پرده سینما

جاودانگی و جنون؛ نگاهی به «تلما و لوییز» ساخته‌ی ریدلی اسکات

پیمان عباسی‌نیا

 


 

 

 

 

 

 

 

 

هر پنج‌شنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!

 

با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!

 

نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما

 

 

 

 

 

Thelma & Louise

كارگردان: ریدلی اسکات

فيلمنامه: کالی کوری

بازيگران: سوزان ساراندون، جینا دیویس، هاروی کایتل و...

محصول: آمریکا، ۱۹۹۱

زبان: انگلیسی

مدت: ۱۲۹ دقیقه

گونه: ماجراجویانه، جنایی، درام

بودجه: ۱۶ و نیم میلیون دلار

فروش: حدود ۴۵ و نیم میلیون دلار

درجه‌بندی: R

جوایز مهم: برنده‌ی ۱ اسکار و کاندیدای ۵ اسکار دیگر

 

 

طعم سینما - شماره‌ی ۲۹: تلما و لوییز (Thelma & Louise)

 

 

تلما و لوییزتلما و لوییز درامی جنایی به کارگردانی ریدلی اسکات و به‌تعبیری، خوش‌عکس‌ترین و تأثیرگذارترین ساخته‌ی این گرگ باران‌دیده‌ی سینمای آمریکاست که در طیف گوناگونی از ژانرها، فیلم دارد. لوییز، یک کارگر رستوران (با بازی سوزان ساراندون) و تلما، زنی خانه‌دار (با بازی جینا دیویس) دو دوست صمیمی هستند که برای گذراندن تعطیلات، عازم مسافرتی کوتاه‌مدت می‌شوند. طی اولین شب سفر، تلمای سربه‌هوا -که بدون اجازه‌ی همسرش آمده است- پس از آشنایی با مردی هوس‌ران به‌نام هارلن (با بازی تیموتی کارهارت) دچار مشکلی می‌شود که لوییز تنها چاره را در استفاده از اسلحه‌ی گرم می‌بیند...

تلما و لوییز یک فیلم جاده‌ای سرپاست که بعد از سپری شدن بیش از دو دهه، هنوز دیدن‌اش خالی از لطف نیست. سفر دو زن -که هرکدام مشکلاتی در زندگی شخصی خودشان دارند- در جاده‌های ایالات متحده، قابل حدس است که نه به‌آسانی برگزار می‌شود و نه محتملاً پایانی خوش خواهد داشت. طبق همین فرضیه‌ی ساده و در حدود دقیقه‌ی بیستم فیلم، اولین اتفاق رخ می‌دهد: کشته شدن هارلن توسط لوییز. بعد از وقوع این حادثه، دیگر دور از انتظار نیست که ادامه‌ی سفر به ورطه‌ی افسارگسیختگی و جنون سقوط کند؛ گرچه نحوه‌ی نمایش چنین فرجام محتومی در همگی سکانس‌های تلما و لوییز کیفیتی یکسان ندارد و پاره‌ای برهه‌ها، جان‌دارتر و اثرگذارتر از آب درآمده‌اند.

با وجود این‌که تردیدی نمی‌توان داشت تلما و لوییز وام‌دار آثار مطرح سینمای جاده‌ای و رفاقتی (Buddy Film) سالیان قبل بوده است اما به‌نظرم برای آن دسته از فیلم‌های پس از خود که به‌ویژه به همسفر شدن دو زن -فارغ از دلیل اولیه‌ی همراهی آن‌ها- می‌پردازند، فیلمی الهام‌بخش به‌شمار می‌رفته و می‌رود. از شاهکار قدرتمندی نظیر هیولا (Monster) ساخته‌ی خانم پتی جنکینز -محصول ۲۰۰۳ آمریکا- گرفته تا مُهمل پادرهوایی هم‌چون درست مثل یک زن (Just Like A Woman) به کارگردانی رشید بوشارپ -محصول ۲۰۱۲ فرانسه- این تأثیر و تأثر قابل ردیابی است.

