پرده سینما

تبلیغ یا ضد تبلیغ؟! نقد و بررسی فیلم پایان نامه

موحد منتقم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

البته پایان نامه پیام خیلی خوبی دارد که همان هشدار به جوانان است که گرفتار بازی سیاسی منافقان نشوند و بازیچه ی دست آنها نگردند، ولی این پیام را در بدترین وضع ممکن به نمایش می گذارد.

 

فیلم سیاسی اصولاً باید توسط شخصی ساخته شود  که دید و تجربه ی سیاسی داشته باشد نه حامد کلاهداری که خودش گفته است که «اصلاً آدم سیاسی نیستم!»

 

پایان نامه از آن فیلم هایی که برای خط فکری یک گروه ساخته شده است. ولی چون خوب روی آن کار نشده است و بسیار دم دستی است دقیقاً تبدیل به یک فیلم ضد تبلیغی اساسی شده است.

 

بدترین چیزی که فیلم با آن مواجه است شعاری بودن است. پایان نامه پیام هایش را مثل پتک بر سر بیننده فرود می آورد و کوچکترین خلاقیتی برای انتقال این پیام ها به صورت غیر مستقیم در فیلم وجود ندارد.

 

در حالی که شبکه های بیگانه با تبلیغ های گسترده و در قالب کردن «دروغ در پوست واقعیت» با موفقیت عمل می کنند  و کامنت ها و بازخورد های گسترده جوانان گواه این ادعای من است، این طرف فیلم ضعیف پایان نامه را داریم که بیشتر به یک شوخی می ماند و از پرداخت سیاسی ضعیفی و آزاردهنده ای برخوردار است که مخاطب آن را پس می زند.

 

 

پایان نامهسرانجام فیلم سینمایی پایان نامه که بیشتر «جنجال» است تا «فیلم» با جوایز نفیس و هدایای ارزنده روانه اکران شد. پایان نامه که جدیدترین فیلم سیاسی سینمای ایران است (البته فکر نمی کنم تا حالا فیلمی به مفهوم واقعی «سیاسی» در ایران ساخته شده باشد) درباره حوادث بعد از انتخابات سال 88 است. فیلمی که مانند سایر فیلمهای حمایتی دولتی از اخراجی ها بگیرید تا ملک سلیمان اصلاً فیلمنامه ندارد. در نتیجه فیلم تبدیل به چیزی شده که هرچه باشد «فیلم» نیست.

جنجال فیلم پایان نامه از همان مراحل اولیه ی ساخت فیلم با اخبار مربوط به انتخاب لیلا اوتادی در نقشی که گفته می شد ندا آقاسلطان است شروع شد. البته خبر به سرعت تکذیب شد ولی به خاطر بازی در این نقش موج حملات رسانه ای به اوتادی آغاز شد. سایت او را هک کردند و  نوشته ای بر تارک سایت اش قرار دادند. حتی امیر آقایی دیگر بازیگر فیلم از پروژه انصراف داد و بعد اعلام کرد «به خاطر این فیلم سیمرغ را از حلقوم ام بیرون کشیدند و 170میلیون جریمه ام کردند!» اگرچه این اظهار نظر خیلی غیر منطقی به نظر می آید ولی هیچکس آن را تکذیب نکرد. پایان نامه در جشنواره به نمایش درآمد و با سوت و کف منتقدان (البته نه به معنای تشویق فیلم بلکه به معنای هو کردن و تمسخر) همراه شد. اکران فیلم با حمایت های گسترده با بلیت های نیم بها آغاز شد. حتی به سبک بانک ها و مؤسسات قرض الحسنه، اتومبیل های فیلم را به عنوان جایزه احتمالی تماشاگران خوش شانس فیلم جلوی سینما آزادی گذاشته اند. وقتی درست در اولین روز اکران این فیلمف سینما آزادی بهترین سینمای شهر از نمایش پایان نامه محروم شد، کلاهداری که فکر می کرد اگر مثل مسعودخان ده نمکی شروع به جنجال کند می تواند موفیقت گیشه ای فیلمش را تضمین کند، شروع کرد به جنجال سازی حول این محور که فیلم مظلوم واقع شده است و حتماً پیگیری می کنم، و از نبود عدالت! در اکران این فیلم  خبر داد. البته بعداً معلوم شد اصلاً در روز اول کپی های فیلم آماده نبوده و...!

پایان نامه از آن فیلم هایی که برای خط فکری یک گروه ساخته شده است ولی چون خوب روی آن کار نشده است و بسیار دم دستی است دقیقاً تبدیل به یک فیلم ضد تبلیغی اساسی شده است. ماجراهای فیلم در خیابان های آرام شهر تهران روی  می دهد و اصلاً انگار در آن برهه ی زمانی هیچ خبری در تهران نبوده است. طراحی صحنه و گریم بازیگران فیلم فاجعه است. اگر بازیگران بدون گریم وارد صحنه می شدند خیلی بهتر بود تا حالا که حامد کمیلی را در آن وضعیت می بینیم.

