پرده سینما
در هفتهای که گذشت مراسم افطار رییسجمهور با هنرمندان یکی از خبرسازترین و پرحاشیهترین اتفاقاتی بود که در ساحت هنری ایران اتفاق افتاد. برخی افراد دعوتنامه رسمی نهاد ریاستجمهوری را در صفحات شخصی خود در رسانههای مجازی منتشر و آن را تحریم کردند و عدهای دیگر خلاف این جریان بر همان رای و نظر و اندیشه خود پایدار ماندند و دعوت حسن روحانی را لبیک گفتند. اما حالا در اولین روز هفته، بررسی این گفتهها و شنیدهها بد نیست. اینکه اساساً افراد دعوت شده به مهمانی رییسجمهور براساس چه متر و معیاری انتخاب شدند؟ و نیز آنکه کسانی که این مراسم را بایکوت کردند بر کدام مبنای فکری این عمل را یک کنش سیاسی میانگارند؟ این مساله را باید هم از منظر هنرمندان و هم دولت، موشکافانه مورد بررسی و تحلیل قرار داد اما در وهله اول باید به چهارشنبهشب پرداخت. شب نیمه ماه رمضان که رییسجمهور با همه حواشی در سالن اجلاس سران میزبان اهالی هنر شد.
علی نصیریان: هیچ حرفی تازه نیست
به گزارش «ایسنا» در ابتدای این مراسم علی نصیریان- بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر- از ناصر ملکمطیعی یاد کرد و گفت: « از درگذشت ناصر ملکمطیعی بسیار متأثریم و دلگیر، چراکه ایشان در پا گرفتن سینمای پس از انقلاب نقش داشت که بزرگترین آن آشنا کردن مردم با سینما بود. مردم او را دوست داشتند و دارند و او هم مردم را دوست داشت. البته او با توجه به شرایط آن دوره تلاش خود را کرد. اما نکته مهم در کار نمایش حضور مردم است و اگر آن طرف مردم نباشند نمایشی اتفاق نمیافتد. نمایش یک اتفاق است یعنی انسان در مقابل انسان و ایشان به بهترین نحو این کار را انجام میداد چراکه با مردم ارتباط زنده و واقعی داشت و همین مهمترین نکته در کار یک هنرمند است.»
نصیریان در ادامه به ارحام صدر نیز اشاره کرد و افزود: «او یک کمدین اصفهانی بسیار معروف بود به طوری که تئاتر ارحام صدر در اصفهان یکی از دیدنیها شده بود و این دستاورد کمی برای یک آرتیست نیست که ساده هم به دست نمیآید. آقای ملکمطیعی سالها در آسمان هنر ایران درخشید ولی در ۴۰ سال اخیر خاموش نگه داشته شد که این باعث تاسف و دلگیری ما است و کاری هم از دست ما برنمیآمد.»
علی نصیریان با اشاره به حرفهایی که پیش از این درباره فرهنگ این مملکت مطرح شده عنوان کرد: «وقتی منوچهر شاهسواری (مدیرعامل خانه سینما) درخواست کرد تا من سخنرانی داشته باشم به او گفتم نمیدانم چه بگویم چون همه حرفها گفته شده و هیچ حرفی زیر این آسمان نیلگون دیگر تازه نیست. همهچیز را همه میدانند و میدانیم. با این وجود تأکید میکنم فرهنگ رکن مهم و سند هویت ملی ما است و استمرار حیات ما در گروی فرهنگ غنی و پرباری است که از گذشته داشتهایم. فرهنگ و هنر عاملی در تداوم ملت ایران است و امروز در این آشفتهبازار دنیا میتواند فشاری را که بر ملت ایران تحمیل میشود کم کند و نیز امید را در دل ملت زنده نگه دارد.» ترجیعبند سخنرانی بازیگر نقش صحاف در هزاردستان یکی از مصرعهای ماندگار فردوسی بزرگ بود: «دریغ است ایران که ویران شود» نصیریان به ملتی اشاره کرد که لیاقت بهتر زیستن را دارند: «این ملت باید با دنیا ارتباط داشته باشد و اینطور نباشد که با تنشها و جنگهای روانی شب را به صبح برساند. انسانها در هر عصر و زمانهای با موانع کار کرده و هنر خلق شده است. کسانی که جرات بیشتری داشتند جنگیدند و هزینه آن را هم پرداخت کردند.»
