پرده سینما

پاسخ عسگرپور به رئیسیان: شاه‌کلید تعطیلی خانه سینما را شما در اختیار آقای شمقدری گذاشتید

پرده سینما


 

 

 

 

 

 

 

آنچه مایل نبودم علنی کنم اینکه آقای سجادپور در حضور من و جناب توحیدی ناخواسته از نقش جنابعالی در معرفی مسیر ورود معاونت سینمایی وقت (به نظر من) و دفتر حقوقی ارشاد (به نظر شما) به ماجرای انحلال خانه سینما پرده برداشت.

 

راه ورود وزارت ارشاد برای تخریب خانه سینما می‌توانست از طریق اشکال‌تراشی بر اساسنامه‌ای باشد که اتفاقا شما در تنظیم آن نقش جدی و اساسی داشتید و این از نظر شما و آقای شمقدری شاه‌کلید ماجرا بود

 

شما به‌عنوان یکی از معدود کسانی که در این ایام ذکر خیری از آقای شمقدری داشته، معلوم بفرمایید اگر ایشان مخالف تعطیلی خانه سینما بود و ایضا آقای وزیر ارشاد و دفتر حقوقی هم که شامل افراد بی‌ارتباط با سینما بود، پس نامه تعطیلی چگونه صادر شد؟

 

 

محمدمهدی عسگرپور. عکس از الهام عبدلی. سایت پرده سینماگفت‌وگوی علیرضا رئیسیان با فریدون جیرانی در برنامه اینترنتی «سی‌و‌پنج» واکنش محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل پیشین سینما را در پی داشت. عسگرپور که در این مصاحبه چند بار نام اش برده شد، جوابیه‌ای تند و تیز در اختیار «سینما سینما» قرار داده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

 

به گمانم ایجاد تنش و دهان به دهان گذاشتن با همراهان و حامیان مدیران سابق ارشاد بعد از اتفاق موسوم به بازگشایی خانه سینما امری نکوهیده و ملال‌آور محسوب می‌شود، پس با تکیه بر همین قاعده به استناد مصاحبه و گفتارم، تمام تلاشم بر ایجاد همدلی و دفن‌کردن کدورت‌ها بود. به‌نظرم ثمره تلخی سال‌های سختِ ارتباط با دولت دهم، کسب تجارب گران‌قدری است که می‌تواند از قضا شیرین باشد، اما در این میان و درست در زمانی که مایل به سکوت و آرامش بودم، اظهارنظر اخیر شما چاره‌ای جز پاسخ‌گویی و یادآوری برخی نکات ناخوشایند برایم نگذاشت.

بعد از ماجراهای پیش‌آمده بین خانه سینما و وزارت ارشاد دولت دهم که اینک به برکت جهان ارتباطات و دیجیتال، همه به‌خوبی از آن آگاه‌اند و البته منجر به ایجاد شکاف‌های عمیق بین معدودی از سینماگران با هم‌صنفان خود شد و آن ایستادگی و پایمردی ستودنی قاطبه سینماگران برای حفظ خانه خود را رقم زد، پیش‌بینی می‌شد تا اندک همکارانی که با اعمال ناجوانمردانه و به‌دور از اخلاق خود که در حق بخش بزرگ‌تری از همکارانشان روا داشتند، برای پاک‌کردن گذشته‌ای که در آن به‌شدت بد عمل کرده و متهم‌اند، با تحریف تاریخ که ظاهرا آن هم جزء تخصص‌شان شده است، بکوشند تا با مظلوم‌نمایی، پیشینه رفتار ضدصنفی و غیر‌قابل‌دفاعشان را وارونه جلوه دهند و البته در این مسیر پرسش‌های آقای جیرانی که احتمالا از سر کم‌اطلاعی بود نیز کمک شایانی به این امر کرده است.

در مصاحبه‌تان برای شخصی‌نشان‌دادن اختلافات پیش‌آمده و اینکه بفهمانید سابقه رابطه بنده و آقایان شمقدری و سجادپور خیلی خاص بوده، اشاره داشتید که بنده و این آقایان آن‌قدر به هم نزدیک بودیم که فرزندانمان ما را عمو خطاب می‌کردند، فکر کنم این از معدود مواردی است که بنده و آقایان شمقدری و سجادپور درآن اتفاق نظر داریم که فرزندانمان تا به حال همدیگر را ندیده‌‌اند و حتی بنده فرزندان ایشان و ایشان هم فرزندان من را از نزدیک ندیده‌‌اند، اما می‌دانم برای شما واژه «عمو» کارکرد نوستالژیک دارد و شاید به همین دلیل آن را در جای ناصوابش به کار بردید.

