پرده سینما
تشابه های فراوان و بی بدیل فیلم نامه هستی و فیلم سینمایی قصه پریا از روی شباهت و تصادف شكل نگرفته است و یك سرقت كاملاً حرفه ای و از پیش حساب شده صورت گرفته است. كه اینجانب شخصا فریدون جیرانی را مسئول این عمل قبیح میدانم.
آقای رحمان سیفیآزاد كه یكی از مدیران گروه فیلم و سریال سازمان است همان شخصی است كه نامش بر روی فیلم نامه اینجانب نشسته است و شک نداشته باشید رابطه مستقیمی بین حضور ایشان و تولید برنامه «هفت» و تمام این لابیهای بی سر و ته وجود دارد كه نه تنها به فكر منافع خود كه به فكر خفه كردن فریاد افراد بی پناهی هستند كه صدایشان به گوش هیچ كجا نمیرسد.
آقای عسگرپور در خانه سینمای شما چه می گذرد كه حتی از شكایت یك جوانک تازه وارد اینقدر در هراس هستند و حتی نمیخواهند صدای كمترین من به گوش كسی برسد؟
اتفاق تلخ اینجاست كه حتی دوستان دفتر هدایت فیلم هم نسبت به سرقت فیلم نامه توسط جیرانی اقرار كرده اند اما با این وجود حتی حاضر به تمكین نسبت به احقاق حق از دست رفته اینجانب نكردهاند.
علی نعیمی نویسنده و روزنامهنگار در نامهای كه نسخهای از آن به خبرگزاری فارس ارسال شده، خطاب به «اصحاب محترم رسانههای سینمایی و فرهنگی و مردم ایران» گلایههای خود را درباره سرقت فیلمنامه اولیه قصه پریا و زیرپاگذاشته شدن حق و حقوق خود، بیان كرد.
در این نوشته آمده است: من علی نعیمی هستم. سابقه مطبوعاتی و سینمایی ام كاملا موجه و مشخص است. و در حالی پشت دستگاه كامپیوترم نشسته و این نامه را مینویسم كه با وضو و غسل شهادت آماده پذیرش هر گونه اتفاق هستم. شهدالله كه پناهی جز درگاه حضرت حق ندارم و شهدالله كه سخنی غیر از راست بر زبان نمی آورم. باقی مستنداتم هم در وقت مقرر و در پیشگاه جانشین پروردگار كه همان قاضی عادل است تقدیم مراجع قضایی خواهم كرد. پس بدون مقدمه میگویم كه فیلمنامه فیلم سینمایی قصه پریا كاملاً و تماماً مربوط به اینجانب است و آقای فریدون جیرانی و دوستانشان به طریق كاملا غیر انسانی اقدام به سرقت آن نموده كه در تفسیر زیر تمام اتفاقات مربوط به سرقت فیلمنامه را شرح داده و نسبت به صدق تمامی كلمات آن در آستانه ماه مبارک رمضان در پیشگاه درگاه حضرت حق قسم یاد میكنم.
