پرده سینما

گفتگو با فرخ هاشمیان بازیگر فیلم «بچه های آسمان» در حاشیه جشنواره فیلم کودک

پرده سینما






 

 

 

فرخ هاشمیانگفتگو با فرخ هاشمیان بازیگر فیلم بچه های آسمان بعد از سال ها دوری از عرصه سینما در بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم کودک بسیار جذاب بود. بازیگری که پس از بازی درخشانش در فیلم بچه های آسمان ساخته مجید مجیدی توانست نظرات مثبت تعداد کثیری از منتقدان و دست اندرکاران نه تنها سینمای ایران که سینمای جهان را نیز به سوی خود جلب نماید طی این سال ها به دلیل برخی از مسائل حاشیه ای که برایش پیش آمده بود نتوانست در این مسیر ادامه راه دهد و به همین علت بود که کسی از او خبری نداشت تا این که مسعود نجفی خبرنگار ایسنا با پیگیری های مکرر خود ماه ها قبل این بازیگر را در حالی پیدا کرد که به نقاشی ساختمان روی آورده بود و پس از مصاحبه با نجفی تمامی اتفاقاتی را که طی این سال ها برایش پیش آمده بود برشمرد. مصاحبه هاشمیان بسیار تاثر برانگیز و دردناک بود. هاشمیان اما این روزها دوباره بسیار خوشحال است و چشم امید به آینده دارد و هدف نهایی خود را نه در سطح سینمای ایران که در سطح بین الملل و بردن جایزه اسکار می داند. گفتگو با هاشمیان در آخرین روزهای برگزاری جشنواره فیلم کودک توسط دو تن از خبرنگاران سایت پرده سینما انجام شد. گفتگویی کوتاه اما تاثیرگذار جالب و به یاد ماندنی!

 

چه شد که پس از بچه های آسمان از سینما دور ماندی؟

-من بعد از بازی در بچه های آسمان بارها نزد آقای مجیدی می رفتم و ایشان نیز همیشه درگیر جشنواره ها بودند البته خانواده ایشان اینگونه به من می گفتند و به نحوی باعث می شدند که من نتونم به ایشان دسترسی داشته باشم و ایشان را ببینم و پس از اینکه من در فیلم بچه های آسمان بازی کردم یک سری مشکلات خانوادگی باعث شد تا ما از تهران برویم و رفتن ما از تهران شروع جدایی من از سینما بود من به دلیل سن کمی که داشتم رفت و آمدم به تهران خیلی سخت بود و پس از اینکه ما بعد از چند سالی به تهران آمدیم مطمئناً آدرس همه عوض شده بود و به راحتی نمی شد کسی را پیدا کرد. سال 78 فیلم کوتاهی به کارگردانی آقای موفق به نام کیف بازی کردم و بعد دوباره از عالم سینما جدا شدم تا زمانی که به اول دبیرستان رفتم و در هنرستان صدا و سیما در رشته بازیگری ثبت نام کردم اما در آنجا هم متاسفانه برای من مشکلات بسیاری به وجود آوردند و به دلیل پارتی بازی های فراوان به من اجازه ورود به هنرستان و ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه ام را نداند البته مشکلات به وجود آمده باعث نشد که من از رو بروم و بازیگری را رها کنم و به همین جهت دوباره نزد کسانی دیگر از جمله کارگردان ها، بازیگران و غیره رفتم، همه آنها به نحوی مرا اذیت کرده و شخصیتم را خرد کردند، حتی یکی از آن ها گفت که چون تو بچه های آسمان را بازی کردی دلیل نمی شود که فکر کنی بازیگر شده ای. وقتی این جمله را شنیدم فهمیدم که دیگر همه چیز تمام شده است و به این نتیجه رسیدم که شاید قسمت همین باشد. خیلی ها به من گفتند که باید بیشتر تلاش می کردی اما من خیلی تلاش کردم، خیلی راه ها رفتم، به شبکه های مختلف و دفاتر کارگردان های مختلف مراجعه کردم اما نشد و اکثر آن ها می گفتند که شماره ات را به ما بده تا تماس بگیریم اما بعد از آن خبری از هیچ کدام شان نشد. از سال 79 تا 86 من دیگر جلوی دوربین نرفتم و در سال 86 مستندی از تلویزیون پخش شد که آقای ناجی گفتند هر کس از این بچه خبر دارد با ما تماس بگیرد و به طور اتفاقی من از این مسئله مطلع شده و به صدا و سیما رفتم. از طریق کارگردان آن برنامه شماره آقای ناجی را گرفتم و از آنجا بود که با آقای ناجی ارتباط برقرار کردم اما بعد از آن هم تا دو سه سال از همه چیز دور بودم، طی این دو سال آقای ناجی به من می گفت که خیلی سعی دارد تا برای من بازی بگیرد اما هیچ خبری نمی شد. من با آقای ناجی خیلی رابطه گرمی برقرار کردم، ایشان حتی یک بار بر سر کار من که نقاشی ساختمان بود آمدند و رابطه ما با این دیدارها گرم و گرم تر شد تا اینکه نزدیک عید سال 92 شدیم که آقای ناجی شماره تلفن من را به آقای مسعود نجفی دادند که من واقعاً ایشان را خیلی دوست دارم و ایشان با من تماس گرفتند و من به برنامه آقای احسان علیخانی در شب چهارشنبه سوری رفتم و در آنجا مصاحبه ای انجام شد و برنامه به طور زنده پخش شد. من با آقای نجفی ارتباطم را قطع نکردم تا اینکه در شهریور ماه مصاحبه با من را آقای نجفی در خبرگزاری ایسنا گذاشتند، پس از آن شش روزنامه به نامهای ایران، تابناک، خورشید و غیره در صفحه اولشان مصاحبه من را گذاشتند.

