پرده سینما

نشست تخصصی نقش عنصر خیال و فانتزی در سینمای کودک برگزار شد

پرده سینما






 

 

 

نشست تخصصی نقش عنصر خیال و فانتزی در سینمای کودک دقایقی قبل در طبقه ششم هتل کوثر اصفهان با اجرای علی علایی (ریاست انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران) و تنی چند از هنرمندان از جمله: احمدرضا معتمدی، بهرام عظیمی، امیرحسین سحرخیز، فریال بهزاد، ترلان پروانه، فرزاد اژدری و غیره برگزار شد.

 

در ابتدای این نشست علی علایی که اجرای آن را بر عهده داشت تاکید کرد: مبحث مهم این عنصر فیلمنامه است و آن از عناصر اساسی سینمای کودک و نوجوان است و من یادم است دره شاپرک ها را که در خدمت آقای آزادی و خانم بهزاد بودم این فیلم قربانی جریان اکران شد چرا که در زمستان اکران شد و مانند تمامی فیلم هایی که در زمستان اکران می شوند به نحوی سوخت و در آن زمان ما تیتر زدیم «شاپرک ها در زمستان یخ می زنند» و الآن هم شاپرک های سینمای کودک و نوجوان یخ زده است و باید کاری کرد. علاقه کودک به افسانه ها و حکایات و روایات در ادوار مختلف توسط راویان مختلف روایت شده و راویان گفته اند واکنش کودک را دیده اند و آن را اصلاح کرده اند و عموماً ساختار ذهن کودک همان ساختار افسانه است و از آن بهره می برند و نظرات تئوری هم در آن وجود دارد. بررسی ها نشان داده که 5 ویژگی اصلی در سینمای کودک است. اول اینکه پایان خوش برای کودک مهم است دیگر آنکه خوب و بد باید مطلق باشد چرا که کودک همه چیز را مطلق می بیند و این برای سینمای بزرگسال نقیصه است و برای این که نگرانی کودک رفع شود باید آن را انجام داد نکته بعدی این است که شرور که برای آن نوزده مورد تعریف شده است باید به اشد مجازات برسد و اگر نشود تاثیرات روانی منفی بر کودک می گذارد ما کلید بحث را از این مباحث شروع می کنیم.

در ادامه این نشست حسنی نسب در جملاتی اظهار داشت: راه گشای بحث ها را آقای علایی توضیح دادند و بحث های تئوری هم که دنباله دار است موضوعات تئوریک و بحث های زیرساختی فانتزی و رویا بحث های دنباله دار و پر مناقشه ای است و تئوریسین های مختلف تعاریفی دارند و هرچه می گذرد پیچیده تر می شود به دلیل تغییرات نسل ها و و رواج رسانه های مالتی مدیا و حضور گیم ها و قصه های پیچیده تر که افسانه ها از منابع کلاسیک تخطی کرده اند و به نظر من وارد شدن به حوزه این تئوری و ماجراها به غیر از اینکه هرکسی هر تعریفی که دلش می خواهد بدهد بهتر است به کتاب ها مراجعه کنند و پارت دوم که سینمای کودک و فقدان این عناصر است اشاره باید بکنم ما حول و حوش یک دهه قبل پرونده ای در کتاب سال مجله در رابطه با جلوه های ویژه در می آوردیم و ایجابی حرف می زدیم و راجع به عدم وجود صحبت می کردیم و دکتر معتمدی در آن زمان تازه کار در زمینه ویژیول افکت و سی جی را شروع کرده بودند و باید برسیم به این که چه شد که وضعیت به این شکل درآمد و باید ببینیم چقدر با حساب و کتاب بود و بک گراند تاریخ ما که می توانست مورد استفاده از سینما هم قرار بگیرد و اغلب رئالیست جادویی ها سوررئالیست ها و غیره به هزار و یک شب و در حماسه به شاهنامه و در عاشقانه به شیرین و فرهاد اشاره می شود در بخش کودک بخش عظیمی از افسانه ها و متل ها وجود دارد و دلایل مختلفی دارد. به نظر من رابطه اهالی سینمای ما با ادبیات تاریخی و جدید منقطع شده و به نظر می آید که سرچشمه ها در سینمای ایران منبع اجرا نیستند و نکته دوم این است که سخت افزار و نرم افزاری که وجود دارد ادبیات به دلیل ماهیت سوبژکتیو خود می تواند کار کند و این عقب ماندن ما از ماهیت تکتولوژیک باعث شده عملاً اگر انگیزه هم داریم امکانش را پیدا نکنیم و اولین تجریه سینمای جدی ما شب قوزی زنده یاد غفاری هیچ نشانه ای از فانتزی و تخیلی که نیاز به جلوه داشته باشد حضور ندارد و انقطلاع میان سینما و ادبیات و نقش تعیین کننده داشته است.

