پرده سینما
بخش نقد برنامه اخیر «هفت» اختصاص به بررسی فیلم سینمایی «رخ دیوانه» ساخته ابوالحسن داوودی داشت. این گفتگو در بامداد روز شنبه پنجم اردیبهشتماه با حضور محمود گبرلو (مجری)، رضا درستکار (منتقد موافق) و غلامعباس فاضلی (منتقد مخالف) بهصورت زنده از شبکه سوم سیما پخش شد.
رضا درستکار در ابتدای اظهارات خود درمورد «رخ دیوانه»، خاطرنشان ساخت: از هر نظر، «رخ دیوانه» بهترین فیلم آقای داوودی است و من این فیلم را بسیار میپسندم. یک فیلم سرگرمکننده خوب با استانداردهایی متعادل در همه ابعاد. وقتاش رسیده است که از محتوا و پیام میل کنیم به چند قدم جلوتر. در «رخ دیوانه» این اتفاق افتاده و اتفاقاً نقطهضعفاش همان پیام فیلم است. از معدود دفعاتی است که تماشاگر ایرانی با «رخ دیوانه» اغنا میشود و چراغ سینما با چنین فیلمهایی است که روشن نگه داشته میشود.
غلامعباس فاضلی نیز با ابراز خوشحالی از اینکه روبه روی رضا درستکار بهعنوان پایدارترین، قدیمیترین و صمیمیترین دوست منتقدش نشسته است، گفت: «رخ دیوانه» بهخاطر داستان تازه و سر و شکلاش نمره قبولی را میگیرد اما نکتهای که وادارم میکند تا نیمه خالی لیوان را ببینم جشنواره فیلم فجر سال ۹۳ بود که در آن شاهد استعدادهای درخشان فیلمسازی بودیم. این جشنواره قابل قیاس با جشنواره سالهای ۶۵ و ۶۶ بود و فیلمی مثل «رخ دیوانه» با وجود همه امتیازهایش، باعث نادیده گرفته شدن استعدادهایی که گفتم، شد.
فاضلی سپس به ایرادات عمده فیلم پرداخت و اظهار داشت: «رخ دیوانه» فرم نویی اتخاذ کرده که بخش زیادی از آن فریبکارانه است و این، اصالت فیلم را مخدوش میکند. مطابق آنچه در داستاننویسی وجود دارد، «رخ دیوانه» فاقد ایده ناظر است. فیلم فاقد پیام است و در مقایسه با فیلم رقیباش در جشنواره اخیر - «عصر یخبندان» - کم میآورد. فیلم فاقد پیام است، از نظر اجتماعی کارکرد خوبی ندارد و به دام واپسگرایی میافتد.
درستکار نیز درباره امتیازات «رخ دیوانه» چنین اظهار نظر کرد: در فیلمها و سریالهای ایرانی همیشه داوری نادرستی نسبت به جوانها وجود دارد که در «رخ دیوانه» اینطور نیست. این فیلم سعی دارد موضوع تکنولوژِی را از بعدی دیگر مطرح کند و فقط به نحوستاش نپردازد. هدفگیری فیلم بهنظرم درست و اندازه است. این فیلم قابلیتاش را داشته تا پیچیدهتر از اینکه هست، باشد اما «رخ دیوانه» از ریت سینمای ما بالاتر است. پیامی که «رخ دیوانه» میدهد عقبافتاده است و نباید به سمت پیام دادن میرفت.
مدیرمسئول و سردبیر پایگاه تحلیلی پرده سینما صحبتهایش درباره فیلم را اینطور ادامه داد: فرم فیلم جذاب بهنظر میآید اما این فرمی که ریشه در ادبیات و آثاری مثل «خشم و هیاهو»ی ویلیام فاکنر دارد باید صاحب اصولی باشد. فیلم ۸ اپیزود دارد که از ۸ زاویه دید متفاوت بایستی روایت شود. اشتباه فاحش در اپیزود مربوط به کاوه صورت میگیرد که صدای پیروز را داریم در حالی که هر بخش باید به یک نفر اختصاص داشته باشد. نکته دیگر، همان فریبکاری فیلم است. فیلم با یک راوی شروع میشود اما راوی مورد نظر میمیرد و ما را با این سؤال مواجه میکند که داستان را چه کسی تعریف میکند؟! فیلم پاسخی در این رابطه نمیدهد.
