موحد منتقم
-نقد و بررسی فیلم دنبالت می آد ساخته دیوید رابرت میچل
It Follows (2014)
-در دورانی که باید «دوران رکود فیلم های ترسناک هالیوود» نامید فیلم دنبالت می آد حکم یک هوای تازه را برای این ژانر سینمایی دارد. فیلمی که پس از تماشای آن وقتی به خیابان می روید ممکن است شک کنید کسی که به سمت شما می آید یا دنبالتان می آید یک رهگذر معمولی است، یا...!
شاید صدها فیلم ترسناک با مضمون تفریح جوانانه ساخته شده باشد که در آن تعدادی دختر و پسر در حین تفریح و لذت بردن در طبیعت هستند که به یک باره سر و کله ی موجود شیطانی (قاتل زنجیره ای، اجنه، بیمار روانی و ...) پیدا می شود و یکی یکی سراغ آنها می رود و آن ها را می کشد. در اینگونه فیلم ها معمولاً در ابتدای فیلم فضایی سرخوشانه برای مخاطب خلق می شود و بعد ناگهان با پیدا شدن موجود شیطانی سرخوشی جای خود را به ترس می دهد.
درباره فیلم دنبالت می آد باید بگویم، شاید در وهله اول مخاطب فکر کند با فیلم های جوانانه و بنجلی که هزاران نمونه از آن را قبلاً دیده است روبروست ولی وقتی فیلم را تماشا می کند با یک اثر به شدت نو آورانه و خلاق در ژانر وحشت روبرو می شود. دیوید رابرت میچل David Robert Mitchell به عنوان کارگردان برخلاف فیلم هایی در این ژانر، هیچ چیز لذت بخشی در فیلم اش قرار نداده است که ترس جایگزین آن شود. حتی صحنه های تفریح و سرخوشی جوانانه با یک حس اضطراب و وحشت همراه است.
در ابتدای فیلم دختر جوانی را می بینم که سراسیمه از خانه بیرون می آید. گویی دارد از چیزی که ما نمی بینم فرار می کند. یک دور می زند، با وحشت به دوربین نگاه می کند، به خانه برمی گردد و دوباره از خانه بیرون می آید و فرار می کند. او با ماشین از چیزی که به دنبال اش می آید فرار می کند. ناگهان در کنار دریا در حالی که از ترس می لرزد با تلفن به خانه زنگ می زند و به پدر و مادرش اعلام می کند که آن ها را دوست دارد و فردای آن روز جنازه دختر را که در فجیع ترین شکل ممکن به قتل رسیده در ساحل می بینم.
در ادامه با دختری به نام «جی» (میکا مونرو) آشنا می شویم که به همراه خواهر و دوستان اش در خانه ای زندگی می کنند. او با پسری به اسم «هیو» (جک ویری) دوست شده است و فردا با او قرار دارد. «جی» به استخر پشت خانه می رود و در آن شنا می کند تا برای قرار ملاقات خود احساس آرامش بیشتری کند. «جی» و «هیو» برای دیدن هم به سینما می روند و در حین خرید بلیط، بازی «دوست داری جای کی باشی؟» را بازی می کنند. «جی» به «هیو» می گوید «حدس بزن دوست دارم جای چه کسی از این افراد حاضر در سالن باشم؟» «هیو» به زنی اشاره می کند که پشت سر آنها کنار در ورودی ایستاده؛ ولی «جی» می گوید «آنجا که کسی نیست؟» ناگهان «هیو» و «جی» سراسیمه فرار می کنند. همان شب «هیو» دختر را با ماده ای بیهوش می کند. وقتی «جی» به هوش می آید خود را دست و پا بسته روی یک صندلی چرخدار می بیند. راه فراری نیست.
«هیو» به او می گوید یک موجود شیطانی مدتها دنبال اوست و تنها راه رهایی او از آن وجود شیطانی برقراری ارتباط جسمانی با افراد دیگر است، تا آن قاتل سراغ تو نیاید و سراغ نفر بعدی برود. و اگر آن فرد بمیرد دوباره به سراغ تو می آید. او ممکن است شکل هر کسی، حتی عزیز ترین افرادی که می شناسی در بیاید، تا تو را آزار دهد. سرعت کمی دارد ولی به تو می رسد. از این جا به بعد است که «جی» خود را در وضعیتی می بیند که فرار کردن از آن راحت نیست.
