پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
Up
كارگردان: پیت داکتر [با همکاری باب پیترسون]
فيلمنامه: پیت داکتر و باب پیترسون
بازيگران: ادوارد اسنر، کریستوفر پلامر، جردن ناگای و...
محصول: آمریکا، ۲۰۰۹
زبان: انگلیسی
مدت: ۹۶ دقیقه
گونه: انیمیشن، ماجراجویانه، کمدی
بودجه: ۱۷۵ میلیون دلار
فروش: بیشتر از ۷۳۱ میلیون دلار
درجهبندی: G
جوایز مهم: برندهی ۲ اسکار و کاندیدای ۳ اسکار دیگر، ۲۰۱۰
■ طعم سینما - شمارهی ۱۳۳: بالا (Up)
محال است که بالا را ببینید و آن [کمتر از] ۵ دقیقهی بینظیرش را از خاطر ببرید. طی مدت زمان مورد اشاره، طلوع و غروب یک زندگی مشترک، در نهایتِ ایجاز و به منقلبکنندهترین نحو به تصویر کشیده میشود. آسمان به زمین نمیآید اگر گاهی هم فیلمی اشکمان را دربیاورد! ۵ دقیقهای که دارم دربارهاش حرف میزنم، سروُته دارد و بهسادگی میتوان فیلم کوتاهی درخشان محسوباش کرد زیرا بدون خدشه برداشتن تمامیتاش، پتانسیلِ این را دارد که [مستقل از فیلم] بارها به تماشایش نشست.
بالا قصهی زندگی کارل فردریکسون (با صداپیشگی ادوارد اسنر) است، پیرمردِ سابقاً بادکنکفروشی که پس از درگذشت همسر دلبند خود [الی] با دنیا، رنگها و زیباییهایش قهر کرده. وقوع حادثهای باعث میگردد تا کارل بعد از یک عمر، به صرافت عملی کردن قولاش به الی بیفتد. درست زمانی که نزدیک است بدخلقیِ پیرمرد کار دستاش بدهد و پایش را به آسایشگاه سالمندان باز کند، فردریکسون خانهی خاطراتاش با الی را به سمت سرزمین آرزوهای بچگیشان به پرواز درمیآورد؛ غافل از اینکه در این سفرِ دوروُدراز تنها نیست و پسربچهی ۸ سالهی چاق و بامزهای بهنام راسل (با صداپیشگی جردن ناگای) او را همراهی میکند...
بالا سرآغازی غیرمتعارف دارد و عادت مخاطب را برهم میزند. بالا در همان اولِ بسمالله یکی از دو کاراکتری را که بیننده حدس میزند نقشی محوری در ادامهی فیلم داشته باشد، میکُشد! همچنین اغلب بینندگان [علیالخصوص از نوع داخلی!] در مواجهه با انیمیشنها انتظار دیدن اثری سراسر شوخوُشنگ دارند درحالیکه از تماشای مقدمهی بالا همهی آنچه گیرِ تماشاگر میآید، غلیان احساسات و اندوهِ متعاقباش است. اتخاذ چنین راهی جهت ورود به جهان داستانی انیمیشنی که ۱۷۵ میلیون دلار خرج برداشته را [بهعلاوهی در محوریت گذاشتنِ پیرمردی ۷۸ ساله و گَندهدماغ!] میشود یک ریسک بهحساب آورد!
عامل پیشبرندهی ماجراهای بالا، عشق و دلدادگیِ کارل و الی است بهاضافهی انگیزهی مجابکنندهی پیرمرد برای برآورده ساختن آرزوی دیرینهی الی. زندگی کارل محافظهکار و ایضاً کل فیلم از عشق و امید و شجاعتی که در وجود الی میجوشید، رنگ میگیرد. حضور الی در بالا همارز رُلی افتخاری نیست که پس از فقداناش [از سوی مخاطب] به دست فراموشی سپرده شود؛ الی را از آغاز تا انجام میتوان در فیلم ردیابی کرد. بالا بهواقع دربارهی الی، بلندپروازیها و شوق بیحدوُحصر او به ماجراجویی است.
تمِ بهدفعات استفادهشدهی "رؤیاهایت را فراموش نکن" هرچند جلوهای [زیادی] دِمُده دارد ولی در نظر داشته باشید که طرفِ حسابمان حرفهایهای اعجوبهی پیکسار هستند و این یعنی قرار است شگفتزده شویم! اصلاً هر وقت سروُکلهی چراغمطالعهی بازیگوش پیکسار در تیتراژ فیلمی پیدا شود، میتوانیم تا اندازهی قابلِ اعتنایی از بالا بودن کیفیت و جذابیت آن اطمینان داشته باشیم؛ بهخصوص اگر بدانیم پیکساریها تاکنون [۱] هیچ پروژهی شکستخوردهای نداشتهاند و اصطلاحاً بیگدار به آب نمیزنند!
ایدهی از زمین کنده شدن خانهی کارل و الی توسط یکعالم بادکنکِ رنگیرنگی نیز گرچه ممکن است کلاسیکی همچون جادوگر شهر آز (The Wizard of Oz) [ساختهی ویکتور فلمینگ/ ۱۹۳۹] را بهیاد بعضیها بیاورد اما بهعلت طراحی هوشمندانه و اجرای دقیق و عاری از عیبوُنقصِ فصل پرواز، بکر و اورجینال بهنظر میرسد. جای پای چند ژانر و سابژانر مختلف در فیلم قابلِ تشخیص است که احتمالاً باید جالبترینشان قرار گرفتن بالا در زمرهی فیلمهای رفاقتی [۲] باشد.
بهغیر از آقای فردریکسون که مربعی و چهارگوش است، بقیهی کاراکترهایی که پس از مرگ الی وارد خلوت پیرمرد میشوند [راسل، داگ و کوین] هریک بهنوعی گرد و قلمبه هستند(!) و تداعیکنندهی چهرهی مهربان همسرش. بالا مثل تمامیِ فیلمهای ماندگار تاریخ سینما، برای جزئیات اهمیتی وافر قائل شده است و با گشادهدستی به تماشاگر اجازه میدهد از کشف و کنارِ یکدیگر چیدنشان لذت ببرد.
بالا از پرافتخارترین انیمیشنهایی است که تا به حال ساخته شده؛ فقط توجهتان را جلب میکنم به انتخاباش برای افتتاح کنِ شصتوُدوم [۳]، ۵ نامزدی فیلم در هشتادوُدومین مراسم آکادمی و نیز برگزیده شدناش بهعنوان "بهترین انیمیشن سال" در اسکار، گلدن گلوب و بفتا. بالا همچنین بهلحاظ تجاری موفق ظاهر شد و توانست بیشتر از ۴ برابر هزینهی تولیدش فروش داشته باشد که بر محبوبیت آن نزد مخاطبان خاص و عام تأکید دارد. بالا [بهقول معروف] هم فال و هم تماشاست! و به عقیدهی نگارنده [و بیاغراق] نمونهی سینمای ناب چرا که هم به فکر وادارمان میکند و هم حسابی سرگرمکننده و فرحبخش است.
پیمان عباسینیا
پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴
[۱]: از ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۵.
[۲]: Buddy Film.
[۳]: این اولینبار بود که یک انیمیشن برای افتتاحیهی فستیوال کن انتخاب میشد.
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|