 

ایراد بزرگی که به فیلم‌کالت برجسته‌ای مانند هیولا -به‌عنوان فرزند خلفِ تلما و لوییزِ جریان‌ساز- وارد می‌دانم، پرهیز نکردن از نمایش -هرچند کوتاهِ- جزئیاتِ رابطه‌ی غیرافلاطونی موجود میان آیلین (با بازی شارلیز ترون) و سلبی (با بازی کریستینا ریچی) است؛ حالا گیرم که فیلم، زندگی‌نامه‌ای بوده و متن هم براساس ماجرایی واقعی نوشته شده باشد. و این دقیقاً همان آفتی است که گریبان‌گیر گرگ وال‌استریت (The Wolf of Wall Street) مارتین اسکورسیزی شده. بدون شک، آسمان به زمین نمی‌آمد اگر آقای اسکورسیزی به‌واسطه‌ی کوتاه‌تر کردن چند دقیقه‌ی ناقابل از فیلم‌اش، قیدِ موبه‌مو روی پرده آوردن انحرافات اخلاقی جُردن بلفورت (با بازی لئوناردو دی‌کاپریو) را می‌زد؛ عاقلان را اشاره‌ای بس!

 نمونه‌ی درخشانی که برای تفهیم سینماییِ ضرب‌المثل فوق به‌خاطر می‌آورم، کاپوتی (Capote) اثر بنت میلر است. میلر و دن فوترمن -نویسنده‌ی فیلمنامه- با وجود همه‌ی شایعاتی که ترومن کاپوتی (با نقش‌آفرینی بی‌نظیر فیلیپ سیمور هافمن) را دارای تمایلاتی خاص معرفی می‌کنند، به‌هیچ‌وجه اجازه نداده‌اند فیلم‌شان رنگ‌وُبویی مشمئزکننده به خود بگیرد؛ تمایلات مذکور، بسیار ظریف و هنرمندانه -و البته بدون ایجاد سمپاتی- به تصویر کشیده شده‌اند. خوشبختانه تلما و لوییز هم یا به‌دلیل این‌که سینما هنوز در زمان ساخت‌اش از سینمای سال‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۱۳ -به‌ترتیب: سال تولید هیولا و گرگ وال‌استریت- نجابت بیش‌تری داشته یا به‌علت دیدگاه خاصّ فیلمنامه‌نویس نسبت به ارتباط دوستانه‌ی دو زن که به‌تدریج خدشه‌ناپذیر می‌شود، از چنان عیبی مبراست و می‌توان -از این نظر- آسوده‌خاطر به تماشایش نشست.

در این قبیل فیلم‌های رفاقتی زنانه، یکی از زن‌ها قوی، وظیفه‌شناس و منظم -اینجا: لوییز- است و زن دیگر اغلب ضعیف، بی‌مسئولیت و شلخته. تمایز تلما و لوییز اما در استحاله‌ای است که برای کاراکتر تلما بعد از دزدیده شدن تمامی پس‌انداز لوییز -بر اثر حماقت تلما در اعتماد کردن به جوان بی‌سروُپایی به‌نام جی. دی (با بازی براد پیت)- اتفاق می‌افتد و تغییر قابل باور او از یک نق‌نقوی ساده‌لوح به زنی محکم و بالغ را شاهدیم. بسیار سفر باید تا پخته شود خامی!

 

بد نیست اشاره‌ای داشته باشم به این‌که سوزان ساراندون و جینا دیویس به‌خاطر بازی در تلما و لوییز، هر دو طی شصت و چهارمین مراسم آکادمی -۳۰ مارس ۱۹۹۲- کاندیدای به‌دست آوردن اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شدند که حتم دارم اگر جودی فاستر به‌واسطه‌ی ایفای شاه‌نقش کلاریس استارلینگ -در سکوت بره‌ها (The Silence of the Lambs)- جزء کاندیداها نبود، جایزه به یکی از آن‌ها می‌رسید.

