پرده سینما
علیرضا رییسیان پیرامون شورای عالی سینما گفت: روح تغییر ساختار مدیریت سینمایی خوب است اما بحث برسر چگونگی آن است.
مسئله تشکیل شورای عالی سینما در هفته های گذشته از مسائل بحث انگیز سینمای ایران بوده است. و اظهار نظرهای مختلفی از سوی دست اندرکاران سینما در رابطه با این شورا صورت گرفته است. چندی پیش اسفندیار رحیم مشایی از تشکیل چنین شورایی که تحت نظر رییس جمهور نظارت مستقیم به سینما خواهد داشت اظهار بی اطلاعی کرده بود؛ اما چند روز بعد جواد شمقدری معاونت امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار نظر مشایی را ناشی از خارج بودن سینما از اختیارات او دانست و تشکیل چنین شورایی را تأیید کرد. در روزهای گذشته نیز اظهار نظرهای مختلفی از برخی چهره های سینمای ایران در رابطه با ماهیت این شورا صورت گرفته است.
امروز رییس كانون كارگردانان سینمای ایران در گفتگو با ایسنا با اظهار نظر در خصوص شورای عالی سینما كه این روزها مطرح میشود، گفت: اینكه سینما به تغییر ساختار در مدیریت نیاز دارد شكی نیست و این بحث از سال 71 و 72 مطرح بوده كه ساختار معاونت سینمایی تغییر كند و خانه سینما در فرآیندی سه چهار ساله طرح جدید ساختار جدید را پیشنهاد كرده بود.
وی افزود: در آن طرح، افراد، اعضا و نحوه انتخاب مشخص شده بود كه تفویض مدیرعامل با رییسجمهور بود كه این طرح بهصورت مكتوب در خانه سینما موجود است.
رییسیان آن طرح را درستتر و اجراییتر برشمرد و خاطرنشان كرد: در آن طرح بعضی جاها مانند بنیاد سینمایی فارابی و مركز گسترش سینمای مستند و تجربی باید تعطیل میشد و مسوولیت به دستاندركاران سینما سپرده شود و در واقع دولت كوچك شده و تصمیمگیری، نظارت و اجرا به دستاندركاران سپرده میشد.
وی ادامه داد: در سیاستگذاری هم نقش اعضا دیده شده بود و آن طرح حتی خانه سینما را هم تغییر میداد، اما آن چیزی كه مطرح شده روشن نیست و نمیتوان گفت مثبت است یا منفی و از اعضاء، خروجی و شكل آن چیزی نمیدانم.
محمدرضا سکوت
چند روز پیش نیز محمدرضا سکوت در گفتگو با ایسنا اعلام کرده بود: «در شرایط فعلی تشكیل شورای عالی سینما كمك چندانی به سینمای ایران نمیكند و لزومی به تشكیل چنین شورایی نیست.» وی خاطر نشان کرده بود: «اساسا هنوز معنای شورای عالی سینما را به درستی متوجه نمیشوم. به نظرم بهتر است كه كمی به جای گسترش اسمی سینما به اصل ماجرا كه به صنوف سینمایی برمیگردد، توجه كنیم... نمیدانم چرا میخواهیم كه هر مسألهای را بزرگ كنیم و مدیریت آن را به دست شخص رییسجمهور بسپاریم. اما آیا واقعا رییسجمهور آنقدر فرصت دارد كه بخواهد درباره تمام امور شورا تشكیل دهد؟! سكوت در ادامه بار دیگر یادآور شده بود: «در شرایط فعلی به شخصه لزومی به تشكیل چنین شورایی نمیبینم. ما اكنون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را داریم كه زیرنظر رییسجمهور فعالیت میكند و بر بخشهای مختلف فرهنگی نظارت دارد، حال تشكیل چنین شورایی به غیر از افزودن بر دردسرهای رییسجمهور چه فایدهای خواهد داشت؟»
علی معلم
اما علی معلم منتقد سینما و صاحب امتیاز مجله دنیای تصویر، در گفتگو با ایسنا، با طرح دیدگاه هایی متفاوت اعلام کرده بود: تشكیل هر شورایی در حوزه سینما كه به مسایل عمده آن بپردازد و برای مدیریت دولتی تصمیمگیری كلان داشته باشد، خوشایند است.