پایان نامهنمی دانم این چه معظلی در سینمای ایران است که فیلمنامه نویس ها یک ایده دارند و برای نوشتن آن ایده یک سری پرت و پلا به اول و آخر آن ایده می چسبانند و به عنوان «فیلمنامه» تحویل می دهند. اکثر فیلم های سینمای ایران اینگونه  شده اند. اخراجی ها3 هم دقیقاً همین طور بود و به جای اینکه طنز از داستان فیلم بیرون بیاید، فیلم از درون آن طنز بیرون می آمد! سازندگان پایان نامه هم برای اینکه ماجرای قتل ندا آقا سلطان را به صورت تلویحی برای بینندگان اش نشان دهند (که فکر کنم90% بینندگان فیلم متوجه این موضوع نمی شوند) کلی داستان و ماجرای آبکی به اول و آخر فیلم اضافه و به عنوان «فیلم سینمایی» به بیننده قالب کرده اند. البته پایان نامه پیام خیلی خوبی دارد که همان هشدار به جوانان است که گرفتار بازی سیاسی منافقان نشوند و بازیچه ی دست آنها نگردند، ولی این پیام را در بدترین وضع ممکن به نمایش می گذارد.

فیلم در یک فاصله زمانی تقریباً 12 ساعته، از عصر تا نیمه شب می گذرد و داستان چهار جوان دانشجو را به تصویر می‌کشد که با قصد ارائه پایان نامه یکی از آن‌ها به استادش، وارد تشکیلات دشمنان نظام می‌شوند. «آذر» (بهاره افشاری)، «روزبه» (حامد کمیلی)، «کامی» (هادی دیباجی) و «ترانه» (چکامه چمن ماه) برای گرفتن امضاء از «استاد بهرامی» (محمدرضا شریفی‌نیا) ناگزیر به تعقیب او می‌شوند. در جریان این تعقیب «روزبه» و «کامی» ناخواسته سر از یک خانه تیمی مشکوک در می‌آورند. آن دو از خانه می‌گریزند اما فردی به نام «فرهودی» (محمد صادقی) تعقیب‌شان می‌کند. چهار دانشجو به پیشنهاد «امیر» (نیما شاهرخ شاهی) به ساختمانی متروک پناه می‌برند. «فرهودی» مخفی گاه آن‌ها را پیدا می‌کند و «امیر» را می‌کشد. «کاوه» (کامران تفتی) که در خفاً مراقب دانشجو‌ها است با «فرهودی» درگیر می‌شود و...در ادامه «ترانه» در پی اصابت گلوله زخمی می‌شود. «پزشکی» (داریوش ارجمند) بر بالین او حاضر می‌شود و گلوله را خارج می‌کند. «فرهودی» ترانه و پزشک و بعداً «کامی» را می‌کشد. «آذر» و «روزبه» با یک راننده آژانس به نام «فرهاد» (حامد کلاهداری) می‌گریزند. «فرهودی»، «آذر» و «فرهاد» را می‌کشد اما خود نیز هدف گلوله مأموری (علی اوسیوند) قرار گرفته و کشته می‌شود.

حامد کمیلی در پایان نامهفیلم یک اکشن خسته کننده دارد که در بعضی صحنه ها مثل تصادف و تعقیب گریز کمی خوب است ولی بقیه در حد یک  قرص مسکن عمل و حسابی شما را دچار خواب آلودگی می کند. بدترین چیزی که فیلم با آن مواجه است شعاری بودن است. پایان نامه پیام هایش را مثل پتک بر سر بیننده فرود می آورد و کوچکترین خلاقیتی برای انتقال این پیام ها به صورت غیر مستقیم در فیلم وجود ندارد.

