پرده سینما

اولین نشست بازتعریف سینمای دفاع مقدس در هتل پارس کرمان برگزار شد

پرده سینما









نشست تخصصی بازتعریف سینمای دفاع مقدساولین نشست تخصصی بازتعریف سینمای دفاع مقدس با حضور مهدی کلهر، اکبر نبوی، ابراهیم فیاض، پژمان لشگری پور و محمد خزاعی دبیر دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت و اصحاب رسانه در هتل پارس کرمان برگزار شد. علی شاه حاتمی و انسیه شاه حسینی از جمله فیلمسازانی بودند که در این نشست حضور داشتند.

لشگری پوردر ابتدای این نشست خبری اعلام کرد: قرار شده هر شب این نشست ها با آقای نبوی در همین محل برگزار شود و در تقسیم بندی که برای عزیزان در نظر گرفته شده هر شب از ساعت 19:30 تا 22 نشست ها در این مکان برگزار می شود و بعد از آن اصحاب رسانه می توانند پرسش های خود را مطرح نمایند. در ادامه این نشست ها قرار است فردا آقای شورجه و شاه حاتمی و دو شب آینده جناب آقای جباری و ریاست سازمان سینمایی کشور حضور داشته باشند و پیرامون مسئله سینمای دفاع مقدس با هم به تبادل نظر بپردازند.

سپس اکبر نبوی که مدیریت این جلسه را بر عهده داشت گفت: خوشحالم فرصتی فراهم شده تا پیرامون سینمای دفاع مقدس هم اندیشی کنیم تا به یک بازتعریف برای حرکت و وضعیت آینده این سینما برسیم. همه ما به اعتبار دل مشغولی هایی که به آرمان های ملی داریم نسبت به دفاع مقدس همیت داریم که نام آن را غیرت نمی توان گذاشت.

نبوی ادامه داد: به اعتبار نوع روایتی که این سینما  امروز بر عهده دارد، روایتگری جهان انسانی و فرهنگ انسانی که طی هشت سال دفاع مقدس در کشورمان به وجود آمد که ریشه گرفته از یک فرهنگ کهن و تمدن درخشان بود و هشت سال پایداری ملت ایران در مقابل متجاوزان فشرده تاریخ این سرزمین است که اگر تاریخ کشور را فشرده کنیم و نماد عینی ارائه کنیم هشت سال دفاع مقدس این ویژگی را دارد. جناب کلهر دست بر آثار هنری دارند و دکتر فیاض هم که همه با آثارشان آشنا هستند از ویژگی ایشان این است که مباحث را فارغ از ساختارهای پذیرفته شده نخبگان ارائه می کنند و فضاهای چالشی مختلفی را در حوزه فرهنگ و اندیشه به بار آورده اند. که من از این عزیزان می خواهم در مورد سینمای دفاع مقدس به بحث بپردازند.

کلهر در جملاتی گفت: شروع قضیه جنگ این گونه بود که آقای رجایی به عنوان نخست وزیر انتخاب شده بودند و با من تماس گرفتند و پیشنهاد دادند ریاست وزارت فرهنگ و هنر را که معاونت وزرات علوم شده بود من بر عهده بگیرم و 27 شهریور 59 من وارد آن جا شدم و وزارتخانه که شامل وزارت فرهنگ و هنر قبل از انقلاب بود را تحویل گرفتم.