وی در خصوص تشكیل شورای عالی سینما اظهار داشته بود: «بسیاری از مشكلات سینمایی ایران حوزهای فراتر از وزارت ارشاد و معاونت سینمایی است و این شورا با حضور رییسجمهور میتواند به حل مسایل كلان سینما كمك كند... البته اینكه این شورا چگونه و با چه افرادی تشكیل شود باید بررسی شود و شخصیتهایی از سینما در آن باید حضور داشته باشند كه به مسایل كلان سینما آشنایی داشته و معضلات را بشناسند.» وی با بیان اینكه شورای عالی باید به خواستههای به حق سینما توجه كند تصریح كرده بود: «رابطه حاكمیت و سینما باید مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت به آییننامههایی منجر شود كه قاعدهمند بوده و به افراد متكی نباشد.» وی تشكیل شورای عالی سینما را مثبت ارزیابی كرده و گفته بود: «سینما در كشور ما بهعنوان یك صنعت محسوب نمیشود و امكانات آن را ندارد و در حوزه قوانین هم دچار مشكل است و تقسیم یارانهها نیز در سینما با مشكل همراه است... برنامهریزی برای تولید فیلمها مشخص نیست و باید فكری به حال جریانهای موازی در سینما شود و مالكیت سینماهایی كه در اختیار بخشهایی از دولت است در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد كه رییسجمهور در رأس شورای عالی میتواند در حل مواردی از این قبیل كمك كند».
شورای عالی سینما؛ فرصت یا تهدید؟
سایت «تبیان» در تاریخ یکشنبه 18 آبان ماه گزارشی را به قلم مسعود عجمی درباره شورای عالی سینما منتشر نمود که به نظر می رسد با گذشت چند ماه از انتشار آن هنوز موضوعیت خود را از دست نداده است:
سینمای ایران در حال حاضر نه فقط به لحاظ تولید فیلمهای سینمایی، بحران مخاطب، كمبود سالنهای سینما و مسائل درون متنی دچار چالشهای جدی است، بلكه از نگاه مدیریت كلان و سیاستهای كلی در عرصه هنری و سینمایی نیز در شرایط خاصی به سر میبرد. این وضعیت بیتاثیر از فضای سیاسی جامعه نیست.
امروز بیش از هر زمان دیگری، روح سینما در كالبد سیاست دچار قبض و بسط میشود و ردپای سیاست را تا مسیر خانه سینما میتوان تعقیب كرد. وجود شرایط مبهم در تحولات تاریخی عصر حاضر، آینده سینما را غیر قابل پیشبینی كرده است.
به گزارش جام جم ، مهمترین رخداد سیاسی یا دست كم مدیریتی در حوزه سینما، انتخاب جواد شمقدری، مشاور هنری رئیسجمهور به عنوان معاون سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. شاید پس از سیفالله داد، این دومین معاون سینمایی است كه از دل خانواده سینما بر این مسند تكیه میزند. این انتخاب 2 واكنش متفاوت در جامعه سینمایی كشور در پی داشت. عدهای این انتخاب را به فال نیك گرفتهاند و حضور یك كارگردان را در معاونت سینمایی، فرصت خوبی برای رفع مشكلات اصناف سینمایی و ارتقای كیفی سطح سینما در كشور میدانند. به این دلیل كه او خود از جنس اهالی سینماست و با آنان درد مشترك دارد. در مقابل، گروهی با دیده شك به این انتصاب مینگرند و آن را بیش از آن كه سینمایی بدانند سیاسی میبینند كه در نهایت به بسط سلیقه و خط فكری خاصی در سینما دامن میزند و مشكلات سینمایی ایران پشت منافع و مصالح سیاسی همچنان باقی میماند. نگارنده قصد ندارد درباره این 2 نگرش متضاد داوری كند و پیش از عملكرد معاونت جدید سینمای، قضاوت شتابزدهای ارائه كند، اما به هر شكلی كه به این انتخاب بنگریم باید منتظر تغییراتی در مدیریت سینمایی كشور باشیم. كمترین دلیل این ادعا، اعلام خبر تشكیل شورای عالی سینما به ریاست رئیسجمهور از طرف جواد شمقدری است.
سینمای ایران در حال حاضر نه فقط به لحاظ تولید فیلمهای سینمایی، بحران مخاطب، كمبود سالنهای سینما و مسائل درون متنی دچار چالشهای جدی است، بلكه از نگاه مدیریت كلان و سیاستهای كلی در عرصه هنری و سینمایی نیز در شرایط خاصی به سر میبرد. این وضعیت بیتاثیر از فضای سیاسی جامعه نیست.
