پرده سینما

یک داستان کلیشه ای با شخصیت های غیر کلیشه ای؛ نگاهی به فیلم «ضد گلوله» ساخته مصطفی کیایی

علیرضا انتظاری









 

الگو برداری و کلیشه پردازی نه تنها در سینمای ایران که در سینمای جهان بارها و بارها تجربه شده اما هیچ وقت آنچنان که باید به مذاق مخاطبان سینما خوش نیامده است. فیلم ضد گلوله یکی از فیلم هایی است که داستانی تکراری از سینمای کمدی – جنگی ایران را روایت می کند و به نوعی تمامی داستان خود را از کمدی موفق لیلی با من است به کارگردانی کمال تبریزی وام گرفته است.

نمایی از فیلم ضد گلوله ساخته مصطفی کیاییهرچند که مصطفی کیایی سعی بر آن داشته تا از این الگوی قدیمی برداشتی جدید و نو داشته باشد اما با این حال جزئیات اضافه شده به خط اصلی داستان و همچنین اضافه شدن پیرنگ های متعدد و گوناگون به فیلمنامه نتوانسته فیلم را متمایز و ویژه تر از سایر آثار تولید شده در این زمینه بسازد. هرچند که ضد گلوله چندین نکته مثبت از جمله: پرداختن به سینمای رو به افول و منزوی شده جنگ و هشت سال دفاع مقدس و یا جذابیت برای مخاطبان عام را با خود به همراه دارد اما با تمامی این تفاسیر فیلمی قابل دفاع در زمینه فیلم های کمدی – جنگی نیست، چرا که پس از گذشت سال ها از زمان وقوع جنگ تحمیلی و ساخته شدن فیلم های متعدد و گوناگون در این عرصه دیگر باید فیلم های دفاع مقدس به جایگاهی رسیده باشند که در جهت رشد و پویایی سینمای دفاع مقدس گام بردارند نه این که مرتباً مشغول درجا زدن باشند و از کوچکترین تحولی در مضمون و محتوا برخوردار نباشند. با یک نگاه کلی می توان به این امر مهم رسید که سینمای دفاع مقدس در تمام گونه ها و زیر مجموعه های خود تجربه های بسیار درخشانی را در همان دوران و یا سال های پس از پایان جنگ تحمیلی داشت، تجربه هایی بعضاً جسورانه که ما به نوعی آن ها را به فراموشی تاریخی سپرده بودیم تجربه هایی مثل لیلی با من است که ضد گلوله امروز به یادمان آورد که چنین فیلمی تنها چند سال پس از پایان جنگ در ایران ساخته شده است.

فیلمنامه ضد گلوله تنها وجه تمایزش با لیلی با من است در پرداخت متفاوتی است که نسبت به شخصیت های اصلی فیلم و تا حدودی داستان داشته والا از نظر ایده و اجرا مو به مو از روی لیلی با من است کپی برداری شده است. ایده فیلمنامه ضد گلوله با این که تکراری است اما جای آن را داشته که به فیلمنامه ای درخشان تبدیل شود، اما فیلمنامه نویس هنگام پرداخت و اجرای فیلمنامه دچار لکنت شده و تنها با کلیشه پردازی داستان فیلم اش را به جلو می راند. این فیلمنامه که بر اساس کمدی موقعیت به رشته تحریر درآمده تنها در یکی دو صحنه موفق به خنداندن تماشاگر می شود.

ضد گلوله کمدی موفقی نیست چرا که خود را اسیر کلیشه ها کرده و برای خنداندن مخاطب متوسل به کلیشه ها و شوخی های هزاران بار تکرار شده و نخ نما شده می شود.

فیلم داستان پردازی قوی ندارد و تنها با اتکاء بر بازی مهدی هاشمی و روایت ساده اش سعی در جذب مخاطب دارد.

 

