پرده سینما

شکارچی‌بازی؛ نگاهی به «من شیطان را دیدم» ساخته‌ی کیم جی-وون

پیمان عباسی‌نیا


 








 

هر پنج‌شنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!

 

با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!

 

نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما

 

 

 

 

 

I Saw the Devil عنوان اصلی: Akmareul boatda]]

كارگردان: کیم جی-وون

فيلمنامه: پارک هون-جونگ

بازيگران: مین-سیک چوئی، لی بیونگ-هان و...

محصول: کره جنوبی، ۲۰۱۰

زبان: کره‌ای

مدت: ۱۴۳ دقیقه

گونه: جنایی، درام، ترسناک

بودجه: ۶ میلیون دلار

فروش: بیش‌تر از ۱۲ و نیم میلیون دلار

 

 

■ طعم سینما - شماره‌ی ۲۰: من شیطان را دیدم (I Saw the Devil)

 

 

جنگ اول به از صلح آخر! اگر چندان دل‌وُجرئت فیلم‌ترسناک دیدن ندارید و با آثار این گونه‌ی سینمایی بیگانه‌اید، به‌هیچ‌وجه سراغ این فیلم نروید، اصلاً بهتر است ادامه‌ی همین نوشتار را هم نخوانید! باید پوست‌تان به‌اندازه‌ی کافی از دیدن گونه‌های دیگر سینمای وحشت کلفت شده باشد تا بتوانید فیلمی نظیر من شیطان را دیدم -که در حوزه‌ی سینمای اسلشر [۱] طبقه‌بندی می‌شود- ببینید. من شیطان را دیدم از آن قبیل فیلم‌هاست که تا روز‌ها و مدت‌ها، یادآوری برخی پلان‌هایش دست از سرتان برنخواهد داشت. این‌چنین فیلم‌ها تا آن اندازه قدرتمندند که حتی می‌توانند تا چندوقتی شما را نسبت به همسایه‌ها و مردمی که روزانه با آن‌ها سروُکار دارید، بی‌اعتماد کنند. مورد شاخص دیگری که در حال حاضر -با چنین تأثیرگذاری‌ای- به‌یاد می‌آورم، تریلر مشهور سکوت بره‌ها (The Silence of the Lambs) به کارگردانی جاناتان دمی است.

شروع من شیطان را دیدم با بارش دلنشین برفی سنگین همراه است به‌اضافه‌ی موسیقی متنی گوش‌نواز که اگر از نام و ژانر فیلم بی‌خبر باشیم، شاید تصور کنیم تماشاگر فیلمی رومانتیک هستیم. به‌خصوص این‌که زنی جوان را در حال مکالمه‌ای عاشقانه با محبوب‌اش می‌بینیم؛ او که جو-یان نام دارد، اتومبیل‌اش در برف گیر کرده و منتظر جرثقیل است. به‌طور موازی، طرف دیگر تماس تلفنی یعنی دلداده‌ی زن، سو-هیون (با بازی لی بیونگ-هان) را نیز شاهدیم که از قرار معلوم یک مأمور امنیتی است و در حال انجام وظیفه.

مرد رهگذری سوار بر یک ون زردرنگ توجه‌اش نسبت به زن جلب می‌شود؛ با رفتاری دوستانه ادعا می‌کند اتومبیل بدجوری در برف و گل‌وُلای فرو رفته است، جرثقیل به این زودی‌ها نمی‌رسد و می‌تواند جو-یان را به مقصد برساند. زن جوان به توصیه‌ی سو-هیون که هنوز پشت خط است، پیشنهاد مرد را قبول نمی‌کند و پیاده نمی‌شود. مرد میانسال که به‌نظر می‌رسد متقاعد شده است، از اتومبیل فاصله می‌گیرد ولی ناگهان با ضربات متعدد چکش، وحشیانه شیشه‌ها را خُرد می‌کند و پس از وارد آوردن چند ضربه‌ی کاری به سر و تن زن، جو-یانِ نیمه‌جان و خون‌آلود را روی برف‌ها می‌کشد و به ون می‌برد.

در سکانس بعدی درمی‌یابیم که فقط با یک دیوانه‌ی هوسران طرف نیستیم و مرد سنگدل در محلی -که بی‌شباهت به کشتارگاهی کوچک نیست- قصد سلاخی زن را دارد. او بی‌توجه به التماس‌های جو-یان، حتی از شنیدن این‌که زن باردار است، دل‌اش به رحم نمی‌آید. چند روز بعد، تکه‌هایی از بدن جو-یان کشف می‌شود؛ درحالی‌که سو-هیون به جو-یان قول می‌دهد قاتل‌اش را پیدا کند و ده هزار بار بیش‌تر عذاب‌اش دهد...