علایی نیز اظهار داشت: در مورد تخصص ها برخی از دوستان جلوه های ویژه بصری را به کار می بردند که باید از این به بعد در مطبوعات به عنوان جلوه های بصری بشناسیم و من از خانم بهزاد با سابقه شان در کاکلی و دره شاپرک ها نشان دادند که اشتیاق به این امر دارند و یک منتقد خارجی اشاره کردند شبی از شب های هزار و یک شب است و وارد این عرصه شدند و اتفاقاتی برایشان افتاد که خط عوض کردند و سراغ سوژه های دیگر رفتند و اما دغدغه شما همچنان سینمای کودک و نوجوان مانده است.

فریال بهزاد در ادامه این نشست گفت: در اواخر دهه شصت شروع کودک با فیلم های فانتزی بود و کاکلی و دره شاپرک ها هم جزو آن فیلم ها بود که بچه ها دوست داشتند و به جای درباره کودک فیلم های کودک بود اما سینما از لحاظ تکنولوژیک پیشرفت نکرد و ما همزمان با سینمای جهان پیش نرفتیم و واقعیت این است که ما از لحاظ تکنیکی همزمان با جهان پیشرفت نکردیم و دیدم هری پاتر آمده و بچه ها دسترسی دارند و می توانند به راحتی فیلم های روز دنیا را ببینند و عدم وجود تکنیک در سینمای ایران نشد من این رویه را ادامه دهم و کماکان هنوز فیلم ها خیلی با سینمای جهان فاصله دارد و نمی دانم اتفاق عجیبی افتاد و فیلم هایی که درباره کودک بود در جشنواره های خارجی مورد توجه شد و من خودم در یکی از جشنواره ها داور بودم و فیلم های فانتزی که می آمد داورها توجه و دقت نمی کردند در صورتی که این فیلم ها خورند سینمای کودک است و استحاله ای صورت گرفت و فیلم های جشنواره ای مطرح شدند زیاد برای دوستان اهمیت نداشت که اصلا فیلم اکران شود یا نه و فقط می خواستند در جشنواره ها مطرح شوند. در دنیای هری پاتر ها نمی شود فیلم هایی ساخت که پر از اشتباه باشد و ما افتادیم در جریانی که همه می خواسنند فیلم جشنواره ای بسازند.

حسنی نسب نیز افزود: این فیلمسازان تا یک دورانی در آن سمت اکران و فانتزی بودند و بعد به یک سمت دیگر رفتند و ماهیتاً دو جریان متفاوت هستند و شهر موش ها را کنار بگذاریم و دونده و یا خانه دوست کجاست؟ پیش از گلنار و گربه آوازه خوان بوده اند و آسیب شناسی را باید جای دیگر جستجو کرد و سینما سینمای موزیک و شادی و نشاط و رنگ نبود و فیلم ها به دلیل وحشتناک بودن فقدان این عناصر تخیلی اتفاق اقبال وسیع عمومی می افتاد و به نظرم این شاید بسیار مهم تر بوده است.

بهزاد پاسخ داد: من اسم این را جریان انحرافی نمی گذارم و دارم جریان کنار گذاشتن آن را توسط خودم می گویم.