فرمودید در شبی که با آقای حسینی (وزیر ارشاد سابق) در دانشگاه پیام نور جلسه داشتیم، شما براساس منش خاصتان در پاسخ به درخواست طرف مقابل که همانا معرفی فردی برای تصدی پست معاونت سینمایی بود، گفتید که ما گزینه‌ای را معرفی نمی‌کنیم و این را در حالی گفتید که لابد بقیه چیز دیگری در سر داشتند، به گمانم عارضه‌ای باعث فراموشی‌تان شده که قبل از آن جلسه، نشستی در خانه سینما با حضور افرادی چون آقایان فرهاد توحیدی، امین تارخ، محسن هاشمی، مازیار میری و شما داشتیم و این تصمیم جمع و اصرار من بود، نه شما که از معرفی نامزد مشخص پرهیز کنیم.

اما موضوع نامه من به وزیر سابق ارشاد که شما و آقای شمقدری متفقا آن را هتاکانه و شلیک تیر اول خوانده‌اید، پس از بازداشت پنج مستندساز و اعلام براندازبودن آنان (پیش از تشکیل دادگاه) از سوی وزیران سابق اطلاعات و ارشاد و در پی آن بیانیه هیأت‌مدیره خانه سینما برای دفاع از حقوق این افراد و اظهارنظر تند و بی‌اساس وزیر سابق ارشاد در بخش خبری صداوسیما مبنی بر همکاری خانه سینما با شبکه بی‌بی‌سی بود. اتهامی بس عجیب و پرمسئله در آن روزها که بوی پرونده‌سازی گسترده برای همکارانتان را می‌داد و همه اینها در زمانی بود که شما احتمالا از بیم نمایش حضور خود در ویدئو‌کلیپی که در حمایت از یکی از نامزدهای ریاست‌جمهوری سال ۸۸ که از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شد، تصور می‌کردید همکاری با وزارت ارشاد دولت دهم راهگشاست! تصدیق می‌فرمایید کار چه کسی سیاسی بود؛ من یا شما؟

در مسیر همکاری خیلی جدی‌تان هم که مفتخر به دریافت حکمی از آقای شمقدری برای عضویت در کمیته ساماندهی صنوف که قرار بود به موازات خانه سینما و در پی حذف آن فعالیت کند، شدید. اگر در این مورد هم خاطر مبارکتان نیست (کمااینکه آقای جیرانی هم فراموش کرده بودند) این همان کمیته‌ای است که مسئولیت دریافت و پرداخت مبالغ بسیار زیاد به خانواده سینما و افراد متفرقه را داشت و در نهایت برای معدوم‌کردن اطلاعاتش، اعلام کردند کامپیوترهایش را دزدیدند (یک بار هم گفتند در آتش‌سوزی سوخت!)

موارد ریز و درشت خلاف واقع از قبیل اینکه در دوره‌ای که سایه شما بر سر خانه سینما بود، مجامع عمومی با حداکثر اعضا برگزار می‌شد و بعدها نه و اینکه انگار مدیران خانه سینما همگی مثل کارتن‌خواب‌ها بودند و به سرانگشت اشاره شما می‌شدند مدیرعامل خانه سینما هم بماند که بیش‌از‌پیش درونیات خود را به نمایش گذاشتید. آحاد سینماگران شاهدان خوبی هستند برای بیان اینکه در چه دوره‌ای بیشترین اهتمام به امورشان وجود داشته است.

درخصوص فیلم‌سازی‌ام در حوزه هنری درست در زمانی که این نهاد از نمایش برخی فیلم‌ها در سینماهایش ممانعت می‌کرد، حداقل خود صاحبان آن فیلم‌ها می‌دانند و گواه‌اند که با مسئولان حوزه هنری و حتی ریاست سازمان تبلیغات اسلامی جلساتی برای اقناعشان به نمایش فیلم‌های موصوف داشتیم که اعضای هیأت‌مدیره خانه سینما و بعضا آقایان منوچهر محمدی و منوچهر شاهسواری و رضا میرکریمی هم در آنها حضور داشتند که این جلسات متأسفانه در برخی موارد بدون نتیجه و در برخی موارد، مفید واقع شد و البته پروژه سینمایی من که سرمایه‌گذارش حوزه هنری بود، به چند ماه پیش از این رفتارهای حوزه بر می‌گشت و تعطیلی پروژه در میانه تولید، یک عمل غیرحرفه‌ای بود؛ به‌ویژه که من اقدامات لازم صنفی را بی‌هیچ رودربایستی دنبال می‌کردم.