ستاره اسکندری: از حصر بر اندیشه میترسم
اما یکی از کوبندهترین سخنرانیهای افطار ریاستجمهوری، سخنان ستاره اسکندری بود. او متنی را خواند که پیش از قرائت اش همه مسئولیتهای آن را یکتنه برعهده گرفت و گفت برای آنچه رای داده جنگیده است: «دور از احساسات دنیای مجازی، بیوابستگی به هیچ امکان دولتی در عین استقلال کامل با تعقل به تاریخ و سرنوشت تئاتر میاندیشم و این دیدار را فرصتی میدانم برای از تئاتر گفتن. آقای رییسجمهور! شما تئاتر نمیبینید. چرا؟ در چند سال گذشته تئاتر بیشتر زمزمه شده، شما و ما به هم اعتماد کردیم و با حمایت دولت شما چراغ تماشاخانههای خصوصی پرفروغتر شده است و در شهر ایران تئاتر از نو به دنیا آمد. ما همه به هم پیوستیم تا یادمان باشد که عزم کردهایم به عقب رانده نشویم. در کنارتان بودیم تا باب گفتوگو باز بماند بین شما و ما و اینک در اندکزمان نه گفتوگو که تنها گزارشی شاید شما را با واقعیت ما آشناتر کند. سالهاست که بر این در میکوبیم اما به در کوفتن پاسخی نمیآید و عقب میرویم؛ نمونهاش کسر اعتبار حوزه تئاتر در سال جاری و عدم حمایت از هنرمندان تئاتر، عدم تخصیص امکانات و تسهیلات و همچنین بیمه مناسب برای بیماران این حوزه. ما به عقب میرویم. طلب هنرمندان این حرفه که ماه پشت ماه عقب میافتد. سال به سال جوانانی را در این تخصص در دانشگاهها میپذیریم بیآنکه برایشان برنامه داشته باشیم. ما به عقب میرویم. سالن ساخته نمیشود، خانه فرهنگ گم شده، اقتصاد بر اندیشه سوار شده، به سطح میرویم. قانع شدهایم به سوت و کف.»
ستاره اسکندری گفت: «کشتی فرهنگ ناخدایش را پیدا نمیکند. ما گاه شنیده نمیشویم، دیده نمیشویم. به هم میپیوندیم، یک به یک، دهها نفر، صدها نفر از جای جای زمین و باز هم شنیده نمیشویم. با ما از پاسخگویی نظام اداری گفتید و برخی مدیران منتصبتان چرایمان را پاسخ نگفتند. با ما از توسعه گفتید و گاه مواجه شدیم با مدیریتی که حد را از حد محدودتر میکند و تحدید را اصل ماجرا. تئاتر شاخصه فرهنگی یک کشور است. نخواهید که حضور امنیتی و سلیقهای فرهنگمان را از ادب و اندیشه به بازار سوق دهد. نگذارید اندیشه را بیجان کنند.»
او با اقتدار در سخنرانیاش اعلام کرد: «آقای رییسجمهور! من از حصر بر اندیشه میترسم. من از تجسم بیگانگی این همه دست میترسم. از تیشهای که به ریشه زده میشود، میترسم. من از صورتهای پشت نقاب میترسم. من از قهرمانان کوچک میترسم. من از جایگزینی آمار به جای آمال میترسم. شما باب گفتوگو باز کردید که ما میتوانیم بیآنکه بهراسیم انتقاد کنیم. اما درهایی به روی ما بسته است. کلیدش به دست شماست. چاره کنید. چارهمان کنید قبل از آنکه اتفاق بیفتد. ما خسته شاید، اما ناامید نمیشویم. ما در کنار شما خواهیم ماند اما مردمیم. ما را بشنوید. ما را از سالنهای تئاتر، از مدرسه کودکانمان، از نانی که گران میشود، ما را از معلمان و کارگران بشنوید. تندباد حادثه این خانه را بر سر همهمان خراب خواهد کرد. شما چرا تئاتر نمیبینید؟»
حسن روحانی اما در سخنرانی خود به نقد ستاره اسکندری مبنی براینکه او تئاتر نمیبیند، گفت: «شما از دولت متوقع هستید و حق با شماست. ما نقدهایی در این حوزه داشته و داریم آن هم با وجود تلاشهایی که وزرای فرهنگ و ارشاد در دولتهای یازدهم و دوازدهم انجام دادند. با این حال این جمله حتما درست است و این اعتراض وارد است که چرا رییسجمهور نمیرود تئاتر ببیند. همانطور که حرف شما را باید من و دولت من بشنود شما هم نیاز مردم را بشنوید و با هم تلاش کنیم و در برابر مشکلات آینده اقتصادمان را اداره کنیم.»
