عماد ناجی
آنان که وعده آفریدن بهشت در روی زمین را دادند،عاقبت جهنم آفریدند.
کارل پوپر
سعادت آباد تازه ترین اثر مازیار میری اثری روشنفکرانه است که جامعه ای ملون و درهم را در یک لوکیشن بسته به نمایش می گذارد. این اثر که بدون شک به یکی از آثار پر مخاطب اکران امسال بدل خواهد گشت، اثری است کم نقص با بازی هایی نسبتاً خوب که مخاطب را راضی از سالن سینما بیرون می آورد.
سعادت آباد نه ژست های روشنفکرانه دارد و نه می خواهد چیزی را به مخاطب بیاموزد، بلکه قصد دارد با نمایش بی اخلاقی های امروزه ی انسانی، مخاطب را به فکر فرو برد و تلنگری کوچک بر او بنوازد تا بتواند زندگی را بیشتر و بهتر درک نماید.
فیلم روایتگر شبی است که یاسی (لیلا حاتمی) قصد دارد برای همسر خود جشن تولد بگیرد و او را غافلگیر کند. اما همه چیز آنطور که او می خواهد پیش نمی رود. به بهانه ی این جشن تولد شخصیت های فیلم گرد هم می آیند و داستان آغاز می شود. شخصیت ها در طول داستان معرفی شده و فیلم با افت و خیزهای مداوم پیش می رود تا با وجود فیلمبرداری در یک فضای بسته و محدود، مخاطب دچار خستگی نگردد و تا پایان داستان نیز برای مخاطب به صورت تزریقی ناگفته ها را بیان می کند. فیلم داستانی آشنا از زندگی انسانی امروزین را بیان می دارد که برای مخاطب ملموس و آشناست و مخاطب نسبت به آن احساس بیگانگی ندارد.
این فیلم جامعه ای از انسان ها را به نمایش می گذارد که دروغ، پنهان کاری و خیانت در بین آنها موج می زند. جامعه ای که تصویر کوچک شده ای از جامعه ی انسان امروزی است. هر یک از افراد این جامعه سعی دارند برای رسیدن به شرایط بهتر، خطر کنند. آنان به دنبال سعادت آبادند؛ غافل از اینکه سعادت آباد، ناکجا آبادی بیش نیست. این تلاش و حتی حرص و زیاده طلبی در اکثر افراد این جامعه موج می زند. در محسن (با بازی حامد بهداد) که برای رسیدن به منفعت مادی سر دوست و شریک خود را کلاه گذاشته و برای منفعت طلبی جنسی به همسر خود خیانت کرده است؛ در لاله (با بازی مهناز افشار) که برای رفتن به خارج از کشور، سقط جنین کرده و این کار را از شوهر خود پنهان نموده است؛ در بهرام (با بازی حسین یاری) که تن به ازدواج با زنی پولدار داده و به همین جهت از عشق خود چشم پوشیده است؛ در تهمینه (با بازی هنگامه قاضیانی) که گمان می کند همه چیز را می توان با پول خرید؛ در علی (با بازی امیر آقایی) که با تعصب بیش از حد خود همسرش را آزار می دهد و این رفتارش شاید زمینه ساز رفتارهای اشتباه همسرش می گردد؛ در پرستار بجه (با بازی مینا ساداتیان) که نمکدان شکسته و با وجود رفتار دوستانه ی یاسی با وی با محسن رابطه برقرار کرده است و حتی در یاسی (با بازی لیلا حاتمی) که با دروغهای مصلحتی و رفتار مادرانه ی خود سعی می کند آرمانشهر خود را بنا کند.
جامعه ی انسانی امروزی نیز این چنین است. افراد برای ساختن زندگی آرمانی خود دست به هر کاری می زنند و برای دست یابی به ایده آل ها اخلاق و انسانیت را زیر پا گذاشته و آن را له می کنند، اما در انتها نه تنها به سعادت و کامیابی دست نمی یازند بلکه در جهنم خود ساخته ای گرفتار می گردند.
در نتیجه شخصیت های فیلم همگی دارای ما به ازای خارجی اند و به سهولت در جامعه ی انسانی امروزی یافت می شوند؛ به همین دلیل رابطه برقرار کردن مخاطب با آنها کاری بسیار ساده است که بازی های نسبتا خوب بازیگران و طراحی هنرمندانه ی صحنه نیز این امر را سهل تر نموده است.
به هر حال این فیلم آشفته بازار زندگی انسانهایی را روایت می کند که سعی دارند بهشت خود را بنا کنند اما عاقبت برای خویش چیزی جز جهنم نمی آفرینند؛ چرا که اساساً زندگی دارای قابلیت اینچنین ساخت و سازی نیست.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|