پرده سینما

معجزه ی تمامیت یافتن قابلیت ها و کارکردهای نامتناهی تصویر؛ نقد و بررسی فیلم «ژنرال» ساخته باستر کیتون و کلاید بروکمن

کاوه قادری




 




 

هر پنج‌شنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!

 

با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!

 

نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما

 

 

 

ژنرال

The General

کارگردانان: کلاید بروکمن، باستر کیتون

نویسندگان فیلمنامه: آل باسبرگ، کلاید بروکمن، باستر کیتون، چارلز هنری اسمیت، و پل جرالد اسمیت (بر اساس داستان «تعقیب لوکوتیو بزرگ» نوشته ویلیام پیتنجر)

بازیگران: باستر کیتون، ماریون مک، گلن کاوندر، جیم فارلی، و...

فیلمبرداران: بت هاینس، دوروکس جنینگز

تدوینگران: باسترکیتون، شرمن کل

موسیقی متن [در پخش های مختلف در طول چندین دهه]: کارل دیویس (۱۹۸۷) رابرت اسرایل (۱۹۹۵) بادین جم (۱۹۹۹) جو هیسایشی (۲۰۰۴) تیموتی بروک (۲۰۰۵)

تهیه کنندگان: جوزف شنک، باستر کیتون

بودجه فیلم در زمان ساخت: ۷۵۰۰۰۰ دلار

فروش فیلم در پخش جهانی: ۱۰۰۰۰۰۰ دلار

پخش از: یونایتد آرتیستز

تاریخ نخستین نمایش:  دسامبر ۱۹۲۶

زمان فیلم: ۷۵ دقیقه (گرچه نسخه های متعددی با زمان های مختلفی مثل ۶۷ دقیقه، ۸۰ دقیقه، ۸۳ دقیقه، ۷۵ دقیقه، ۷۸ دقیقه وجود دارد)

سیاه و سفید

محصول: ایالات متحده آمریکا

صامت

 

 

 

 

  

طعم سینما – شماره ۱۶۶ : ژنرال (The General)

  

 

 

پوستر فرانسوی فیلم ژنرالچرا تاریخ سینما به نحو زائدالوصفی شیفته ی ژنرال است؟ این شاید نخستین و در عین حال، مهم ترین پرسشی باشد که پس از پایان تماشای این مشهورترین اثر باستر کیتون، می تواند در ذهن مخاطب نقش ببندد؛ پس بیایید برای یافتن پاسخ اش، شاخص ترین ویژگی های درونی و بیرونی این فیلم را به اتفاق مرور کنیم :

 

۱-کمدی موقعیتی کلاسیک، تعقیب و گریزی، کم و بیش هم «پارودی» و هم «اسلپ استیک»، قصه گو و به لحاظ سبک، شخصیت-موقعیت و به لحاظ فیلمنامه ای، سه پرده ای، که با پرحادثه بودن قصه ی موقعیت و همچنین قصه ی شخصیت اش، انرژی جنبشی فیلم را به حداکثر می رساند، به اثر به معنای حقیقی کلمه، ضرباهنگ، ریتم، روند و حرکت طولی می بخشد و در تمام طول ۷۸ دقیقه ی فیلم، عملاً زمان مرده ای برای مخاطب باقی نمی گذارد.

 

۲-داستانی که به صورت بالقوه و تئوریک و در ذات و ماهیت، تراژیک است اما جهت محاکات جذاب گره و چالش و مسأله ی اصلی و موقعیت مرکزی و فراز و فرودهای فیلمنامه ای اش، به نحوی دراماتیک و پرفراز و نشیب روایت می شود و در ساحت تقریباً تمام کنش ها و رویدادها و موقعیت های فرعی، به ویژه به سبب وجود عناصر متضاد و ناهمگون گاه غریزی و گاه تصادفی و گاه سازماندهی شده در ظاهر و حرکات و رفتار باستر کیتون، چیدمان صحنه ها و جنس موقعیت ها و کنش ها و رویدادها، رگه هایی کمیک از نوع «پارودی» نیز می یابد؛ با هدف سخره گونه به بازی گرفتن و پوچ نمایاندن جنگ ها و نبردهای طمع ورزانه، کشورگشایانه، قدرت طلبانه و متجاوزانه ای که در آن دوران، از اصلی ترین چالش های بشریت به شمار می آمدند.

