پرده سینما

سیلوستر استالونه: نقش راکی چیزی است که به آن تعلق دارم.

پرده سینما

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سیلوستر استالونه در فیلم راکیسیلوستر گاردنزییو استالونه، بازیگر، فیلمساز، فیلمنامه‌نویس و کارگردان آمریکایی که امروز 64 ساله است در تاریخ ششم جولای سال 1946 در شهر نیویورک به دنیا آمد. پدرش تبار ایتالیایی و مادرش تبار روسی فرانسوی دارد. دکتر متخصص زایمان مادرش در هنگام زایمان استالونه به دلیل شدید بودن درد، مجبور شد از فورسپس استفاده کند که به دلیل استفاده نادرست پزشک، یکی از عصب‌های صورت استالونه آسیب دید و این باعث شد بخش‌هایی از صورت او فلج شود که درنتیجه آن جویده جویده و نامفهوم حرف می‌زند و لب پایینی‌اش آویزان است.

استالونه مدت سه سال به دانشگاه میامی (رشته هنرهای نمایشی) رفت ولی در حالی‌که چیزی به فارغ التحصیلی نمانده بود، تحصیلات دانشگاهی‌اش را نیمه‌کاره رها کرد و با اسامی مستعار به فیلمنامه‌نویسی مشغول شد (هرچند البته هیچ‌کدام از فیلمنامه‌هایی را که به اسم مستعار نوشته بود، نفروخت)، او در این ضمن نقش‌های کوچکی هم در فیلم‌های سینمایی بازی می‌کرد.

استالونه با نقش‌آفرینی‌اش در فیلم فوق موفق راکی در سال 1976 به شهرت جهانی دست پیدا کرد. در ماه مارس سال 1975 بود که استالونه با دین مسابقه بوکس بین محمدعلی کلی و چاک وپنر ایده نوشتن فیلمنامه راکی به ذهنش رسید. آن شب استالونه به خانه رفت و مشغول نوشتن فیلمنامه شد و در عرض سه روز این فیلمنامه را نوشت. پس از آن سعی کرد فیلمنامه را بفروشد و خودش هم نقش اصلی، یعنی همان راکی را بازی کند. شرط استودیوی سازنده فیلم راکی برای ساخت فیلم این بود که در ازای پرداخت پول بیشتر برای خرید آن فیلمنامه بسیار با ارزش، از یک بازیگر معروف برای بازی در نقش راکی استفاده کند، ولی استالونه درحالی‌که به شدت هم به پول نیاز داشت این شرط را نپذیرفت و حاضر شد پول کمی بگیرد (18 هزار دلار) ولی در نقش راکی بازی کند. فیلم راکی در آن سال نامزد کسب 10 جایزه اسکار شد که دو مورد آن (بهترین بازیگر و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی) سهم استالونه بود. این فیلم سه جایزه اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی و بهترین تدوین را به دست آورد. استالونه در ادامه این موفقیت بزرگ، راکی 2 را نوشت و کارگردانی کرد. این فیلم در سال 1979 نمایش داده شد و با فروش 200 میلیون دلاری‌اش موفقیت بزرگ دیگری نصیب استالونه کرد.

استالونه در فیلم فرار به سوی پیروزیاو جدای از فیلم‌های دنباله‌‌دار راکی، در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 80 فیلم‌های دیگری هم ساخت که مورد توجه منتقدان قرار گرفت ولی در گیشه موفق نبودند. در همین دوران او به همراه مایکل کین در فیلم معروف فرار به سوی پیروزی بازی کرد.

استالونه یک شخصیت معروف دیگر هم در دنیای سینما دارد و آن «جان رمبو» است که آن را براساس کتابی به نام «اولین خون» که درباره جنگ ویتنام بود، در سال 1982 ساخت. قسمت اول رمبو هم توجه منتقدان را جلب کرد و هم در گیشه به موفقیت دست یافت، ولی قسمت‌های بعدی آن با اینکه فروش خوبی داشتند، چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفتند. استالونه برای بازی در نقش راکی و رمبو تمرین‌های ورزشی بسیار سختی انجام می‌داد تا به آمادگی بدنی لازم برسد.