رضا درستکار در دفاع از فیلم، اضافه کرد: وقتی «گاوخونی» ساخته شد، من از آن فیلم حمایت کردم. «گاوخونی» جزء ۳-۴ فیلمی است در سینمای ایران که این مسئله «روایت شدن داستان توسط چه کسی» را حل میکند. درباره «Crash» هم چنین اتفاقی افتاده است. دوران تازهای در روایتگری شروع شده و در «رخ دیوانه» دانای کل است که قصه را تعریف میکند.
فاضلی در این رابطه به «راشومون» کوروساوا و نحوه روایت شدناش توسط آدمهای مختلف اشاره کرد و گفت که در مواجهه اولیه با «رخ دیوانه» ما دچار یک جور ذوقزدگی میشویم. درستکار این ذوقزدگی را خوب توصیف کرد و چیزی خوشایند برای تماشاگر ایرانی بهحساباش آورد.
غلامعباس فاضلی در بخش دیگری از بحث، «رخ دیوانه» را از نظر ساختاری قابل قبول توصیف کرد و ادامه داد: فیلم، کارگردانی قابل قبولی دارد. از حیث ریتم، خوب است و از نظر فنی هم نمره قبولی میگیرد و حداقل نسبت به کار قبلی فیلمساز، خیلی بهتر است.
درستکار نیز به فیلم از منظر کارگردانی پرداخت و گفت: برای سینمای رشدنیافته تجاری ما که همچنان مشغول بازتولید داستانهای دهههای ۳۰ و ۴۰ است، این فیلم مثل یک شاهکار است! حتی حاضر نیستم یک پلان از فیلمهای قبلی ابوالحسن داوودی را ببینم! اما «رخ دیوانه» پرشتاب، چالاک، سرحال و جدی است و تماشاگرش را دستکم نمیگیرد.
فاضلی در ادامه، ذوقزدگی حاصل از دیدن فیلم در یک نوبت را گوش زد کرد و یادآور شد: «رخ دیوانه» حتی در اکران نوروز رکوردی را نتوانست بشکند و دوم شد. اینکه فیلمی بتواند مرزهای سینمای تجاری ایران را عوض کند، اتفاقی نیست که با «رخ دیوانه» بیفتد. این فیلم، اتفاق خاص و خارقالعادهای در سینمای ایران نیست.
مؤلف کتاب «فریدون گله، زندگی و آثار» درباره ثمر دادن اتفاقات فرهنگی، خاطرنشان ساخت: اثر این فیلم را بعدها خواهیم دید. «رخ دیوانه» فیلمی است که سر و ته دارد. تدوین بسیار زیبایی دارد. و اینکه جوان ۳۰ سالهای که بیننده این سینماست، دوست دارد تصویری از خودش را روی پرده ببیند و در «رخ دیوانه» تا حدی این ضعف سینمای ما جبران شده است.
غلامعباس فاضلی «رخ دیوانه» را از نظر بازیگری هم اتفاق خاصی در سینمای ایران برنشمرد به این دلیل که بازیگران فیلم اکثراً همان نقشهای گذشته خود را تکرار میکردند؛ وی گفت: طناز طباطبایی نقش خودش در «مرهم» را تکرار میکند. ساعد سهیلی، همانی است که در «کلاشینکف» دیده بودیم و صابر ابر هم همان صابر ابر همیشگی است. فیلم درواقع از ظرفیت موجود در سینمای ایران استفاده کرده و گامی به جلو برنداشته است.
رضا درستکار در این خصوص، متذکر شد: فیلم ۶ کاراکتر اصلی دارد بهعلاوه نقشهایی که آقای امکانیان و خانم خیراندیش بازی میکنند و فرصت اینکه کار عجیب و غریبی در حوزه بازیگریاش اتفاق بیفتد، نبوده است. همین که فیلم توانسته تعادلی بین بازی بازیگرها بهوجود بیاورد، کافی است. ضمن اینکه مثلاً بازیگری که مدام خودش را تکرار میکند، در این فیلم حداقل از استانداردهای خودش پایینتر نیامده است. در «رخ دیوانه» شاهد یک هماهنگی خوب بین اجزای فیلم هستیم و تدویناش هم در سینمای ما کمنظیر است.