درخصوص برکناری‌تان از کانون کارگردانان هم بهتر است دیگر اعضای شورای وقت مثل آقایان احمد امینی، کامران قدکچیان، محمدعلی سجادی و حسن برزیده که خاطرات تلخی از روزهای تعاملاتتان با آقایان سجادپور و شمقدری دارند، سخن بگویند.

محمدمهدی عسگرپور. عکس از «فارس» حسن دهقانیالبته شما این بخش را درست متوجه شدید که خانه سینما برای ایستادن در مقابل بی‌منطقی و تمامیت‌خواهی مدیران وقت ارشاد باید یکدست می‌شد ولی این یکدست‌شدن، تا حدی با کنار‌گذاشتن کسانی صورت می‌گرفت که به هر علتی فکر می‌کردند باید اطلاع‌رسانی دقیقی از فعالیت صنفی همکارانشان به مدیران وقت ارشاد داشته باشند.

آنچه مایل نبودم علنی کنم اینکه آقای سجادپور در حضور من و جناب توحیدی ناخواسته از نقش جنابعالی در معرفی مسیر ورود معاونت سینمایی وقت (به نظر من) و دفتر حقوقی ارشاد (به نظر شما) به ماجرای انحلال خانه سینما پرده برداشت. به عبارتی راه ورود وزارت ارشاد برای تخریب خانه سینما می‌توانست از طریق اشکال‌تراشی بر اساسنامه‌ای باشد که اتفاقا شما در تنظیم آن نقش جدی و اساسی داشتید و این از نظر شما و آقای شمقدری شاه‌کلید ماجرا بود ولی آنچه روی آن اصلا حساب نکردید، اتحادی بود که در دل اهالی خانه سینما شکل گرفت و از آن پس سیاست یکی به نعل‌‌زدن و یکی به میخ روزگار و رفتار شما را شکل داد.

اما درخصوص قسم جلاله آقای شمقدری مبنی بر مایل‌نبودن ایشان به اعلام تعطیلی خانه سینما، تاریخ نشان داده گاهی در دوره‌های هیجانی، کسانی بنا بر وظیفه یا منافع در کاری مشارکت می‌کنند که بعدها متوجه اعمال ناصوابشان می‌شوند، مثل فردی که با حکم تعطیلی خانه سینما آمده بود و بعدا از دوستان خوب من شد یا مسئولان وقت دفتر حقوقی ارشاد که بعدتر رفتار مسئولان سینمایی را برایمان رمزگشایی کردند. شما به‌عنوان یکی از معدود کسانی که در این ایام ذکر خیری از آقای شمقدری داشته، معلوم بفرمایید اگر ایشان مخالف تعطیلی خانه سینما بود و ایضا آقای وزیر ارشاد و دفتر حقوقی هم که شامل افراد بی‌ارتباط با سینما بود، پس نامه تعطیلی چگونه صادر شد؟ اینکه آقای احمدی‌نژاد مستقیم در جلسه می‌گوید بهانه را از دست اینان (زیرمجموعه خودشان) بگیرید، یعنی چه؟ بد نیست از دوستتان آقای شمقدری بپرسید مطالب سراسردروغِ ارتباط خانه سینما با شبکه‌های خارجی را چه کسی در اختیار شورای فرهنگ عمومی گذاشت؟

آقای رئیسیان اگر رفتار و تصمیمات من در خانه سینما سیاسی بود، شما و همفکرانتان باید امتداد آن را در سابقه من روشن می‌ساختید و حتی پس از ماجرای بازگشایی خانه سینما که برخی از عزیزان، پیشنهاد نامزدی در مجلس را برایم داشتند، من باید از این امکان و فرصت بهره می‌بردم!