سحرخیز در ادامه این مراسم بیان کرد: ما از چند نکته سریع گذشتیم و بیش از اندازه نگاه کردن به تکنیک خود یک آسیب است و بحث من حرفه جلوه های بصری تکنیک نیست و من چون از انیمیشن آمدم می خواهم بگویم سینمای کودک سینمای زنده نیست که انیمیشن قاطی آن باشد آسیب اول این است گروه تولید آنقدر که باید اعتماد ندارند ما نمی توانیم قوانین خودمان را وضع کنیم و انتظارات جهانی داشته باشیم و باید معادل فریمی داشته باشیم و چقدر هزینه ها با هم تفاوت دارد و بخش عمده تر این است که از یک گروه چه باید کرد چه کسانی پشت کامپیوترها هستند و ترجمانی که از خیال باید شکل بگیرد جای خالی دارد و کسی که گرافیک نهایی را انجام دهد و می تواند ترجمه خیال کارگردان را داشته باشد.

حسنی نسب افزود: تئوری مولف سینما را دچار بیماری کرده است و فیلمسازان فکر می کنند باید به همه چیز بیندیشند و دیگران آن را مصرف کنند و این قضیه از گذشته تا کنون ادامه داشته است.

علایی گفت: سینمای ایران امکانات ندارد و یک شوخی است و سرمایه سینمای ایران سینماگر ایرانی است.

احمدرضا معتمدی در ادامه این مراسم اظهار کرد: سینمای ما به سمت سینمای سفارشی و دولتی رفته است و در بحث ویژیول نیست و حتی در سینمای قصه گو هم همین است و از کسی می پرسیدند چرا فیلم ترسناک در سینمای ایران نیست و گفت کسی در این شرایط اقتصادی نمی رود سینما تا بترسد می رود تا بخندد و اگر به چیزی نرسیدیم چون به آن باور نداشتیم و می توانستیم خودمان را برسانیم و سینمای سفارشی اجازه این کار را به ما نداده و همیشه طبل بزرگ تهاجم فرهنگی را می شنویم اما مهمتر از آن خلاء فرهنگی است و شما به هری پاتر اشاره کردید اصلا سینمای جایزه بگیر و مطرحی نیست سینمای تعطیلات و گیشه است و کلیات قصه از یاد شما می رود ویژوال افکت مختص سینمای سرگرم کننده نیست اما کاربرد دارد و کارهای نشدنی را ایجاد می کند و صحنه های زیبا را ایجاد می کند و صجنه و اتمسفر باید آن را تایید کند. تجهیزات در خارج به سمتی می رود که بدیع باشد و از رئالیسم خارج و به هایپر رئالیسم نزدیک می شود و در مرد عنکبوتی و جنگ ستارگان می بینید در شماره های پایین ضعیف تر هستند و در شماره های بالاتر به سمتی می روند که مخاطب را جذب کنند و این امر در فیلم های اکشن هم می افتد.

مباحث پایه تر باید رسیدگی شود و بچه ها تخیلاتشان ایرانی نیست و خلاء فرهنگی است و در ذهن بچه های ما است که به آن نیاز دارند. پسر سمت پدر و دختر سمت مادر می روند فیلمسازی تربیت کردن انسان است و مدرسی می گفت آمار مطالعه به ما می دهند که ایرانی در سال 20 دقیقه مطالعه می کنند و اگر لاست یا 24 را دیده باشند و زیرنویس خوانده اند این دروغ است و اگر شاهنامه را بخوانم تاثیر پذیر است یا فیلم خوبی در رابطه با آن ببینم و ما نباید خودمان خودمان را سانسور کنیم و هنرهای ما جمعی است و سینما هنری جمعی است و محصول خود را کوچک کرده است.