بعد از این اتفاقات چه شد؟

-بعد از آن از باشگاه خبرنگاران جوان و واحد مرکزی خبر با من تماس گرفتند و در برنامه صرفاً جهت اطلاع گزارشی از من به صورت کامل نشان دادند که پس از آن پیشنهاد دو بازی در سریال و یک فیلم سینمایی اتفاقات بدی که برای بچه های آسمان افتاد به کارگردانی احسان سجادی گرفتم. پس از آن آقای نجفی اسم من را به جشنواره کودک دادند تا به عنوان مهمان ویژه جشنواره به اینجا دعوت شوم. فیلمبرداری این فیلم از اول زمستان آغاز می شود و از اینکه دوباره به سینما بازگشتم خیلی خوشحالم.

به راحتی توانستی کسانی که باعث شدند تا تو نتوانی بعد از بچه های آسمان در سینما بمانی ببخشی؟

-از قدیم گفته اند که بخشش از بزرگترها است و من دل خیلی بزرگی دارم و هر چند که من را خیلی اذیت کردند اما همه را بخشیدم و حلال کردم.

زمان ساخت بچه های آسمان چند سالت بود؟

-فیلم در سال 74 ساخته شد که من 9 سال سن داشتم.

در یکی از نشست های جشنواره فیلم کودک مطرح کردی که بعد از بازی در فیلم به دلیل اینکه از سینما دور مانده بودی تصمیم به خودکشی گرفتی آیا واقعاً به خودکشی فکر کردی و قصد خودکشی داشتی؟

-به خودکشی فکر کردم اما جرأت انجامش را نداشتم و به همین دلیل این کار را نکردم.

به چه دلیل می خواستی خودکشی کنی؟

-چون بن بست را جلوی چشمانم دیدم و احساس کردم به انتهای خط رسیده ام.

قبل از بازی در بچه های آسمان هم به سینما علاقه داشتی؟

-بله. پدرم همیشه هنگام فیلم دیدن به من می گفت که تو از دیدن فیلم خسته نمی شوی؟ حتماً باید تا - تشکر پایانی را هم ببینی؟ اولین فیلمی هم که در سینما دیدم فیلم هنرپیشه با بازی آقای اکبر عبدی بود که به همراه خانواده به سینما رفتم.

برای آینده چه هدفی داری؟ آیا می خواهی سینما را ادامه دهی و از شغل نقاشی ساختمان بیرون بیایی؟

-بله. من قصد را بازیگری را به طور جدی ادامه دهم و هدف نهایی من هم گرفتن جایزه اسکار است.