فاطمه معتمدآریا: سیاستهای گذشته را کنار بگذاریم
دیگر هنرمندی که پشت تریبون و در مقابل رییسجمهور ایستاد فاطمه معتمدآریا بود که از جانب اهالی سینما گفت: «ما هیچ مطالبهای از کسی نداریم. ما سیاستمدار نیستیم و جمع شدهایم بگوییم نیازی به هیچ کسی نداریم که برای ما تصمیم بگیرید. ما هنرمندیم و باعث افتخار این مملکت هستیم. من شاید بیش از هر کسی مورد بیاحترامی، بازخواست و بازجویی قرار گرفتهام اما رسالت من دوستی، وحدت و همدلی است. من با این جهانی که تمامش مبارزه است و نژادپرستی را اشاعه میدهد در اینجا چه دعوایی دارم آن هم با این همه اقوام نیکاندیش و نیکسیرت و با این دعوت که به دور از صرفا مذهب است که اگر اینطور بود آقای لوریس چکناواریان سر سفره افطار ما نبود.»
معتمدآریا گفت: «ما نه دولتی را حمایت میکنیم و نه تکذیب. سهم ما هنرمندان از سیاست همین افطاری است و ای کاش ما را وادار نکنند با اندیشه سیاسی فیلم بسازیم. پیام تمام سینماگران در تمام جهان صلح، دوستی و آرامش است. میتوانید به ما اعتماد کنید که صلح و دوستی را به این مملکت بیاوریم.»
او در پایان ابراز امیدواری کرد هیچ سینماگری از کار محروم و ممنوع از ورود به مملکت نباشد: «اگر سیاستهای گذشته را کنار بگذاریم آن وقت میشود بهروز وثوقی را هم دعوت کنیم.»
شادی پیروزی: با قهر کردن رستگار نشدهایم
شادی پیروزی مدیر نشر ایلیا که از استان گیلان برای شرکت در این مراسم و به نمایندگی از اهالی کتاب و نشر به این مراسم آمده بود نیز در سخنرانی خود گفت: «برای چنین فرصتی فهرستی از خواستههای اهل کتاب و نشر وجود دارد اما میخواهم خرق عادت کنم چون گفتهاند از بیعدالتیها و کمبودها مثنوی مکرر.
چرخه معیوب پخش، بیمه نداشتن اهل قلم، آسیبپذیری امنیت شغلی اهالی این حوزه از جمله کتابفروشان و ناشران و مدیریت سلیقهای به عنوان بخشی از مشکلات این حوزه است پس چرا خودمان باید خودمان را تحریم کنیم. ما باید بتوانیم با هم حرف بزنیم چون با قهر کردن رستگار نشدهایم به همین دلیل همین که امروز عدهای تحریم میکنند بیآنکه نگران عقوبتی باشند، دستاورد کمی نیست.»
در افطار رییسجمهور علاوه بر جمع زیادی از مدیران فرهنگی و هنری دولت از جمله سه وزیر فرهنگ دولتهای روحانی (سیدعباس صالحی، سیدرضا صالحیامیری و علی جنتی)، محمدمهدی حیدریان (رییس سازمان سینمایی)، علیرضا تابش (مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی)، منوچهر شاهسواری (مدیرعامل خانه سینما)، سیدمجتبی حسینی (معاون هنری)، شهرام کرمی (مدیرکل هنرهای نمایشی) و هنرمندان و مدیران دیگری هم مانند جمشید مشایخی، قطبالدین صادقی، فرشته طائرپور، احمد امینی، لادن طاهری، هادی حیدری، احمد مسجدجامعی، سیدمحمد بهشتی، مهدی شفیعی (مدیرکل سابق هنرهای نمایشی)، پیمان شریعتی، مزدا انصاری، سعید روستایی، سیدجمال ساداتیان، مجید قناد، شهرام لاسمی، علیرضا رضاداد، محمود دولتآبادی، مریم معترف، رسول صدر عاملی، محمدحسین مهدویان، محسن خانجهانی، بهروز شعیبی، غلامرضا موسوی، بابک چمنآرا، حامد همایون، محمد اطبایی، همایون اسعدیان، حسین انتظامی (مشاور ارشد وزیر فرهنگ)، سعید سهیلی، اصغر همت، لوریس چکناواریان و امینالله رشیدی حضور داشتند.
