پرده سینما

قصه‌ی پری مهربان و پسرک خطاکار؛ نگاهی به «پسری با دوچرخه» ساخته‌ی ژان-پیر و لوک داردن

پیمان عباسی‌نیا









 

 

هر پنج‌شنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!

 

با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!

 

نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما

 

 

 

 

 

 

The Kid with a Bike (به فرانسوی: Le gamin au vélo)

 كارگردان: ژان-پیر و لوک داردن

فيلمنامه: ژان-پیر و لوک داردن

بازيگران: توماس دُره، سسیل دِفرانس، ژرمی رنیه و...

محصول: بلژیک، فرانسه و ایتالیا؛ ۲۰۱۱

زبان: فرانسوی

مدت: ۸۸ دقیقه

گونه: درام

فروش: بیش‌تر از ۵ میلیون دلار

درجه‌بندی: PG-13

جوایز مهم: جایزه‌ی بزرگ هیئت داوران کن ۲۰۱۱ (مشترکاً با روزی روزگاری در آناتولی)

 

 

 طعم سینما - شماره‌ی ۳: پسری با دوچرخه (The Kid with a Bike)

 

 

پسری با دوچرخه ساخته برادران داردنپسری با دوچرخه فیلمی سینمایی در گونه‌ی درام، به نویسندگی و کارگردانی مشترک ژان-پیر و لوک داردن است. پسر ۱۲ ساله‌ای به‌نام سریل (با بازی توماس دُره) در دنیا هیچ‌کس را به‌جز پدرش (با بازی ژرمی رنیه) ندارد؛ پدری که او را -با وعده‌ی موقتی بودن این وضعیت- به یتیم‌خانه سپرده است و سراغ‌اش نیامده. سریل که از بی‌پاسخ ماندن تماس‌های تلفنی مکرر با پدرش خسته شده است، از یتیم‌خانه فرار می‌کند تا به محل سکونت پدر برود. سریل تنها پس از وارسی تمام اتاق‌های آپارتمان خالی، می‌پذیرد پدرش دیگر آنجا ساکن نیست. در این بین، پسرک تصادفاً با زن خوش‌قلبی به‌اسم سامانتا (با بازی سسیل دِفرانس) آشنا می‌شود...

پسری با دوچرخه فیلمی ساده است که داستانی ساده و سرراست را بدون هرگونه ابهام و پیچیدگی روایت می‌کند. این نکته حتی در انتخاب نام فیلم هم به‌ چشم می‌خورد: پسری با دوچرخه. از آنجا که شمار زیادی از ماجراها حول و حوش پسرک و دوچرخه‌اش اتفاق می‌افتد، برادران داردن هم اولین نامی را که از تماشای -سرسری- پلان‌ها ممکن است به ذهن هر بیننده‌ای برسد، روی فیلم‌شان گذاشته‌اند. البته اگر دقت داشته باشیم، درمی‌یابیم ارتباط آدم‌های فیلم به‌واسطه‌ی حضور همین دوچرخه است که شکل می‌گیرد و دوچرخه، نقشی اساسی در پیش‌برد داستان به عهده دارد. پس ساده‌ترین اسم، درواقع همان بهترین اسم برای فیلم بوده است.

تأمل در این مثال دم‌دستی نام‌گذاری فیلم، نشان می‌دهد که سادگی مذکور در پسری با دوچرخه، خوشبختانه مترادف با "آسان‌گیری" نیست. باورپذیر بر پرده آوردن برشی از یک زندگی روزمره‌ی امروزی، بسیار دشوارتر از -به‌عنوان مثال- ساخت فیلمی فانتزی یا علمی - تخیلی است. توجه به این نکته‌ی بدیهی، باعث می‌شود بیش از پیش به اهمیت کار داردن‌ها پی ببریم.