استالونه در سال 1997 به خاطر نقش‌آفرینی‌اش در فیلم پلیس آباد که رابرت دنیرو هم در آن بازی کرده بود، برنده جایزه بهترین بازیگر مرد «جشنواره بین‌المللی فیلم استکهلم» شد، هرچند چندین بار هم نامزد و برنده جایزه تمسخرآمیز «تمشک طلایی» شده است.

استالونه در «قدمگاه مشاهیر هالیوود» یک ستاره هم دارد. به در نخورها نام جدیدترین فیلم استالونه است که فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی آن را خودش انجام داده و در آن بازی هم کرده است. این فیلم هم مورد توجه منتقدان قرار گرفت و هم فروش خیلی خوبی داشته است. ظاهرا قرار است ادامه این فیلم هم ساخته شود. کفتگوی زیر از سوی مجله «تایم» در تاریخ 23 اگوست 2010 با وی انجام شده است.

 

 

* شما از انجام دادن کدام کار بیشتر لذت می‌برید: بازیگری یا کارگردانی؟

بدون شک از کارگردانی لذت می‌برم. کارگردان مثل مهندس معمار است. اگر کارش خوب باشد که بهتر، ولی اگر کارش موفقیت‌آمیز نباشد، دلیلش این بوده که کارگردان دید خوبی نداشته. کارگردانی مثل ساختمان‌سازی است که باید چیزی را از پی بسازی و بالا بروی. وقتی بازیگر هستی درواقع برده بینش کارگردان هستی.

 

سیلوستر استالونه*شما یک نویسنده ماهر هستید. فیلمنامه‌نویسی شما چه تأثیری بر بازیگری‌تان داشته است؟

ــ خب، فیلمنامه‌نویسی دلیل فعالیت من در سینماست. من در مدرسه شاگرد خوبی نبودم. اگر شاگرد خیلی خوبی نباشی، سعی می‌کنی کاری را برای انجام دادن پیدا کنی که خوب از پس‌اش بربیایی. بازیگری برای من فایده‌ای نداشت و چیزی عایدم نمی‌کرد. وقتی در فیلم بچه‌های جاسوس نقش چهارم را بازی می‌کنی، خودت می‌فهمی که کارت خوب نیست.

 

*من با تماشای فیلم‌های شما بزرگ شدم. چرا این روزها این همه نظرهای منفی درمورد فیلم‌های اکشن وجود دارد؟

ــ همیشه یک دیدگاه نخبه‌گرایانه درمورد فیلم‌های اکشن وجود داشته. فیلم‌های اکشن خوب – فیلم‌های اکشن آشغال نه، فیلم‌های اکشن خوب – درواقع نمایش اخلاقیات هستند. این فیلم‌ها با فرهنگ مدرن و اسطوره‌ای سر و کار دارند. صنعت فیلمسازی ژانر اکشن را کنار گذاشته که به نظر من اشتباه بزرگی مرتکب شده. فیلم‌های اکشن نقطه عطف صنعت فیلمسازی بوده‌اند. اگر آن فیلم‌های اکشن واقعیت‌گریز ساخته نمی‌شدند، امکان ساخت آن فیلم‌های به اصطلاح مهم هم وجود نداشت.

 

*نظر شما درمورد فیلم‌های اکشن امروزی که پر از جلوه‌های ویژه کامپیوتری هستند، چیست؟

ــ تماشاگران دیگر از دیدن جلوه‌های ویژه معمولی و کامپیوتری خسته شده‌اند. آنها آنقدر صحنه‌های غیرعادی دیده‌اند که دیگر دیدن هیچ صحنه‌ای برایشان غیرقابل باور نیست. به نظر من، چون یک سری از فیلم‌ها موفقیت لازم را نداشته‌اند، ممکن است یک بازگشت تجدیدنظرطلبانه به فیلم‌های اکشن کلاسیک مثل این گروه خشن یا فیلم‌های «چارلز برانسون» یا هری خبیث رخ بدهد.