نشست تخصصی بازتعریف سینمای دفاع مقدسکلهر ادامه داد: من یادم است آن جا بودم که ناگهان شیشه ها لرزید و همه شیشه ها ریخت و من با رجایی تماس گرفتم که او گفت: عراق حمله کرده و فرودگاه را زده و کودتا نیست و بگویید همه آرام باشند. عصر آن روز خدمت امام رفتیم و ایشان گفتند دیوانه ای چند تا سنگ انداخته و گفتند نکند روزی بیاید که دیگر بغدادی نماند. من در زمان دانشجویی اسلحه خوانده بودم اما نمی دانستم جنگ چه چیزی است اما روزهای بعد آقای انوار از تلویزیون به من زنگ زد و گفت می خواهیم فیلمبردار به جبهه ببریم و شما چند نفر را به جبهه بفرستید یک سری داوطلب شدند و زنده یاد حقانی پرست که تازه از ایتالیا آمده بود یکی از آنان بود و بچه های تربیت شده ما در تل فیلم که قرار بود کارگردان شوند مثل کمال تبریزی، جواد شمقدری و  جمال شورجه و خیلی های دیگر از سینما به جبهه ها رفتند، آن زمان این ها یاد گرفته بودند کاست را در دوربین جا بیندازند و فقط این را یاد گرفته بودند و ما یک سری آپارات 16 میلیمتری داشتیم که با آن  ها می رفتیم و در روستاهایی که برق نداشت فیلم نمایش می دادیم. فیلم هایی که شما از جنگ می بینید هم گرووه های شمقدری و تبریزی آوردند و ما پول تو راه به آن ها می دادیم و می رفتند و فیلم می آورند و این فیلم ها خیلی هم مستند نیست و به بعضی می گفتند شما بدوید و بعد این را روی مستند مونتاژ می کردند و نمایش می دادند و بعد ها فیلمبرداران حرفه ای را به جبهه ها فرستادیم آن زمان تلویزیون ریورسال بود و نگاتیو نبود و به همین دلیل همه این فیلم ها از بین رفته است اما ما در وزاتخانه نگاتیو می فرستادیم اما زندگی جبهه های خوبی که هنوز هم پخش نشده مثلاً صبحگاهی گرفته شده که از یک سرگرد دارد تقدیر می شود چون با حال و هوای جنگ سازگار نبود مانده است و پخش نشده است.

کلهر در ادامه اظهاراتش افزود: ما جنگ نکردیم و سراغ جنگ نرفتیم و من یادم می آید احمدزاده روزی به من گفت: من یک بچه 16 ساله آبادانی بودم و جنگ سراغ من آمد، ما دنبال جنگ نبودیم و می خواستیم مملکت را بسازیم و سواد آمورزی و آسفالت و گل کاری کنیم و روستاها را بسازیم ما آن زمان رویا داشتیم به عنوان نسل اولی های انقلاب که البته هیچ کدام محقق نشد! 27 روز بعد از جنگ یک جوان 17 ساله با یک ژ3 پر آمد در بهارستان و وارد اتاق من شد و خون در لباسش خشک شده بود و گلی بود، او به من گفت: ما خرمشهر را از دست می دهیم من دیدم تو این وزارتخانه می توانم بیایم شما برای ما کاری انجام دهید که من به او گفتم این مسائل تحت اختیارات ما نیست و ما یک سرمان به آهنگسازان و یک سر دیگرمان به هنرپیشه ها گرم است اما آن قدر وضعیت او متاثر کننده بود که ما او را به نخست وزیری و پیش رجایی بردیم و گفتیم این ها چیزی ندارند که از خود دفاع کنند و تمامی این ها واقعیات جنگ است!

کلهر ادامه داد: ما از تئوری به مقاومت نرسیدیم ما در شرایطی قرار گرفتیم که به صورت غریزی و فطری و طبیعی برای ماندن جز مقاومت راهی برایمان وجود نداشت. اما آن چه که اتفاق افتاد و من به عنوان یک هشتم مسئولیتم که معاونت سینمایی جدید بود ما در همچین صحنه ای رسیدیم و راهی جز رفتن خدمت امام نداشتیم و استاندار کرمانشاه که دکتر زارعی بودند و ایشان یک نامه به امام زمان نوشته و رونوشت به امام زده بود، این ها که می گویم  برای هفته اول جنگ است این نامه الآن نمی توانم بگویم رئال است یا سوررئال اما آن زمان کاملا منطقی به نظر می رسید زمانی بود که قصر شیرین در دام افتاده بود و جنایات قصرشیرین در آن زمان اتفاق افتاد و جنایت هایی که آن ها در آن جا انجام دادند و کرمانشاه اولین جایی است که آسیب دید و آخرین جایی است که در آن تمام شد. من این را گفتم که برای جنگ و مقاومت دنیال چیزهای کلاسیک نرویم ما خدمت حضرت امام که رفتیم خیلی عجیب بود در آن شرایط گفتند این تصاویر را بگیرید که فرزندان آینده مملکت بدانند که پدرانشان چگونه قهرمانانی بودند. ما تکلیف را دانستیم که آن زمان باید مستند بگیریم.