پسری با دوچرخه اشاره‌ای به شرایط بغرنج بچه‌های بداقبالی است که -مثل سریل- والدین خودخواه و مسئولیت‌ناپذیر دارند. تمام فکر و ذکر سریل، یافتن ردّی از پدرش است. سامانتا سرانجام از طریق اداره‌ی پلیس موفق می‌شود نشانی پدر سریل را پیدا کند. پدر بی‌عاطفه انگار نه انگار که بچه‌ای هم دارد، تازه یادش افتاده که می‌خواهد زندگی‌اش را از نو بسازد و تنها مزاحم‌اش کسی نیست به‌جز سریل! واکنش پسر در برابر لطمه‌ی شدید روحی ِ حاصل از دیدار پدر و سعی سامانتا در آرام کردن‌اش، از متأثرکننده‌ترین لحظات فیلم است...

جوانک لاابالی و خلافکار محله‌ی سامانتا، پس از بو بردن از حال و روز سریل، موفق می‌شود -با کمی محبت و توجه- او را به راه خلاف و دزدی بکشاند. پسر نوجوان آسیب‌دیده‌ای که -در این سن و سال بحرانی- اجباراً از محبت پدر محروم شده، طعمه‌ی سهل و آسانی است. وقتی نقشه‌ی سرقت آن‌طور که باید پیش نمی‌رود، سریل -که برای بیرون آمدن از خانه با سامانتا درگیر شده- به پدرش پناه می‌برد و دوباره طرد می‌شود. این‌بار هم سامانتاست که به داد سریل می‌رسد. سامانتا اینجا نقش پری آبی‌موی مهربان "ماجراهای پینوکیو" را دارد؛ سریل هم بی‌گفتگو، آدمک چوبی قصه‌ی کارلو کلودی [۱] است که هربار خطا می‌کند، فرشته‌ی مهربان او را می‌بخشد و در آغوش‌اش می‌گیرد.

انتخاب بازیگران از نقاط قوت فیلم است؛ به‌ویژه توماس دُره به نقش سریل که پسری جسور و یکدنده در عین حال، پراحساس و دوست‌داشتنی را -با هدایت درست برادران داردن- آن‌قدر عالی بازی کرده است که تماشاگر نمی‌تواند نسبت به سرنوشت‌اش بی‌تفاوت بماند. هنر دیگر داردن‌ها، بازی گرفتن از سسیل دِفرانس -که علاقه‌مندان سینما او را برای حضورش در آخرت (Hereafter) کلینت ایستوود به‌خاطر می‌آورند- به‌شکلی است که نقش‌آفرینی او در میان غیرحرفه‌ای‌ها و چهره‌های ناشناخته‌ی فیلم نمود ندارد و اصطلاحاً گل‌درشت نیست.

برادران داردن که متوجه بوده‌اند تصاویر به‌قدر کافی گویا و مؤثر هستند، برای تأثیرگذاری فیلم‌شان، تسلیم وسوسه‌ی کاربرد موسیقی‌های عاطفی ِ پرسوزوُگداز نشده‌اند و به‌جز شاید مجموعاً یکی دو دقیقه از کلّ فیلم -مثلاً پس از همان صدمه‌ی روحی مورد اشاره‌ی سریل- موزیکی نمی‌شنویم که تازه آن چند ثانیه هم مخصوص پسری با دوچرخه نوشته نشده و انتخابی از آثار بتهوون است. با وجود صداهای صحنه، کمبود موسیقی در پسری با دوچرخه احساس نمی‌شود.

علی‌رغم آن سادگی پیش‌گفته، پسری با دوچرخه به‌هیچ‌عنوان کُند و خسته‌کننده نیست. امتیازی مثبت که البته با تمهیداتی، شامل حال فیلم شده است زیرا طراوتپسری با دوچرخه هم از اجرا می‌آید (در اغلب سکانس‌ها شاهد این‌در و آن‌در زدن پسرکی تند و تیز هستیم) و هم از تدوین (به‌دلیل کاربرد نماهای کوتاه و قطع‌های سریع).