نمایی از فیلم ضد گلوله ساخته مصطفی کیاییداستان فیلم ضد گلوله در مورد مردی به نام سلیم ( مهدی هاشمی ) است که در کار تکثیر و توزیع گسترده نوارهای کاست غیرمجاز موسیقی است. سلیم که آرشیوی بزرگ از تمام خوانندگان ایرانی ساکن لوس آنجلس را در خانه اش نگهداری می کند یکی از مشهورترین افراد در زمینه قاچاق این گونه وسایل است، سلیم روزی برای دیدار با یکی از دوستان خود به پارکی می رود اما توسط نیروهای انتظامی مورد تعقیب قرار گرفته و به مسجدی می گریزد و از هوش می رود. سلیم وقتی به هوش می آید خود را در مطب دکتری می بیند که به او اعلام می کند مدت زیادی از عمرش باقی نمانده و تنها تا دو یا سه ماه آینده زنده است. سلیم این موضوع را با همسرش فرخ (ژاله صامتی) در میان می گذارد و سپس برای فرار از دست مآمورانی که در محل در به در دنبال او می گردند تصمیم می گیرد که به جبهه برود، سلیم به دلیل فرصت طلبی خود به فرمانده ارتش اصرار می ورزد که او را زودتر به خط مقدم جبهه برساند تا وی زودتر شهید شود چرا که می خواهد از این راه به دو مقصود خود دست پیدا کند اول آن که تمام گناهانش بخشوده شده و دوم آن که به دلیل شهادت اش منافع کلانی که به بازماندگان شهدا می رسد به خانواده اش برسد. فرمانده ارتش به سلیم اعلام می کند که این امر امکان ندارد تا این که سلیم با مردی به نام پرویز (مسعود کرامتی) آشنا می شود که به وی اظهار می دارد که می تواند به او کمک کند تا با هم به خط مقدم بروند، سلیم و پرویز پس از ربودن اتوموبیلی سعی دارند خود را به خط مقدم برسانند که در راه با حمله دشمن مواجه شده و سلیم که بسیار ترسیده از مهلکه فرار کرده و از ترس فلج شدن و مردن به صورت ناشناس خود را به تهران می رساند اما هنگامی که به خانه باز می گردد به صورت مخفیانه سخنان همسرش را در مورد خودش می شنود که چگونه به او افتخار می کند و به همین جهت به ناچار دوباره به جبهه باز می گردد و هر طور که شده خود را به خط مقدم می رساند اما در آن جا هرچه می کند نمی تواند شهید شود و به دلیل بی هوش شدن با آمبولانس به پشت خط انتقال پیدا می کند و در آن جا به فرمانده اصرار می کند که دستور حمله به نیروهای بعثی را صادر کند که ناگهان نیروهای عراقی از راه رسیده و آن ها را محاصره می کنند و تعداد کثیری از سربازان ایرانی و دوستان سلیم به شهادت می رسند اما برای سلیم هیچ اتفاقی نمی افتد تا این که روز بعد هنگامی که سلیم در آستانه شهادت قرار دارد خبر آتش بس جنگ اعلان می شود. بیست سال بعد از این ماجرا سلیم در حالی در منزل خود دیده می شود که با تکنولوژی جدید و مدرن روز مشغول تکثیر فیلم ها و نوارهای غیر مجاز است با این تفاوت که تمامی در و دیوار خانه شان پر از یادگارهای جنگ و دوستان همرزم اش شده است.

شاید تنها نکته مثبتی که در فیلمنامه ضد گلوله به چشم بیاید این است که بر خلاف اغلب فیلم های جنگی سینمای ایران شخصیت اصلی و قهرمان فیلم شخصیت مثبت و یا منفی صرف نیست و شخصیتی خاکستری گونه دارد. شخصیتی که مخاطبان عام سینمای ایران به دلیل باورپذیری که نسبت به این گونه اشخاص دارند می توانند بسیار راحت با او ارتباط برقرار نمایند.  خلق شخصیت سلیم در ابتدای امر مردی است بی دغدغه که در مسیری خطرناک قرار می گیرد و باعث ایجاد موقعیت های گوناگون دراماتیک و کمیک در فیلم می شود. مثبت ترین نکته فیلمنامه ضد گلوله این است که نه تنها شخصیت سلیم بسیار باورپذیر از آب درآمده که مخاطب را وادار به همذات پنداری با خود می کند بلکه شخصیت فرخ و یا سایر شخصیت های فرعی فیلمنامه نیز خالی از هرگونه اشکال ساختاری هستند.

ضد گلوله شعار نمی دهد و این یکی دیگر از امتیازات مثبت فیلمنامه این فیلم محسوب می شود چرا که بر خلاف اغلب فیلم های ساخته شده در زمینه دفاع مقدس که همین امسال روی پرده سینماها رفته اند مانند: روزهای زندگی و شور شیرین، به هیچ عنوان قصد شعار دادن ندارد.