در ادامه این نامه آمده است: 1- فیلمنامه «هستی» با نام ثبت شده «دردی است غیر مردن» محصول سه سال زحمت و مرارت اینجانب در به تصویر كشیدن واقعیت جامعه رو به رشد ایرانی است كه در بستری واقعی محصول شرایط خود را به نحو احسنت نشان می دهد. این فیلم نامه در تاریخ 7/6/1384 در بانك فیلم نامه خانه سینما با شماره ثبت 39/20-8879 به ثبت رسیده است. به پیشنهاد جناب آقای جهانگیر كوثری این فیلم نامه را در تاریخ دوم اسفند ماه سال 1385 در اختیار فریدون جیرانی قرار دادم تا با توجه به تسلط و شناخت فضای اجتماعی كه در آثار قبلی ایشان بود این فیلم نامه را تبدیل به فیلم سینمایی كنند. آن روزها آقای! فریدون جیرانی مشغول پیش تولید ساخت سریال مرگ تدریجی یك رویا بود و با اینكه از لحاظ ذهنی درگیر مقدمات آن سریال بود؛ تصمیم بر آن شد تا فیلمنامه را بخوانند و نظرشان را مبنی بر تمایل و یا عدم تمایل برای ساخت آن اعلام كنند. این قرار ملاقات در دفتر موسسه لوح زرین ( آقای آرمان زرین كوب) انجام شد. در تاریخ 13 شهریور ماه سال 1386 فریدون جیرانی با اینجانب تماس گرفت و ضمن شگفت زدگی و ذوق بسیار از خواندن و پسندیدن فیلم نامه؛ اینجانب را به لوكیشن اصلی سریال واقع در خیابان اقدسیه، خیابان گلزار دعوت كرد تا ضمن اینكه موافقت خود را برای ساخت این فیلم بعد از اتمام فیلمبرداری سریال مرگ تدریجی یك رویا اعلام كند؛ مقدمات و نحوه چگونگی ساخت آن را با اینجانب در میان بگذارد. در آن جلسه كه بعد از سفر چند ماهه گروه به تركیه برای تصویربرداری سریال انجام شده بود؛ فریدون جیرانی مجددا ضمن تعریف و تصدیق منحصر به فرد بودن موضوع فیلم نامه هستی یا همان دردی است غیر مردن از اینجانب طلب دریافت نامه ثبتی فیلمنامه را كرد - كه بعداً متوجه شدم با مفقود كردن نامه ثبتی فیلم نامه می خواسته اثری از مقدمات قانونی آن در میان نباشد.- و به خواست ایشان نسخه كوتاه شده و چند صفحه ای فیلمنامه را برای صحبت كردن با تهیه كننده از اینجانب درخواست كرد. نه در آن موقع و نه هیچ وقت دیگر معلوم نشد این تهیه كننده ای كه فریدون جیرانی فیلم نامه را برایش فرستاده بوده چه كسی است و آیا وجود خارجی داشته است و یا در راستای روند قابل پیش بینی سرقت فیلم نامه از اساس كذب بوده است.
در این نامه آمده است: 2- تقریبا یكسال از آن ماجرا می گذشت كه روزی در تماس با ایشان ضمن گفتن این جمله كه «هیچ تهیه كنندهای حاضر به سرمایه گذاری روی این فیلمنامه نیست» بر روی روند ساخت و ادامه مسیر درپوشی دروغین گذاشت تا اینجانب دیگر هیچ گاه به سراغ آن فیلم نامه نروم. لازم به ذكر است حتی بر اساس اصول حرفه ای بعد از به نتیجه نرسیدن مذاكرات نسخه های ارائه شده به ایشان همراه با نامه ثبت فیلم نامه به اینجانب برگردانده نشد.
3- آقای فریدون جیرانی بعد از مسكوت ماندن ساخت فیلم نامه هستی (دردی است غیر مردن) پیشنهاد نگارش چند تله فیلم و یك سریال را به اینجانب كرد تا همانا به گفته خود ایشان «به دلیل علاقه به فضاهای كارهای اینجانب از همكاری با من سود معنوی ببرد» . سریال تلویزیونی وهم سبز كه درباره موضوعات انقلاب 57 بود و به سفارش گروه فیلم و سریال شبكه دو سیما نوشته شد محصول همین مبادلات بود كه متأسفانه این سریال در مرحله نگارش به دلایل غیرقابل ذكر منتفی شد و همچنین نگارش تله فیلم چیزی به فردا نمانده است محصول گروه فیلم و سریال شبكه چهار به تهیه كنندگی سید علیرضا خاتمی و فریدون جیرانی كه این تله فیلم نیز در مرحله پیش تولید به همان دلایل غیرقابل ذكر و اكثراً سیاسی متوقف شد.