این خبر در حالی اعلام میشود كه خانه سینما با پیشنهاد لایحه قانون تشكیل سازمان نظام سینمایی و حمایت از حقوق مادی و معنوی آثار سینمایی به دولت تلاش میكند برای كاهش تصدیگری دولت در مسائل فرهنگی و هنری، غلبه نگاه قیومیت دولتمردان را به سینما گران كاهش دهد. در این لایحه بر حذف نهادها و مراكز سینمایی كه جز موازی كاری و اتلاف بودجههای دولتی نتیجهای ندارند، تاكید شدهاند. رئیسجمهور نیز بارها در نطقهای انتخاباتی و محافل دولتی اعلام كرده است كه باید تصدیگری دولت در امور فرهنگی كاسته و مدیریت كار به خود متخصصان امر محول شود. حال این پرسش پیش میآید كه تشكیل شورای عالی سینما چه نسبتی با این سیاستها دارد. آیا فعال شدن این شورا و هدایت سینمای كشور از سوی این نهاد به تصدیگری بیشتر دولت بر امر فرهنگ و سینما منجر نخواهد شد؟ یا معاون سینمایی جدید از این تشكیل برای تسریع در حل چالشهای سینما استفاده خواهد كرد؟ شاید نفس تشكیل چنین شورایی نگرانكننده نباشد. مهم راهكارها و شیوه سیاستگذاری آن است كه مثبت یا منفی بودن آن را تعیین میكند. باید بپرسید در این شورا چه افراد و نهادهای حضور دارند و دامنه تصمیمگیری آنها تا كجای سینمای ایران را در برخواهد گرفت؟ مثلا جایگاه خانه سینما به عنوان نهاد صنفی ونماینده اصناف مختلف سینمایی در این شورا كجاست و چقدر میتواند بر تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای شورا تاثیر بگذارد؟ جواد شمقدری در نخستین روزهای كاری خود به رفع توقیف فیلم به رنگ ارغوان ابراهیم حاتمی كیا همت گماشت. حتی اگر این اقدام را یك ژست سیاسی بدانیم بازهم جای خوشحالی است كه گرهای از مشكل سینمای ایران باز شد. فقط این پرسش در ذهن اهالی سینما شكل گرفته است كه آیا این تساهل و همكاری، تداوم خواهد داشت یا صرفا یك حركت تبلیغاتی بوده است؟ اگرچه نمیتوان سایه سیاست را از سر سینمای ایران كم كرد، اما باید كوشید در عرصه مدیریت سینما به منافع صنفی و ملی التزام داشت و مصالح سیاسی را در آن دخالت نداد. قطعا برای سینماگران ایرانی، ایجاد بستر مناسب كاری و حمایت و پشتیبانی لازم از فعالیتهای سینمایی، مهمترین انتظاری است كه از دولت میرود و راست و چپ آن چندان مهم نیست. توقع اهالی سینما از سیاستمداران این است كه سینما را قربانی منافع سیاسی خود نكنند. شورای عالی باید به كانون گفتگو و تعامل سلیقههای مختلف سینمایی تبدیل شود تا دست كم رئیس دولت بتواند همه صداها را بشنود و برای ارتقای سینمای ایران و پوشش حمایتی همه سلیقههای سینمایی برنامهریزی كند. بیمه بیكاری و بازنشستگی هنرمندان، فقدان قوانین تثبیت شده حمایتی از حقوق مادی و معنوی آثار سینمایی، ضرورت تاسیس حمایت از تولید، نشر و نمایش آثار سینمایی و توسعه زیرساختهای سینمایی از جمله مهمترین چالشهایی است كه شورای عالی سینما باید برای رفع و تامین آن بكوشد.
مهمترین كاری كه این شورا باید به منظور حمایت از سینمای ایران صورت دهد اصلاح ساختارهای حقوقی و تشكیلات سازمانهای تابع وزارت فرهنگ و ارشاد باشد كه بیش از آن كه به تحقق پیشبرد و پیشرفت هنر صنعت سینما یاری رساند به عنوان عامل بازدارنده در این عرصه نقش آفرینی میكند.
شاید مهمترین كاری كه این شورا باید به منظور حمایت از سینمای ایران صورت دهد اصلاح ساختارهای حقوقی و تشكیلات سازمانهای تابع وزارت فرهنگ و ارشاد باشد كه بیش از آن كه به تحقق پیشبرد و پیشرفت هنر صنعت سینما یاری رساند به عنوان عامل بازدارنده در این عرصه نقش آفرینی میكند. نگارنده معتقد است راه متعالی شورای عالی سینما از خانه سینما میگذرد نه مراكز و نهادهای دولتی. متاسفانه در سالهای گذشته برخی مدیران دولتی با انحصاری كردن فهم و شیوه خود در مدیریت سینمایی كشور موجب بیاعتمادی میان سینماگران و دولت شدهاند. اگر شورای عالی سینما بخواهد همین روند را در سطحی بالاتر دنبال كند به یقین این شكاف بیشتر و عمیقتر میشود و تشكیل و عملكرد این شورا به تهدیدی جدی برای سینمای ایران بدل خواهد شد، اما اگر این شورا به فرآیند واگذاری امور سینمایی به اهالی و اصناف سینمایی و فراهم كردن شرایط مساعدتر برای كاهش تصدی دولتی بر صنعت سینما كمك كند قطعا تشكیل چنین شورایی، فرصت خوبی است تا شكوفایی و رونق سینمای ایران را در سطح داخلی و خارجی به نظاره بنشینیم.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|