رجوع به عقل (نه حتی وجدان) امری است پسندیده، این چه فرد سیاسی است که نه سابقه فعالیت سیاسی دارد و پس از ماجرای خانه سینما هم در محدوده سیاسیون دیده نشده، من برخلاف شما که ترجیح دادید برای پاک‌کردن انتخابِ گذشته‌تان به رفتار‌های ناپسندیده در قبال همکاران صنفی‌تان دست یازید، کوشیدم در حد توانم در احقاق حقوق برخی از همکاران گرفتارم تلاش کنم.

به‌نظرم منطقی آن است که به جای توهین به شعور بیش از دو هزار تن (که برخی از آنان از اساتید خود شما بودند) از همکاران سینمایی‌تان که در حمایت از مدیرعامل خانه سینما بیانیه صادر و لابد از نظر شما سیاسی‌کاری کرده‌‌اند، کمی اخلاق‌مدارانه به اشتباهات خود نظر افکنید و عبرت بگیرید. هنوز تعداد بسیار زیادی از همکاران شما و من، خاطرات آن روزهای سخت دولت دهم را فراموش نکرده‌اند! امید که از سر لطف و شفقت از خطاها درگذرند. محمدمهدی عسگرپور.

 

 

*****

 

واکاوی دعوای عسگرپور  و  رئیسیان از  زبان  «برزيده»

ناگفته‌ها بسيار است

 

حسن برزیده در گفت‌وگو با «شرق» در پاسخ به این پرسش که جنجال‌های اخیر بین محمدمهدی عسگرپور و علیرضا رئیسیان را چطور ارزیابی می‌کند؟ گفت: جمله‌ای از امام(ره) نقل می‌کنم که فرمودند منافق از کفار هم بدتر است. نفاق اتفاق وحشتناکی است و بدترین چیزی است که در یک جماعت بروز پیدا می‌کند. متأسفانه برخی از آدم‌ها با به‌اصطلاح دودوزه‌بازی و اینکه سعی می‌کنند منافع هر دو طرف را حفظ کنند، دست به کارهای عجیبی می‌زنند. او ادامه داد: به‌ویژه‌ آدم‌هایی که در به‌وجودآمدن برخی مسائل مشارکت داشته‌اند، هم مدعی هستند و هم مقصر و بدتر از آن اینکه دنبال مقصر نیز می‌گردند. زمانی که نفاق وجود دارد، باید روشن شود منافق کیست؟ حرکت آدمی که در اساسنامه خانه سینما دست می‌برد و به دیگران کد می‌دهد و داعیه چیزی را دارد که خودش در آن دست برده اتفاق عجیبی است. درحال‌حاضر جنگ قدرت شدت گرفته است و در شرایطی که تمییز حق از باطل سخت شده است، باید با دقت مسائل را رصد کرد. در این مسئله حق برای اکثریت  اهالی سینما روشن است که چه کسی با نفاق شرایط نه چندان مطلوب، اما کمی با‌ثبات سینما را برهم می‌زند. اما بخش دیگر هم به دولت فعلی برمی‌گردد؛ اینکه تصور می‌کردیم به کمک سینما بیاید و برخی از مشکلات حل شود، اما متأسفانه درحال‌حاضر هر دو نگاه حق و باطل حمایت می‌شوند و اگر معاونت سینمایی و دولت نتوانند آنها را از یکدیگر تمییز بدهند و جریان باطل را حذف نکنند، مشکلات دیگری ایجاد خواهد شد که به نفع هیچ‌کس نیست. کارگردان فیلم سینمایی مزارشریف ادامه داد: تصور می‌کنم آقای رئیسیان هنوز عصبانی است. بعد از ماجراهای کانون کارگردانان و اتفاقی که قانونی و بحق اتفاق افتاد، عصبانیت او ادامه دارد و آدم در عصبانیت تصمیمات اشتباهی می‌گیرد. اما اینکه اگر کسی با جریانی مخالف است و با همان جریان ساخت‌وپاخت می‌کند و به بهانه افشاگری به آن سمت برود و اطلاعاتی بدهد که غلط است و آتش را شعله‌ور کند به‌هیچ‌وجه جالب نیست. اینجا صحبت از منافع شخصی، جایگاه و منفعت است. آقای رئیسیان بهتر است این ماجرا را هم نزنند و کوتاه بیایند؛ چرا‌که طرف مقابل هم حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد.

 

 

 

برگرفته از روزنامه شرق

 

 

در همین رابطه بخوانید

 

افشاگری علیرضا رییسیان: در جریان انحلال خانه سینما، تیر اول را عسگرپور زد



 تاريخ ارسال: 1395/3/30
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.