پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
The Lion in Winter
كارگردان: آنتونی هاروی
فيلمنامه: جیمز گلدمن [براساس نمایشنامهای نوشتهی خودش]
بازيگران: پیتر اوتول، کاترین هپبورن، آنتونی هاپکینز و...
محصول: انگلستان و آمریکا، ۱۹۶۸
زبان: انگلیسی
مدت: ۱۳۵ دقیقه
گونه: درام، تاریخی
بودجه: ۱۰ میلیون دلار
فروش: بیش از ۲۲ میلیون دلار
درجهبندی: PG
جوایز مهم: برندهی ۳ اسکار و کاندیدای ۴ اسکار دیگر، ۱۹۶۹
■ طعم سینما - شمارهی ۱۱۱: شیر در زمستان (The Lion in Winter)
قصدتان از فیلمِ تاریخی دیدن، لذت بردن از صحنههای عظیم رویاروییِ لشکرها و لمس شکوهِ بناهای پرجلالوُجبروت و لباسهای پرزرقوُبرق است؟ چنانچه جواب مثبت به این سؤال میدهید، شیر در زمستان را نبینید اصلاً! چرا که عظمت و شکوه در شیر در زمستان بهشکل دیگری معنا پیدا میکند؛ در پرداختن فیلم به شخصیتها و متمرکز شدناش بر پیچیدگیهای مناسباتِ انسانی مابینشان. با این توضیح، پربیراه نخواهد بود حتی اگر شیر در زمستان را درامی روانشناسانه توصیف کنیم که در بستری تاریخی به وقوع میپیوندند.
«کریسمس ۱۱۸۳ میلادی است و شاه هنری دوم (با بازی پیتر اوتول) در فکر تعیین جانشین خود. پادشاه در شرایطی بغرنج چنین تصمیمی گرفته چرا که همسرش، النور (با بازی کاترین هپبورن) را چند سال است تبعید کرده و او مثل ماری زخمخورده مدام در حال توطئهچینی است. بهعلاوه، سه پسرِ هنری و النور با نامهای جان (با بازی نایجل تری) و جفری (با بازی جان کاسل) و ریچارد (با بازی آنتونی هاپکینز) هرکدامشان داعیهی جانشینی پدر و سلطنت [بر انگلستان و بخشی از فرانسه] دارند...»
شیر در زمستان موسیقی متن شاهکاری دارد؛ اثر جان باری فقید. این را ابداً بهخاطر اسکار گرفتناش نمیگویم، کم نبودهاند فیلمهایی که آهنگسازانشان اسکار بردند اما امروز کمتر سینمادوستی رغبت میکند ساختههایشان را بشنود. برای پی بردن به دلیل ادعای نگارنده، تنها کافی است به موزیک ساخته شده مخصوصِ تیتراژ ابتدایی فیلم با جانوُدل گوش بسپارید! در همین ۲ و نیم دقیقه، طیف گوناگونی از احساسات [حماسی، رازآلودگی، اضطراب و هیجان، شور و سرمستی] بهشیوهای چنان خلاقانه و هنرمندانه در هم تنیده شدهاند که کار هر کسی نیست.
قرون وسطی همیشه بهنظرم برههی تاریخیِ پررمزوُرازی آمده است؛ در شیر در زمستان المانی که بیش از هر عنصر دیگر از فیلم به این تصور ذهنی [احتمالاً همهگیر و مشترک] دامن میزند، موسیقی رازآلود آقای باری است. تصاویر شیر در زمستان همراه با موزیکِ متناش [علیالخصوص اوقاتی که صدای گروه همسُرایان شنیده میشود] برایم تداعیکنندهی تابلوهای نقاش رمانتیک سدهی نوزدهم، کاسپار داوید فریدریش [۱] هستند که رازوارگی، سکوت و مرگ در آثارش موج میزند. شیر در زمستان بهویژه تابلوی محبوبام "گورستان دِیر در زیر برف" [۲] را بهیادم میآورد.
