پرده سینما

نه، وصل ممکن نیست! نگاهی به «مری و مکس» ساخته‌ی آدام الیوت

پیمان عباسی‌نیا

 

 

 

 

 

 

 

 

هر پنج‌شنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!

 

با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!

 

نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما

 

 

 

 

 

Mary and Max

كارگردان: آدام الیوت

فيلمنامه: آدام الیوت

صداپیشگان: بتانی ویتمور، تونی کولت، فیلیپ سیمور هافمن و...

محصول: استرالیا، ۲۰۰۹

زبان: انگلیسی، ییدیش

مدت: ۹۰ دقیقه

گونه: انیمیشن، درام، کمدی سیاه

بودجه: حدود ۸ میلیون دلار استرالیا

فروش: حدود ۱ میلیون و ۷۵۰ هزار دلار

 

 

■ طعم سینما - شماره‌ی ۷۴: مری و مکس (Mary and Max)

 

 

طعم سینما - مری و مکسانیمیشن خمیریِ مری و مکس اولین فیلم بلند سینمایی آدام الیوت، انیماتور مستقل استرالیایی است که یکی از بهترین، پرمحتواترین و در عین حال ناراحت‌کننده‌ترین -انیمیشن‌ها که چه عرض کنم!- فیلم‌های کلّ تاریخ سینما به‌شمار می‌رود. گویی برای کسب عنوانِ تلخ‌ترین انیمیشن، مری و مکس و مدفن کرم‌های شب‌تاب (Grave of the Fireflies) [ساخته‌ی ایسائو تاکاهاتا/ ۱۹۸۸] [۱] با همدیگر کورس گذاشته‌اند! مری و مکس روایت تراژیک یک دوستی ۱۸ ساله -با فرسنگ‌ها فاصله- است که از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۴ میلادی به طول می‌انجامد.

مری دیزی دینکل (با صداپیشگی بتانی ویتمور و تونی کولت) یک دختربچه‌ی ۸ ساله‌ی استرالیاییِ بدسرپرست است که قیافه‌ی جذابی ندارد و حضورِ یک خال قهوه‌ای‌رنگ و بزرگ روی پیشانی‌اش هم قوزِ بالاقوز شده! او به امید یافتن پاسخ سؤالات بی‌شمارش، اسم و آدرس مکس جری هوروویتس (با صداپیشگی فیلیپ سیمور هافمن)، یک مرد ۴۴ ساله‌ی نیویورکیِ چاق و مطرود را از دفترچه‌ی تلفنی در پستخانه پیدا می‌کند و برایش نامه و شکلات می‌فرستد. به‌زودی مشخص می‌شود که آن‌ها -علی‌رغم تفاوت فراوان- تشابهاتی مثل علاقه به شکلات، سریال تلویزیونی "نابلت‌ها" (The Noblets) و -مهم‌تر از همه- به‌دست آوردن یک دوست واقعی دارند. دقیقاً به‌همین خاطر است که مکسِ شدیداً منزوی و تنها و مبتلا به "سندرم آسپرگر" [۲]، جواب می‌دهد و این مقدمه‌ای می‌شود بر سال‌ها رفاقتِ نامتعارفِ پرفرازوُنشیب.

چنان‌که اشاره شد؛ یکی از دو شخصیت اصلی، دختربچه‌ای ۸ ساله است، این درست! اما مری و مکس به‌هیچ‌وجه مناسب بچه‌ها نیست. اگر شما هم -خدای نکرده!- جزء آن دسته افرادی هستید که انیمیشن را "کارتن" خطاب می‌کنید و فقط مخصوص خردسالان! مری و مکس همان فیلمی است که قدرتمندانه می‌تواند همه‌ی پیش‌زمینه‌های ذهنی‌تان را به چالش بکشد. مری و مکس در فهرست ۲۵۰ فیلم بر‌تر دنیا از دید سایتِ IMDb، در حال حاضر جایگاه ۱۷۱ را در اختیار دارد [۳].

مری و مکس از آن قبیل ساخته‌هاست که با گذشت زمان، طرفدارانِ خاصّ خودشان را پیدا می‌کنند و مبدل به یک "فیلم‌کالت" می‌شوند. ساختن جهانی چنین ملموس از احساسات و عواطف انسانی، با تکنیکی به‌سادگی استاپ-موشن [۴] حقیقتاً باورنکردنی است. آدام الیوت مری و مکس را بدون استفاده از جلوه‌های کامپیوتری، با شکیبایی و صرفِ زمان قابلِ توجه –طی بیش‌ از ۵۷ هفته [۵]- ساخته.