اشتباه نکنید! قرار نیست یک فیلم پلیسی-جنایی کلیشه‌ای ببینیم که پلیسِ ذی‌نفعِ قصه، ۲ ساعت و نیم دنبال قاتل بی‌رحم بگردد و عاقبت گلوله‌ای حرام‌اش کند. سو-هیون خیلی زود به کیونگ-چول (با بازی مین-سیک چوئی) می‌رسد، او سومین مظنون‌اش است. در دقیقه‌ی ۴۳ برای سو-هیون مسجل می‌شود که قاتل کیست زیرا قدم به کشتارگاه‌اش می‌گذارد و علاوه بر رؤیت آثار و شواهد متعدد، حلقه‌ی ازدواج همسرش را هم پیدا می‌کند. فراموش کردید سو-هیون به جو-یان چه قولی داده بود؟ "زجری ده هزار برابر بالا‌تر". قسمت جذاب ماجرا همین‌جاست؛ مرد جوان قصد ندارد کیونگ-چول را تحویل پلیس بدهد.

او -از طریق جی‌پی‌اس نصب‌شده بر استیشن زرد- ردّ قاتل را در گلخانه‌ای پرت، حین ارتکابِ جرمی تازه می‌زند، بر سرش آوار می‌شود و پس از ضرب‌وُشتم کیونگ-چول، این‌بار جی‌پی‌اسی بسیار پیشرفته و کوچک‌تر به‌شکل کپسول را به او -که نیمه‌هوشیار است- می‌خوراند و ر‌هایش می‌کند. از اینجای فیلم به‌بعد را با الهام از دیالوگ‌ها، بهتر است "شکارچی‌بازی" بخوانیم؛ سو-هیون که به بهانه‌ی بهبودی حال‌اش در مرخصی به‌سر می‌برد، سایه‌به‌سایه‌ی کیونگ-چول حرکت می‌کند و درست موقعِ بزنگاه -حین صورت دادن جنایات کثیف او- سروقت‌اش می‌رود و هربار زخمی تازه بر پیکرش وارد می‌کند.

رئیس پلیس در جایی از فیلم، از همکار سابق خود، جانگ (پدر جو-یان) با اطلاع از این‌که سو-هیون احترام بسیاری برایش قائل است، می‌خواهد که او را متوقف کند تا پلیس‌ها خودشان وارد عمل شوند، کیونگ-چول را دستگیر کنند و کار به جاهای باریک‌تر نکشد. رئیس طی دیالوگی مهم به جانگِ پیر می‌گوید: «برای جنگ با یه هیولا که نمی‌شه هیولا شد.» (نقل به مضمون) سو-هیون هم در ابعادی دیگر، به‌مرور مبدل به هیولایی وحشی می‌شود.

اشتباه سو-هیون این است که طبق اعتراف خودش، کیونگ-چول را دست‌کم می‌گیرد؛ قاتلی زنجیره‌ای که مدت‌هاست دُم به تله نداده، بهره‌ی هوشی پایینی نمی‌تواند داشته باشد. کیونگ-چول بو می‌برد که سو-هیون از طریقی او را کنترل می‌کند، پس خطاب به مرد جوان می‌گوید: «از این‌که فرصتش رو داشتی منو بکشی و نکشتی، پشیمون می‌شی.» (نقل به مضمون) حالا اوست که اعصاب سو-هیون را به بازی می‌گیرد؛ بعد از دفع کپسول، فاز سوم فیلم در شرایطی آغاز می‌شود که دیگر سو-هیون هیچ کنترلی بر اعمال و رفتار کیونگ-چول ندارد؛ گرگِ هار آزاد می‌شود.

من شیطان را دیدم دارای فیلمنامه‌ای آکنده از جذابیت است که تا پایان، تماشاگر را به‌دنبال فیلم می‌کشاند. اگرچه در مقاطعی این تصور پیش می‌آید که دیگر داستان به آخر خط رسیده یا این‌که سیر اتفاقات قابل حدس است اما پس از گذشت زمانی کوتاه، وقوع ماجرایی تازه، چنین تصوری را نقش‌برآب می‌کند. به‌جز متن جذاب و غیرقابل پیش‌بینیِ من شیطان را دیدم، دیگر نقاط قوت فیلم را بایستی -بدون ترتیب- در مواردی که طی سطور زیرین به آن‌ها اشاره می‌کنم، جست‌و‌ُجو کرد.

