پرده سینما

فستیوال کن و قهقرای بی پایان دیکتاتورهای ساحلی

مانی بزرگمهر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شهر ساحلی کنزمان زیادی از سال هایی که کار کن کشف نوابغ و استعدادهای جوان، یا شاهکارهای فیلمسازان بزرگ بود گذشته است. دورانی که کن یونیون پاسیفیک، تعطیلی از دست رفته، برخورد کوتاه، رم شهر بی دفاع، مرد سوم، دروازه جهنم، ویریدیانا و یوزپلنگ را برمی گزید سپری شده است. چه کسی امروز باور می کند همین فستیوال کن بود که نخل طلای خود را به آگراندیسمان، مش، مترسک و مکالمه داد؟ کسی در کن 2011 به خاطر می آورد زمانی مارتین اسکورسیزی روی سکو این جشنواره می رفته و برای راننده تاکسی نخل طلا می گرفته؟ زمانی که پدرسالار و اینک آخرالزمان و پاریس تگزاس نخل طلا را ربودند کسی باور می کرد کار کن به امروز و اینجا بکشد؟ مگر همین کن نبود که پالپ فیکشن را کشف کرد و امیر کاستاریکا و مایک لی و ویم وندرس جایزه داد؟ حالا چه بر سر کن آمده؟ درست است که دوران مارشال دوگل فاصله گرفته ایم، اما آیا هنر فرانسه هم دست کوتوله ها افتاده؟

 

********

کن شصت و سوم یک رسوایی بزرگ بود. فرقی نمی کند صهیونیست باشی یا عضو حماس؛ جمهوری خواه باشی یا دموکرات؛ سوسیالیست باشی یا لیبرال، آنچه مسلم است این است که یک هنرمند حق دارد در محدوده ای که کار به فحاشی نکشد اظهار نظر سیاسی کند. مایکل مور را که یادمان نرفته در اسکار چه حرف هایی را علیه جرج بوش بر زبان جاری کرد. حالا اگر لارس فون تریه در نشست مطبوعاتی فیلم اش چنین انتقاد سرراست اما مؤدبانه ای از اسرائیل (و نه یهودیان) بکند چرا باید از کن اخراج شود؟ آن هم در فرانسه ای که متأسفانه یکی از یهودستیزترین کشورهای دنیاست!

خط مشی سیاسی کن هر روز آشکارتر، و یکسونگرانه تر می شود. زمانی فیلم های «خاک و خلی» ایران برنده جایزه های رنگارنگ کن می شدند، امروز فیلمهایی که سینما نیستند و بیانیه سیاسی هستند در کن تقدیر می شوند.

نمونه اش جایزه بهترین كارگردانی بخش «نوعی نگاه» كن به محمد رسول‌اف از ایران بود. فیلمی که یک جور نسخه المثنی بدون دخترم هرگز است.

مورد دیگر نمایش فیلم ضد اسلامی چشمان زنان در این فستیوال بود. فیلمی که توسط یک کارگردان اسرائیلی به نام رادو میهایلیانو ساخته شده و به آداب و رسوم کشورهای عربی توهین می کند. و از همه بدتر اخراج لارس فون تریه از این جشنواره به جرم ایراد یک جمله انتقادی علیه کشور اسرائیل بود. اینکه در نشست رسانه ای فیلم آخرش مالیخولیا اظهار کرده اسرائیل خیلی موی دماغ شده یا درد شده، یا جمله ای در این حد.

به خاطر همین جمله کن فون تریه را از این فستیوال اخراج و وادار به عذرخواهی کرد.

نمی دانیم سرنوشت دیکتاتورهای ساحلی به کجا خواهد انجامید و فستیوال کن در سال های بعد چه رویه سیاسی را در پیش خواهد گرفت. ظاهراً کسی جرأت نکرد از فون تریه دفاع کند. اما جواد شمقدری نامه ای به ژیل ژاکوب نوشت که خواندن آن خالی از لطف نیست.

 

متن كامل این نامه به نقل از فارس به شرح زیر است:

 

با سلام

در ابتدا مایل هستم شادمانی خود را از اینكه عمر جشنواره شما به شصت و چهارمین دوره خود رسیده است به سینماگران و مردم فرهنگ دوست فرانسه تبریک بگویم. حتماً خوب به‌خاطر دارید جشنواره كن با هدف مقابله با فاشیست‌ها پا گرفت. فاشیست‌ها كسانی بودند كه تنها خود را مستحق برخورداری از رفاه و حیات می‌دانستند و حضور مخالفان خود را به هیچ وجهی حاضر نبودند تحمل كنند.