نشست بازتعریف سینمای دفاع مقدسفیاض در ادامه این نشست اظهار داشت: من هم به عنوان نسل اول جنگ هستم و سال آخر دبیرستان بودم که جنگ شروع شد و ما تظاهرات اول مهر را در جنگ شروع کردیم و درس خواندمان منقطع شد و جنگ این طور شروع شد که پاسگاه مرزی را زدند و عراق می گفت ایران می خواهد به ما تجاوز کند و ما مجبور به جنگ هستیم ما نیاید انقطاعی عمل کنیم و مشکل سینمای ایران هم انقطاعی عمل کردن است. در آن زمان ما آموزش تکاوری می دیدم و برای خیلی ها این ها سخت بود و خیلی بچه ها گریه می کردند و همه آموزش چریکی می دیدند و ما هیچ نیرویی نداشتیم و این ها واقعیاتی است که هیچگاه در سینما نشان داده نشده است.

فیاض افزود:  ما تا آرشیو درستی نداشته باشیم نسل جدید ما را باور نخواهند کرد. سپاه نمی گذاشت ما به جنگ برویم و می گفتند شما باید اول آموزش ببینید و بعد بروید آن زمان نه روزنامه بود و نه تلکس و غیره و ادبیات جنگ چیزهایی بود که بچه ها از پشت جبهه تعریف می کردند. اوایل همه شهرستان ها بودند که نیروی مردمی شدند و بعد بسیج مستضعفین بودند و بعد شدند بسیج سپاه پاسداران، جنگی که داریم را باید نقد کنیم و نقدهای شهید آوینی را باید شروع کنیم من روایت های مرحوم آوینی را باید بحث کنم که اگر این کار را نکنیم تمام اسناد جنگ را از بین می بریم و ساختار تئوریک جنگ از بین می رود. خیلی از نقش های قبل از جنگ دیده نشده چون ما جنگ را قالبی پیش بردیم.

نبوی که مدیریت این نشست را بر عهده داشت در ادامه افزود: نجات سرباز رایان را همه دیدید که تام هنکس کمپانی تشکیل داد که فیلم ها و سریال های: پاسیفیک و گروه برادران را ساختند که فرهنگ جنگ دوم را بازتعریف کردند. در سرباز رایان فاصله گذاریزیادی با سایر فیلم های جنگ جهانی وجود دارد و جهان انسانی مجزا در این فیلم ها روایت می شود و در سریال گروه برادران کاملاً این امر مشهود است آن ها برای ساخت این فیلم ها کهنه سربازها را جمع کردند و خاطرات آن ها را گرفتند و گروه جوان ها را انتخاب کردند و آموزش بازیگری دادند و یک زندگی مشترک میان کهنه سربازان و میان این افراد که قرار است بازی کنند برقرار کردند در گروه برادران اول یک پیرمرد جلوی دوربین می آید و بعد ما صحنه هایی را دیده و وارد داستان می شویم در بازتغریف سینمای دفاع مقدس هم همین طور است، کلهر سال های جنگ را می گوید و فیاض با نگاه مردم شناسی و ارتباطی با ماجرا می گوید. زحمت خیلی سختی نیست و ما باید برگردیم و تاریخ جنگ و دفاع را خوب بشناسیم و دسته بندی کنیم و آن را تبدیل به یک داستان و اثر سینمایی بدل کنیم.