 

۳-قطاری که در این فیلم، نه تنها یکی از اصلی ترین عناصر مکان حاضر در کنش ها و رویدادها و موقعیت ها و آمد و شدهای محوری فیلم، که عملاً یکی از سه شخصیت اصلی مولد و محرک فیلم نیز است و پس از دریانورد و در ادامه ی همان رابطه ی مؤلفی و ممتد مشهور میان ماشین و انسان در آثار کیتون، در واقع، بانی نقطه عطفی در این زمینه هم می شود.

 

۴-موسقی متنی که در تناسب و هماهنگی کامل با تماتیک فیلم، در تمامی اوقات، همپای ریتم و احساسات و لحن لحظه و نوع رویداد و موقعیت و وضعیت شخصیت ها در آن موقعیت نیز است و به سان تقریباً تمام آثار صامت سینما، در غیاب بیان دیالوگ و صدای صحنه و کلام بازیگر، در امر خطیر روایت کردن، یاور تصاویر هم می شود؛ تصاویری که... .

 

اما همینجا صبر کنید! یعنی حالا که صحبت از تصویر به میان آمد، شاید بهتر باشد تأمل کنیم روی این پرسش تازه به ذهن رسیده که آیا راز شیفتگی ما و تاریخ سینما نسبت به ژنرال و سرمبدأ و سرمنشأ موهبت های روایی و ساختاری و نمایشی این فیلم، اساساً از چیزی به جز قابلیت و کارکردهای بی نهایت تصویر و معجزه ی نهفته در تمامیت یافتن شان می آید؟

پوستر آلمانی فیلم ژنرالبه هنگام تماشای آثار صامت تاریخ سینما، تاکنون با خود اندیشیده اید که تصاویر به لحاظ قابلیت و کارکرد، چقدر به مرور زمان در تاریخ سینما تنبل شده اند؟ همان تصاویری که در گذشته در همین فیلم ژنرال، به تنهایی، هم قصه گوی شخصیت و موقعیت بودند و هم قصه گوی زمان و مکان؛ و هم لحن تلفیقی ایجاد می کردند و هم گزارشگر دراماتیک و کمیک و تراژیک وقایع بودند؛ و هم احساسات کاراکترها را بیان و محاکات می کردند و هم حس صحنه را ایجاد می کردند و هم ریتم و پیوستگی درونی به وجود می آوردند و قص علی هذا؛ آن هم با وجود اینکه اغلب با کمترین امکانات و یک دوربین و در یک نما گرفته می شدند و ابتدایی ترین مکانیزم را برای روایت بصری و نمایشی ساده ترین قصه ها داشتند؛ اما امروزه، با وجود بهره گیری از امکانات و مکانیزم ها و قصه هایی به مراتب پرطمطراق تر، نهایتاً در مقام گزارشگر بصری وقایع و نماشگر صرف فضاسازی ها هستند و بس.

بخش قابل توجهی از آن قابلیت ها و کارکردها، البته مدیون و مرهون صداقت و خلوص و بی آلایشی این تصاویر بودند؛ اینکه مستقیم و بی واسطه و به نحوی ذاتی و طبیعی و زیستنی و بدون هرگونه دستکاری و تفلب و پیرایه ای به مخاطب عرضه می شدند و لذا به عنوان رُک ترین و روراست ترین و صدالبته صمیمی ترین و سمپاتیک ترین راوی نمایشی، روایت صادق، ساده، سلیس، دلنشین و در عین حال، صریحی را شکل می دادند که موجب می شد تا در قالب آلبوم عکسی واقعه نگارانه که هر تصویر آن دارای لحن و بیان است و راوی وضعیت و حالت و رفتار و کنش و رویداد و موقعیتی خاص، با دقت و تمرکز بیشتری به آدم ها، احساسات و احوالات شان، رفتارها و کنش هاشان، جهان پیرامون شان و رویدادهای اطراف شان بنگریم و لحظه نگاری های نابی از شخصیت و موقعیت و رفتار و کنش و رویداد و جهان و استعاره هایشان را شاهد باشیم که بازآفرینی شان به دلنشینی گذشته، بعدها حتی در رئالیستی ترین و زیستنی ترین آثار تاریخ سینما نیز محقق نشد.