نه از مری، نه از مکس هیچ کار قهرمانانه‌ای سر نمی‌زند. دنیایشان هم از جهان رنگارنگِ اغلب انیمیشن‌ها سواست. فیلمِ آدام الیوت کم‌ترین بهره را از رنگ‌ها برده است؛ ترکیبِ سیاه با سفید که می‌شود خاکستری به‌اضافه‌ی قهوه‌ای، رنگ‌های مسلطِ مری و مکس‌اند. یکی از پوئن‌هایی که می‌شود برای مری و مکس قائل شد، کاسته نشدن جذابیت‌اش طیِ تمام ۹۰ دقیقه تایم فیلم است. مری و مکس به‌طور مداوم حرفی برای گفتن دارد و هیچ‌وقت از نفس نمی‌افتد.

آدام الیوت در سال ۲۰۰۳ با هاروی کرامپت (Harvie Krumpet) موفق شد جایزه‌ی اسکار بهترین انیمیشن کوتاه را برنده شود که آن را هم به‌سبکِ استاپ-موشن (کلیمیشن) [۶] ساخته بود. ولی اکران مری و مکس مصادف شد با توجهِ جهانی به انیمیشن خوش‌ساخت و جذابِ بالا (Up) [ساخته‌ی پیت داکتر/ ۲۰۰۹] و به‌زعم نگارنده، از این‌رو بود که ساخته‌ی ارزشمند الیوت آن‌چنان که باید و شاید، دیده نشد. بالا اکثر جایزه‌های مهم سال -نظیر اسکار، گلدن گلوب و بفتا- را درو کرد. قرار نگرفتنِ مری و مکس حتی بین نامزدهای بهترین فیلم انیمیشن، نمونه‌ی مهم دیگری برای اثبات ناداوری‌های اعضای آکادمی در تاریخ اسکار است.

مری و مکس از میان ۱۱ نامزدی‌اش در جشنواره‌های جهانی، برنده‌ی ۴ جایزه شد که "بهترین انیمیشنِ جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک" از جمله‌ی آن‌ها بود. جالب است بدانید که مری و مکس با فروشی بیش از حدّ معمول، رکورد فروش فیلم‌های سینمایی در استرالیا را جابه‌جا کرد. مری و مکس هم‌چنین به‌عنوان فیلمِ شب افتتاحیه‌ی بیست‌وُپنجمین جشنواره‌ی فیلم‌های مستقل ساندنس [۷] انتخاب شد.

مری و مکس پرحرف است اما حوصله سر نمی‌برد. وزنی که صدای فیلیپ سیمور هافمنِ تکرارنشدنی به مری و مکس بخشیده، غیرقابلِ انکار است؛ آقای هافمن اینجا -تنها و تنها- با صدای پرورش‌یافته‌اش غوغا می‌کند! به‌دنبال ظاهر شدن عنوان‌بندیِ پایانی -ناخودآگاه- این چند کلمه از شعر مشهورِ "مسافر" سروده‌ی سهراب سپهری را با خودم زمزمه کردم: «نه، وصل ممکن نیست، همیشه فاصله‌ای هست»...

مری و مکس فیلمی برای ته‌نشین شدن در ذهن و خاطره است و نسبتی با هیجاناتِ زودگذر و شگفتی‌آفرینی‌های مقطعی ندارد. می‌توانید -البته چنانچه طاقت‌اش را دارید!-  به‌دفعات به تماشایش بنشینید و هربار نکته‌ی جدیدی کشف کنید... بعد از این‌همه، حالا اگر بگویم مری و مکس متأثرکننده‌ترین انیمیشنی [فیلمی؟] است که تاکنون به موضوع "تنهایی" پرداخته، کسی هست که اعتراضی داشته باشد؟!

 

پیمان عباسی‌نیا

پنج‌شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۳

 

[۱]: برای خواندن نوشتاری با تمرکز روی فیلم مدفن کرم‌های شب‌تاب، می‌توانید مراجعه کنید به زنان و مردان نگران در شهر‌های سوخته‌ی بیست‌ویک سپتامبر ۱۹۴۵، نوشته‌ی زینب کریمی (اَور)، منتشرشده به تاریخ چهارشنبه ۳ دی ۱۳۹۳ در صفحه‌ی سینما و ادبیات از پایگاه تحلیلی پرده‌ی سینما.