پایان نامه عنوان «فیلم سیاسی» را یدک می کشد، ولی اصلاً فیلم «سیاسی» نیست. همان طور که خیلی از فیلم های کمدی این روز ها که با عنوان فیلم «کمدی» روانه اکران میشوند فیلم کمدی نیستند و لوده و لمپن بازی هستند. فیلم ماجراهای مهم سیاهی در آن برهه ی زمانی را بسیار دم دستی و سرسری به نمایش می گذارند و این بزرگترین ضدتبلیغ فیلم است. همه سکانس های آن هم احتمالاً از ترس عوامل فیلم در شب گرفته شده است. در حالی که شبکه های بیگانه با تبلیغ های گسترده و در قالب کردن «دروغ در پوست واقعیت» با موفقیت عمل می کنند  و کامنت ها و بازخورد های گسترده جوانان گواه این ادعای من است، این طرف فیلم ضعیف پایان نامه را داریم که بیشتر به یک شوخی می ماند و از پرداخت سیاسی ضعیفی و آزاردهنده ای برخوردار است که مخاطب آن را پس می زند. فیلم سیاسی اصولاً باید توسط شخصی ساخته شود  که دید و تجربه ی سیاسی داشته باشد نه حامد کلاهداری که خودش گفته است که «اصلاً آدم سیاسی نیستم!» در نتیجه فیلم پایان نامه پیش روی ما قرار می گیرد. فیلمی که به او سفارش داده شده و شبیه صدها فیلم سفارشی سینمای ایران شده است. ژانر فیلم سیاسی ژانری نیست که کارگردانی برای فیلم اول یا دوم آن را انتخاب کند. فیلم سیاسی باید به گونه ای باشد که پیام های خود را نه به صورت عریان بلکه در بطن یک ماجرای جذاب و به صورت غیر مستقیم به بیننده منتقل کند. در مقوله ی سینمای سیاسی باید به روش خودش (یعنی نه به صورت صریح بلکه تلویحی) وارد شد. به نظر من فیلمی در آن دیالوگ هایی مثل  "جوونای مارو دارند توی خیابونا می کشند" وجود داشته باشد فیلم سیاسی نیست. یا دیالوگهایی درباره موضوع تقلب در انتخابات ریاست جمهوری که  «ترانه» در فیلم (که اسمش آشکارا از فردی با نام ترانه .م برداشت شده است) که می گوید «شما با تقلب یکی رو رئیس جمهور کردید بعد ما اعتراض می کنیم، میگویید تو همه" خیلی سطحی و پیش پا افتاده است. این ها مثل لوده بازی های فیلم اخراجی ها3 به هیچ وجه سینمای سیاسی نیستند، بلکه  نان عنوان سیاسی بودن را می خورند. این فیلم ها را با فیلم های سیاسی خوبی مثل نویسنده پشت پرده (رومن پولانسکی) یا شب بخیر و موفق باشید (جرج کلونی) مقایسه کنید تا متوجه منظورم بشوید. البته ما از جناب کلاهداری اصلاً انتظار ساختن چنین فیلم هایی نداریم و نخواهیم داشت ولی او حداقل باید قواعدی را رعایت کند. حامد کلاهداری به کل درک اشتباهی از سینمای سیاسی دارد. توجه کنیم پایان نامه قرار است فیلمی سیاسی باشد که قصد دارد موضوع مهمی که تا چند وقت پیش هم داغ بود را بررسی کند. (با اینکه فیلم اشاره ی مستقیمی به آن نمی کند ولی چهره بازیگر فیلم که در انتهای داستان از دهانش خون آمده دقیقاً چهره ی ندا آقا سلطان را در ذهن تداعی می کند) چنین فیلمی باید مدارک مهم و باور پذیری را در رابطه ی با آن موضوع به بینندگان بدهد تا حداقل بینندگان آنرا باور کنند. ولی فیلم صرفاً چند تکه ی سیاسی (مثلاً حامد کمیلی می گوید رأی های مارو بالا کشیدن) که برای استفاده ابزاری در تبلیغات به آن اضافه شده است قرار می دهد و تمام. همش همین! ما می مانیم و باز هم هزاران پرسش بی پاسخ درباره این  ماجرا که فقط رسانه های بیگانه  به آن جواب داده اند. این فیلم بهترین موقعیت بود که به تمامی پرسش های این ماجرا پاسخ دهد و گره های ماجرا را باز کند، ولی گره ای دیگر به این ماجرا اضافه می کند و می رود.

حامد کلاهداری و حامد کمیلی در پایان نامهصحنه های مربوط به تجمعات و تظاهرات خیلی بد طراحی شده اند و سخنرانی هایی که مثلاً افراد فلان جنبش در فیلم می کنند بسیار الصاقی و شعاری هستند و فقط به درد این می خورد که از آن برای گنجاندن در تبلیغات و کشاندن مردم به سینما استفاده کرد و کاربرد دیگری ندارند. افرادی از اواسط داستان وارد می شوند و می روند. بعضی از آنها را هم که اصلاً تا آخر داستان متوجه نمی شویم که کی بودند. فیلم  ریتم یکنواختی دارد. دربعضی از مواقع شلوغ ولی در سکانس های بعدی خواب آور می شود. این موضوع با بسامد یکنواخت تا انتها تکرار می شود.

چند هفته پیش خانمی به اسم هاله سحابی در مراسم ترحیم پدرش بر اثر حمله ای قلبی مرحوم شد. رسانه های خارجی دوباره شروع کردند که این کار کار نظام  بوده است و ماجرا را به قتل ندا آقا سلطان تشبیه کردند. این خبر مانند بمب ترکید تمام رسانه های داخلی و خارجی را فرا گرفتت احتمالاً در آینده ی نه چندان دور فیلمی هم درباره این موضوع ساخته خواهد شد و اسمش هم لابد با توجه به محتوی اتفاق می گذارند وصیت نامه! از مسئولان خواهش می کنم، التماس می کنم اگر می خواهند فیلمی درباره این موضوع بسازند تحقیق ها و فیلمنامه ی خوبی آماده کنند و ساخت فیلم را به یک کارگردان کاربلد بسپارند تا حداقل مثل پایان نامه ضدتبلیغ نشود.

