کاوه قادری
پنجشنبه ها، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
مهاجمان صندوق گمشده
The Raiders of the Lost
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
تهیهکننده: فرانک مارشال
فیلمنامهنویس: لارنس کاسدان
بر اساس داستان: جرج لوکاس و فیلیپ کافمن
بازیگران: هریسون فورد، کارن آلن، پل فریمن، رونالد لیسی، جان ریس-دیویس، دنهلم الیوت
موسیقی: جان ویلیامز
فیلمبردار: داگلاس اسلوکام
تدوینگر: مایکل کان
شرکت تولید: لوکاسفیلم
توزیعکننده: پارامونت پیکچرز
تاریخ نخستین نمایش: ۱۲ ژوئن ۱۹۸۱
مدت زمان فیل: ۱۱۵ دقیقه
کشور سازنده: ایالات متحده
زبان فیلم: انگلیسی
هزینهٔ فیلم: ۲۰ میلیون دلار
فروش گیشه: ۳۸۹٫۹ میلیون دلار
رنگی
خلاصه داستان فیلم: در سال ۱۹۳۶ یک باستانشناسِ جهانگرد، با آلمان نازی برای بهدست آوردن «تابوت عهد» که مدتها پیش گم شدهبود، رقابت میکند. گفته میشود این عتیقهٔ باستانی، ارتش را شکستناپذیر میکند. جونز با معشوقهٔ سابق و سرسخت خود بهنام ماریون ریونوود (آلن) همگروه میشود تا مانع راهنمایی باستانشناس رقیبش، دکتر رنه بالک (فریمن) به نازیها برای بهدست آوردن تابوت و قدرت آن شود.
طعم سینما – شماره ۲۳۷: مهاجمان صندوق گمشده (The Raiders of the Lost Ark)
در بررسی کارنامهی فیلمسازی هر فیلمساز از این حیث که فیلمهای آن فیلمساز از چه جنسی هستند، خیلی کمتر به این نکته توجه میشود که سینمای آن فیلمساز معمولاً با فیلمهایی بسیار متفاوت از آثار شاخص او آغاز شده و آن فیلمساز در طی چند فیلم آزمون و خطا و گاه حتی تصادفی به آن آثار شاخص رسیده! یکی از آن فیلمسازان، استیون اسپیلبرگ است که برخلاف تصور رایج، از همان ابتدا سینمایی اکشن، حادثهای، پرموقعیت، ماجراجو و علمی-تخیلی نداشته، کارش را با فیلمهایی تجربی همچون دوئل و فتورمانوار همچون شوگرلند اکسپرس آغاز کرده و مهاجمان صندوق گمشده، بعد از آروارهها و برخورد نزدیک از نوع سوم، سومین تلاش او در زمینهی ساخت فیلمهای اکشن، حادثهای، پرموقعیت و ماجراجویانه است! این نکته از این حیث حائز اهمیت است که هر آنچه از حادثهزایی، ماجراجویی، خیالمحوری، کشمکش موقعیتی و برخوردهای مهیج و نفسگیر در فیلمهایی همچون ئیتی؛ موجود فرازمینی، پارک ژوراسیکها، هوش مصنوعی و خود ایندیانا جونزها میبینم، ریشه و زیرساختاش از مهاجمان صندوق گمشده میآید؛ و این یعنی مهاجمان صندوق گمشده، فیلمی در مقام معرف و شاکلهبخش یک نوع سینما است و پلی برای مسیر جدید فیلمسازی استیون اسپیلبرگ.
■■■■
مهاجمان صندوق گمشده هم مانند اغلب فیلمهای کلاسیک هالیوودی، یک «داستان دنبالهدار» است؛ «داستان دنبالهدار»ی که کارخانهی تولید خط داستانی آن، «رویداد» است؛ و این یعنی همهچیز از دل موقعیت برمیآید؛ از معرفی قهرمان و شخصیت مکمل و ضدقهرمان و بدمن گرفته تا جهانسازی و پیشبرد داستان! به بیان دیگر، در فیلم اسپیلبرگ، همهچیز از دل واقعه برمیآید؛ و این یعنی در نتیجهی تعدد و توالی وقایع و تزریق داستان و مرحلهافزایی داستانی، با فیلمی مواجهیم که توأمان هم فیلم ضرباهنگ و هم فیلم تدوین است؛ یعنی از یکسو آنقدر به لحاظ متریال روایی غنی است که با وجود فخرفروشی و ولخرجی داستانیاش (روایت و نمایش آنهمه واقعه و دنبالهی داستانی با شتابانترین ریتم ممکن و در سریعترین زمان ممکن) باز از ریتم نمیافتد و اوقات مرده ندارد و از سوی دیگر، آنقدر در تدوین، منظم و جمع و جور و منسجم مرحلهبندی داستانی میشود که درام مرکزی هیچگاه شاخ و برگ اضافی نمییابد و مسیر اصلیِ روایت گم نمیشود.
