پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
Blue Jasmine
كارگردان: وودی آلن
فيلمنامه: وودی آلن
بازيگران: کیت بلانشت، سالی هاوکینز، الک بالدوین و...
محصول: آمریکا، ۲۰۱۳
زبان: انگلیسی
مدت: ۹۸ دقیقه
گونه: درام، کمدی سیاه
بودجه: ۱۸ میلیون دلار
فروش: ۹۷ و نیم میلیون دلار
درجهبندی: PG-13
جوایز مهم: برندهی ۱ اسکار و کاندیدای ۲ اسکار دیگر
■ طعم سینما - شمارهی ۶۳: جاسمین غمگین (Blue Jasmine)
در ماهی مرکب و نهنگ (The Squid and the Whale) [ساختهی نوآ بامباک/ ۲۰۰۵]، زمانی که والت متوجه میشود دوستاش سوفی "مسخ" کافکا را خوانده، دربارهی رمان -از زبان پدرش- اینطور بلغور میکند: «کافکایییه!» دختر هم جواب میدهد: «آره خب، چون نویسندهش کافکاست!» (نقل به مضمون) حالا حکایت ساختههای وودی آلن است و لقلقهی زبان بعضیها که -باربط و بیربط- میشنویم: «فیلمش وودی آلنییه»! اصطلاحی مندرآوردی که دیگر زیادی لوث شده! خیالتان راحت، قصد ندارم به جاسمین غمگین از منظر "یک فیلم وودی آلنی" بپردازم!
بالاخره ۵ سال پس از اکران جهانی ویکی کریستینا بارسلونا (Vicky Cristina Barcelona) [محصول ۲۰۰۸] یک ساختهی تماشایی دیگر از آقای آلن دیدم: جاسمین غمگین که تا انتها حتی لحظهای از جذابیتاش کم نمیشود و سرپا میماند. جاسمین غمگین -چهلوُچهارمین فیلم سینمایی وودی آلن بهعنوان کارگردان- همانطور که از ناماش میشود حدس زد، دربارهی زنی بهاسم جاسمین است. جاسمین فرانسیس (با بازی کیت بلانشت) در اوج فقر، آشفتگی و درهمشکستگیِ روحیِ ناشی از تباه شدن زندگی زناشویی مرفهاش -در نیویورک- به خانهی خواهر ناتنیاش جینجر (با بازی سالی هاوکینز) در سانفرانسیسکو میرود تا بتواند خودش را جمعوُجور کند و از نو بسازد...
آلن با جاسمین غمگین نامزد اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی هم که شده باشد؛ این فیلم، اقتباسی -گیرم آزاد- از اتوبوسی به نام هوسِ تنسی ویلیامز است! هرچند که اقتباس آقای آلن بهاندازهی فیلمِ الیا کازان وفادارانه نباشد -که حقیقتاً نیست و شاخوُبرگ و آدمهای خیلی بیشتری دارد- باز هم قیاس جاسمین غمگین با آن اجتنابناپذیر است. به عقیدهی نگارنده، فیلم وودی آلن در هیچ زمینهای کم نمیآورد بهجز بازیگر نقشِ چیلی، همخانهی جینجر؛ بابی کاناویل.
کاناویل بهترین بازی همهی عمرش را هم اگر ارائه کرده باشد مگر میتواند حریفِ کاریزمای براندوی بزرگ شود؟! ناگفته نماند که این یک مورد نیز از جهتی قابل اغماض است زیرا آلن نقش مذکور را در مقایسه با اقتباسِ دههی پنجاهیِ کازان و همچنین متن اصلی نمایشنامه، بسیار کمرنگ کرده. آن تأثیر غیرقابلِ کتمانِ استنلی کووالسکیِ اتوبوسی به نام هوس (A Streetcar named Desire) [محصول ۱۹۵۱] در سوق دادنِ بلانش دوبوآ (با نقشآفرینی بهیادماندنیِ خانم ویوین لی) به سوی ویرانی نهایی را چیلی در جاسمین غمگین بههیچوجه ندارد.
جاسمین غمگین یکی از متفاوتترین و در عین حال، غمانگیزترین فیلمهایی است [۱] که وودی آلن تاکنون ساخته و از این جنبه هم نمیتوان نادیدهاش گرفت. با پوزش از آقای آلن و دوستدارانِ بیشمار آثارش، این تنها دلیل اهمیت جاسمین غمگین و -اینهمه- مورد توجه قرار گرفتن فیلم نیست. دلیل بزرگتر، وزنی است که بازی فراموشنشدنیِ خانم بلانشت به جاسمین غمگین بخشیده. بازیای که مطمئن باشید زیادهروی نخواهد بود اگر ادعا کنم پارهای اوقات، فیلم را نجات داده.
کیت بلانشت، نقش زنی دچار فروپاشی عصبی (که گهگاه با خودش حرف میزند)، بلاتکلیف، دچار سردرگمیهای بیپایان و غوطهور در خاطرات تلخ و شیرین گذشته را هنرمندانه -بازی که نه- گویی واقعاً زندگی میکند. فیلم در ترسیم موقعیت متزلزل جاسمین، تکاندهنده است؛ مای بیننده طوری با او همراه میشویم که از صمیم قلب آرزو میکنیم مردِ تازه از راه رسیدهی زندگیاش، دوایت (با بازی پیتر سارسگارد) هیچوقت بویی از دروغهایش نبرد...