فیلمبرداری و نور‌پردازی چشمگیر (علی‌الخصوص در سکانس‌های شبانه)، تدوین مؤثر (که رکن انکارناپذیر یک فیلم‌ترسناک درست‌وُحسابی است)، جلوه‌های ویژه‌ی قابل اعتنا (که در پاره‌ای لحظات اگر از نمونه‌های هالیوودی بالا‌تر نباشد، کم‌تر نیست)، باند صدای کارشده (که در جای‌جای فیلم بر دلهره و اضطراب موجود می‌افزاید؛ به‌عنوان مثال، نظرتان را جلب می‌کنم به رعبی که تنها صدای هوهوی باد در دل مخاطب می‌افکند)، صحنه‌پردازی و رنگ‌آمیزی جالب توجه (به‌خاطر بیاورید ردِّ سرخ زیبایی که از کشیده شدن پیکر زن جوان روی سفیدی برف‌ها به‌جای می‌ماند و یا بیرون ریختن خونی خوش‌رنگ از لوله‌ی فاضلاب در‌‌ همان ابتدای فیلم)، بازیِ احساس‌برانگیز بازیگران (به‌ویژه دو طرف خیر و شر که دیگِ همدلی و نفرتِ بیننده را خیلی خوب به جوش می‌آورند) و بالاخره کارگردانی مسلط کیم جی-وون در به سلامت به سرمنزلِ مقصود رساندنِ مندرجات فیلمنامه.

من شیطان را دیدم روایت یک بازیِ دوسرباخت است که سعی‌ام بر این بود -تا جایی که امکان داشت- پایان‌اش را لو ندهم؛ بازی‌ای که به‌تدریج و در مراحل ابتدایی، برای ما هم جذاب و جذاب‌تر می‌شود به‌طوری‌که اصلاً دلمان نمی‌خواهد به آخر برسد! سو-هیون جایی از فیلم، در جواب دوست و همکار جوان‌ترش که از او می‌پرسد بالاخره کِی قرار است این بازی را تمام کند، می‌گوید: «می‌دونی چه حسی داره وقتی یه تخته‌سنگ بزرگ روی قفسه‌ی سینه‌ت باشه؟...» (نقل به مضمون) این دقیقاً توصیف همان احساسی است که با ظاهر شدن تیتراژ پایانی، به تماشاگر فیلم دست می‌دهد.

 

پیمان عباسی ­نیا

پنج‌شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳

 

[۱]: Slasher Film، گونه‌ای از فیلم ترسناک یا دلهره‌آور است که در آن، قاتلی -اغلب دچار مشکلات روانی- قربانی یا قربانی‌هایی -گاه از پیش انتخاب‌شده- را به قتل می‌رساند. در فیلم‌های اسلشر، قاتل معمولاً از وسیله‌ای تیز برای این کار استفاده می‌کند؛ مانند چاقوی ضامن‌دار، تبر، ساتور، یا کارد آشپزخانه (ویکی‌پدیای فارسی، مدخل‌ فیلم اسلشر).

 

 

برای مطالعه‌ی شماره‌های دیگر، می‌توانید لینک زیر را کلیک کنید:
     نگاهی به فیلم‌های برتر تاریخ سینما در صفحه‌ی "طعم سینما"


 تاريخ ارسال: 1393/5/23
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>Maddness:

قصه بلاتکلیفه، شما نمیدونی با یه فیلم جنایی طرفی یا اسلشر یا روان شناختی، هیچ کدومش درست در نمیاد البته تا حدی اسلشر بودن و خشونت بی پروا، دقیقا مثل شخصیت هاش، از قاتل که هیچی درنمیاد، ما فقط یه موجود مسخره ی آدم کش می‌بینیم که از قضا رفیقشم آدم خوره، شخصیت ها اصلا درنمیان، تو جزئیات که باگ زیاد داره، همینجوری یه دفعه چهارتا مظنون سبز میشن نه پیش زمینه ای نه صحبتی از قتل های قبلی کلا هیچی، تو خونه ی قاتل کلی کیف زنونه بود یعنی قبل ازونم قتل های زیادی انجام داده بعد تا اون موقع پلیس هیچ کاری نکرده بوده یه دفعه چهارتا مظنون سبز میشن، در کل حس میکنم سینمای کره رو واقعا اورریتد تعریف کردیم، حتی تو فیلم خاطرات قتل بزرگترین باگ قصه فریب دادن تماشاگر بود که با معلوم شدن قاتل واقعی سال ها بعد مشخص شد