این همه یعنی همان معجزه ی تمامیت یافتن قابلیت ها و کارکردهای نامتناهی تصاویر؛ همان تصاویری که به ویژه در خلق زیبایی شناسی های بصری و نمایشی و روایی شاهکاری همچون ژنرال، به مثابه دست راست باستر کیتون عمل می کنند و یک بار دیگر، صحت و قطعیت این گزاره را به اثبات می رسانند که در سینما، این نوع و نحوه و کم و کیف و چگونگی لحن و بیان و نمایش یک اثر است که میزان ارزش هنری آن را رقم می زند و نه مملو شدن صرف اش از تکنیک و تزئینات و پیرایه های متقلبانه ی تصویری و نمایشی؛ کما اینکه نسخه ی دلنشین کینگ کنگ سال ۱۹۳۳ با وجود تکنیک و مونتاژ و جلوه های کامپیوتری ابتدایی اش، به سبب همان صداقت، صراحت، خلوص، سلیس بودن و بی آلایشی و بی تکلفی لحن و بیان و نمایش اش، به مراتب قدرتمندتر و اثرگذارتر و ماندگارتر عمل می کند تا نسخه ی سوداگرانه ی کینگ کنگ سال ۲۰۰۵ مخلوق پیتر جکسون که از حداکثر جلوه نمایی های اشرافی بصری بهره می گیرد اما در لحن و بیان، به غایت فقیر است.

 

 

 

کاوه قادری

 

خرداد  ۱۳۹۵

 

 

برای مطالعه دیگر فیلم هایی که در «طعم سینما» معرفی و بررسی شده اند اینجا را کلیک کنید

 



 تاريخ ارسال: 1395/3/13
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>امین:

فیلم زیبا و دوست داشتنی سرحال اما برای من شاهکار حساب نمیشه آهنگشم دوس نداشم ولی خیلی خوب بود

0+0-

شنبه 29 آذر 1399



>>>سید علی:

نگارنده ی عزیز، خوب می نویسی اما لطفا به این نکته توجه کن: "البته مدیون و مرهون صداقت و خلوص و بی آلایشی این تصاویر بودند؛ اینکه مستقیم و بی واسطه و به نحوی ذاتی و طبیعی و زیستنی و بدون هرگونه دستکاری و تفلب و پیرایه ای به مخاطب عرضه می شدند" این "و" های زیاد و صفت های پشت سر هم، باعث می شَن که مخاطب از متنت پرت بشه بیرون؛ این فقط دو خط از متنت بود، توی کل متنت پره از این"و"ها؛ اگه این "و"ها و به طبعش صفت ها و ویژگی هایی که پشت سر هم قطار کردی رو حذف کنی، متنت روان تر میشه و مخاطب کم تر حواسش پرت میشه از متن. دوست داشتم نوشتنت رو که این رو گفتم. موفق باشـید.

46+0-

شنبه 15 خرداد 1395



>>>ماهان:

تحلیل خوبی یود

39+0-

جمعه 14 خرداد 1395



>>>Boss:

سکانسهای تعقیب و گریز لکوموتیو شاهکاره دست مریزاد به کاوه قادری که با تحلیل موشکافانش باعث شد دوباره برم سروقت فیلم. چاکریم کاوه جان

44+1-

پنجشنبه 13 خرداد 1395



>>>لاله:

باسترکیتون سینمای کمدی خالصه. بنظرم از او کمدینی خالصتر نداریم در سینما. نفر اول. ردیف اول. درجه اول.

53+1-

پنجشنبه 13 خرداد 1395



>>> مهیار:

باسترکیتون کمدین چهره سنگی و دوست داشتنییییییییییییییییییییییی!!!!

56+0-

پنجشنبه 13 خرداد 1395



>>>ه.فرخزاد:

سالهای سال بین خیلیها رقابتی بین باسترکیتون و چارلی چاپلین طرح میشد که کیتون هنرمند بزرگتری از چاپلین است ولی من هیچوقت باسترکیتون را به چارلی چاپلین ترجیح نمیدم!

38+31-

پنجشنبه 13 خرداد 1395



>>>مفید:

فیلم "ژنرال" را با همه وجود دوست دارم

44+0-

پنجشنبه 13 خرداد 1395



>>>v.i.p:

Great

58+0-

پنجشنبه 13 خرداد 1395




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.