پرده سینما

اصرار فروتنانه! به بهانه بازی محمد رضا فروتن در فیلم «دیگری»

نیروان غنی پور

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محمدرضا فروتن. عکس از الهام عبدلیاین که محمدرضا فروتن یکی از بازیگران شاخص و تاثیرگذار  دهه اخیر سینمای ایران بوده هیچ شکی نیست و بسیاری از کارشناسان و منتقدان سینما بر این نکته هم رای هستند. فیزیک مناسب بدن، جنس صدای خوب، لحن و بیان قوی در ماندگار شدن برخی از نقش آفرینی های این بازیگر جلوه گری خاصی داشته که همین ویژگی های فروتن موجب حضورش در آثار تعدادی از کارگردانان صاحب نام سینمای ایران شد. اما در سال های اخیر، روند رو به رشد بازیهای فروتن با حضورش در فیلم هایی نازل و نه چندان جدی دچار خدشه شده که به جرات می توان گفت هیچ تناسبی با ویژگی هایش (که در قبل ذکر کردم) نداشته است. بعد از تماشای فیلم دیگری (به کارگردانی مهدی رحمانی) در جشنواره _فروتن در این فیلم به نقش یک روستایی ظاهر شد که به همراه پسر شریکش برای فروش وانت به تهران سفر می کنند و برایشان ماجراهایی رُخ می دهد_ این پرسش بیش از پیش برایم بی پاسخ مانده که چرا بازیگر توانایی چون فروتن بازی در این گونه نقش ها و فیلم ها را می پذیرد؟ به طور حتم این پذیرش از لحاظ مادی نمی تواند بهانه خوبی برای حضور فروتن باشد چرا که معمولا این قبیل آثار از بودجه تعریف شده و پایینی برخوردارند. پس فقط می ماند پیروی از تفکر نابجایی که این روزها تبدیل به یکی از معضلات پُرشمار سینمای ایران شده و آن سینمایی موسوم به «سینمای هنری» است! سینمایی که مقوله متفاوت بودن را با صدای بلند شعار می دهد و متاسفانه خیلی ها را در دام خود اسیر کرده است. در این جا متفاوت بودن این نکته را حکم می کند، که برای نمونه یک بازیگر برای جلوگیری از کلیشه شدن تیپ و نوع بازی آشنایش برای مخاطبان می باید دست به قالب شکنی زده و با چهره ای متفاوت و لحن بیانی دیگر (منظور با چاشنی لهجه در سینمای هنری ایران است!) مقابل دوربین ظاهر شود تا بتواند نگاه فعالا ن جدی سینما را نیز به خود جلب کند. حالا پرسش در اینجاست که مثلاً این سینمای «هنری» چه چیز گران بهایی را برای محمدرضا فروتن به ارمغان آورده است؟ نقش های با قوامش در آثاری چون شب یلدا، کنعان، عیار14 و حتی قرمز (با آن اجرای خاطره انگیزش هنگامی که می گفت: این سند این خونه ست و این خونه!) بیشتر در یادها مانده یا نقش های آزاردهنده اش در فیلم های وقتی همه خواب بودند، میزاک و همین فیلم دیگری؟نکته قابل توجه دیگر نامزدی و جوایزی است که فروتن بابت نقش های آثار ماندگار نصیبش شده نه فیلم های باصطلاح هنری با لعاب معناگرایی!

با همه این تفاسیر در انتها این نکته باقی می ماند که فروتن چه اصراری دارد در این فیلم های نازل بازی کند وقتی که با تیپ، ردیف دندان های سفید و صدای مناسبش (فاجعه در جایی است که با لهجه صحبت می کند) هیچ جور در نمی آید. مگر این که وی دچار نوعی توهم متفاوت بودن یا تلقی اشتباه از سینمایی دیگر شده است، به هر حال زمانه طوری شده که باید به هر چیزی شک کرد.

به قول دکارت: «تنها  چیزی که در آن شک نتوان کرد،خود شک است».

 

عکس از: الهام عبدلی

 

 


 تاريخ ارسال: 1388/11/17
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.