[۲]: سندرم آسپرگر (Asperger syndrome) نوعی اختلال زیستی-عصبی است که با تأخیر در مهارت‌های حرکتی تظاهر می‌یابد. وجه تمایز این سندرم از مبتلایان به اوتیسمِ کلاسیک، حفظ مهارت‌های تکلمی و هوش طبیعی است؛ با این وجود، جزء بیماری‌های طیف اوتیسم شمرده و توانایی‌ها و روابط اجتماعی ضعیف، رفتارهای وسواسی و تکراری و خویشتن‌محوری در مبتلایان‌اش دیده می‌شود (ویکی‌پدیای فارسی، مدخل‌ نشانگان آسپرگر).

[۳]: تاریخ آخرین بازبینی صفحه‌ی ۲۵۰ فیلم برتر IMDb؛ ۱۹ فوریه‌ی ۲۰۱۵.

[۴]: Stop-motion، در این روش، هر فریم عکسی از اجسام واقعی است؛ انیماتور اجسام و یا شخصیت‌های درون صحنه را فریم به فریم به‌صورت ناچیزی حرکت می‌دهد و عکس می‌گیرد. هنگامی که فریم‌های فیلم، متوالی نمایش داده شوند، توهم حرکت اجسام ایجاد می‌شود. مانندِ عروس مرده (Corpse Bride) [محصول ۲۰۰۵] به کارگردانی تیم برتون. معمولاً برای سهولت شکل دادن به اشیاء و کاراکتر‌ها از گلِ‌رس یا خمیر استفاده می‌کنند که به این نوع از استاپ-موشن، اصطلاحاً انیمیشنِ خمیری یا "کلیمیشن" (Claymation) گفته می‌شود (ویکی‌پدیای فارسی، مدخل‌ پویانمایی).

[۵]: مأخوذ از سایت سینماییِ معتبر IMDb؛ صفحه‌ی http://www.imdb.com/title/tt0978762/combined.

[۶]: clay-mation.
[۷]: Sundance Film Festival، جشنواره‌ی مشهور سینمایی که از سال ۱۹۹۱ میلادی در شهر پارک‌سیتی ایالت یوتا در ایالات متحده آمریکا آغاز به‌کار کرد. هدف از راه‌اندازیِ جشنواره‌ی فیلم ساندنس، حمایت از فیلم‌ها و فیلمسازان مستقل عنوان شده؛ بانی ساندس، رابرت ردفورد است (ویکی‌پدیای فارسی، مدخل‌ جشنواره‌ی فیلم ساندنس).

 

 

برای مطالعه‌ی شماره‌های دیگر، می‌توانید لینک زیر را کلیک کنید:
     ■ نگاهی به فیلم‌های برتر تاریخ سینما در صفحه‌ی "طعم سینما"


 تاريخ ارسال: 1393/11/30
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>نونا:

انيميشني زيبا و نقدي زيباتر

1+0-

يكشنبه 3 اسفند 1393



>>>ma:

با سلام ! چند سال پیش که اسم این فیلم رو شنیدم و پوسترش رو دیدم اصلا اشتیاقی نداشتم که فیلم رو ببینم ولی هرجور که شد فیلم رو دیدم و اوایل فیلم احساس میکردم که نتونم تا اخرش رو ببینم و حوصله ام سر بره ولی کم کم جذب فیلم شدم و احساس خوبی بهم داد و اخر فیلم هم کاملا منو تحت تاثیر قرار داده بود!بعد از پایان فیلم حدود دو یا سه دقیقه هم کلا به فکر فرو رفتم و حس خاصی داشتم!از زحمات شما هم کمال تشکر رو دارم!

2+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>میلاد:

با توجه به اینکه جناب "یه نفر" به طور مستمر، همراه هر مقاله نویسندگان سایت، با گذاشتن کامنتهای دقیق و جدی به ما خوانندگان اطلاعات کافی و وافی می دهند، لطفاً در بخش "درباره ما" سایت "پرده سینما" نام ایشون را به گروه تحریریه سایت اضافه نمایید. متشکرم

4+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>فرشید.گاف:

خیلی جالب بود

2+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>آرمیتا صمدی:

من که هنوز موفق نشدم Mary and Max را ببینم، اما متن زیبای طعم سینمایی مثل همیشه انگیزه ای شد برای من برای دیدن:-)

2+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>علی:

از بهترین انیمیشن با دیالوگهای پرمعنا و عمیق!توصیه میکنم از دستش ندید! مری و مکس ارزش چندبار دیدنو داره!