در این میان، تردیدی در این نیست که استیون اسپیلبرگ در مهاجمان صندوق گمشده، در تدوین متصلکنندهی وقایع به یکدیگر، در فضاسازی و جهانپردازی رویدادها و در حادثهسازی و حادثهپردازی، از فیلم لارنس عربستان دیوید لین تأثیر گرفته است. با این وجود، تاکتیکی که اسپیلبرگ در کارگردانیِ حوادث فیلم بکار میگیرد، باعث میشود که این حوادث، از آنچه به صورت تئوریک در فیلمنامه وجود دارند، جذابتر و مهیجتر به نظر برسند؛ وقتی اسپیلبرگ در روایت نمایشیِ حوادث و رویدادها، ابتدا نسبت به مرموز و مخوف بودن موقعیت به مخاطب هشدار میدهد، سپس فضا را کاملاً آرام کرده و اعتماد مخاطب را به خود جلب میکند و لحظاتی بعد ناگهان حادثه را رقم میزند و مخاطب را غافلگیر میکند؛ که بارزترین نمونههایش در این فیلم را در سکانسهای یافتن اولین گنج، کشته شدن «ساتیپو»، حملهی اسکلتها به «ماریان» و باز کردن صندوق گمشده میتوان یافت؛ نوعی «آرامش قبل از طوفان» که مخاطب هرگز از آن طوفان پسینی خبر ندارد؛ نوعی از حادثهسازی و حادثهپردازی که اسپیلبرگ پیش از این، در فیلمهای آروارهها و برخورد نزدیک از نوع سوم هم بکار برده بود اما آنچه باز در مهاجمان صندوق گمشده تازه است، تلاقی و همپوشانی عناصر تصادف مختلف با یکدیگر در واقعهسازیها و پیشبرد و به ثمر رساندن آنها است؛ وقتی وقایع از ترکیب چند عنصر تصادف ظاهراً بیربط با یکدیگر شکل میگیرند و تلاقی همان عناصر تصادف، وقایع را به سرانجام میرسانند؛ مانند سکانس درگیری در بار و نحوهی سوختن دست مأمور نازی، یا سکانس درگیری در خیابانهای قاهره و بازی موش و گربه با عنصر سبد و یا سکانس درگیری با مرد بوکسور و تلاقی تیکآف هواپیما با کشته شدن مرد بوکسور!
■■■■
مهاجمان صندوق گمشده یک فیلم کلاسیک است؛ فیلمی که البته به مراتب از نسخهی تجویزی هاوارد هاکس برای ساختن یک فیلم کلاسیک موفق، «پر و بیمان»تر و بلندپروازانهتر عمل کرده است. هاکس میگفت یک فیلم کلاسیک موفق، تنها از سه-چهار سکانس خوب و تعدادی سکانس متوسط تشکیل میشود؛ به شرطی که سکانس بد نداشته باشد و دوتا از آن سکانسهای خوب، حتماً در ابتدا و انتهای فیلم قرار داشته باشند. در فیلم اسپیلبرگ اما ما صرفاً با یک افتتاحیه و اختتامیهی خوب مواجه نیستیم! تقریباً هر سکانس فیلم شامل یک حادثه و واقعه و رویداد است که داستان را موقعیتافزایی میکند، جان تازهای به داستان تزریق میکند و با زنده نگهداشتن جنبهی ماجراجویانهی فیلم، آن را برای مخاطب گرم و جذاب نگهمیدارد. در واقع، مهاجمان صندوق گمشده، حادثهایترین و ماجراجویانهترین فیلم اسپیلبرگ است که بخشی از این پرواقعه و ماجراجو بودناش به ماهیت «کمیک استریپ»وار فیلم برمیگردد؛ اینکه فیلم قصد دارد مانند یک داستان کمیک استریپ، مالامال از رویداد باشد؛ ویژگیای که به لحاظ نوع و توالی و تعدد واقعهپردازی، به فیلم اسپیلبرگ حالت شِبه سریالی هم داده است؛ با این تفاوت که متریال داستانی انبوه در کنار نوع کارگردانی اسپیلبرگ، مهاجمان صندوق گمشده را کاملاً به فیلمی روی پرده تبدیل کرده است!
مهاجمان صندوق گمشده بیتردید بهترین فیلم از سری فیلمهای ایندیانا جونز است؛ حتی با وجود اینکه فیلمهای بعدی از جاذبههایی همچون داستان ماورایی، موقعیت شبه جیمز باندی و عنصر کودک برخوردارند، باز ویژگیهایی در اولین فیلم ایندیانا جونز وجود دارد که آن را نسبت به فیلمهای بعدی یونیک میکند؛ اینکه فیلم، تمرکز موضوعی بیشتر و درام منسجمتری دارد، دارای جهانی پرگسترهتر است و موقعیت سیر و سیاحتیتری دارد (از اعماق جنگل تا بیابانهای قاهره)، لحن و بیان سلیس و سادهتر و رابطهنگاریهای صمیمیتر، خالصتر و دلنشینتری دارد (مانند رابطهنگاری میان «جونز» و «ماریان») و از همه مهمتر، نمایشآرایی متفاوتی در کارگردانی دارد که به جنس وقایع، لحن و فضای هیبریدی میدهد؛ مانند پرهیز از نمایش مستقیم خشونت توسط اسپیلبرگ که عملاً به عنصر خشونت در فیلم، ماهیت فانتزی داده و یا ایجاد طنازی در شکلدهی و پیشبرد درگیریها و حوادث که یکی از نمونههایش همان تلاقی عناصر تصادف با یکدیگر است. در واقع، همان کاری که استنلی دانن در معما با موقعیت هیچکاکی میکند، اسپیلبرگ در مهاجمان صندوق گمشده با موقعیت جیمز باندی انجام میدهد؛ مفرحسازی یک گونهی سینمایی، بیآنکه از جدیت و جذابیت آن کاسته شود! پس بیجهت نیست که فیلم ایندیانا جونز و مهاجمان صندوق گمشده، همچنان به عنوان یکی از یونیکترین آثار حادثهای و ماجراجویی تاریخ سینما در ذهن مخاطبان سینما بر جای مانده است.
کاوه قادری
تیر ۱۴۰۲
برای مطالعه دیگر فیلم هایی که در «طعم سینما» معرفی و بررسی شده اند اینجا را کلیک کنید
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|