کلهر ادامه داد: در نیمه دوم سال 59 که سینما جوری بود که خصوصی بود و یک فیلم سینمایی 700 تا یک میلیون هزینه داشت و بخش خصوصی هم ریسک نمی کرد تا به تولید فیلم بپردازد چون رسانه ها می گفتند رضا پهلوی چهارم آبان ماه می آید و دیگری می گفت بختیار می آید و جنگ که شروع شد اوضاع بدتر شده بود و ما دنبال تهیه کننده بودیم و معدودی تهیه کننده ها می گفتند ما می خواهیم فیلم جنگی بسازیم و من به دلیل حساسیت به سینما همه سناریو ها را میخواندند و آن ها سناریو شبیه آثار بزرگ هالیوود مثل 12 مرد خبیث می آوردند که یک جانی بالفطره بوده و دیگری جیب بر بوده که به جبهه می روند و خاچیکیان سناریو آورد که بهترین آن زمان بود که در جنوب بوده و منطقه پشت آبادان و یک نفر از جنگ زیر تانکر آب گیر کرده و آب افزایش پیدا کرده و بیرون کسی فکر او نیست و این سالم ترین سناریو بود البته او تکنسین بود و خیلی کارگردانان آسیستان او بودند و ادبیات را خوب می دانست در این دوره کاربخش ساخت لوکیشن خود جبهه بود و قصه داشت و کاربخش را سال 61 بردم تاشکند که 16 میلیمتری بود و حدود 20-30 بود و تبریزی داشت و سید جوادی 63 برد تاشکند و این فیلم در سال 60 ساخته شد و یکی سری فیلم های مستند بود که دیدم تبریزی گفت صدابردار ما دکتر صدر بود که نماینده مجلس است و در تل فیلم من گروه چیده بودم و تنها سوژه ما جنگ بود و کار دیگری نمی کردیم اما در 61 احساس کردیم باید فیلم سینمایی ساخته شود و خودم که از معاونت سینمایی آمده بودم بیرون رفتم قصر شیرین برای فیلم کاربخش و در فیلم که انفجار ته کادر است واقعی است که اولین فیلم پرستویی است و فاصله ما با عراقی ها 50 متر بود و بعضی جاها فاصله زیاد می شد و در خرابه های آن جا فیلمبرداری شده و صدیق فیلمبردارش بود. فیلم بعدی سینمایی فیلم ما ایستاده ایم اکبر حر بود که قصه از جبهه گرفته شد و آن جا فیلمبرداری شد که اصغر همت بازی می گرفت و زندان دودوتو که برادران یوسفی بچه ها اصفهان در کردستان اسیر شده بودند و رحیم پور که تل فیلم بود ما یادداشت می کریدم داشتمی سناریو می کریدم که زندان دودوتو اتفاق افتاد و هواپیما فاجعه زندان اتفاق افتاد که عراق بمباران کرد در کنار این ها فیلمی بود صدای پای نو یا یا زهرا که رمز عملیات فتح المبین بود و به صورت مستند در عید سال 1361 این انجام گرفت و 7 کارگردان داشت و سرکارگردان شمقدری بود که مونتاژ نهایی را انجام داد و 27 فیلمبردار داشت که یکی چشم از دست داد من تهران بودم که امکانات را می رساندم و آقای اکبر عالمی هم تست می زد و ما خبر می دادیم و فیلم جمع شد و 35 برداشت شده بود در اولین جشنوراه بین المللی فیلم فجر به نمایش درآمد و کارگردان مستند جنگ سوم که یک سال قبل جایزه گرفته بود و فیلم را دید و باورش نمی شد  کارگردان این جوان است. این فیلم ها به عنوان سینمایی که تاثیر بگذارد که بازتعریف لازم دارد من خیلی پیشنهاد دادم که فیلم مستند از بمباران بگیریم که سند داشته باشیم برای بعد از جنگ و خیلی نگران بودند فیلم در زمان جنگ منتشر شود و در این فیلم ها روحیه نیست در زمان جنگ نمی آیند فیلمی بسازند که روحیه را از دست بدهند اما سینمای مستند می توانست و می تواند این ها را به عنوان سند نگه دارد من خودم سال ها عضو شورای صدا و سیما بودم و نتوانستم آن ها متقاعد بکنم و در سال 66 سند نداریم بخشنامه آمد از نخست وزیری که خسارات بنویسید و ببرید سازمان ملل من یادم است سر کریمخان تعاونی بود و نه صبح چنان صاف شد که جای موشک نبود و خرازی جوری بیانیه می داد که گویی ما داریم موشک تو سر مردم می زنیم. این شرایط تعریف لازم دارد این ملت معجزه کرده و این چیزها بیان گر همه چیزهایی نیست که در آن سال اتفاق افتاد و حتی عکاس های جبهه که الآن اساتید عکاسی هستند گفتند برخی صحنه ها را نمی توانستند بگیرند و نمیشد به آن ها خرده گرفت و باید لحظه ها را دید در جبهه زندگی بود اگر در دیار عاشقان می بیند مخالف داشت چون زندگی داشت و من 65 روز با بازمانده ها حلبچه زندگی کردم اما عروس حلبچه که من نوشته بودم و کاربخش ساخت عوض شده بود آن چه از دفاع مقدس ما داریم بخشی از حقیقت است از افرادی که برخی فیلترها را بر چشم داشتند. فرق هنر و صنعت این است اما اتللو در یک کشور و دو کارگردان دو اتتلو می شود پشتوانه پشت قضایا و دیالکتیک که وجود داشت من خیلی را نمی بینیم و ملاحظات زیادی آن زمان بود ادبیات غرب از جهت اعتراف مسیحیت پیش کشیش باورپذیر است ما اصولاً ادبیات مان ادبیات شسته شده ای است و خیلی نویسنده شجاع باشد و تمام حجاب را کنار بگذارد و صادق و صریح باشد نسبت به اثر غربی خیلی ملاحظان دارد و خیلی چیزها را نگاه نمی کند و رویش را بر می گرداند و ادبیات اتولین دستمایه از جنس رمان برای سیننما است و سینما مجسم رمان است نه نمایشنامه تئاتر.