4-متاسفانه هیچگاه فریدون جیرانی در همكاری های نیمه كاره اش به اینجانب به تعهدات مالی خود نسبت به قرار دادهای منعقد شده با اینجانب عمل نكرد و هر بار به یك بهانه و وعده های واهی این مسیر را طی می كرد. هر چند آن زمان دلیل این همه كارشكنی و سوءاستفاده را متوجه نمی شدم اما امروز و بعد از برملا شدن عمل زشت و نابخشودنی سرقت فیلم نامه اینجانب نسبت به آنچه كه در گذشته اتفاق افتاده به تعاریف تازه ای از شیادی و كلاهبرداری رسیدهام.
5- هیچ بعید نیست كه حاصل تمامی مراودات و تعاملات نوشتاری با فریدون جیرانی كه مشتمل بر بسیاری طرحهای فیلمنامه و یا فیلمنامههای كامل است در آینده و همانطور كه روند سرقت فیلمنامه هستی اتفاق افتاد به سرانجام برسد. كه از هماكنون نه تنها این موضوع را از طریق شورای داوری خانه سینما به عنوان محلی برای رسیدن به حق از دست رفته خود می دانم؛ پیگیری می كنم بلكه حاصل تمامی شیادیها و كلاهبرداریهای فرهنگی ایشان را كه فراتر از یك دعوای صنفی است از طریق مراجع قضایی و حراست سازمان صدا و سیما نیز پیگیر خواهم بود تا جلوی این همه ظلم و ناجوانمردی را بگیرم.
6- بعد از بی نتیجه ماندن تمامی كارها و پروژه های نیمه تمام و قطع ارتباط اینجانب با فریدون جیرانی خبری از ایشان به غیر از اخبار معمول نداشتم تا اینكه فیلم سینمایی قصه پریا را در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر تماشا كردم و با حیرت تمام آنچه را كه بر پرده سینما میدیدم، حاصل دست رنج چند ساله من بود كه با بی رحمی و شیادی تمام به نام فریدون جیرانی و گروه سازنده اش تمام شده بود و بدون حتی اندكی شك و شبهه حاصل فیلم سینمایی قصه پریا را همان چیزی می دیدم كه شش سال پیش از آن اینجانب در فیلمنامهای به اسم هستی (دردی است غیر مردن) به نگارش در آورده بودم.
7- روند شكل گیری رابطه اینجانب با فریدون جیرانی و شرح احوالات و چگونگی به وجود آمدن رابطه با ایشان به خوبی نشان می دهد تشابه های فراوان و بی بدیل فیلم نامه هستی و فیلم سینمایی قصه پریا از روی شباهت و تصادف شكل نگرفته است و یك سرقت كاملاً حرفه ای و از پیش حساب شده صورت گرفته است. كه اینجانب شخصاً فریدون جیرانی را مسئول این عمل قبیح میدانم.
8- شورای داوری خانه سینما بیشتر شبیه به یك شوخی است. شوخی كه چه عرض كنم. یك لابی بزرگ مثل تمامی بدنه خانه سینما كه به غیر از رانت و رابطه و موقعیت به چیز دیگری فكر نمیكنند. باز هم خدا را به شهادت می گیرم كه سخنی غیر از راست نگویم. فقط دوستان شورای داوری لطف كنند و بگویند در آن نهاد بی در و پیكر كه نه نامه رسیده درونش ثبت می شود و نه سر وقتاش به آن رسیدگی میشود، چه گونه نامه شكایتی اینجانب كه در تاریخ 29 بهمن ماه سال 89 به آن نهاد ارجاع شده است در تاریخ 20 فروردین با اینجانب تماس گرفته می شود آن هم نه از راه های قانونی كه از طریق تماس توسط یكی از اعضا شورای داوری آن هم فقط و فقط برای منصرف كردن اینجانب از پیگیری شكایت از دفتر هدایت فیلم و شخص فریدون جیرانی؟؟ چه گونه آن شورای بی در و پیكر تا زمان رسیدگی به شكایت اینجانب رسید تصمیم به تغییر و انتخابات زود هنگام رئیس و اعضای خود گرفت و به ناگاه تمامی اعضای قبلی كنار گذاشته و افراد جدیدی به عضویت در آمدند؟ آقای عسگرپور در خانه سینمای شما چه می گذرد كه حتی از شكایت یك جوانک تازه وارد اینقدر در هراس هستند و حتی نمیخواهند صدای كمترین من به گوش كسی برسد؟ چه گونه و با چه سرعت عملی دفتر هدایت فیلم تصمیم گرفت قرار داد اكران فیلم را سریع ثبت و با سرگروه خود قرارداد امضا كند در حالی كه اخبار موثق از اصلاحیههای وزارت ارشاد نسبت به فیلم وجود دارد و همچنین خبرهای محكمی مربوط به اكران فیلم در عید فطر امسال هست كه همگی غیر از یك توطئه و یك لابی بی سر و ته نیست. در دعوتی كه از اینجانب به دفتر آقای شایسته شد كه برای رفع این مشكل به شور بنشینیم و قبل از اكران فیلم نسبت به اتفاقات آن با یكدیگر به تفاهم برسیم و اینجانب به حقوق حقه از دست رفته خود دست پیدا كنم حضور یافتم. آقای! جیرانی و شایسته هر دو در جلسه حضور داشتند. فریدون جیرانی منكر فیلم نامه اینجانب نشد و گفت كه آن را به خاطر می آورد هر چند در آستانه كهن سالی قرار دارد و فراموشی به سراغش آمده! اما قسم یاد كرد كه فیلم نامه اینجانب هیچ گونه ارتباطی با این قصه ندارد (فیلم قصه پریا) و مرتضی شایسته متعهد شد كه پس از خوانش فیلم نامه اینجانب توسط مشاور خود خانم بهرامی جهت عقد قرار داد و ساخت فیلم نامه اینجانب به توافق برسیم. فیلم نامه را خانم بهرامی خواند. آن هم بعد از گذشت نیمی از زمان اكران فیلم. كه بیشتر شبیه به تلف كردن وقت و خریدن وقت برای اتمام اكران فیلم بود. وقتی به دفتر هدایت فیلم رفتم و جلسه ای با خانم بهرامی داشتم ایشان ضمن تایید سرقت فیلم نامه اینجانب در نقش میاندار اینجانب را از هر گونه پیگیری قضایی بر حذر داشته و یادآور شدند كه اینگونه پیگیری ها به جایی نخواهد رسید. شهدالله كه تمامی حرفها موجود و شخص خانم بهرامی در دفتر هدایت فیلم مستقر است. حتی یادآور شدند كه امكان ساخت این فیلم نامه (یعنی فیلم نامه من) وجود ندارد، چون دقیقا همان چیزی است كه بر پرده سینما و در قالب فیلم قصه پریا است و در حال نمایش است . اتفاق تلخ اینجاست كه حتی دوستان دفتر هدایت فیلم هم نسبت به سرقت فیلم نامه توسط جیرانی اقرار كرده اند اما با این وجود حتی حاضر به تمكین نسبت به احقاق حق از دست رفته اینجانب نكردهاند.
9- جناب آقای مهندس عزتالله ضرغامی. روی سخنم با شما است كه نمی دانید در سازمان مطبوع و مربوط به شما كه چه باندبازی هایی رخ نمیدهد. مدیران شما دست در گردن دوستان سینمایی شان انداخته اند تا جایی كه میتوانند فیلم نامههای امثال اینجانب را یا سرقت و یا سو استفاده میكنند و كسی از آن با خبر نمیشود. آقای رحمان سیفیآزاد كه یكی از مدیران گروه فیلم و سریال سازمان است همان شخصی است كه نامش بر روی فیلم نامه اینجانب نشسته است و شک نداشته باشید رابطه مستقیمی بین حضور ایشان و تولید برنامه «هفت» و تمام این لابیهای بی سر و ته وجود دارد كه نه تنها به فكر منافع خود كه به فكر خفه كردن فریاد افراد بی پناهی هستند كه صدایشان به گوش هیچ كجا نمیرسد. شک نداشته باشید كه اولین مظنون این اتفاق بعد از انتشار این نامه بنده خواهم بود. اما آیا برای بیپناهان در درگاه خدا جز توسل جستن به تقدیر حضرت معبود جای دیگری هم هست؟
من تمامی خوانندگان این نامه را به قضاوت و تفكر دعوت می كنم و از همه عزیزان و بزرگوارانی كه نسبت به سرنوشت سینما احساس مسئولیت میكنند تقاضا دارم فكری به حال باند بازی های كثیفی بكنند كه سرچشمه اش معلوم نیست به كجا وصل است. یا این اتفاقات در نطفه خفه میشود یا به تأثیر از مولایمان علی (ع) در برابر ظلم هایی كه بر ما می رود سكوت كنیم و صبر پیشه كنیم.
فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین
علی نعیمی
نویسنده فیلمنامه فیلم سینمایی قصه پریا
پاسخ فریدون جیرانی
به گزارش خبر آنلاین جیرانی نیز بعد از یک روز سکوت سخنان نعیمی را چنین پاسخ داد: «مسئلهای که توسط فرد موردنظر مطرح شده اهمیت زیادی ندارد. این آقا به خانه سینما شکایت کرده و نتیجه نگرفته و الان هم فقط برای اینکه خودش را مطرح کند از طریق یک سری رسانه خاص شروع به نامهپراکنی کرده! واقعاً باعث تاسف است که برخی برای مطرح کردن خودشان، ادعاهای دروغین طرح میکنند! آنچه ایشان به عنوان شباهتهای میان فیلمنامه قصه پریا و نوشته خودشان، ذکر کرده هیچ کدام مشخصات کلیدی قصه پریا نیست. به شدت ادعاهای فرد مذکور را رد میکنم و به صراحت میگویم فیلمنامه «قصه پریا» هیچ ربطی به نوشتههای منسوب به ایشان ندارد پس گفتههای وی را تکذیب کرده و این را هم متذکر میشوم که گروهی با طرح این مساله سعی در ایجاد شیطنت دارند.»
واکنش خانه سینما به ادعای طرفین دعوای قصه پریا: ادعای جیرانی بیاساس، تاریخ نعیمی اشتباهاست
نائب رئیس شورای داوری خانه سینمای ایران جزئیاتی را در مورد پرونده فیلمنامه قصه پریا اعلام کرد. مهدی خادم در گفتوگو با خبرآنلاین (دوشنبه 10 مرداد ماه) در مورد پرونده فیلمنامه قصه پریا اثر فریدون جیرانی که با شکایت علی نعیمی مواجه شده است، اظهار داشت: «اولا ادعای آقای جیرانی مبنی براینکه آقای نعیمی از شکایت به شورای داوری خانه سینما نتیجه نگرفته، بیاساس است.»
او ادامه داد: «ثانیا آقای نعیمی در نامهشان که در سایتها به ثبت رسیده اعلام کرده نامه خود را در تاریخ 29 بهمن ماه سال 1389 به خانه سینما ارجاع کرده که چنین نیست. او نامه خود را در تاریخ 15 اسفندماه 1389 امضا کرده و در تاریخ 16 اسفندماه به دست شورای داوری خانه سینما رسیده است.»
خادم گفت: «سوم اینکه، این پرونده در دست بررسی است و هیئت داوری هنوز نتیجه بررسیها را اعلام نکرده که طرفین اظهار نظر میکنند. به زودی نتیجه داوری شورای داوری خانه سینما اعلام خواهد شد.»
در همین رابطه بخوانید
اعتراض به جیرانی، سیفی آزاد و هدایت فیلم به خاطر سرقت فیلمنامه قصه پریا
بازخوانی پرونده های اتهام فریدون جیرانی؛ گناهکار یا بیگناه؟
شاکی فیلم جیرانی: شکایت من همچنان پابرجاست
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|