3+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>مجتبا:

AAAAAAliiiiiiiiiiiyeeeeeee......Mary and Max

2+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>زهرا:

انیمیشن جالبی بود بهترین کاری که تا حالا دیدم حتمن ببینیدش واقعن ممنونم ^_^

2+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>> ناشناس :

az sayt khobetoon mamnonam

2+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>یه نفر:

نقش‌ها و شخصیت‌ها: فیلیپ سیمور هافمن (مَکس) تونی کاللت (مِری دیزی) بری هومفریس (راوی) اریک بَنا (دِیمون)

5+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>یه نفر:

گفتگوهای این فیلم تشگیل شده از جملات قصار، طنز و فلسفی، که جزو فیلم‌های پر دیالوگ محسوب می‌شود. مکس کارتون نوبلت‌ها را دوست داشت. چون اونا طبق یک اصول اجتماعی خاص و روشنی زندگی می‌کردند. با اصول و عقاید دائمی. من در یک خانواده یهودی به دنیا آمدم. و قبلاً به خدا اعتقاد داشتم. اما از وقتی که کتاب‌های زیادی خوندم، بهم ثابت شد که خدا ساخته تصورات منه. مردم به خدا اعتقاد دارن. چون سؤال‌های پیچیده‌شون جواب داده می‌شه. مثل اینکه جهان چگونه شکل گرفته؟ آیا کرم‌ها به بهشت می‌رن؟ و اینکه چرا پیرزن‌ها موهاشون آبیه؟ با اینکه من یک کافر هستم اما کلاه یهودیم را سرم می‌کنم تا مغزم را گرم نگه داره. هیأت منصفه اعضای برجسته اجتماع هستند. که تا حالا قتلی را مرتکب نشدند. مردم بعضی وقت‌ها باعث سردرگمی من می‌شوند. اما من سعی می‌کنم بهشون اهمیت ندم. انسان‌ها از نظر من جالبن. اما فهمیدنشون برام سخته. از نظر مردم من گستاخ و بی نزاکتم. من نمی‌دونم چرا صداقت را با بی‌نزاکتی اشتباه می‌گیرند؟ شاید برای همین من هیچ دوستی ندارم. مکس نمی‌تونست بفهمه که چرا اون شهره خاص و عام شده. در حالی که بقیه نرمال حساب می‌شن. انسان‌ها در طول تاریخ بی منطق بودن. چرا وقتی بچه‌های گرسنه در هند زندگی می‌کنند. مردم غذاهاشون را می‌اندازن دور؟ اول عاشق خودت باش. تو را به این خاطر می‌بخشم که کامل نیستی. تو هم ناکاملی، مثل من. تمام انسان‌ها کامل نیستند. وقتی جوون بودم دوست داشتم هر کس دیگه‌ای باشم به جز خودم. دکتر برنارد گفت اگر توی یک جزیره تنها بودم، مجبور می‌شدم به همنشینی با خودم عادت کنم. گفت باید با خودم کنار بیام. با تمام عیب و نقص‌ها، ما خودمون عیب و نقص‌ها را انتخاب نمی‌کنیم. اونا بخشی از وجود ما هستند و باید باهاشون کنار بیایم. اما به هر حال دوستانمون رو میتونیم خودمون انتخاب کنیم.

11+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>eli:

Like ♥♡♥♡♥

4+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>خادم:

مری و مکس فیلمی برای ته‌نشین شدن در ذهن و خاطره است و نسبتی با هیجاناتِ زودگذر و شگفتی‌آفرینی‌های مقطعی ندارد. می‌توانید -البته چنانچه طاقت‌اش را دارید!- به‌دفعات به تماشایش بنشینید و هربار نکته‌ی جدیدی کشف کنید... بعد از این‌همه، حالا اگر بگویم مری و مکس متأثرکننده‌ترین انیمیشنی [فیلمی؟] است که تاکنون به موضوع "تنهایی" پرداخته، کسی هست که اعتراضی داشته باشد؟! سپاس.....................................................

4+0-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>Ali.n:

Goooooooooooooooooood

3+1-

پنجشنبه 30 بهمن 1393



>>>زینب کریمی:

سلام و صد سلام... چقدر این داستان -مری و مکس- خوبه! سورپرایز شدم وقتی فهمیدم این ماجرا واقعی هست... عاشق اشیای فیلم شدم! انگشتر مری و موگیر کوچک روی موهایش و ماشین تایپ مکس و عروسک هایی که مری می ساخت و... مری و مکس انیمیشنی است که همه مان باید ببینیم اش... گرچه تلخ و متاثرکننده است. به آقای الماسی نیا به خاطر شیوه ی تحریر جذاب شان تبریک می گویم... عالی نوشتید آقا. عالی و هزار بار عالی... قلم سبزتان همواره نویسا.

9+1-

پنجشنبه 30 بهمن 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.