0+0-

پنجشنبه 16 آذر 1402



>>>گل نسا:

من شب این فیلم رو دیدم زهر ترک شدم.با اینکه از ساختار فیلم خوشم اومد اما خشونتش بی اندازه بود و اینکه یک سری قسمتایه احنقانه داشت مثل پیدا کردن انگشتر.و خیلی دلم میخواست نشون بدن که چطوری این ادم انقدر روانی شده .ولی خیلی تاثیر بدی روی روحیه من گذاشت و هیچوقت به کسی پشنهادش نمبکنم

1+0-

يكشنبه 30 شهريور 1399



>>>عطيه ط:

بنظر من جز دوسه تا صحنه اونم در يك لحظه ك بيننده سوپرایز میشد وحشتی درفیلم نبود, صحنه های تجاوزو خونریزیو... بیشتر حال بهم زن و خشنه تا ترسناک! انقد روند فیلم کند بود ک با دور یک ونیم برابر دیدم و چیزیرو ازدست ندادم! در کل پیشنهاد نمیکنم

0+8-

يكشنبه 19 مرداد 1399



>>>مائده:

فیلمی در حد انتظار بود با بازی های عالی به نظرم فیلم بیش از اینکه یک فیلم ترسناک باشه یه فیلم روانشناختی بود با تمام خصوصیات مثبت و دلهره آور فیلم که توی نظرات گفته شده یه سری ایراداتی هم داشت از جمله واکنش دختر ها که اصلا قابل پذیرش نبود که حتی یک تلاش برای فرار کردن انجام ندن و همین طور گریم هم چندان جالب نبود میتونست بهتر از این ها باشه در کل فیلمیه که ارزش دیدن داره و برخلاف خلاصه داستان اصلا کلیشه ای و تکراری نیست

1+2-

پنجشنبه 21 آذر 1398



>>>سیتنن:

سلام بهتر نیست به جای واژه ترسناک برای این فیلم از واژه اسلشر استفاده کنید که مخاطب سردرگم نشه. این فیلم شما رو نمیترسونه بلکه مشمئز میکنه!

7+0-

شنبه 11 آبان 1398



>>>zahra_esm:

با دیدن فیلم ب قول سو_هیون احساس کردم ی تخته سنگ رو قفسه سینمه.حین تماشای فیلم از اینکه قاتلو زجرکش میکرد لذت بردم و همین برام جای سواله... و تاسف داره. انتقام ب جای اینکه سو رو اروم کنه حالشو بدتر کرد.جدا تو سکانس اخر فیلم همونجا ک ب سو گف تخلف بازنده ای حال خیلی بدی بود. من شیطان را دیدم خطاب سو ب قاتل بود مخصوصا تو سکانس اخر. درکل فیلم فوق العاده ای بود. 💜💙💚

4+0-

چهارشنبه 12 تير 1398



>>>FIOOSHA:

من تازه این فیلم رو دیدم ...اعتراف میکنم که واقعا هم ترسیدم اونم من که به اندازه موهای سرم فیلم ترسناک دیده بودم اما این فیلم یه چیز دیگه بود به خصوص برای خانومها نه تنها ترسناک بود بلکه ادم رو به شدت ناراحت میکرد که چه اتفاقی باعث میشه یه انسان به چنین هیولایی تبدیل بشه ...جدا فیلم عالی بود تن و بدن ادم رو میلرزوند ..البته دیدنش به خییییللللیییی ها توصیه نمیشه ... اون سکانس که دختره گفت بهم رحم کن حامله هستم و کشتش رو نمیتونم فراموش کنم ... درکل عاااالللللیییی بود ممنون از نقدتون.