بهرام عظیمی نیز اظهار داشت: من خودم انیمیشن کار می کنم و ایرادات زیادی به آن ها وارد است و در رابطه با کودک باید صحبت شود. من می ترسم انتقاد کنم و باید الکی جاهایی تعریف کنم و تمام فیلم های کودکی که مخصوصاً در قدیم ساخته شده و کارگردانان به واسطه آن ها کار می گیرند در آن دوره جواب داده و آن دوره بچه ها مجبور به نگاه آن ها بوده اند یک کار کودک بود و به سینما می آمدند اما اختیاراتی که الان در اختیار بچه ها است را نداده اند و آن زمان شاهکار بوده ولی الان شاهکار نیست و مقایسه آن ها در آن دوره با آثار خارجی آن دوره هم این بوده که آن ها کم می آورده اند و ما عرق ایرانی داریم و الکی دفاع می کنیم و عروسک های ما یک خانم لاغر اندام چهل کیلویی است تا آن را تکان دهد و اینقدر سطح سلیقه و توقع ما را پایین آورده اند کف کردم که چه جوری کلاه قرمزی روی پیکان نشسته است ضعفی که در سینمای ما است خیال و فانتزی است ولی چیزی است که سینمای ما کم دارد دو علت بزرگ دارد یکی اینکه فیلمنامه های ما و طراحی کاراکتر و غیره نمک ندارد و دیگر آنکه کسانی که کار می کنند عرق به کارشان ندارند و کارشان را سمبل می کنند که این به ذات ایرانی ها باز می گردد. از من دعوت شد بروم چین فیلم بسازم رفتم آنجا و چند استودیو را دیدم و یکی آنقدر خوب است که آواتار دو و سه در آنجا ساخته می شود و چینی را می گویم که انیمیشن درجه یک کار می کنند و بیست نفر داشتند انیمیت می کردند و برای چینی ها جذاب بودم حتی یک نفر به ما نگاه نمی کرد و همه سرشان به کار خودشان بود اما در سر کار تهران 1500 برخی از دوستان که مثلاً جزو نوابغ انیمیشن هستند آمد طرف من و من انتظار داشتم که بگوید ببخشید کار می کردم و برعکس گفت چرا اینجا موبایل آنتن نمی دهد! دیدم آدم درجه یک ما دغدغه اش این است که موبایلش آنتن نمی دهد و شرکت صبا که با بدبختی به ما کار می دهد دیگر بعدش گوش ما را نمی گیرد که چرا انیمیشن هایت روز به روز ضعیف می شود؟ ما می ترسیم و خودمان را ارتقاء نمی دهیم . اعتماد خیلی مهم است اگر بخواهیم کار درجه یک بسازیم باید به سحرخیز و معتمدی اعتماد کرد.

بهزاد پرسید: منظورتان از نمک چیست؟

عظیمی پاسخ داد: کاراکتر ما در یک فریم خوشگل است و راه رفتن و ریتم همه شبیه هم و کند است و کارهای خارجی به خودی خود جذاب نیست مگر پت و مت تخیل و عجیب و غریب پشت سر خود دارد؟  نه نمک دارد و آدم از آن لذت می برد و پت و مت اصلاً یک سبکی دارد و اعصاب را خرد می کند و با اعصاب مخاطب کار می کند و او لذت می برد و متاسفانه ما آن چیزی که از قدیم یاد گرفته ایم همان کار را می کنیم و همان عروسک گردانی که 30 سال قبل عروسک ما را تکان می داده هنوز هم همان تکان می دهد و این است که سینمای کودک ما همچنان عقب مانده است!

اژدری نیز در ادامه این نشست گفت: از سال 57 به بعد خیال در تلویزیون ایران مرد، من یادم است که مجری تلویزیون در برنامه ای گفت ما دیگر پلنگ صورتی نشان نمی دهیم، چرا که این فیلم محصول آمریکا است و پس از آن برنامه ای نشان دادند که آدمک هایی با مقوا می ساختند و به بچه ها نشان می دادند. ما در زندانی ذهنی بزرگ شدیم که فقط یک رئالیسم دستوری به ما دیکته می شد. ما یاد گرفتیم که علی رغم مصمومیت فضای اطرافمان خیال پردازی کنیم.

لازم به ذکر است پگاه آهنگرانی ، امیرشهاب رضویان، وحید نیکخواه آزاد و غیره از جمله هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.


 تاريخ ارسال: 1392/7/17
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.