نشست بازتعریف سینمای دفاع مقدسنبوی: دفاع جوهر مشترک میان مردم است و عناصر بازتعریف عنصر جوهری دفاع است که مبتنی بر فطرت و عدالت است اما تجتوز مبتی بر ظلم است و عنصر متجاوز طظالم است و مدافع عدالت می خواهد مجموعه مولفه رفتاری را باید واکاوی کرد و نسبت ان را با مسیر آمده سینمای دفاع مقدس بسنجید و مسیر آمده را چه مقدار الکن می بینید و عناصر دقت نشده به چه مقدار از عناصر اسیب زده است؟

فیاض: در جنگ آرمان گرایی شروع میشه برای حرکت و آمدن به جبهه ما هنوز نگاه ایمیکی داریم جبهه با نگکاه متعالی یان ها روی زمینت نبودند این ها تو خیابان نبودند و راه نرفتند و ما خوش گذرونی می کردیم و باید شان کنار جبهه را دید . ما در مشکل اخیر زندگی رسول الله این است که جزئیات زندگی رسول الله سانسور شده بود ما نگفتیم خواستیم روسل الله را ببریم بالا مشکل دار شدیم ما باید خود را از جنگ بیرون بکشیم و با فضای جنگ همراه نشویم تا ببینیم چه بود ما داریم فضای جنگ را ادامه می دهیم و دفاع مقدس باید فرهنگ اش به صورت متعالی ادامه یابد آدم جنگ مثل همه آدم ها است اول جنگ داش مشدی ها به جنگ می رفتند و با ام یک می جنگیدند کسی نمی تواند جنگ را ترسیم کند باید خاطرات جنگ ریز شود ما دوست نداریم در فرض تیپ های بچه های اول جنگ

 را ببینم ما لبنان رفته بودیم قمر السشهادین دیده بان حاتمی کیا هم خوب بود ما از بیرون به جنگ نگاه نکریدم و انقاطاع تاریخی و پرش رو به جلو را متوجه نشدیم و سکولاریزه ساختن کل ارئپا که ناپلدون بود هیتلر نبود مدرنیته نبود ناپلئون نبود سکولاریزم نبود. دانشگاه به خاطر او است.


 تاريخ ارسال: 1391/7/4
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.