پس از اینکه به اجبار به کار نقاشی ساختمان رو آوردی به عنوان یک بازیگر که پس از بچه های آسمان به شهرتی رسیده بود چه حسی داشتی؟

-احساسم در آن زمان بسیار احساس بدی بود. حسی شبیه به اینکه نیزه ای زیر گردنم است و اگر سرم را پایین بیاورم نیزه به گلویم فرو می رود.

خانواده ات پس از این اتفاقات چه حسی داشتند؟

-آن ها خیلی بدتر از من داغون شدند و از اینکه سوختن و آب شدن من را می دیدند در عذاب بودند (بغض می کند)

 از سینماگرانی که می شناختی کدام یک بهترین انسان و کدام یک بدترین شخص را در سینما می دانی؟

-آفایان مسعود کیمیایی، حامد بهداد و پولاد کیمیایی را خیلی دوست دارم و از آن هایی که می شناختم آقای علیرضا خمسه در سینماگران قدیمی و در سینماگران جدید آقای مسعود نجفی و آقای ناجی را خیلی دوست دارم و دست هر دو را می بوسم. من آقای خمسه را در جشن دنیای تصویر دیدم و در آنجا ایشان چند بار با من صحبت و شوخی کردند و من ایشان را خیلی دوست دارم. بدترین انسانی که در سینما دیدم هم آقای فرهاد آئیش است که با جمله ای که گفتند بازی در بچه های آسمان دلیل نمی شود که تو تصور کنی دیگر بازیگر شده ای بهتر است به دنبال زندگی ات بروی من را بسیار آزار دادند. برادر آقای مجیدی هم آدرس و شماره تلفن من را داشت، مستندی در مورد بچه های آسمان ساخت ولی هیچ اسمی از من نبرد.

تصمیم نداری دوباره به سراغ مجید مجیدی بروی؟

-الآن آقای مجیدی ایران نیستند و در آلمان برای تدوین فیلمشان به سر می برند و من نمی توانم با ایشان ارتباط برقرار کنم.

فکر می کنی چرا آقای مجید مجیدی دیگر به سراغت نیامد؟

-اگر من پس از آن در فیلم دیگری بازی می کردم بچه های آسمان دیگر آن رنگ و لعاب را نداشت چرا که به عنوان کار دوم کمی پخته تر شده و بهتر بازی می کردم. برای اینکه نگذارند شیرینی بچه های آسمان از بین برود کاری کردند که من از سینما پرت شوم.

زمانی که بچه های آسمان به اسکار و جشنواره های خارجی رفت در آن زمان آیا جایزه ای گرفتی یا خیر؟

-در آن زمان من جایزه هایی از جشنواره های مختلف گرفتم که هیچ وقت به دستم نرسید، به عنوان مثال جشنواره مونترال کانادا یک جفت کتانی به من جایزه داد که هیچوقت به دست من نرسید و دلیلش را نمیدانم، به غیر از این در جشنواره های مختلفی من خبردار شدم که جایزه های بسیاری برای من بوده که هیچوقت به دستم نرسیده است و من هیچوقت به عنوان بازیگر بچه های آسمان به آن جشنواره ها نرفتم و در ایران ماندم.

در جشنواره های ایرانی نیز جایزه ای گرفتی؟

-بله. یک سیمرغ گرفتم که همراه با پوستر فیلم بچه های آسمان آن را شکستم و تنها یادگاری هایی که از این فیلم دارم یک لوح آقای علی معلم، استاد مظفر و کتاب اصلی بچه های آسمان است که هنوز آن ها را دارم و بقیه چیزهایی که از این فیلم دارم را نابود کردم.

حرفی برای پایان این گفتگو در نظر داری؟

-در آخر با دیدن این بچه هایی که در آتش سوزی مدرسه شان دچار سانحه شده اند از مسئولین می خواهم که به وضعیت شان رسیدگی کنند چرا که هزینه عمل این عزیزان خیلی بالا است و هر خانواده ای از پس این عمل ها بر نمی آید.


 تاريخ ارسال: 1392/7/18
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.