فاضلی پیرامون تدوین فیلم چنین اظهار نظر کرد: تدوین فیلم میتوانست مشکلات روایت را حل کند که نکرده است و بهنظرم در تدوین، کوتاهی صورت گرفته بهخصوص در ۲ پرده آخر «رخ دیوانه». در اپیزود ۵، نقش تدوین میتوانست خیلی مؤثر باشد. میدانیم که تدوین نقش زیباییشناسانه هم دارد و کاش تدوینگر «رخ دیوانه» پای نظراتاش میایستاد.
سردبیر پرده سینما درمورد روزآمد بهنظر آمدن فیلم نیز گفت: در حال حاضر ما در مواجهه با این فیلم کمی ذوقزده هستیم چون اولین فیلم سینمایی است که به فیسبوک پرداخته است و تلاش میکند که فیلمی مد روز بهنظر بیاید اما کار منتقد این است که در مواجهه با فیلمی که بهنظر نو و خوشساخت میآید درزها و شکافها را پیدا کند تا به این وسیله هم فیلمساز را متوجه اشتباهاتاش کند و هم تماشاگر را.
نویسنده کتاب «بهمن فرمانآرا، زندگی و آثار» درباره پرداخت فیلم به مسئله شبکههای اجتماعی، گفت که «رخ دیوانه» بیان میکند این شبکهها به یک اندازه هم میتوانند فرصت بهحساب بیایند و هم تهدید. اما مسئله فیلم مهمتر از اینهاست.
فاضلی با رد نظر درستکار، افزود: فیلم در این رابطه، نگاه کهنهای دارد. متأسفانه عدهای از منتقدهای جوان، نقد فیلم را فقط نقد فرم میدانند در حالی که این محتواست که به فرم بها میدهد. چرا از «بینوایان» ۱۰۰ سال است مدام اقتباس صورت میگیرد؟ «رخ دیوانه» حرکتی به جلو نیست و برای بحران نسلها حرفی ندارد که بزند. «رخ دیوانه» یک فیلم مادرستیز و پدرستیز است و به نسل حاضر نمیگوید که بالاخره باید چه کند؟! فیلم باید چیزی را به مخاطب و جامعهاش بدهد اما «رخ دیوانه» از نظر اجتماعی، فاقد کارکرد است.
رضا درستکار گفت: خوشبختی از نظر نسل کنونی، حاصل امنیت خاطر و آزادی است. مسئله این بچهها، همین ۲ مورد است. قرار نیست فیلم هم طرح مسئله کند و هم مسئله را حل کند.
غلامعباس فاضلی نیز اشاره کرد: ما نباید انتظار داشته باشیم که در چنین مواردی دولت لایحه بدهد، مجلس کاری بکند یا سپاه پاسداران دست به کار شود. این وظیفه هنرمند است که بیاید در فیلماش مطرح کند که کار درست چیست. هفته گذشته رضا کیانیان در برنامهای تلویزیونی گفت که سینمای ما فاقد شادی، رؤیاسازی و قهرمان است و «رخ دیوانه» هم هیچکدام از اینها را به تماشاگر نمیدهد.
درستکار، نظر فاضلی را رد کرد و افزود: دوره اینطور نسخهپیچیها برای سینما گذشته، «رخ دیوانه» برخاسته از شرایط اجتماعی و سیاسی فعلی ماست. همان فیلمهای نصیحتگر بودند که باعث شدند ارتباط تماشاگر با این سینما قطع شود و سینماها خالی شوند.
فاضلی یادآور شد: زمانی جوانهای ما «جان شیفته» زیر بغل داشتند اما کتاب محبوب امروز ما «بیشعوری» است! این وظیفه سینما و ادبیات است که نگذارد کار به اینجا برسد. من مخالف امنیت خاطر و آزادی نیستم، من از اخلاقیات حرف میزنم.
درستکار در بخش پایانی اظهاراتاش به افترای کپیبرداری «رخ دیوانه» از فیلم هندی «شیطان» یا فیلمهایی دیگر پاسخ داد و این مورد را مردود دانست، وی گفت: من «رخ دیوانه» را دوست داشتم و با اعتقاد از فیلم دفاع کردم.
غلامعباس فاضلی هم در انتها یادآور شد که هنرمند بایستی یک قدم جلوتر از جامعهاش باشد. «رخ دیوانه» میتوانست مروج محبت، شرافت و درستکاری بیشتر در جامعهاش باشد اما چنین اتفاقی نیفتاده است.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|