رییسجمهور: ملتی منسجم را به دنیا نشان دهیم
حسن روحانی پس از سخنرانی اهالی هنر پشت تریبون قرار گرفت و به رفع محدودیت کاری هنرمندان و شنیدهشدن صدایشان تاکید کرد: «اصحاب فرهنگ و هنر گلههای بحقی دارند؛ کمبودها را باید همه با هم حل کنیم. بزرگترین درس رمضان، صبر و صلح و ایستادگی در برابر مشکلات است.»
روحانی در حالی اهالی هنر را به صبر و ایستادگی دعوت کرد که برخی از آنها به دلیل محدودیتهای موجود و انتقاداتی که به عملکرد او داشتند از حضور پای سفره افطارش سر باز زدند. او در ادامه سخنانش با بیان اینکه اهالی فرهنگ و هنر به حق از دولت متوقع هستند، خاطرنشان کرد: «کسی نمیتواند منکر شود که با وجود همه تلاشهایی که وزرای فرهنگ ما در دولتهای یازدهم و دوازدهم داشتند، همچنان کمبودها و مشکلات وجود دارند، اما امروز در شرایطی قرار داریم که همانطور که من و دولت من باید سخن شما را بشنویم شما نیز باید نیاز جامعه را بیش از گذشته لمس کرده و برای تحقق آن تلاش کنید. اگر بناست تسلیم نشویم، باید یک ملت منسجم، متحد و شجاع را به دنیا نشان دهیم و صبر، مقاومت، انسجام، هماهنگی و همصدایی را پیشه کنیم.»
رییسجمهور هنرمندان را مهمترین بازوهای ایجاد اتحاد و همدلی بین مردم قلمداد و تاکید کرد: «این کار بیش از هر کس از عهده شما بر میآید که با مردم با هنر و فرهنگ، قلم، تحلیل و کتاب سخن میگویید. قدرت شما و قدرت فرهنگ و آنهایی که با شعر، تئاتر، فیلم، موسیقی، نقاشی، مجسمهسازی و... با مردم سخن میگویند میتواند در این باشد که به مردم امید دهد.»
دو سکانس؛ قبل و بعد از افطار رییسجمهور
مراسم افطار حسن روحانی با هنرمندان چنانکه اشاره شد هم پیش از برگزاری و هم پس از آن بازخوردهای فراوانی داشت. محمود دولتآبادی پیش از حضور در این مراسم در گفتوگو با «اعتماد» عنوان کرده بود که از رأیی که داده حمایت میکند و ضمن همه بستانکاریهایش از سیستم، دعوت رییسجمهور را لبیک میگوید.
پس از این اعلام دولتآبادی، بسیاری از هنرمندان و اهالی اندیشه به او انتقاد کردند و بر نظرش تاختند و او بیاعتنا به همه این انتقادات در صف اول میهمانان افطاری روحانی حضور یافت تا به آنها که تیغ نقد را بر تارک هنر او نشانه رفتند یادآوری کند که وقتی دم از دموکراسی و دفاع از حق بیان آزادانه میزنیم باید به طریق اولی به آن باور داشته باشیم.
مضاف براین صادق زیباکلام- فعال سیاسی- نیز در گفتوگویی که روز پنجشنبه با «انصافنیوز» داشت، اعلام کرد: «این حق سلبریتیها و هر فرد دیگری است که اگر او را به جایی دعوت کردند آن را بپذیرد یا رد کند. بنابراین از باب نپذیرفتن دعوت هیچ ایرادی به این عزیزان سلبریتی وارد نیست.