 

*آیا این امکان وجود دارد که شما یک قسمت دیگر از سری فیلم‌های راکی را بنویسید و آن را کارگردانی و در آن بازی کنید؟

ــ آخرین قسمت راکی 19 سال طول کشید تا ساخته شود که این خودش یک چالش تمام‌عیار بود. ساخت فیلم راکی به سبک و سیاق فیلم‌های فرانک کاپرا خیلی جالب بود، اینکه راکی به عنوان یک کارگر ساده در انتخابات شهرداری شرکت می‌کند. ولی من در راکی 5 فهمیدم که نمی‌شود بیش از حد با این فرمول وررفت. راکی خارج از رینگ یک شخصیت دیگر از خودش نشان می‌دهد. شما پایان راکی را دیده‌اید. من آن لحظه‌ای را که او به درون غروب آفتاب می‌رود و کم کم ناپدید می‌شود، خیلی دوست دارم.

 

*راکی یک شمایل است. شما در اوایل حرفه بازیگری‌تان در نقش یک قالب واره قدرتمند بازی کردید، ایا این اتفاق برای شما یکبار سنگین بوده یا یک موهبت؟

ــ زمانی که جوان بودم، فکر می‌کردم برایم یکبار سنگین بوده و به همین دلیل تمام تلاشم را می‌کردم تا در این نقش بازی نکنم. ولی الان که سنم بالا رفته، می‌گویم که بازی در نقش راکی بهترین اتفاقی بوده که برایم رخ داده. من در فیلم‌های درام بازی کرده‌ام، در فیلم‌های کمدی هم بازی کرده‌ام، ولی نقش راکی چیزی است که به آن تعلق دارم.

 

*آیا شما در زندگی واقعی هم می‌توانید با کسی مبارزه کنید؟

ــ در این زمینه بدک نیستم. دستانم همیشه حالتی تهاجمی داشته و فرز بوده‌اند. به همین دلیل وقتی موقعیت ساخت فیلم راکی برایم پیش آمد، تصمیم گرفتم بوکسور بشوم، چون معتقد بودم که می‌توانم از پس این ورزش بربیایم.

 

*آیا هرگز با ترانه راکی کارهایتان را انجام می‌دهید؟

ــ بله، شاید باورتان نشود، ولی هراز چند گاهی این کار را می‌کنم. خیلی مؤثر است. حتی پس از گذشت 30 سال باز هم مرا به حرکت وامی‌دارد. ترانه فوق‌العاده‌ای است.

 

*آیا در زندگی‌تان هدف دیگری دارید که بخواهید به آن برسید؟

ــ هدف که همیشه هست. اگر یک کوه ندارید، یکی بسازید و از آن بالا بروید. و وقتی از آن بالا رفتید، یک کوه دیگری بسازید، در غیراین صورت در زندگی‌تان درجا می‌زنید. مردم معمولا فکر می‌کنند که بازنشستگی چیز خوبی است. خب، شاید هم همینطور باشد، ولی اگر در درونت شعله‌های شور و هیجان وجود داشته باشد، دیگر چیزی به نام «پایان» برایت معنا و مفهوم ندارد.

 

*چه چیزی باعث شد از ساخت رمبوی 5 منصرف شوید؟

ــ من دیگر در این سن و سال نمی‌توانم فیلم راکی را بسازم و او را برای ادامه داستان نشان بدهم که به درون جنگل‌ها می‌رود و ناپدید می‌شود. رمبو کجا می‌خواهد برود؟ اصلا او کی می‌خواهد دست از دویدن بردارد؟ وقتی 90 ساله شد؟ او دیگر نمی‌تواند بدود. چرا؟ چون نمی‌تواند با واکرش از تپه‌ها بالا برود!

 

مترجم: فرشید عطایی -ایلنا


 تاريخ ارسال: 1389/6/1
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.