شیک و تروُتمیز نبودن شیر در زمستان، [اصطلاحاً] خاکوُخلی بودناش و غباری که بر چهرهها، لباسها، آکسسوار و دروُدیوار نشسته هرچه بیشتر مخاطب را به این باور میرسانند که در حال تماشای یک فیلم تاریخی از سدههای میانه است. دانستنِ اینکه شیر در زمستان در سال ۱۹۶۸ تولید شده هم خودش موهبتی لذتبخش است زیرا مطمئنمان میکند که مطلقاً اثری از اسپشیالافکت و بزکدوزکِ کامپیوتری در بین نیست!
داگلاس اسلوکوم در فیلمبرداری شیر در زمستان یادگاریِ معرکهای از خود بهجای گذاشته است. بهغیر از چند زوماین و زوماوت که در تکسکانس جنگیِ فیلم توی ذوق بیننده میزنند، حضور دوربین در شیر در زمستان احساس نمیشود. دیگر کار تحسینبرانگیز آقای اسلوکوم با در نظر گرفتن امکانات آن زمانِ سینما [حساسیت نگاتیوها و...] مربوط به نورپردازی شیر در زمستان است. شیر در زمستان جوری نورپردازی شده که انگار نورپردازی نشده(!) و گویی هر آنچه در قاب تصویر میبینیم، از آتش شومینهها و مشعلها و شمعها نور گرفتهاند.
شیر در زمستان در عین حال که به روابط خصومتآمیز و لبریز از فریب و دسیسهچینیِ شاه هنری دوم و بستگان درجهی اولاش میپردازد ولی ساختهای سراسر تیرهوُتار نیست که با تلخکامی و کشتوُکشتار به پایان برسد. فرجام شیر در زمستان برعکسِ آنچه تصورش میرود، آمیخته با سرزندگی و امیدواری است درحالیکه بههیچروی ابلهانه بهنظر نمیرسد و هضماش برای تماشاگر دشوار نیست. این مهم مگر در سایهی درست از آب درآمدن رابطهی توأمان عاشقانه و نفرتآلودِ النور و هنری بهدست نمیآمده و مدیون نقشآفرینیِ قدرتمندانهی زندهیادان کاترین هپبورن و پیتر اوتول است. البته در این مورد، سهم متن قویِ منبع اقتباس [نوشتهی جیمز گلدمن] و نیز کارگردانیِ اثر بر هیچکس پوشیده نیست. بهجز جان باری، بانو هپبورن و آقای گلدمن هم با شیر در زمستان اسکار گرفتند.
شیر در زمستان [چنانکه دریافتید] فیلمی شخصیتمحور و گفتگومحور است که داستاناش در لوکیشنهایی محدود اتفاق میافتد. سه ویژگی فوقالذکر کفایت میکنند تا خیال کنید با ساختهای کسالتآور روبهروئید اما بهتر است زود قضاوت نکنید! تدوینگر بودنِ آنتونی هاروی [۳] اینجا [در دومین و بهترین تجربهی کارگردانیاش در سینما] به کارِ فیلم آمده است تا شیر در زمستان مشکل ریتم [و همچنین نقیصهی فقدان جذابیت] نداشته باشد.
پیمان عباسینیا
دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۴
[۱]: Caspar David Friedrich، منظرهپرداز آلمانی و از پیشگامان جنبش رمانتیسیسم (ویکیپدیای فارسی، مدخل کاسپار داوید فریدریش).
[۲]: این نقاشی در جنگ جهانی دوم نابود شد (هنر در گذر زمان، هلن گاردنر، ترجمهی محمدتقی فرامرزی، چاپ هفتم: ۱۳۸۵، صفحهی ۵۸۶).
[۳]: هاروی، فیلمهایی نظیر دکتر استرنجلاو و لولیتای استنلی کوبریک و همچنین جاسوسی که از سردسیر آمد را تدوین کرده است.
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|