نکته دوم اینکه، اگر این سلبریتیها را یکی از مقامات دیگر کشور دعوت کرده بود، آیا جرات میکردند، جسارت و شهامتش را داشتند که به آن نهاد بگویند «نه ما نمیآییم» و نه گفتنشان و نیامدنشان را هم به این صورت اعلام کنند؟
نکته سوم اینکه، دیگر همه میدانند که دیوار ریاستجمهوری خیلی کوتاه است و به عنوان تنها نهاد انتخابی میشود قشنگ زد توی سرش. خب همه هم میزنند، اشکالی هم ندارد و خیلی هم خوب است ولی آیا به نهادهای انتصابی هم میتوانند با این جسارت و شهامت و افتخار «نه» بگویند و «نه» خود را علنی کنند؟
نکته چهارم اینکه به هر حال یک موج پشیمانی از رای دادن به آقای روحانی به وجود آمده و نخستین آثار و علایمی که به وجود آمد، آنجا بود که ایشان از اهل سنت در دولتشان دعوت نکردند، از زنان در دولتشان دعوت نکردند، از کردها در دولتشان دعوت نکردند. به علاوه موضعگیریهای دیگری که داشتند و اینکه در مورد حصر و خیلی چیزهای دیگری که مورد انتظار بود، هیچ موضعگیری نکردند، باعث شد که یکجور سرخوردگی نسبت به ایشان به وجود آمده است.»
زیباکلام اشاره کرده بود: «به هر حال مشکلات و مسائل جدی در کشور وجود دارد؛ از مشکلات سیاسی گرفته تا اقتصادی و اجتماعی. سوال اساسی از سلبریتیهایی که آنقدر شجاعانه به دعوت آقای روحانی «نه» گفتند این است که اگر شما به واسطه وضع بد اقتصادی به ایشان نه گفتید، اگر شما به واسطه وضع بد سیاسی مملکت به ایشان نه گفتید، اگر شما به واسطه خیلی از مشکلات دیگر به ایشان نه گفتید و کاملا هم حق داشتید که به ایشان نه بگویید، اما سوالی که مطرح میشود این است که چقدر از آن نابسامانیهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی فقط متوجه دولت، به عنوان قوه مجریه است؟ یعنی سایر نهادها هیچ نقشی ندارند؟»
کلام آخر
در جریان افطار رییسجمهور، هنرمندان که ایجاد همدلی بین مردم یکی از رسالتهای کار هنریشان است، به دو طیف مجزا تقسیم شدند؛ عدهای که در مراسم حضور یافتند و رو در روی روحانی انتقادات خود را با شهامت تمام مطرح کردند و دسته دوم آنها که حضورشان را دریغ کردند تا بر میانه میدانِ هر چه گفتوگو است دیوار بلندی بکشند و تکگویی کنند. در این بین قرار نیست کسی عملکرد دیگری را ارزشگذاری و قضاوت کند چرا که ارجحیت این دو دیدگاه برعهده خواننده و نیز گذر زمان است. دولت «تدبیر و امید» اگرچه در طی طریق خود برای دستیابی به اهدافش (چه در زمینه سیاسی و چه فرهنگی) با ناهمواریهای فراوانی روبهرو بوده و هست، اما ناگفته پیداست با دو قطبی شدن در مقابل رییسجمهور و بر نایره کدورت و دشمنی بنزین ریختن، جز سنگلاخی کردن مسیر عایدی دیگری نصیب هنر نخواهد داشت. جناح مقابل تیشه به دست منتظر ایستاده و ریشه این دولت را نشانه گرفته است؛ پیداست در چنین شرایطی باید با اتحاد و تزریق امید، پیش از آنکه ریشهها یکسره از ته زده شوند، در جهت سازندگی امور گامبرداریم. اگر اتحاد بین هنرمندان از دست برود هر کس میتواند به فراخور زور و قولچماقیاش، خدشه بر جان هنر و هنرمند وارد کند. چنان که در دولت احمدینژاد چنین رفت و چنان شد. حسن روحانی به عنوان بانی این مراسم نیز به فراخور آنچه رخ داده قطعا دریافته است که در هنر، ما و شمایی مطرح نیست و باید درصدد استمالت خاطر مکدران برآید.
نیوشا مزیدآبادی
برگزفته از روزنامه «شرق»
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|