12+2-

شنبه 19 خرداد 1397



>>>moon shine:

سلام ..من این فیلم رو به توصیه ی یکی از بچه ها دیدم ..اما واقعا دلیل این همه رضایت رو نمی فهمم ..من قبلا از این بازیگر فیلم اولد بوی رو دیده بودم وخیلی هم راضی بودم ..اما تو این فیلم به جز صحنه های خشونت امیز بیش ازحد ..تجاوز وخون وخون ریزی ..چیز زیادی ندیدم .. از اول تا اخر داستان یه ادم وحشی بود که بی دلیل ادم میکشت .. داستان فیلم از نظر من یک دست نبود وکلی مشکل داشت ..اول قتل ها ..به جز همسر پلیس واقعا هیچ کدوم از زنها واکنش درست نشون نمیدادن ..مخصوصا تو قسمت تجاوز به دختر مدرسه ای کاملا مشهود بود ..دختره حتی با پاهاش یه ضربه برای رضای خدا به مرده نزد .. یاصحنه ی پیدا شدن حلقه که کاملا احمقانه ساخته شده بود ..چه جوری ممکنه همسر پلیس تو یه لحظه اون انگشتر رو از تو فاضلاب تشخیص بده ... یا در نهایت ..هیچ دلیل محکمی ..واقعا هیچ دلیلی برای به وجود اومدن همچین قاتل بالفطره ای تو فیلم نشون داده نشد .چیزی که از ابتدای فیلم منتظرش بودم ...اصل فیلم هایی با همچین تمی نشون دادن دلیل قتل هاست ..مخصوصا که پدر ومادر مرد اونقدرها هم بد نبودن ..که نشون بده مرده تو یه خونواده ی بد بزرگ شده ..نویسنده بالاخره یه دلیل باید به بیننده بده که این همه خشونت رو تحمل کرده .. یه سکانس هم داشت که کپی بسیار بد از فیلم سینمایی هفت گناه یا هفت با بازی بردپیت بود ..دقیقا اون قسمتی که قاتل دم در اداره ی پلیس با یه چاقو تو دستش پراز خون میخواد خودش رو تحویل بده .. یا قسمتی که قاتل پدر زن پلیس رو میگیره ..به شخصه خیلی دوست داشتم بدونم این قاتل چه جوری یه کاراگاه خبره رو قراره بگیره ..که نویسنده خیلی راحت از همچین قدم بزرگی چشم پوشی کرده بود تا خودش رو راحت کنه .. اصلا راضی نبودم ..با اینکه فرازوفرود فیلم خوب بود وبیننده رو تحریک به دیدن ادامه ی داستان میکرد ..اما صحنه های مستهجن وخون ریزی های بیش از حد به نظرم اصل کار رو تحت تاثیر قرار داده بود .. اگه میخواستم یه فیلم پرخون وخون ریزی ببینم میرفتم مجموعه فیلم های اره رو میدیدم .. تنها نقطه قوت فیلم ابتدای طوفانیش بود و طریقه ی مرگ مرد ..اون هم تو پنج دقیقه ی اخر ..بهش از ده نمره نمره ی هشت رو میدم ..وزیاد هم پیشنهاد نمیکنم ..

24+24-

يكشنبه 30 آبان 1395



>>>لارستانی:

احسنت بر قلم سبزتان.

31+2-

شنبه 25 مرداد 1393



>>>محمد توسلیان:

وقتی سینمای کره و ترکیه و ژاپن و یه سری از همین کشورهای آسیایی رو میبینی دیگه دوست نداری سینمای اروپا و آمریکا رو ببینی !

46+4-

شنبه 25 مرداد 1393



>>>زینب کریمی:

اومدم بازم بگم که هم فیلم و هم نقدتون عالی بود :-) متشکرم.موفق باشید.

42+1-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>آبی:

ترسناک و وحشت آفرین بووووود! الانم که فک می کنم دارم می تررررسم! عالی نقد و تحلیل کردین.آفرین.آفرین.

40+0-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>محمدرضا.ف:

عجب فیلمی بود این...خیلی خوشم اومد...خیلی باحال بود.بازیگراشم خیلی خوب بازی میکردن هم نقش مثبت هم نقش منفی فیلم.پایان فیلمم خیلی موجه و عالی بود اصلن تو ذوق نمیزد.

45+2-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>Hamid:

و ممنون بابت نقد این فیلم:-)

39+0-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>ف.مولایی:

یکی از کارهای خوب و پخته از سینمای کُره که بسیار پر مخاطب شده و طرح داستان فراتر از سریال های نازل و کش دارِ محصول این کشور است که امروزه تمام شبکه های تی وی را اشغال کرده اند! I Saw the Devil ... از دیدنش لذت یک ترسِ واقعی را تجربه کنید.

