا شدم و دیسیپلین آنها برایم جالب بود. قبل از شروع فیلمبرداری باید اصول زندگی حرفهای خلبانها و پروتکلهای مربوط به خلبانان جنگندههای اف 22 را میآموختم و حتی ناچار شدم با یک معلم خلبانی چند جلسه پرواز با هواپیماهای دوموتوره داشته باشم.»
استون در یکی از سکانسها یک قطعه موسیقی اجرا میکند و برای این سکانس، مدتی در کلاسهای آموزش گیتار لدوارد کاپانا، استاد مشهور گیتار هاوایی شرکت کرد و در فیلم در کنار او به نوازندگی پرداخت. برایان تنها درصورتی میتواند درباره آینده تصمیم بگیرد که تکلیف خودش را با تریسی مشخص کند. وقتی او بار دیگر با تریسی مواجه میشود، درمییابد دلایل جداییاش هنوز از بین نرفته، شاید به این خاطر که او هرگز نمیخواست با واقعیت مواجه شود. زمانی که مکآدامز فیلمنامه را خواند، مطمئن شد شخصیت تریسی شبیه هیچکدام از فیلمهایی نیست که او در آنها به ایفای نقش پرداخته است: «تریسی زنی پیچیده و جذاب است که انتظارات زیادی از زندگیاش داشته است. شخصیتپردازی زنان در فیلمهای کامرون را دوست دارم. او به من گفت تریسی را مدتها در ذهناش داشته و در این فیلم به تماشاگر عرضه کرده است.»
کرو هم درباره این شخصیت میگوید: «تریسی هنوز درگیر یک عشق ناتمام است و با بازگشت برایان به او فکر میکند در حالی که برایان سلیقه تریسی در انتخاب همسر و ازدواجاش را درک نمیکند. به نظرم ریچل از معدود هنرپیشههایی است که میتواند پیچیدگیهای ذهن ما در مواجهه با عشق ازدسترفته، عشق آینده و همه موقعیتهای ازدسترفته و پیش رو را به تماشاگر منتقل کند. او انتخاب شریک زندگیاش را زیر سؤال میبرد و از خودش درباره دلیل جدایی از برایان میپرسد.» مکآدامز که 10 سال قبل در فیلم «برهمزنندگان عروسی» با کوپر همبازی بوده، میگوید: «کار کردن با برادلی یک موقعیت فوقالعاده است. او با هیجان و انگیزه زیادی نهتنها در نقشاش بازی میکند بلکه کل فیلم را تحت تأثیر قرار میدهد. او همیشه باانرژی و شور و هیجان سر صحنه حاضر میشود.»
● فیلمی که منتقدان به آن تاختند
اما «آلوها» پس از اکران برخلاف انتظار کرو با استقبال سرد منتقدان مواجه شد. جو مورگنسترن از روزنامه والاستریتژورنال فیلم را «سرگردان بین روایتهای مختلف از روابط افراد» توصیف میکند که نهتنها با تماشاگر روراست نیست بلکه نمیتواند آن چه را که احتمالاً کارگردان در ذهن داشته، به تماشاگر بقبولاند. او فیلم را از این نظر شبیه یکی از بدترین فیلمهای جان هیوستن «Beat the Devil» میداند. شری لیندن از هالیوودریپورتر گذشته از قصه، هاوایی و اهالی آن در فیلم کرو را غیرقابلقبول میداند و به نظرش هنوز هالیوود 50 سال بعد از اکران فیلمهای الویس در هاوایی نمیتواند چهرهای مناسب از این ایالت امریکا ارائه دهد. پیتر تراورس از رولینگ استونز «آلوها» را ملغمهای از چند قصه موازی میداند که تلاش کرو برای هماهنگ کردن آنها بیثمر بوده است. اکثر منتقدان سینمایی این فیلم را ضعیفترین کار کرو در تمام این سالها میدانند و معتقدند منسجم نبودن فیلمنامه باعث شده آلوها حتی ضعیفتر از «الیزابتتاون» (دیگر فیلم کرو در سال 2005) باشد.
ولی گذشته از قصه و لوکیشن، بزرگترین مشکل این فیلم حضور اما استون در نقش دختری اهل هاوایی بود. شخصیت او باید هاوایی-چینی باشد اما استون با موهای بلوند و لهجه آریزونایی اصلاً چنین خصوصیتی ندارد. اعتراضات فراوان منتقدان و تماشاگران درنهایت کرو را ناچار به اعتراف کرد و اواخر هفته گذشته در وبسایت شخصیاش از این انتخاب عذرخواهی کرد و گفت: «تمام خواستههای این نقش از تمرکز و تحقیق را بهشکل کامل انجام دادم و اگر کم و کاستی در این نقش وجود دارد، من مقصر اصلی هستم.»
همچنین تعدادی از اهالی هاوایی به نام این فیلم اعتراض داشتند و آن را بیاحترامی به فرهنگ هاوایی میدانستند. فیلم در گیشه هم موفقیت زیادی به دست نیاورد و با اینکه سه ستاره مطرح (کوپر، استون و مکآدامز) و دو چهره قدیمی و شناختهشده هالیوود (آلک بالدوین و بیل موری) در آن حضور دارند، هفته پیش با تنها 11 میلیون دلار فروش در 2815 سینما در امریکای شمالی در رده ششم قرار گرفت. این در حالی است که رقمی حدود 37 میلیون دلار هزینه ساخت آن شده است. با توجه به شهرت کوپر و استون در اروپا، تهیهکنندگان فیلم امیدوار هستند آلوها بتواند لااقل هزینه ساخت خود را جبران کند.
● پرده سینما، این ترجمه امیر نوریزاد را برای انتشار از روزنامه صبا برگزید.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|