جواد طوسی
یاران موافق همه از دست شدند
در پای اجل یکان یکان پست شدند
خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر
دوری دو سه پیشتر ز ما مست شدند
سال شوم مرگ
این هم سهم آخرت
رفیقی که دق مرگ روزگارش شد
یار کویری ما
در شهر پرهیاهو نفسش بند آمد
امروز همان صبح سیاهپوشت شدم
شهر ابری و باران خورده
بوی ماتم می دهد
رفتنت را باور ندارم
بی تو حافظ را با که زمزمه کنیم؟
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
به یاد علی معلم
جواد طوسی
در همین رابطه بهاریه های نوروز ۱۳۹۶ نویسندگان سایت پرده سینما را بخوانید:
من، پرنده و قطارکنار مدرسه مان- محمد جعفری
رویای کوچک من- آذر مهرابی
شکلات تلخ- فهیمه غنی نژاد
از بهاران خبرم نيست- سعید توجهی
دورانی که می توانستیم آن نیک تر زیستن را جشن بگیریم- کاوه قادری
هامون و بلشویست های محکوم به بهار- هادی جلالی
این خط را بگیر و برو و آن سنبل را بو بکش...- نغمه رضایی
در شهر پرهیاهو نفسش بند آمد- جواد طوسی
فانوس دریایی سبز- امید فاضلی
دو+یک= دو -غلامعباس فاضلی
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|