 تلما و لوییز در رشته‌های بهترین کارگردانی (ریدلی اسکات)، فیلمبرداری (آدرين بيدل) و تدوین (تام نوبل) نیز نامزد بود که عاقبت فقط اسکار بهترین فیلمنامه‌ی غیراقتباسی (نوشته‌ی کالی کوری) به فیلم تعلق گرفت. و بالاخره اگر اشتباه نکنم، تلما و لوییز اولین فیلمی بود که براد پیت را در ذهن علاقه‌مندان سینما ثبت کرد. پیت علی‌رغم در اختیار داشتن فرصت ایفای نقشی که جای کار داشته است، در این فیلم استعداد چندانی از خود نشان نمی‌دهد و چشم‌رنگی‌های اواخر دهه‌ی ۱۳۷۰ سینمای خودمان را به‌یاد می‌آورد!

تلما و لوییز در یک‌سوم انتهایی خود تکانی می‌خورد به‌طوری‌که هرچه زمان جلوتر می‌رود، بر جذابیت‌اش افزوده می‌شود تا به سکانس دیدنی فینال برسد که اگر بخواهم بی‌رحمانه قضاوت کنم، به تمام دقایق فیلم می‌ارزد! تلما و لوییز را تنها پایانی این‌چنین کوبنده و تأثیرگذار می‌توانست نجات بدهد؛ چه خوب است که ریدلی اسکات و فیلمنامه‌نویس‌اش -خانم کالی کوری- این انتظار را برآورده می‌کنند و تلما و لوییز با یکی از به‌یادماندنی‌ترین و در عین حال رؤیایی‌ترین پایان‌بندی‌های همه‌ی تاریخ سینما، جاودانه می‌شوند.

 

پیمان عباسی ­نیا

دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳

 

 

برای مطالعه‌ی شماره‌های دیگر، می‌توانید لینک زیر را کلیک کنید:
     نگاهی به فیلم‌های برتر تاریخ سینما در صفحه‌ی "طعم سینما"

 


 تاريخ ارسال: 1393/6/24
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>محمدرضا:

این فیلم شاهکاره بعد از دیدن این فیلم فقط یه فیلم دیگه می تونه بهتون حس بده و به بقیه فیلما میگین آشغال اونم fear and liating in losvegas

0+1-

شنبه 23 بهمن 1395



>>>مهندس:

خوب بود.

28+0-

سه‌شنبه 25 شهريور 1393



>>>خادم:

نقد خوبی خواندم. متشکر از اطلاع رسانی تون. سپاس..............................

34+0-

سه‌شنبه 25 شهريور 1393



>>>♥:

♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥♥ ♥♥ ♥

34+0-

سه‌شنبه 25 شهريور 1393



>>>Ali.n:

سفر به ورطه‌ی افسارگسیختگی و جنون...

34+0-

سه‌شنبه 25 شهريور 1393



>>>علیسان:

فیلمی خیلی خیلی تأثیر گذار و پخته.

34+0-

سه‌شنبه 25 شهريور 1393



>>>(مریم):

فیلم خیلی جالبی بود اما وقتی تلما و لوییز به کامیون شلیک می کنن و می ترکوننش یک کمی اغراق آمیز بود:-)

45+0-

دوشنبه 24 شهريور 1393



>>>Fri:

رفتار تلما و لوئیز حتی در وقت انجام کار خلاف قانون هم کاملاً انسانی و به دور از خشونته...لوئیز نقطه مقابل تلما ست... لوييز سعي داره اوضاع را مديريت كنه...تلما دوست نداره تسليم بشه...هر دو دوست داشتنی ان...

46+0-

دوشنبه 24 شهريور 1393



>>>سین:

Thelma & Louise: اعتراضي تمام قد و محکم بر عليه جامعه‌ي مردسالار* خشونت پنهان ریشه دوانده در نهان دو زن...