جای تاسف دارد كه امروز شاهد هستیم پس از 64 سال، رگه‌ای از خوی همان افراد در تصمیمات مسئولان جشنواره نمود پیدا می‌كند و یكی از معتبرترین فیلمسازان اروپایی كه شاید پرافتخارترین فیلمساز باشد كه در جشنواره كن بارها با فیلم‌هایش حضور یافته است، به تیغ رفتاری متعصبانه كه ریشه در دوران قرون وسطایی دارد گرفتار و از جشنواره كن اخراج می‌شود.

 

جناب آقای ژیل ژاكوب

 

نمی‌دانم آزادی بیان دیگر چه مفهومی خواهد داشت. شاید لازم باشد در دایر‌ةالمعارف‌ها مفهوم جدیدی از آزادی بیان ارائه شود والّا رفتاری كه جشنواره كن با آقای فون تریه انجام داد و مجبورش كرد كه بارها به عذرخواهی بپردازد، انسان را به یاد گالیله می‌اندازد كه صاحبان كلیساهای قرون وسطایی با تهدید مجبورش كردند نظریه علمی‌اش را كه زمین كروی است انكار كند.

 

جناب آقای ژیل ژاكوب

 

بپذیرید فارغ از آنكه نسبت به اظهارات آقای فون تریه چه نظر و دیدگاهی داریم، جشنواره كن نقطه سیاهی را در تاریخ رفتارهای خود ثبت كرد.

از این دوره ندای دفاع از آزادی در جشنواره كن شاید شعار بی‌معنایی باشد كه برای ترمیم آن سال‌ها باید تلاش كرد.

 

جواد شمقدری - معاون وزیر


 تاريخ ارسال: 1390/3/2
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>كودك فهيم:

اين هم جواب لارس خان فون تريه به جواد آقاي شمقدري پارگراف دوموشو هر كي فهميد براي ماهم بگه !«در ارتباط با نامه جواد شمقدری معاون وزیر فرهنگ ایران به جشنواره فیلم کن، لازم دیدم مواردی را یادآوری کنم. به اعتقاد من آزادی بیان، به هر شکل آن بخشی از حقوق اولیه انسان‌هاست. هرچند اظهارات من در نشست مطبوعاتی جشنواره نابخردانه، مبهم و بی‌جهت آزارنده بود. نکته‌ای که می‌خواستم به آن اشاره کنم، پتانسیل تمام انسان‌ها از هر ملیت، قومیت، رده یا مذهب در وحشی‌گری است. اگر ما فجایع تاریخی را تنها با وحشی‌گری فردی توضیح بدهیم، احتمال درک مکانیسم انسانی را از بین می‌بریم، در حالی که برای اجتناب از هر نوع جنایت‌ علیه انسانیت در آینده، درک این مسئله ضروری است.»

0+1-

چهارشنبه 4 خرداد 1390



>>>كودك فهيم:

يكي به اين فون تريه بگه برادر من ستاره ي بختت تازه تو ايران روشن شده ! به جاي معذرت خواهي از ژيل ژاكوب پا شو بيا ايران و حالشو ببر . يكي بهش حالي كنه كه سياست ما ايرانيها اينه " دشمن دشمن ما دوست ماست " حالا اگه فيلمي مثل ضد مسيح ساختي اشكالي نداره! آدم جايزالخطاست ! حتما" شرايط روحي مناسبي نداشتي ! فداي سرت ...

0+1-

سه‌شنبه 3 خرداد 1390



>>>لیلا کریمی:

نکه مملکت ما الگو ی آزادی بیان تو دنیاست!!!!

0+0-

سه‌شنبه 3 خرداد 1390



>>>محمدعلی:

مگر شک داشتید که کن سیاسی نیست؟خوبه منتقد خودتون هم فیلم رسول اف رو اساسی کوبید ولی دیدید چون ضد ایران بود دوتا جایزه رو برد!

0+0-

سه‌شنبه 3 خرداد 1390




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.