در صحنه ای از فیلم که کلاهداری در نقش یک راننده آژانس به همراهانش می گوید « حالا ما یک ..... خوردیم»! گویی کلاهداری برای ساخت فیلم بدش در فیلم پیشاپیش معذرت خواهی کرده است و خودش در طول ساخت فهمیده است که چه چیزی (نه فیلمی) را قرار است تحویل بینندگانش دهد! فیلم پایان نامه یک فاجعه ی تصویری  از لحاظ  محتوایی و مسائل تکنیکی است و پایان نامه ای است که به هیچ وجه قابل دفاع نیست!

 

 

امتیاز:D-


 تاريخ ارسال: 1390/3/20
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>محسن:

این فیلم می تواند نامزد بدترین فیلم تاریخ ایران بشود. البته اگر بشود اسمش را فیلم گذاشت! محتوی اش به کنار، حتی یک نکته مثبت در حد گریم بازیگر، نورپردازی، صدا برداری و ... هم نداشت. هر کسی که استفاده از دوربین دستی بلد باشد می تواند فیلم بهتر از این بسازد!

0+0-

يكشنبه 6 شهريور 1390



>>>خشایار خشن:

خانم ت .ک والله من که این فیلم رو دیدم چیزی به اسم بازی از جناب کمیلی ندیدم فقط یه مانکن دیدم که زیر ابرو برداشته بود و کرم پودر زده بود.واقعا باید گند زد به این سینما با این هنرپیشه ها و فیلم ها و طرفدارانش.انحراف تاریخی بزرگ تر از این فیلم هم مگر هست.موحد خودتم عشق سیاست هستی.هرچی فیلم هست رو سیاسی نقد میکنی دیگه این که آخرت فیلم سیاسی هست.دلمون رو خنک کردی با این نقد.درود به شرف قلمت

0+0-

دوشنبه 13 تير 1390



>>>علی:

واقعا این فیلم با اون نظرش در مورد قتل ندا یک فاجعه است !

0+0-

پنجشنبه 9 تير 1390



>>>mym:

بسم الله الرحمن الرحیم شما فکر کردید کی هستید که اینطور در باره کشور و بزرگان مملکت صحبت میکنید خدا رو شکر کنید که سایته تونو هک نکرده خودتونم دستگیر نکردن. وسلام

0+2-

دوشنبه 30 خرداد 1390



>>>ت.ک:

براتون واقعا متاسفم...به شماها میگن منتقد!!!!! البته ببخشیدا...کورید نمی بینید...بازی فوق العاده حامدکمیلی رو. شما لیاقت بازیگری مثل حامدکمیلی رو ندارید.. این همه زحمت کشیده و حس گرفته...اون وقت باید بازی خوبش بخاطر موضوع فیلم نادیده گرفته شه. براتون متاسفم...لیاقتتون همون گلزار و...نه حامدکمیلی درود بر حامدکمیلی

1+0-

يكشنبه 29 خرداد 1390



>>>قاتل بروس لی:

آخه بدبخت(حامد کلاهبرداری)تو رو چه به فیلم ساختن.موندم کدوم احمقی پولشو دور ریخته واسه خاطر این فیلم.البتهمعلومه پول بیت ا لمال بوده که اینطور خرج شده

0+0-

شنبه 28 خرداد 1390



>>>هرمز:

گدایی فرهنگی!داریم به کجا میریم؟

0+0-

چهارشنبه 25 خرداد 1390



>>>آرشام نویدی:

یه همچین موضوعی رو میدادند یه کارگردان کار بلد سیاسی مثل کمال تبریزی میساخت رکورد اخراجی ها رو میشکست.ولی حالا شده چوب دوسر طلا.نه اینا میخوانش و نه اونا

0+0-

سه‌شنبه 24 خرداد 1390



>>>امید:

باتشکر از پرده سینما که هروقت به سایتتون سر میزنم هیچوقت پشیمان بر نمیگردم.

0+0-

دوشنبه 23 خرداد 1390



>>>محسن:

بسیار فیلم بد از هر لحاظ که بررسی کنیم در ردیف بدترین های تاریخ سینمای ایران باز هم صد رحمت به افراطی ها و شیر و عسل و چار چنگولی حداقل یه خرده می خندیم ولی در پایان نامه اعصاب آدم خرد می شود متاسفم پایان نامه سراسر دروغ و یکطرفه باز هم متاسفم

0+0-

دوشنبه 23 خرداد 1390



>>>اسم مبدل:

نا آشنا آشنا چقدر ادبیاتش شبیه به غلام عباس فاضلیه.یاد نقد جدایی نادر از سیمینش افتادم.شیطون چرا میترسی به اسم خودت نظر بد؟

0+0-

دوشنبه 23 خرداد 1390



>>>فهیمه مرادی:

باسلام.یه نکته جالب هست که فکر کنم نمیدونید.مسعود فراستی که همه فیلمها براش بدترین فیلم هست تو نظرسنجی سایت سینما نگار بدترین فیلم چیه گفته بود پایان نامه است.دیگه خودتون حساب کار بیاد دستتون.

