محمد جعفری
اکران 51
نگاهی به فیلم بازجوئی از یک همشهری غیرمظنون
سی و هفت سال پیش بخشی از اکران سینماهای تهران به نمایش فیلمهای برجسته روز دنیا اختصاص داشت که بر پرده سینماهامی رفتند. یکی از آنها بازجویی از یک همشهری غیر مظنون بود که در سال 1351 اکران شد.
کارگردان: الیو پتری
فیلمنامه :اوگو پیرو
فیلمبردار : لوئیجی کویلر
موسیقی : انیو موریکونه
بازیگران :جیان ماریا ولونته – فلوریندا بولکان
محصول 1970 کمپانی کلمبیا
115 دقیقه- ایتالیائی
برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره کن
نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی
سینمای سیاسی به معنای غلیظ خود در دهه هفتاد طرفداران پروپاقرصی به ویژه در میان روشنفکران چپ داشت که در آن دوره با شکست امریکا در کوبا و کره و ویتنام موج شادمانی را میان مردم برده بود. دوره ای بود که در فرانسه آشوب های دانشجویان غوغا می کرد . و در دیگر کشور های اروپائی فیلمسازانی چون کوستا گاوراس ، ژان لوک گدار و جیلوپونته کوروو ساخت فیلم سیاسی را یک تعهد می دانستند. بازیگرانی چون ایو مونتان و جیان ماریا ولونته کمتر اتفاق می افتاد که در فیلمی غیر سیاسی بازی کنند و حتی هالیود فیلم هائی پربیننده در باره مبارزات کاسترو و چه گوارا می ساخت. در ایتالیا این الیو پتری بود که با ساخت آثاری چون : مکانی آرام در حومه شهر ، طبقه کارگر به بهشت می رود و همین بازجوئی... سرسختانه بر این موضع پافشاری می کرد و فیلمهایش نیز اغلب جوایز بزرگ جشنواره کن آن زمان را تصاحب کرده بود.
آلبرتو ( جیان ماریا ولونته )شخصیت اصلی فیلم، مستشارجنائی اداره پلیس رم است که تخصص اصلی اش ، بازپرسی از مخالفان نظام بخصوص دانشجویان است . موج تظاهرات اعتراضی و هرج و مرج سیاسی،شهر را پر كرده و به انفجار در تشكیلات قضائی انجامیده. تمام مظنونین مورد فشار و بازجوئی قرار می گیرند تا متهم اصلی به جرم خود اعتراف كند.
الیو پتری در شخصیت سازی آلبرتوبسیار هوشمندانه عمل می كند: آلبرتو كیش شخصیت دارد. با حرافی و خودنمائی دائم ژست می گیرد ، قدرتش را به رخ این وآن می كشد ، قانون را زیر پا می گذارد ،بنا به درخواست معشوقه اش آگوستا از چراغ قرمز سر چهارراه عبور می كند ، كلمه ی مهم را مثل یك پسوند جلوی اسمش اضافه می كند ، مرتب در حال سازمان دادن خبر چین ها و جاسوس های پلیس است تا تلفن های محلی را کنترل و شعار نوشته های دیواری را پاک کنند . او چپ و راست در حال بازجوئی از دانشجویان است ، با تشكیلات مافیائی اش مخالفان نظام را از جلوی رو بر می دارد و برای محكم كردن شبكه عنكبوتی حاكم همه كار می كند. ولی همین بازپرس قدرتمند در زندگی خصوصی اش یك تحقیر شده به تمام معناست. این تحقیر به شکل نمادین در ناتوانی جنسی او تجلی یافته . آلبرتو نزد آگوستا آنقدر پست و زبون است كه تن به هر كاری می دهد و به نوعی بازیچه دست اوست. زن مرتب او را سبك می كند و به شیوه های مختلف از او سواری می گیرد. كراواتش را قیچی می كند، احمق خطابش می كند ، به او توهین می كند، به مرد می گوید دوستش ندارد وبرای تحریك او مقابل چشمانش با مردی دیگر می آویزد.
وقتی آگوستا از آلبرتو می خواهد که جگونگی شکنجه ی یک شورشی را برایش تشریح کند ، آلبرتو میانبر ترین راه را انتخاب می کند و برای خلاصی از دست معشوقش که چهره ی او را نزد دیگران افشا کرده او را در زیر یک ملحفه ی سیاه با تیغ می کشد. او صحنه ی قتل را طوری باز سازی می کند که پلیس اداره ی خود را سردر گم کند و از سوئی دیگر به شیوه ای جنون آسا آنها را بیازماید. به همین دلیل عکس های خود با آگوستا را از آلبوم او بر نمی دارد ، اثرات انگشتش را از محل جنایت پاک نمی کند و رد پاهای دیگری به جا می گذارد تا به خودش ثابت کند قدرت و سلطه او بالاتر از آن است که لو برود و به این ترتیب واقعه بغرنجی را در کارنامه جنائی اداره مطبوع خود ثبت می کند. آلبرتو که خود زائیده ی سیستم جهنمی یک تشکیلات مخوف است، حاشیه ی امنی برای خود تصور می کند که از مخالفین دریغ داشته.
فیلم پتری بی گفتگو ادعانامه ای است علیه سیستمی فاشیستی که مدعی برقراری امنیت و آزادی است . وقتی قاضی یک اداره ی ضد خرابکاری که خود باید مجری قانون باشد ، جانی از کار در می آید، برآیند آن ،هرج و مرج و بلبشوئی است که جامعه را فرا گرفته و این پیام اصلی فیلم است.
محمد جعفری
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|