بار دراماتیک فیلم که قصد دارد بعد از هر صحنه خنده آوری به گونه ای احساسات مخاطبان را تحریک کرده و آنان را به گریه وادارد نیز به خوبی در فیلمنامه تقسیم نشده است و از طرف دیگر شوخی های متعدد ضد گلوله با تابوهای دفاع مقدس همه تکراری است و به هیچ عنوان نمی تواند مخاطب را به وجد بیاورد، گویی فیلمنامه نویس تنها سعی بر آن داشته تا مانند بسیاری از فیلم هایی که طی این سال ها از برخی خط قرمزها عبور می کنند بتواند لقب فیلمی نیمه سیاسی و یا سیاسی را به خود دهد و با همین وسیله مخاطبان را به صورت گسترده به سالن های سینما بکشاند. البته دوری جستن از لودگی و تیپ سازی های نخ نما شده ای که در فیلم هایی همچون: اخراجی ها به وقوع پیوسته یکی از نکات قوت فیلمنامه محسوب می شود که البته این امر هم مقایسه بین بد و بدتر است! چرا که باید به این مهم توجه داشت که با واگویه چند لطیفه و جوک و یا به سخره گرفتن مباحث سیاسی قدیم و یا جدید و همچنین ایجاد موقعیت های کلیشه ای که بارها امتحان خود را پس داده اند نمی توان فیلمی کمدی ساخت. از طرف دیگر ساختن تصویری کاریکاتور گونه از شخصیت افرادی که آماده جانبازی و شهادت طلبی برای دفاع از ناموس و کشورشان هستند نیز در این فیلم بد به تصویر کشیده شده و به نوعی باعث وهن سینمای دفاع مقدس شده است، البته از طرفی سعی شده تا با نشان دادن شهادت و جانبازی تعداد کثیری از سربازان وطن این امر به صورت گل درشت نشان داده نشود اما به دلیل آن که شخصیت پردازی نقش اصلی فیلم در ذهن مخاطب تا مدت ها باقی می ماند این کار غلط و انحرافی است و مخاطب را در نوعی تردید می گذارد که کار کدامیک از افراد درست تر است؟

 

نمایی از فیلم ضد گلوله ساخته مصطفی کیایی

از طرف دیگر ضد گلوله سعی بر قهرمان پروری دارد و ما بارها و بارها در سینمای دفاع مقدس کشورمان دیده ایم قهرمان پردازی غیر واقعی در فیلم ها که یک نفر با یک سلاح سبک جلوی یک لشگر می ایستاد نتوانست درست عمل نماید و تصویری کاریکاتور گونه از جنگ و دفاع مقدس را به ما القاء می نمود که متآسفانه این امر در ضد گلوله هم دیده می شود.

ضد گلوله پر است از سکانس های اضافی که بدون هیچ دلیل موجه و عقلانی به فیلم اضافه شده است. از جمله این سکانس ها می توان به جایی اشاره کرد که سلیم در خواب می بیند که پیرمردی سفید پوش  (مهدی فقیه) نزد او آمده و به او بشارت شهادت می دهد. این سکانس که هیچ گونه ارتباطی با سایر سکانس های فیلم ندارد وصله ناجوری است که گویا تنها به خاطر بلندتر شدن فیلمنامه اضافه شده است.

پایان بندی فیلمنامه نیز بسیار دم دستی و به دور از هرگونه تفکری صورت پذیرفته است. فضای پایانی فیلم هیچ همخوانی با فضای کلی فیلم ندارد، هرچند که فیلمنامه نویس سعی داشته تا با ظرافت خاص خود پایانی متفاوت از سایر آثار این چنینی را در فیلمنامه به وجود آورده و مخاطب را به نوعی غافلگیر سازد اما به دلیل آن که مشخص است که فیلمنامه نویس برای اتمام فیلم اش چاره ای جز این نداشته این امر غیر قابل توجیه به نظر می آید.

فیلمنامه ضد گلوله به نوعی از عناصر مهم سینمایی بهره نبرده است، فیلمنامه نویس این فیلم شاید تنها اصول ساختار روایی را در فیلمنامه اش رعایت کرده باشد که شامل: خط اصلی داستان و پیرنگ های گوناگونی است که از ابتدا تا انتهای فیلمنامه وجود دارند. اما از لحاظ داستان پردازی، گره افکنی، ریتم، نقطه عطف و اوج و سایر نکات لازم برای یک فیلمنامه خوب و قابل قبول نتوانسته موفق عمل نماید.

سازندگان ضد گلوله کمترین ابتکاری را در ساخت این فیلم به کار نبرده اند. دکوپاژ ها و میزانسن های کیایی در این فیلم همه تکراری و برگرفته از سایر فیلم های جنگی سینمای ایران است. بالاخص در زمینه نشان دادن جنگ کیایی نتوانسته خوب عمل نماید و جلوه های ویژه فیلم هم در این زمینه کمکی ننموده است.  