0+0-

دوشنبه 23 خرداد 1390



>>>پژمان :

پسر چه تبلیغی هم براش درست کردند.یکی ندونه فکر میکنه برای جنبش سبز ساختنش. واقعا برای تمام عوامل فیلم که قصد فریب عوام رو دارند متاسفم.

0+0-

دوشنبه 23 خرداد 1390



>>>0912....33:

دیگه کم مونده بیان پول بلیط رو هم مجانی بدن بگن :جان من .مرگ من .توروخدا .جان هرکس که دوست دارید بیاین این فیلم رو ببینید .

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>gogoli:

به جای اینکه گدایی مشتری کنن با بلیط نیم بها به شریفی نیا میگفت سوسن خانوم یا یه چیزی تو همین مایه اجرا کنه تو فیلم...یه چیزی تو مایه های "تو که چشمات خیلی قشنگه" یا "آی کیو تو آی سی یو" از تجربیات استاد ده نمکی استفاده نمیکنن همین میشه دیگه.فیلم فروش نمیکنه.

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>سپهر حسنی:

خودتان رو اذیت نکنید.این نیز بگذرد و چون بگذرد باکی نیست....

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>سحر ب:

نقد جالبی بود .ممنون

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>دست راستی:

کامنت شروین ثابت میکنه بخش زیادی از مخالفان فیلم پایان نامه دروغگو هستند و اتفاقاً حرف راست را باید طرف دیگه ای شنید. زنده باد شمقدری و کلاهداری و حامد کمیلی و بهاره افشاری و فیلم پایان نامه. زنده باد

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>حامد:

وای خدا اینا دیگه کین.شروین جان ملت رو بلا نصبت گاو فرض کردی؟رفتی پوستر پایان نامه رو چسبوندی در اتاقت یه چرت و پرت هم بالاش نوشتی که مثلا بگی آره این تو دانشگاهه؟!خجالت نمیکشی؟خدا شفات بده.آمییییین

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>كربلايي:

حاجي موحد مگه بهت نگفتم تشكيلات اسم و فاميل مستعارت رو ازت گرفته و بايد از يه اسم و فاميل ديگه اي استفاده كني، پس چي شد ؟ تشكيلات فعلا" تو رو با اسم كامبيز مي شناسه ! و اسم مقدس موحد منتقم رو به امير اهواراكي به خاطر نقد اصولي اش به فيلم جدايي نادر از سيمين داده و الان شده اميرموحد منتقم ! بهت گفته بودم برادر عسگر باهات كار داره وايسا جلوي شوراي شهر تا بياد !

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>شروین :

این فیلم رو قرار بود تو دانشگاه ما نمایش بزارن .چنان کاری کردیم که پشیمان شدن.به قول رفیقتون سندش هم موجوده: http://www.up98.org/images/jy4v2qa4r1p0qgme9z.jpg

1+1-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>کیوان :

آی شریفی نیا وای شریفی نیا تو چی هستی اخه؟

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>tioti:

منم از اینجا هوش میکنم . : هوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>روحی:

موحد جان نقد خیلی حساب شده و خردمندانه ای بود به اصل و حاشیه به جا و مناسب پرداخته بودی و تحلیل نوع ارتباط فیلم با واقعیت بسیار عالی بود اما دست بستگی در قلمت دیده میشد که دلیلش قابل فهمه بهترین نکته مثبتی که میتونم از نقدت ذکر کنم این بود که به تمام جوانب به تناسب پرداخته بودی و نقدی بی طرفانه و حرفه ای ارائه کردی برای شما و جامعه سینمای کشور آرزوی آزادگی و موفقیت دارم

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>پایان نامه:

شتر در خواب بیند پنبه دانه، گاهی لپ لپ خورد گاه دانه دانه. هیچکس نمی تونه سایت پایان نامه را هک کنه.

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>----:

لعنت به سایت پرده سینما که غیر از تشویش و تشنج کاری دیگری بلدنیست.

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>هکر.:

سایت پایان نامه هک شد.ها ها ها ها ها ها

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>شهریار:

عوامل فیلم که راست میگن ولی لعنت به دروغگو.

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>ناشناس آشنا:

غیر این می بود باید شاخها بر می آمد بر سرها! مگر میشود انتظاری غیر از هو، فحش، بد و بیراه و وحشیگری فرهنگی از جماعت مدعی روشنفکری داشت؟ همانطور که با افتخار و خشونت تمام چادر از سر زنان میکشیدند با حمایت رضا خان، امروز نیز با افتخار تمام همهی حرفهای مفتشان را بر چوب حراج گذاشته اند. پروندهشان پر است از خشونت فرهنگی. از آن موقع که با کف و سوت درب دانشگاه امیرکبیر کندند و با کفش به مسجد هجوم بردند بگیر. تا اینکه حتی به فرهاد جعفری سکولار هم رحم نکردند که جرمش داشتن نظری مخالف اینها بود. دیگر ماجرای حمید سوریان و ارغوان رضایی و هک سایت فلان بازیگر و کپی و فحاشی علیه اخراجیها … جای خود دارد! یک عمر تمام فیلم ساختند و پول بیت المال را قورت قورت بالاکشیدند و رفتند در جشنهای کذایی هر چه توانستند توهم، هذیان و دروغ بافتند و بعد هم وزارت ارشاد فخیمه بهشان جایزه داد و صدا و سیمای مثلا جمهوری اسلامی فیلمهای ضدانقلابیشان تبلیغ و تشویق کرد، بعد هنوز هم ادعاهای وقیحانه و تمسخر آمیز نداشتن آزادی بیانشان گوش فلک را پر کرده است! این همه وراجی کرده و میکنند و به جای یک حرف منطقی و دریغ از یک دیالوگ ساده با مخالف، هی مونولوگ میکنند و انتظار دارند همه حرفشان را قبول کنند و کسی روی حرفشان حتی سوال هم نپرسد! چه رسد به نقد! در میان این همه فیلم و کتاب و سایتشان، یک بنده خدایی آمده است یک فیلم سیاسی ساخته است به نام پایان نامه که در برابر حجم این همه فیلم اینها هیچ است؛ بعد دو قورت و نیم که سهل است! تمام عالم را بدهکار خود میدانند. در همان جشنواره فجر که با هوچیگری و کلاشی نگذاشتند مخاطب یک دیالوگ از فیلم را بشنود! حالا هم که این وحشیگریهاشان را ادامه داده و عقدههای فرو خورده در دیوارههای دستشوییها و سطل آشغالها را سر سایت بیچاره ی این فیلم در آوردند! که چی؟ که هیچ کس حق ندارد غیر از این مافیای فاشیست در سینما، حرف بزند و فیلم بسازد! که چی؟ که به همه بفهمانند اگر کمی با اینها اختلاف سلیقه داشته باشی، پدر از روزگارت در میآورد آن سان که چنگیز و هیتلر و بوش و استالین نکردند! من به واقع نگران جان بازیگران و سازندگان این فیلم هستم که نکند در برابر این تروریستهای فرهنگی آسیب ببینند! من با خودم فکر میکردم این مثلا روشنفکران با چه رویی و با چه نفاق و دورویی بیشرمانه ای با افتخار از تمام جنایات و اشغالگریهای آمریکا و اسرائیل در کشورهای جهان حمایت میکنند بعد ادعاهای صد من یک غاز حقوق بشر و آزادی سر میدهند؟ حتی درازگوشترین مخاطبها هم این تناقض به شدت پر رنگ را میفهمد! واقعا با چه رویی؟ بعد که این سابقه درخشان و متنوع در تروریسم و وحشیگریهای فرهنگی در دیکتاتوری و روحیه فاشیستی عمیق این جریان را میبینی؛ بعد می گذاری کنار دستور آن مثلا مغز متفکرشان، جناب ادیب و شاعر مسلک، جناب سروش خان، که چه سبعانه دستور خشونت و وحشیگری جریان سبز را در بحبوحه حوادث سال ۸۸ صادر فرمود، زیاد هم برایت عجیب نخواهد نمود این همه خوی حیوانی! و واقعا از حیا و انصاف –شاید هم بی عرضگی- رسانه های اندک ماست که این لیست دراز جنایت را در بوق و کرنا نمیکنیم! اگر آنها یک میلیونیوم این ماجراها را در سمت ما میدیدند چنان جنجال و غوغایی راه میاندختند که گویی چه نسل کشی ای رخ داده است!

0+1-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>u2:

یا حضرت کامنت .چه خبر شده اینجا؟؟قوم تاتار حمله کرده؟اسکرول رو که پاییین کشیدم چشمم سیاهی رفت.باز این موحد یه نقد نوشت مثل جدایی نادر از سیمین اینجا رو صفا داد.موحد فقط نقد فیلم های ایرانی بنویس شما.من دیروز اومدم نظر بدم خراب بود این سایت خراب شده ی شما.حالا خوبه سایت از کار افتاده بود وگرنه اینجا الان جای نفس کشیدن هم نبود.درباره نقد هم باید بگم که مثل همیشه نقد نبود و سلیقه ی شخصی منتقد از فیلم بود.

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>رها مدني:

متاسفم واسه كساني كه شده حتي از سر كنجكاوي به ديدن اين فيلم ميرن چون احتمالا بعد از خروج به خودشون لعنت ميفرستن كه چرا وقتشونو صرف ديدن اين فيلم دور از واقعيت كردن كه هدفي جز مسخره كردن افكار 99 درصد ملت ايران رو ندار. اميدوارم سانسور نشم

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>شقایق:

متاسفم سایت پرده سینما که نقد جانبدارانه منتشر کردین

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>راستین:

آقای یحیی غلامی عجب حرفهایی می زنید؟ اگر شخص معاونت سینمایی هم چنین فیلمی را تهیه می کرد دلیل این نبود که از بودجه دولتی خرج کرده. چون الحمدلله سرمایه گذار برای جنین فیلمهایی فراوان است.