طی ۱۵ دقیقه‌ی انتهایی، به‌جای این‌که از تماشای دوچرخه‌سواری و پیک‌نیک خوش و خرم سامانتا و سریل لذت ببریم، دچار احساس ناخوشایندی می‌شویم و دائم از خودمان می‌پرسیم که نکند این آرامش پیش از طوفان باشد؟! شوک دقایق پایانی فیلم، باعث می‌شود که پسری با دوچرخه تا انتها جذاب باقی بماند و افت نکند...پسری با دوچرخه فیلمی سالم است که بدون شکنجه کردن تماشاگر یا توسل به هیجان‌های زودگذر، حرف مهمی می‌زند.

 

 

پیمان عباسی ­نیا

دو‌شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۳

 

 

[۱]: کارلو کلودی، نام مستعار کارلو لورنزینی (Carlo Lorenzini) نویسنده‌ی ایتالیایی است که در سال ۱۸۸۰م پینوکیو را به جهانیان معرفی کرد (ویکی‌پدیای انگلیسی، مدخل Carlo Collodi).

 

 

برای مطالعه‌ی شماره‌های دیگر، می‌توانید لینک زیر را کلیک کنید:
     نگاهی به فیلم‌های برتر تاریخ سینما در صفحه‌ی "طعم سینما"


 تاريخ ارسال: 1393/3/26
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>Nina:

فیلم مورد توجهمه:-]

14+0-

سه‌شنبه 17 تير 1393



>>>soltani:

خوب بود. خسته نباشید.

13+0-

يكشنبه 15 تير 1393



>>>آرمین شعبانی:

در این که طبق گفته ی خودتون فیلم ساده اما بسیار زیبا بود هیچ شکی نیست.اما برادران نابغه ی داردن سه شاهکار تمام عیار(پسر-رزتا-بچه) و فیلمهای قدرتمند تری مثل قول و سکوت لورنا دارند.ممنون میشم اونها رو هم مورد بحث و بررسی قرار بدید.بازهم از نقد بسیار زیباتون ممنونم.

14+0-

پنجشنبه 12 تير 1393



>>>www:

از این فیلمم خوشم اومد. کلا با فیلم های آرام و کم حادثه اما عمیق رابطه ی بهتری دارم تا فیلم های پر حادثه اما زود فراموش شونده.

12+0-

پنجشنبه 12 تير 1393



>>>امين‌محمّد:

سریل (با بازی توماس دُره) خیلی پسربچه ی بامزه و با استعدادی بود.

14+0-

سه‌شنبه 10 تير 1393



>>>فرزام:

سلام تحلیل تون بسیار عالی بود. تشکر میکنم.

14+0-

دوشنبه 9 تير 1393



>>>سماواتی:

حال و هوای خاص و آرام فیلم را دوست داشتم. از بازی سسیل دفرانس هم خیلی خوشم اومد. از شخصیتش توی فیلم یعنی همون نقش سامانتا هم خیلی خوشم اومد. خوشحال شدم راجبش نقد مثبت نوشته شده:-] مرسی.

16+0-

يكشنبه 8 تير 1393



>>>ایمان:

نقد خوبی خواندم.

17+0-

يكشنبه 8 تير 1393



>>>samin:

چند سال قبل دیدم این فیلمو اما تاثیرش روم مونده... توجهی بهش نشده بود تا الان تو نقدا... عجیب بود که فیلمی با این بار عاطفی دیده نشده...

20+0-

جمعه 6 تير 1393



>>>haadian:

طعم سینما به راه افتاد بالاخره! امیدوارم به راهش خوب ادامه دهد. آمین.

27+0-

سه‌شنبه 3 تير 1393



>>>vili:

پسری با دوچرخه آرام حرکت میکند اما میداند هدفش چیست. تاثیری عاطفی بر بیننده به دور شعارزدگی. متن خوبی خواندم گیرا و رسا به دور از زیاده گویی.

28+0-

دوشنبه 2 تير 1393



>>>بابک.سین:

سلام. عالی بود. دیدنی بود.