فیلم دنبالت می آد به جز چند مورد انگشت شمار، از روش های ترساندن فیلم های جدید هالیوودی استفاده نمی کند، بلکه از روش های سنتی ژانر وحشت برای ایجاد ترس استفاده می کند و مخاطب را در فضایی قرار می دهد که از «هیچ» هم می ترسد. فیلم تا حدودی از روانشناسی فروید برای ایجاد تعلیق در صحنه ها استفاده کرده است. در فیلم هیچ خبری از والدین جوانان نیست. تنها در جملاتی محدود و یا تابلوهای روی میز و دیوار، درباره آن ها اطلاعاتی داده می شود. ولی همیشه جوری در فیلم عنوان می شود که گویی والدین عامل وحشت کودکان خود و محدود کردن آنها در کودکی بوده اند. اینکه سیگار کشیدن را از مادر پنهان می کنند، اینکه «جی» و «پاول» در خردسالی برای تماشای عکس های مجلات بزرگسالان، توسط مادر «گرگ» توبیخ شده اند، اینکه گرفتاری ها را به اطلاع پدر و مادرها نمی رسانند، اینکه برای خروج از محله و شهر، همیشه دغدغه اجازه از والدین را داشته اند و…
جالبتر این که اکثر مواجهه های مرگبار هم در مسیر داستان با ارجاع به والدین شکل می گیرد. مانند دختر اول داستان که در فرار از عامل ترس، به والدین اش تلفن می کند، مرگ «گرگ» در مواجهه با شمایل ترسناک مادرش رخ می دهد و آخرین رویارویی «جی» هم در قالب مواجهه با پدرش شکل می گیرد و...!
یکی از عواملی که در فیلم دنبالت می آد باعث ایجاد وحشت در مخاطب می شود این است که جز در سکانس اول فیلم در بقیه داستان این فقط شما و «جی» هستید که آن قاتل مرموز را می بیند و بقیه کسانی که در فیلم هستند آن را نمی بینند. به همین دلیل با او حس همذات پنداری پیدا می کنید. چون هر شخصی که به سمت «جی» می آید ممکن است همان قاتل ترسناک باشد که به شکل نزدیکان او در آمده است. این قاتل مرگبار بیشتر بیننده را یاد بیماری «ایدز» یا عذاب وجدان از رابطه نامشروع می اندازد و یا ضمیر ناخودآگاه فرویدی. ولی فیلم به عمد تا انتها پاسخ درستی به این پرسش نمی دهد و تفسیر را به عهده تماشاگران می گذارد. بیننده هر لحظه از فیلم ممکن است در استرس این باشد که این قاتل ممکن است از کجا و به چه شکلی ممکن است سروکله اش پیدا شود.
در بعضی از سکانس ها دوربین دو بار چرخش 360 درجه ای انجام می دهد و شاید می خواهد این حس را القا کند که ممکن است در صحنه های عادی که در دور و بر خودمان می بینیم چیزهای غیر معمولی وجود داشته باشد.
یکی دیگر از عناصری که در فیلم مدام بر آن تأکید می شود قاب پنجره است. در فیلم بارها کسی دارد به عنوان شخص ناظر از چارچوب پنجره نگاه می کند. مثلاً موجود ترسناک با شکستن شیشه پنجره وارد منزل می شود، «گرگ» و دوست اش از داخل منزل و پشت پنجره، حضور پلیس را به مقابل خانه «جی» نظاره می کنند، «جی» از پشت پنجره متوجه ورود موجود ترسناک به منزل «گرگ» می شود، توپ پسر همسایه که باعث ترس می شود، به پنجره برخورد می کند، اولین موجود ترسناک که «جی» بعد از وقوف اش به موضوع ترس می بیند پیرزن از پشت پنجره است، پنجره ای که با مجلات کمیک بوک بسته شده است و...!
استخر و آب دریا و اشعار کلاسیک و صدای پا از دیگر عناصر تکرار شونده هستند که به مخاطب هشدارهای غیر مستقیمی م یدهند.
در دورانی که باید «دوران رکود فیلم های ترسناک هالیوود» نامید فیلم دنبالت می آد حکم یک هوای تازه را برای این ژانر سینمایی دارد. فیلمی که پس از تماشای آن وقتی به خیابان می روید ممکن است شک کنید کسی که به سمت شما می آید یا دنبالتان می آید یک رهگذر معمولی است، یا...!
موحد منتقم
دی ماه نود و چهار
در همین رابطه دیگر نقدهای موحد منتقم بر فیلمهای مهم سال را بخوانید
درست وقتی فکر میکنی هیچی از این بدتر نمیشه، سیگارت هم تموم میشه! نقد و بررسی فیلم «کارول» ساخته تاد هاینس
برای انتقام بازمی گردم! نقد و بررسی فیلم «بازگشته» ساخته آلخاندرو گونزالس ایناریتو
سرعت کمی دارد ولی به تو می رسد! نگاهی به فیلم «دنبالت می آد» ساخته دیوید رابرت میچل
گذشته برای ما هدیه دارد! نقد و بررسی فیلم «هدیه» ساخته جوئل ادگرتون
رو کردن برگهای برنده تا آخرین دقایق! نگاهی به فیلم «مأموریت غیرممکن: ملت سرکش» ساخته کریستوفر مک کوراری
سبک بصری فوق العاده و داستان بسیار عمیق؛ نقد و بررسی «مکس دیوانه: جاده خشم» ساخته جرج میلر
برای زندگی باید مبارزه کرد؛ نقد و بررسی فیلم «کرید» ساخته رایان کوگلر
پُر از دنیل کریگ ولی خالی از جیمز باند! نقد و بررسی فیلم «اسپکتر» ساخته سام مندس
برای اعتراف فقط چهار دقیقه وقت لازم است! نقد و بررسی فیلم «کانون توجه» ساخته تام مک کارتی
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|