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>یحیی غلامی:

چون این فیلم توسط برادر معاون وزارت جناب شمقدری ساخته شده است و این تهیه کننده تا به حال سایقه ی ساخت فیلمی نداشته است پس معلوم میشود که از پول بیت المال برای ساخت این فیلم استفاده شده است .من به عنوان یک ایرانی که از بیت المال حقی دارم به هیچ وجه حاضر نیستم با پول مردم و من یه همچین دروغ هایی رو تحویل مردم بدهند . اگر در ساخت این فیلم از بیت المال استفاده شده است حرام است و آن دنیا یقه ی جناب شمقدری را خواهم گرفت.

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>بشیر:

من فیلم رو تو سینما آزادی دیدم.خوب نبود ولی انقدرها هم بد نبود.نکته های خوبی داشت که اثر رو تبدیل به یه کار متوسط کرده بود.فقط این بهاره افشاری خیلی بد بازی میکرد.خیلیییییییییی!

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>سامان:

من با نظر منتقد کاملا موافقم! ما باید در نظر بگیریم که ساختن فیلم یک معقوله ی فرهنگی است! یعنی با استفاده از فیلمها میتوانیم فرهنگ جامعه را بالا ببریم، نه اینکه مثل فوتبال و بقیه موارد سینما را وارد بحث های سیاسی کنیم! متاسفانه امروزه اکثر فیلم هایی که در سینمای کشورمان ساخته و اکران میشود آیینه ی جامعه ی ما نیستند و به سمت پوچ گرایی حرکت می کنند!

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>فرزاد قصه گو:

خوبه قدرت همیشه حرف اول رو نمیزنه و این حقیقته که همیشه اوله.وگرنه چه بلاهایی که سر ما نمی آوردند.حقیقت هم به مرور زمان آشکار میشه نه با یه فیلم درجه 3 ایرانی

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>ترانه :

فیلم سفارشی هیچ وقت فیلم نامه نداشته و نخواهد داشت

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>پوریا:

خب حالا که نظره قبلیه منو سانسور کردید حالا یه نظر دیگه میزارم امیدواذم این نظظر سانسور نشه من میخوام بدونم کارگردان این فیلم چه فکری با خودش کرد که این فیلم رو ساخت؟ واقعا الان با ساخته این فیلم داره به خانواده ندا کمک میکنه؟ یعنی الان خانواده ندا با دیدن این فیلم دردشون تسکین پیدا کرده یا اینکه نه بدتر کفری شدن و عصبانیت رو براشون در پی داشته؟ مشکله ما اینه که تو جامعه همــــــــیشه از بحث کردن سره یه موضوع تموم شده استقبال میکنیم .همیشه دوست داریم تنش داشته باشیم .این دلیلشه که هیچوقت موفق نمیشیم من خودم برایه اولین بار تبلیغ این فیلم رو از تیویزیون دیدم خونم به جوش اومده بود واقعا داشتم میلرزیدم از عصبانیت . چچون این فیلم به خودش اجازه داده باورهایه گروهه عظیمی از جامعه مارو به مسخره بگیره در ضمن بازم میگم که خیلی خیلی خوشحالم که این فیلم رده آخر فروش رو به خودش اختصاص داده وامیدوارم نظرم انتشار داده بشه

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>بیست سال بعد:

بیست سال بعد پایان نامه جزو فیلمای محبوب منتقدا و مردم میشه و تبدیل میشه به یه اسطوره

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>غزل:

مرا تو بی سببی نیستی براستی صلت کدام قصیده ای ای غزل؟

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>بزرگ:

همه فیلمای بزرگ و شجاعانه در زمان خود با مخالفت و تحریم فحاشی روبر میشوند. پاینده باشی کلاهداری. بزرگمرد کوچک. که در بیست و چندسالگی چنین اثر بزرگی روی پرده سینما نمایش دادی. درود بر تو

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>shahrooz:

کلاهداری,کلاهتو بزار بالاتر با این فیلمی که ساختی.

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>محمد2009:

قسمت مربوط به هاله سحابی از همه جالب تر بود.خودت سیاست خوبی داری.یه بار کارگردان فیلم سیاسی نشی؟

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>هسین:

اون 170 میلیون امیر آقایی رو گرفتن واسه اون بلیط نیم بها تا بودجه اش تامین بشه که خدای نکرده ضرر نکنند.

0+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>توضیح پرده سینما:

با عرض پوزش از بازدیدکنندگان محترم به علت اشکال فنی از بعد از ظهر امروز شنبه بیستم خردادماه تا ساعت 24 به علت اشکال فنی امکان گذاشتن کامنت نبود که خوشبختانه دقائقی پیش این نقص فنی برطرف شد.

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>عرفان:

هرکس این نقد رو میخونه برای شادی روح ندا آقا سلطان یه فاتحه بخواند که بنده خدا معلوم نشد چی شد که از بین ما رفت.خدا رحمتش کند.