از ناداوریهای اعضای آکادمی و فیلمهایی که بایستی جایزه میگرفته یا حداقل کاندیدای اسکار میشدهاند، میتوان چندین کتاب نوشت! اما ضمن احترام به حضور درخشان بانو مریل استریپ در آگوست: اوسیج کانتی (August: Osage County) [ساختهی جان ولز/ ۲۰۱۳] با اطمینان میتوانم بگویم از معدود اسکارهای تقسیمشدهی بهحقِ تاریخ آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک (AMPAS) اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن به کیت بلانشت برای جاسمین غمگین است. البته خانم بلانشت، پیشتر جایزههای بااهمیت دیگری نظیر گلدن گلوب، بفتا و انجمن منتقدان فیلم آمریکا را با این فیلم گرفته بود.
سوایِ درخششِ کمنظیر کیت بلانشت، سایر بازیها هم یکسره عالی است و یاریرسان به کیفیت نهایی فیلم و مؤثر بر پذیرش هرچه بیشتر حالوُهوایش از جانب مخاطب. بازی قابل توجهِ بعدی جاسمین غمگین بیشک متعلق به سالی هاوکینز است که بهخاطرش کاندیدای کسب اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن [۲] شد. فیلم -چنانکه اشاره شد- در مراسمِ هشتادوُششم، یک کاندیداتوری دیگر نیز داشت: وودی آلن برای نگارش بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی.
بهنظرم ناهمسازترین عنصرِ جاسمین غمگین موسیقی متناش است که بعضاً تناسبی با سیاهی جاری در دقایقِ اثر ندارد و زیادی سرخوشانه است. شاید این موزیک قرار بوده زهر جاسمین غمگین را تا حدی بگیرد اما عملاً چنین کارکردی نیافته است و گاه به ارتباط تماشاگر با فیلم لطمه وارد میکند. بد نیست اشارهای هم داشته باشم به اینکه جاسمین غمگین از لحاظ تجاری -با در نظر گرفتن بودجهاش- موفق بود و با فروشی حدوداً ۹۷ و نیم میلیون دلاری، بیش از ۵ برابر هزینهی تولید را برگرداند. جاسمین غمگین یکبار دیگر یادمان آورد که آقای آلن در ۷۷ سالگی [۳] هنوز کارگردان و فیلمنامهنویس قابلی است.
در جاسمین غمگین بهقدری جزئیات از حال و گذشتهی کاراکتر محوری -بهواسطهی فلاشبکهایی دیدنی و کاملاً در خدمت شخصیتپردازی- میبینیم که چنانچه فیلم را درامی روانشناسانه بدانیم -و نه یک کمدی سیاه مثلاً- راه به خطا نبردهایم. جزئیاتی که روشنگر موقعیتِ کنونی جاسمیناند و به بیننده گوشزد میکنند که او بیش از هر عاملی -بهعنوان مثال: کلاهبرداری و خودکشی شوهرش هال (با بازی الک بالدوین)- قربانی اشتباهات خود شده است.
جاسمین آن برهی معصومی که آزارش به هیچکس نرسد، نیست؛ تحمل کردناش دشوار است و با اینکه کلِ داروُندارش در چمدانی جا میگیرد، در سانفرانسیسکو هم دست از اُرد دادن نمیکشد و خانه و زندگی و دوروُبریهای جینجر را دونِ شأناش میداند! با تمام این تفاسیر، شناخت همهجانبهای که مخاطب بهمرور از کاراکتر جاسمین -و ضعفهای متعددش- بهدست آورده است، در برابر بازی بهشدت همدلیبرانگیز خانم کیت بلانشت رنگ میبازد و تماشاگر باز هم دوست دارد بر وضع جاسمین دل بسوزاند و غصهاش را بخورد.
جاسمین غمگین اگرچه نه در حدّ شاهکاری همچون پسرها گریه نمیکنند (Boys Don't Cry) [ساختهی کیمبرلی پیرس/ ۱۹۹۹]؛ ولی آنقدر دردناک هست که دوست نداشته باشم -حداقل به این زودیها- دوباره ببینماش. پایانبندیِ جاسمین غمگین نیز سهم مهمی در ماندگاریاش دارد؛ فرجامی که بههیچعنوان سطحی نیست و امید واهی نمیدهد: «تگرگی نیست، مرگی نیست... صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است...» [۴] جاسمین غمگین یک شاهکار سینمایی تمامعیار نیست؛ حتی بین آثار وودی آلن هم شاهکار بهحساب نمیآید اما چیزی دارد که شاید اسماش را بشود گذاشت: جادو.
پیمان عباسینیا
دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۳
[۱]: از آنجا که عجیبوُغریب نیست که تمام ۴۵ فیلم آلن را ندیده باشم(!) از صدور حکم قطعی خودداری میکنم.
[۲]: سالی هاوکینز برای کسب جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن، در گلدن گلوب و بفتا نیز کاندیدا بود.
[۳]: منظور، سنوُسال وی حین ساخت جاسمین غمگین (۲۰۱۲) است؛ وگرنه آلن حالا (۱۲ ژانویهی ۲۰۱۵) در آستانهی ۸۰ سالگی قرار دارد.
[۴]: دو سطر از شعر مشهور "زمستان" سرودهی مهدی اخوانثالث (م. امید).
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|