44+2-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>َAli.n:

متشکر بابت اطلاع رسانی و برای شما آرزوی موفقیت دارم.امتیاز بالای فیلم بیخود نبود چون واقعن فیلم خوب و خوش تراشی بود.

42+0-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>ناشناس:

فیلم که فوق العاده بود.اما...نوجوونا نبینن بهتره.

46+1-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>Armin*:

یکی از نکات مثبت فیلم اینه که کارگردان هول نیست تموم اطلاعات فیلم رو یهو بده آروم آروم مخاطب رو با همه چی آشنا می کنه.از گذشته ی قاتل چیز زیادی نمی گه اما مادرش با دیدن عکسش می گه چقدر وحشتناک شده و این یعنی قبلن اینقدر وحشتناک نبوده و آروم آروم سقوط کرده...از گذشته ی قربانی اصلی ماجرا چیزی نمی گه که چطور دختری بوده یا شغل و روحیاتش چطور بوده فقط تو صحبتای دیگران می فهمیم که تازه نامزد کرده بودن...این ماجرا و شخصیت ها رو جذاب تر می کنه...تموم تلاش فیلم نشون دادن خوبِ زمان حال هست.

51+0-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>خادم:

عالی قلم زدیدن.سپاس..............................

44+2-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>عطایی:

خیلی فیلم ترسناکی بود اما یه رگه های کوچیکی طنز داشت که یک راه نجاتی بود که انسان توی این همه سیاهی دنیای فیلم غرق نشه.واقعاً ترس و وحشت فیلم خیلی زیاد بود:-o-: o

45+0-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>مینا:

عاااااااااااااااااااالی.ترسنااااااااااااااااااااااک.هیجااااااااااااااااااان انگیز.تاثیرگذااااااااااااااااااااااااااار.بدون لکنت ووووووووو سکته :-))))))))))))))))

49+1-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>بهرام.نون:

یکی از برترین فیلم های کره ای تا اکنون...تحلیل خوبی بود.پاینده باشید.

51+0-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>A H M A D:

من این فیلم رو چند روز پیش دیدم خیلی ناراحتم کرد و نمی تونم از ذهنم بیرونش کنم...اما انکار نمی کنم که چقدر خوش ساخت بود...بازی ها و فیلمنامه ی غیرقابل حدسش بی نظیر بودن...متشکرم از بابت یادداشت تون.

51+0-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>سین:

بازی _مین سیک چویی_ فوق العاده بود خیلی باور کردم این همون قاتل حرفه ایه طوری که تحملش توی فیلمای دیگه ش سخت میشه چون حس می کنم دارم یه قاتلو نگاه می کنم...!!!

49+1-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>هدایت:

خیلی تکان دهنده بود...شروع بی نظیری داشت...

50+2-

جمعه 24 مرداد 1393



>>>Jim:

Hello. Wow! It was awesome. I love this movie !!!!! wow. Thank you. Thank you.

50+0-

پنجشنبه 23 مرداد 1393



>>>Kave:

سلام آقای الماسی نیا.خوبین انشاالله؟من دیدم این فیلمو.واقعاً عالی هست.ممنونم از توجه به ژانر ترسناک.خصوصاً این فیلم که سر و صدای زیادی هم به پا کرده بود.

53+0-

پنجشنبه 23 مرداد 1393



>>>مَمَد:

تجربه ی وحشتناکی از فیلم دیدن بود!هضم و تحمل بعضی سکانس هاش سخته.تلخه و آزار میده اما قلقلک میده آدمو که به دوستانِ عشقِ سینمایِ وحشت پیشنهادش بِدم!

62+0-

پنجشنبه 23 مرداد 1393



>>>زینب کریمی:

سلام. چه خوب گفتید: "این‌چنین فیلم‌ها تا آن اندازه قدرتمندند که حتی می‌توانند تا چندوقتی شما را نسبت به همسایه‌ها و مردمی که روزانه با آن‌ها سروُکار دارید، بی‌اعتماد کنند..." این احساسی بود که بارها با دیدن فیلم یا شنیدن اخبار یا خواندن یک تیتر ناخوشایند روزنامه تجربه اش کرده ام... فیلم بسیار مهیج و جذابی بود. نقدتان هم بسیار جذاب و شیوا و منسجم بود. ممنونم. قلم تان نویسا و موفق باشید.

58+0-

پنجشنبه 23 مرداد 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.