0+1-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>واقعگرا:

بی برو برگرد پایان نامه بهترین فیلم تعلیقی این سالهای سینمای ایرانه. مخالفای فیلم سیاسی به قضیه نگاه میکنند. کی فکر میکرد یه کارگردان جوون با چند هنرپیشه درجه سوم و چند لوکیشن خالی همچین فیلمی بسازه. توصیه میکنم بروید فیلمو ببینید بعد اظهار نظر کنید

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>توضیح پرده سینما:

دوست عزیز انتشار لینک دانلود فیلم یا ترغیب بازدیدکنندگان به انجام اعمال غیرقانونی برخلاف مقررات سایت پرده سینما می باشد.

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>پوریا:

نظر منو چرا سانسور کرید؟

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>di -di:

وای وای!چه حوصله ای داری میری این فیلم ها رو تو سینما میبینی.من پولمو آتیش بزنم نمیرم پول بابت بلیط این فیلم بدم.از این بلیط نیم بها هم تو خونه ما 3تا انداخته بودن .هر سه تا رو جر دادم انداختم سطل آشغال تا از این فیلم آشغال حمایت نشه!متاسفم برای تمامی عواملش از ته قلب

0+1-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>پارسا مرادی:

فیلمو ندیدم اما ببین چقدر چرته که دارن بلیط نیم بها تو کوچه خیابون پخش میکنن واسش

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>جواد.ر:

ایرانی تو اسم خودت رو میزاری ایرانی؟خجالت بکش.برو یه اسم دیگه برای خودت انتخاب کن.بزار پاچه خوار ساندیس نژاد

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>ایرانی:

دولت از هزاران جریان فرهنگی حمایت می کند. چرا از این فیلم حمایت نکند؟ فیلم یک هشدار جدی برای جامعه است که چگونه خارجی ها بحرانسازی میکنند و ازآن سود میبرند

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>جک اسپارو:

موحد نقدهای شما یه فورمول داره.اول های نقدت همیشه آرومه و چیز خاصی نداره ولی همیشه آخرای نقدات کولاک میکنی.مخصوصا توی این نقد دوباره یک سوم پایانی نقدت شاهکار بود.کلی خندیدم.هرچی عمره عوامل این فیلمه باقی عمر تو بشه:)))))))))))))

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>سروری:

کتأسفانه کسی پیام اصلی فیلم پایان نامه را نگرفت و آن این است که مواظب توطئه منافقان باشید که از هیجانات شما سوءاستفاده نکنند

0+2-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>م.حسینی:

یادش بخیر.چه روزگارایی بود.حیف.........

1+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>فرشاد فرازمند:

تمام بازیگران و عوامل این فیلم در سینما تحریم هستند.کار خدا بود که اینجور اینا رو بی آبرو بکنه چون جای حق نشسته است.

1+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>یوگی:

20 بود.دمت گرم.مخصوصا درباره هاله سحابی که آخرش ربط داده بودی معرکه بود.من اول نقدت رو خوندم فکر کردم دوباره میخوای ساندیس پراکنی کنی ولی دیدم نه.ایندفعه خیلی معقول بودی.

1+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>عادل:

واقعیت رو اونی که رفت گفت.اینا همش فیلمه.

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>مجتبی:

سلام نقد جالبی بود آره واقعا فیلم همین قدر داغونه اصولا فیلمایی که قاطی سیاست بشه و هول هولکی ساخته بشه همینه دیگه!! مثا همون اخراجی ها 3 اخراجی ها 2 واقعا توپ بود ولی 3 اصلا اسمشو نمیشد گذاشت فیلم... این فیلمم همینه بابا تورو خدا رو فیلمای سیاسی بیشتر کار کنید این فیلم فقط بازیگر داشت امیدوارم فیلمای سیاسی بعدی چیزی از توش در بیاد

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>Sector:

فوق العاده بود ! دس مریزاد!

0+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>برادر خوانده بن لادن:

برای اینجور فیلم ها نباید بلیت نیم بها برای جذب مشتری بدهند.باید کیک و ساندیس تبلیغ کنند!

4+0-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>شهاب :

مقاله بسیار آموزنده ای بود.امیدوارم آخرین کار کارگردان جوان نباشد که خیلی زود خود را گرفتار جریانات سیاسی کرد ,البته او تقصیر چندانی ندارد ,مقصر اصلی کسانی هستند که او را سیبل قرار دادند تا به اغراض نه چندان جالبشان برسند و او را با بودجه های میلیاردی همراه کردند.......

1+1-

شنبه 21 خرداد 1390



>>>حمید شاهوردی:

شاعر یه جمله ای داره که میگه کاری که از دل برآید لاجرم بر دل مینشیند.حکایت فیلم های سفارشی ما هم شده این.چون از ته دل و اعتقاد نمیسازن فیلم اینجوری مضحکه عام و خاص میشود.

1+0-

شنبه 21 خرداد 1390




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.