آذر مهرابی

نمی خواست بچینه، سفره رو

آشپزخونه رو گشتم. هیچ چی نخریده بود. حتی یه دونشون رو

کیف کوچولوی سکه هامو از توی کوله پشتیم درآوردم و چند تاشو گذاشتم توی کاسه

ناراحت بود... از کبودی زیر چشمهاش و پف روی پلکهاش می شد فهمید که خیلی گریه کرده ...

- آینه کجاست ؟

جواب نداد. با انگشت سبابش چند تارمو رو جلوی صورتش بازی می داد.

دستگیره ی در یخچال رو به سمت خودم کشیدم

با دست نوچ شده ام شیشه ی سرکه رو بیرون آوردم

یهو یادم افتاد استاد کلاس بازیگری برای اِتود یه سیب بهم داده بود که یادم رفت پَسِش بدم

- کابینت بالای اجاق گاز حسابی چرب بود.

قدِ یک متر و شصت و دو سانت به اونجا نمی رسید.

صندلی سبز فلزی رو زیر پام گذاشتم

فقط نمک بود و نمکدون.

دست چپم رو زیر کابینت گرفتم تا با دست راستم سماقی رو که کفِ کابینت بود جمع کنم

...

گفتم اونوری بشین.

اون قدر به هم ریخته بود که حتی نپرسید چرا؟

برش داشتم . با دست راستم اونو آروم آروم از بالا تا پایین حرکت می دادم. یه جاهایی حسابی گیر می کرد و مجبور می شدم دست چپم رو جلوتر ببرم تا کمک کنه گره ای رو که درست شده بود بازش کنیم.

پسند: آ...ی ...آ....ی. نمی خوام. نکن... به چه دردی می خوره؟ وقتی اصلاً نمی خوان خودت باشی مرتب بودنت به چه دردی می خوره؟

گذاشتم زمین. شونه رو. سه قسمت کردمش. ردیف اول رو با دست راست بالا آوردم. ردیف سوم رو دادم کف دست چپ و ردیف وسط رو با انگشت وسطی و سبابه گرفتم تا ردیف اول رو از بالا عبور بدم و از بین ردیف دوم و سوم ردش کنم پایین. بعد ردیف وسط اومد دست راستم و بعد...

سه دقیقه طول کشید تا تموم شد. گل سر صورتی رو که از دختر دستفروش توی مترو گرفته بودم بستم به پایین موهاش. گفتم: تموم شد برگرد.

آینه رو جلوی چشمهاش گرفتم.

می خواست. ولی اصرار کرد که لبخند نزنه

گفتم: بعضی وقتها اونهایی که دوستمون دارند به ما پشت می کنند تا موهاشونو ببافیم

لبهاشو مکید. سرش رو پایین انداخت. چشمش افتاد به قندون گل سرخ چینی روی میز با حبه قند های سفیدش.

با هیجان گفت: برم چایی بریزم؟

در همین رابطه دیگر بهاریه های نوروز  ۱۳۹۱ سایت پرده سینما را بخوانید

من و نادر و فخیم آرتیست! -مهدی فخیم زاده 

دعا کن که دل اش به خاطر عشق بشکند- بهاره رهنما

پیام بهار- جلال الدین ترابی

جایزه اسکار من- فهیمه غنی نژاد

سینما صحرا... ریولی سابق- نسترن مولوی

بهار، خنده، خاطره- کامیار محسنین

حبه قندهای سفید توی قندون گل سرخ- آذر مهرابی

کالنگ هایش را هنوز دوست دارم- محمد جعفری

خانه ما چه سبز بود -سعید توجهی

و بهاری زیباتر از حقیقت تنهایی- نغمه رضایی

وزش یک نسیم ملایم از پنجره اتاق- موحد منتقم

باز هم در گذر زمان- رضا منتظری

نوروز مبارک؛ بهاریه ای از یک عکاس- الهام عبدلی

فرانکو نرو و اشتباهات من!- غلامعباس فاضلی