47+0-

دوشنبه 24 شهريور 1393



>>>حمید:

من عاشق این فیلمم... 1.داخلي.رستوران - صبح لوييز پيشخدمت يک کافي شاپ است. تقريباً سي سال سن دارد، اما براي اين کار کمي پير به نظر مي رسد. با وجود اين که در ساعات پاياني کار است، اما آرايشي کامل و زيبا دارد. لوييز سروصداکنان چند فنجان کثيف را از روي پيشخوان برمي دارد، آن ها را درون يک سيني بزرگ مي ريزد و سيني را زير پيشخوان قرار مي دهد. اين مسأله باعث سروصداي زيادي مي شود که البته او نسبت به آن بي توجه است. از کافي شاپ صداي موسيقي محلي به گوش مي رسد که او نيز آن را زمزمه مي کند. 2. داخلي -آشپزخانه تلما- صبح تلما، زني خانه دار است. هنگام صبح است و او در حال جمع آوري فنجان هاي قهوه از روي ميز صبحانه و ريختن آن ها به درون سينک ظرف شويي است؛ ظرف شويي پر از بشقاب هاي کثيف صبحانه و احياناً ظروف باقيمانده از شام شب قبل است که او آن ها را خيسانده است. او هنوز لباس خواب به تن دارد. تلويزيون در گوشه اي از آشپزخانه روشن است. از درون آشپزخانه مي بينيم که کاغذ ديواري اتاق نيمه تمام رها شده است که احتمالاً تلما خود مشغول انجام دادن آن بوده است. 3. داخلي -رستوران- صبح لوييز به طرف تلفن مي رود و شماره اي را مي گيرد. 4. داخلي -آشپزخانه تلما- صبح تلفن زنگ مي خورد. تلما به طرف تلفن مي رود تا به آن جواب دهد. تلما: (با جيغ و داد) من برمي دارم! الو. 5. داخلي -رستوران- صبح لوييز: (با تلفن) خانم کوچولو، اميدوارم جمع و جور کرده باشي، چون مجبوريم امشب بريم بيرون.

52+0-

دوشنبه 24 شهريور 1393



>>>یه نفر:

تلما و لوییز (به انگلیسی: Thelma & Louise) فیلمی است محصول سال ۱۹۹۱ به کارگردانی ریدلی اسکات. نقش اصلی را در این فیلم دو زن (جینا دیویس در نقش تلما و سوزان ساراندون در نقش لوییز) ایفا می‌کنند. تلما و لوییز در ۶۴امین مراسم جایزه اسکار، نامزد دریافت ۶ اسکار شد و اسکار بهترین فیلم‌نامه غیر اقتباسی به نویسنده داستان این فیلم تعلق گرفت.

51+0-

دوشنبه 24 شهريور 1393



>>>یه نفر:

تیتر خوبی انتخاب کردین.جنون که در تمام فیلم مشخص بود.جاودانگی هم انتهای فیلم بود.آفرین.

51+0-

دوشنبه 24 شهريور 1393



>>>آرمیتا صمدی:

تلما و لوییز یک فیلم جاده‌ای سرپاست که بعد از سپری شدن بیش از دو دهه، هنوز دیدن‌اش خالی از لطف نیست.. موافقم.

54+0-

دوشنبه 24 شهريور 1393



>>>َA H M A D:

تحلیل خوبی بود.ممنون

52+0-

دوشنبه 24 شهريور 1393



>>>Kave:

سلام آقای الماسی نیا.خوبید انشالله؟ Thelma & Louise فوق العاده س...

52+0-

دوشنبه 24 شهريور 1393



>>>زینب کریمی:

سلام. خدا قوت. من ین فیلم رو خیلی دوست داشتم. دیوانگی های تلما دیوانه ام کرده بود. پایان خیلی به یاد ماندنی ای داشت. فیلم هیولا را هم که اشاره کردید بسیار مورد علاقه ام بود گرچه بارِ سنگینِ غمِ جاری در فیلم آزارم می داد... ممنونم از نقد سنجیده تان. قلم تان نویسا وسبز.

54+0-

دوشنبه 24 شهريور 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.