پرده سینما
بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس خدا را، حال ام خوب است و سرحال هستم. دوست عزیزم، نویسنده گرانقدر آقای جلال الدین ترابی که یادداشت قبلی را خوانده بود بهم زنگ زد و با جدیت بهم گفت حق ندارم این همه بد حال باشم. مرگ پدر واقعیتی است که در زندگی همه وجود دارد. همه با این مسئله مواجه می شوند. برخی با شدتی کمتر و برخی با شدتی بیشتر. کلام اش مثل همیشه به دل ام می نشیند. از طرفی دیگر دوستان و حتی بازدیدکنندگان سایت پس از یادداشت قبلی بسیار بهم محبت کردند. در نتیجه حالا خودم را خوب و سر حال حس می کنم. و به نظرم آماده ام دوره جدیدی را آغاز کنم!
**********
تصور می کنم سینمای ایران دارد یکی از بدترین دوره های خودش را طی می کند. اختلاف نظرها رفته رفته به دشمنی تبدیل شده و دشمنی ها به گسست و جدایی. آدم ها، سازمان ها، و وزارتخانه ها، با هم بد شده اند. همدیگر را قبول نداریم و با هم نامهربان شده ایم. نتیجه کلی پیروزی یکی بر دیگری نیست، بلکه شکست همگانی و ناکامی دسته جمعی است. هر کسی راه خودش را می رود. ساز خودش را می زند. در یک فضای پر تردید و آکنده از دشمنی، سینما نمی تواند تولید خوبی داشته باشد. دایره تحریم های جهانی هر روز بسته تر می شود و این باید ما را به جای دشمنی، به سمت و سوی دوستی بیشتر با هم سوق دهد. اگرچه هرگز به خاطر نمی آورم که بین سه نهاد مهم سینمایی کشور (وزارت ارشاد، صدا و سیما، حوزه هنری) رابطه درخشانی بوده باشد، اما قرار هم نیست رابطه فی مابین این همه به سردی بگراید!راه حلی به نظرم نمی رسد واقعاً! کسی راه حل این مسئله را می داند؟
**********
سینمای شرق دور همیشه برایم جذاب بوده است. یک مرور شخصی را روی آثار یاسوجیرو اوزو و میزوگوچی آغاز کرده ام. سینمای آرامش بخشی است. از طرف دیگر پس از سال ها همچنان فیلم های فرانسوا تروفو برایم دیدنی است. اگرچه او در زمان خودش به اندازه ژان لوک گدار و اریک رومر و کلود شابرول و آلن رنه مورد توجه قرار نگرفت، و فیلمساز متوسطی به نظر آمد، اما سینمای آرام و نجیب او را همیشه دوست داشته ام و تماشای فیلم هایش همیشه برایم لذت بخش بوده است. بارها به این نتیجه رسیده ام که فیلم های متوسط در گذر زمان بهتر می مانند و دیدنی ترند!
**********
شبکه نمایش اخیراً مرور آثار بازیگران سینما را در ساعت 9 هر شب، از شنبه تا جمعه هر هفته آغاز کرده است. رابرت دنیرو، شون کانری، مورگان فریمن، دنزل واشنگتن، براد پیت، تام کروز، جانی دپ، و آلن دلون تا امروز جزو بازیگرانی بوده اند که با نمایش هفت فیلم آثارشان مرور شد. به نظرم فی نفسه اقدامی ارزشمند است که جایش همیشه در تلویزیون خالی بوده و ظاهراً در مورد کارگردانان هم ادامه خواهد داشت.
**********
چند ماهی است فیلم هایی که روانه اکران می شوند کمتر هیجانی را برای نقد نوشتن ایجاد می کنند. نمی دانم آیا در جشنواره فجری که پیش رو هست، فیلمی که منتقد (و شاید من را) به نوشتن نقد ترغیب کند پیدا خواهد شد؟ آیا باز شاهد فیلم هایی خواهیم بود که نظرات تند جانبدارانه و مخالف را به سوی خود جلب کند؟ یا این فضای پررخوت ادامه خواهد داشت؟
**********
امیدوارم روزهای بهتری در انتظار همه ما باشد. فکر می کنم همه به روزهای بهتر، سینمای بهتر، و قلب های مهربان تر نیازمندیم. وقتی به حوزه های کوچک تر مثل انجمن های صنفی سینمایی، یا ادارات سینمایی می رویم متوجه می شویم همه چیز به آنجا هم تسری پیدا کرده است. دوستی برای ثبت فیلمنامه اش به نهادی که اخیراً متولی این امر شده مراجعه کرده بود و به برای ثبت (و نه تصویب!) به او سررسید سه ماهه داده بودند! مهر ماه سال گذشته یک طرح فیلمنامه مستند را به یکی از نهادهای مربوطه دادم ولی با گذشت بیش از یک سال هنوز خبری از پاسخ نیست! ظاهراً مسئله بودجه در میان است، ولی پس با کدام بودجه این نهادها جشنواره های میلیاردی برگزار می کنند؟! نمی دانم باید از کی گله کرد؟
به قول لسان الغیب شیرازی:
مگذران روزِ سلامت به ملامت حافظ چه توقع ز جهانِ گذران می داری
غلامعباس فاضلی
بیست و ششم آبان ماه سال نود و یک
برای مشاهده دیگر یادداشتها، اینجا را کلیک کنید
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|