32+0-

شنبه 31 خرداد 1393



>>>R.mirzaii:

سلام. در تایید حرف دوست گرامی _کیانی_ باید بگم که: من هم این سبک فیلمای رئال و ساده و کم ماجرا اما پرخلاقیت که بیننده رو وادار میکنه فیلم رو تموم کنه با اینکه پایانش رو می دونه می پسندم، به نظرم تاثیر دراز مدت تری روی زندگی و اخلاق انسانها میزاره، وادارشون می کنه صبور باشن و کم کم کشف کنن زندگی همینه، آروم و آروم و آروم... موفق و موید باشید.

38+0-

جمعه 30 خرداد 1393



>>>کیانی:

روایتی ساده آرام از انسان هایی با زندگی های ساده و آرام اما با ساختی پخته و دور از زیاده گویی و اغراق! ممنونم از نقد تان و آرام باشید.

41+0-

چهارشنبه 28 خرداد 1393



>>>افشاریان.ر:

خوب بود خوب بود :-) سریل بک چیزی داشت که میشد به راحتی دوستش داشت شاید یکجور شیطنت و معصومیت کنار هم... :-)

46+0-

سه‌شنبه 27 خرداد 1393



>>>هما:

آن زن مهربان ویروسی نبود؟

5+118-

سه‌شنبه 27 خرداد 1393



>>>سمانه:

سلام. فیلم تاثیرگذاری بود. نمیشد به راحتی از کنارش گذشت گرچه سیر کا ماجرا خطی و آرام بود اما با حفظ توازن در چیدمان ماجراهای کوچک اما جالب مخاطب را به دنبال کردن فیلم تشویق و ترغیب می کرد. انتخاب خوب بازیگران و پرهیز از رنگ و لعاب زیادی چهره و لباس بازیگران از عوامل موفقیت فیلم بود. مرسی. خوب نوشتید. امیدوارم خوب نوشتن تان ادامه دار باشد.

45+0-

سه‌شنبه 27 خرداد 1393



>>> MEHDI.H:

سلام ممنون خوب تحلیل کردید سسیل دِفرانس بازی خوبی داره اما من کم ازش فیلم دیدم! فیلم های دیگه ش رو امکانش هست معرفی کنید؟ من این قسمت متن رو می پسندم: (سامانتا اینجا نقش پری آبی‌موی مهربان "ماجراهای پینوکیو" را دارد؛ سریل هم بی‌گفتگو، آدمک چوبی قصه‌ی کارلو کلودی است که هربار خطا می‌کند، فرشته‌ی مهربان او را می‌بخشد و در آغوش‌اش می‌گیرد) متشکرم.

57+0-

دوشنبه 26 خرداد 1393



>>>آناهیتا لشکری:

سلام. بسیار عالی بود. +سامانتا+ خبلی شخصیت جالبی بود. با وجود آدم هایی مثل اون به انسانیت آدم ها هنوز هم امیدی هست در این قرن بی احساسی! +متشکرم+

60+0-

دوشنبه 26 خرداد 1393



>>>Ali.n:

سلام. من فیلمو دیدم. سریل و تلاشش برای داشتن خانواده جالب و تحسین برانگیز بود. یکی از صحنه های به یاد ماندنی فیلم عکس العمل سریل بعد از اینکه پدرش واقعیت نخواستن اونو بهش میگه بود که سریل بیتابانه صورتش را چنگ میزد... ممنون از معرفیش.

61+0-

دوشنبه 26 خرداد 1393



>>>سوگل:

salam. naghde khobi bod. merc

62+0-

دوشنبه 26 خرداد 1393



>>>زینب کریمی:

با عرض سلام و خسته‌نباشید. مثل همیشه بررسی و تحلیل خوبی بود. در تأیید اظهار نظرات شما، با اینکه قصه حادثه‌های زیادی نداشت اما فیلم جذابی بود. سریل انتخاب جالبی بود به‌عنوان پسری پرشر و شور و باعاطفه. متشکرم.

62+1-

دوشنبه 26 خرداد 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.