پرده سینما

در سوگ ایرج قادری

علیرضا انتظاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ایرج قادری در کوچه مردهاباز هم بهار، بهاری که سال هاست برای سینما و سینماگران ایران زمین بهاری تلخ و دردناک محسوب می شود، بهاری که سال هاست برای خانواده سینمای ایران جز درد و محنت با خود همراه ندارد. بهار برای سینمای ایران به مثابه چهار راه حوادث شده است که قرار است چشمه آب حیات هنرمندان بزرگ این سرزمین را بخشکاند! می دانم که تو در این جا همانند گلی در شوره زار بودی که ناخدا با خدا از رودخانه وحشی گذرت داده بود و بدین جایت رسانیده بود، می دانم که همواره تنها مرد بیدار در شهر بودی که از برادرکشی های بی نشان خسته و دلزده شده بودی، می دانم که برای رسیدن به هدف والایت از مرگ در باران هیچ هراسی نداشتی، اما باز هم حیف و صد حیف بود که به این زودی چلچراغ زندگانی ات خاموش گردد و تنهایمان بگذاری! آخه دادا درست است که انسان ها بی وفا شده اند در این روزگار اما تو که بی وفا نبودی پس چرا ما را گذاشتی و این قدر بی سر و صدا رفتی؟ از شهرت خسته شدی بودی یا روزگار نقره داغ ات کرده بود؟ از چه بیقرار شده بودی که به این زودی از آکواریوم ات رها شدی و دل به دریا زدی؟ نکند طغیانگری کوسه جنوب تو را واداشت که از این قفس رها شوی و تن به جدایی با ما بدهی؟ تو که تنها مرد بیدار در شهر بودی! هیچ فکر کرده ای که بعد از رفتنت این همه سینه چاک در زمانه ای که برادر کشی باب شده است چه خواهند کرد؟ شاید از این تاراج بی اندازه هنر خسته و دلزده شده بودی رفیق! آن چه که می دانم این که تو آسمانی بودی و زمین برایت قفس بود، می دانم و می دانم که از زمانه خسته بودی! از روزگاری که بی دلیل حکم تیر می دادند و مدت ها شبکه ات را توقیف نگاه می داشتند و به آن اجازه نمایش نمی دادند! اما حالا تا پنجه در خاک کشیدی فی الفور مجوز نمایش فیلم ات را داده اند! چه بازی جالبی دارد این زمانه، مثل اتل متل توتوله های کودکانه که عمو فوتبالی و دکتر و رقاصه و مو سرخه و غلام ژاندارم و جیب بر خوشگله هم در کودکی شان بازی می کردند! هرچند که بازی آن ها بازی های شیرین کودکی بود و بازی های امروز و این روزگار بازی های دو کله شق جان سخت را تداعی می کند که که همه مان را از لبه تیغ گذر می دهند، هر چند من و تویی که از کوچه مردها  گذر کرده ایم و دردهای زندگانی را چشیده ایم و از نیرنگ دختران بی حجاب  هیچ باک و هراسی نداریم. می دانی یاد چه روزی افتادم؟ روزی که برای اولین بار به دیدن ات آمدم، یادم نیست اما فکر کنم می خواستی سام و نرگس را بسازی، راستی هیچ فکر کرده ای که سام و نرگس بعد از رفتن ات چه خواهند کرد؟ هرچند که آن قدر بی وفایند که تا وقتی که بودی یادی از تو نکردند، بگذار آن ها سرسپرده ات نباشند، ما که تا زمانی که به برزخی ها بپیوندیم سرسپرده تو ایم و خاک پایت را طوطیای چشمان سیاه مان می کنیم... اما خودمانیم ها بد هم نشد که این گونه رفتی، با آزادی و آزادگی به نحوی که داغ ننگ به پیشانی سفیدت نخورد و حتی یک بار هم با خفت به کسی تعظیم ننمودی که می خواهم زنده بمانم، اگر از من می شنوی دیگر هیچ گاه پاتو زمین نذار مرد، جای تو در عرش کبریاست... راستی این را یادم رفت بگویم چه شیرزنی بود همسرت «تهمینه» که خواست تو تا ابد در قلب همه مردم ایران بت بمانی و دیگر این سؤال برایت پیش نیاید که برای که قلب ها می تپد. فقط این را بدان که سوگند سکوت را تا رسیدن به میعادگاه خشم نخواهیم شکست و دل های بی آرام مان را تا رسیدن پنجمین سوار سرنوشت که قرار است با تک تازان صحرا ما را که عطش آن داریم تا همانند خشم عقاب ها، حکم تیر را برای نامحرم اجرا کنیم و آن ها را محاکمه نماییم تا با تو به دشت سرخ برسیم و ماجرای جنگل را در بسترهای جداگانه روایت نماییم، آرام نخواهیم گذاشت...

 

 

رضا منتظری

اردیبهشت ماه 1391

 

در همین رابطه بخوانید

برزخی ها را محسن مخملباف از پرده سینماها برداشت! گفتگویی خواندنی با ایرج قادری

سیمای قهرمانانه پنجمین سوار سرنوشت؛ در رثای ایرج قادری

ایرج قادری درگذشت


 تاريخ ارسال: 1391/2/19
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>الهه:

وای خدای من ... روحش شاد روحش شاد الان سالگردشه... دست و پنجتون درد نکنه آقای منتظری عزیز خوب حق مطلب رو ادا کردین

1+0-

سه‌شنبه 16 ارديبهž



>>>شقایق:

متن فوق العاده و تاثیر گذاری بودخسته نباشین آقای منتظری نازنین واقعا اشک ریختم

0+0-

يكشنبه 2 مهر 1391



>>>هادی پور:

خیلی متاسفم برای نویسنده ی مطلب فوق که حتی حس نگرفته و این چند خط را تایپ کرده . شاید هم تقصیر استاد بوده که آلن دلن بودنش را به رخ نکشید ونقاب خاک را همی برکشید ه و ما را دربهت فقدانش فرو گذارده و...

0+0-

يكشنبه 31 ارديبهش



>>>ساقی لواسانی:

درود بر شما آقای منتظری گرامی متن بسیار فوق العاده ای بود، خسته نباشید، روح ایرج قادری نازنین هم شاد

0+0-

دوشنبه 25 ارديبهش



>>>كربلايي:

آسد رضا منتظر ، تاراج رو كه از قلم انداختي ! مومن .

0+0-

سه‌شنبه 19 ارديبهž




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.