اما بازی بازیگران این فیلم در حد خوب و قابل است. مهدی هاشمی یکی از بهترین بازی های عمرش را در این فیلم به یادگار گذاشته است. هاشمی که به ویژه طی سال های اخیر بسیار متمایز تر و حرفه ای تر از سال های ابتدایی حضورش در سینما به نقش آفرینی پرداخته به خوبی به جزئیات بازی اش در این فیلم پرداخته و با درک درستی که از فیلمنامه فیلم و همچنین شخصیت پردازی فیلم داشته به دور از هرگونه تصنع و لودگی به اجرای این شخصیت پرداخته است. مهدی هاشمی به نوعی یک تنه و به تنهایی بار درام، کمدی و جنگی فیلم را به دوش کشیده است.

یکی دیگر از نکات قوت فیلم ضد گلوله طراحی خوب صحنه و لباس فیلم است که هیچ ایرادی از ترسیم دهه شصت از عوامل سازنده فیلم نمی توان گرفت و این مهم نشان از آن دارد که طراح صحنه فیلم با فضای دهه شصت آشنایی کامل دارد. اما با تمامی این ها نمی توان از این امر غافل شد که در طراحی صحنه فیلم سعی شده با سوء استفاده از احساسات نوستالژیک مخاطبان آن ها مجذوب فیلم شوند اما با این حال باز هم تیپ لباس های آن دوران و جوانان عشق داریوش با لباس های گشاد و نوشابه های شیشه ای جالب است.

شاید یکی دیگر از نکات مثبت فیلم ضد گلوله بی ادعا بودن فیلم است که البته از این لحاظ  فیلم قابل تأملی محسوب می شود، ضد گلوله اصولاً فیلمی است که به دلیل لحظات شاد و مفرح و همچنین داستان سرگرم کننده ای که دارد می تواند برای مخاطبان عام سینما فیلمی دلنشین باشد. ضد گلوله به طور کلی فیلم متوسط رو به ضعیف در سینمای ایران است و در میان آثار تولید شده در حوزه دفاع مقدس فیلمی ضعیف محسوب می شود.


 تاريخ ارسال: 1391/6/19
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>ساسان:

اشاره ایی که به صحنه خواب با بازی مهدی فقیه کرده بودید بیشتر نوعی شوخی با سینمای دفاع مقدس به اصطلاح عرفانی بود و در ایجاد طنز موقعیت سکانس بعد که قطعنامه پذیرفته می شود دارد.

0+0-

يكشنبه 9 مهر 1391



>>>شقایق:

نقد خوبی بود آقای منتظری مثل همیشه بر تارک سینمای ایران میدرخشند و ایضاً پرده سینمای عزیز

0+0-

چهارشنبه 22 شهريوž



>>>رها:

ضد گلوله فیلم خیلی ضعیفی بود من برخلاف تعریف هایی که ازش شنیده بودم خوشم نیومد و راستش تو سینما نفهمیدم مردم الکی دارن به چی میخندن، به نظر من هم این فیلم یه کپی برداری آزاد از لیلی با من است و حتی اخراجی ها بود و نه در فرم و نه محتوا حرف جدید برای گفتن نداشت و در ضمن بر خلاف نظر شما شعاری هم بود.

0+0-

چهارشنبه 22 شهريوž



>>>تینا:

آقای منتظری شما تو این نقدتون به اصطلاح یکی به نعل و یکی به میخ زدید آخه این کار چه معنی داره یه جا اومدین و از فیلمنامه تعریف کردین یه جا دیگه رفتین گند زدین به فیلمنامه اصلا تکلیف خودتون با خودتون روشن نیست که از فیلم خوشتون اومده یا نه حداقل تکلیف ما رو روشن کنید شما در یک جمله سه خطی دو مورد تناقض داشتین اول گفتین فیلم قابل تامل هست بعد گفتین فیلم ضعیفی است این جمله شماست: شاید یکی دیگر از نکات مثبت فیلم ضد گلوله بی ادعا بودن فیلم است که البته از این لحاظ فیلم قابل تأملی محسوب می شود، ضد گلوله اصولاً فیلمی است که به دلیل لحظات شاد و مفرح و همچنین داستان سرگرم کننده ای که دارد می تواند برای مخاطبان عام سینما فیلمی دلنشین باشد. ضد گلوله به طور کلی فیلم متوسط رو به ضعیف در سینمای ایران است و در میان آثار تولید شده در حوزه دفاع مقدس فیلمی ضعیف محسوب می شود. یعنی چی الان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

1+0-

چهارشنبه 22 شهريوž




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.