پرده سینما

در ستایش عشق، دوستی، دیزنی و چند چیز دیگر؛ نگاهی به فیلم «نجات آقای بنکس» ساخته جان لی هانکوک

خشایار سنجری

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد و بررسی فیلم نجات اقای بنکس    Saving Mr. Banks

 

 

تام هنکس و اما تامسون در نجات آقای بنکسغالب آثار سینمای هالیوود در یک سال، دچار آفت سطحی نگری و تیپ سازی های کلیشه ای  می شوند. با شنیدن نام فیلم نجات آقای بنکس و دیدن پوسترهای آن، مخاطب در انتظار تماشای فیلمی ست از دسته ی همین آثار عامه پسند و فاقد عمق و فضاسازی. اما پس از تماشای نجات آقای بنکس، تسلط هانکوک در ترسیم حال و هوا و فضای احساسی جاری در خانواده های دو نسل متفاوت، در فیلم تجلی می یابد و تمام پیش داوری های بینندگان اشتباه از آب در می آید.

فیلم در تقابل با این دیدگاه رایج که، آینده‌ی هر فردی لاجرم در گرو حوادث دوران کودکی اوست؛ تلاش می‌کند خلاف جهت آن، ذهن نویسنده زن داستان و مخاطبان اش را تغییر دهد. ترسیم کسب و کار موفق و ماندگار والت دیزنی، علی‌رغم دوران بد کودکی‌اش، نمونه‌ای است بر اثبات چنین باوری .

نجات آقای بنکس، فیلمی ست که با تکیه بر فلش بک، زمان حال را بنا می کند و در تلاش است تا عمیق ترین احساسات بشری را سوار بر ماشین زمان کرده و از گذشته ای دور به زمانی نزدیک به حال برساند.

ترسیم سیر تحول کاراکتر اصلی داستان، مهمترین عنصر در موفقیت درامی  شخصیت محور است که در آن تمامی عناصر داستان از جمله کنش ها، نقاط عطف و ... باید در خدمت تغییر  درونی یا بیرونی کاراکتر اصلی باشند.  نجات آقای بنکس، در معرفی خانم تراورز بسیار موشکافانه عمل کرده و جزییات فراوانی از زندگی او را به تصویر می کشد. زنی محکم، مقرراتی و اصول گرا، که هوای بارانی را بر آفتابی ترجیح می دهد، منطقاً باید در محیطی خشک و با پدر و مادری مقید به قوانین پرورش یافته باشد، اما خانم نویسنده، پدری شاعر مآب و مادری عمیقاً خونسرد داشته و از زندگی ماشینی و شهری به دور بوده است. پس علت چیست؟ هانکوک با بهره گیری از فلش بک، دو نقطه ی عطف زندگی خانم تراورز را در قالب تدوین موازی، در کنار هم قرار می دهد و به دلایل شکل گیری آنها اشاره می کند: مرگ پدر احساس گرا، اما الکلی و فاقد عقل معاش، (نقطه ی عطف اول) زندگی تراورس را دگرگون کرده و توجیه کننده ی رفتارهای او قبل از  ورود به دنیای دیزنی ست. آشنایی تراورس با معجزه ی فیلم و تصویر و همکاری در قالب گروه (نقطه ی عطف دوم) او را بار دیگر،  به حقانیت پدرش در شناخت عمق زندگی نزدیک و روحیات ماشینی او را نرم و انسانی کرد.

تام هنکس در فیلم نجات آقای بنکسهانکوک در طراحی فلش بک ها هوشمندانه عمل کرده است. او در ابتدای فیلم، از تعداد زیادی از این نماها با زمان کوتاه بهره می برد تا مخاطب سریع تر  با مختصات روحی حال   و گذشته ی خانم نویسنده آشنا شود؛ در ادامه ، تعداد فلش بک ها کاهش و زمان شان افزایش می یابد تا بینندگان پس از آشنایی اولیه و کلی، به شناخت جزیی تر ومتمرکز تری از اوضاع فکری و روانی فعلی و قبلی او دست یابند. هانکوک نهایتاً با نمای یکی شدن سخنرانی پدر و شعرخوانی گروه مری پاپینز برای بانک، به نقطه ی عطف فیلم نامه و دگرگونی کاراکتر، کالبدی قابل لمس و عینی می دهد و بدون اینکه مخاطب را از تصمیم خانم تراورس شگفت زده کند، او را راضی به این اقتباس سینمایی نشان می دهد.

اگرچه در ابتدا، فلش بک ها نامربوط و خارج از بافت فیلم به نظر می آیند، اما هرچه در زمان فیلم جلوتر می رویم، هانکوک را در کاشت خرده داستان ها و پیرنگ ها در گذشته و برداشت شان در زمان حال، موفق تر و دقیق تر می یابیم. (به عنوان مثال تنفر تراورس از گلابی که در ابتدای فیلم احمقانه و بی پایه به نظر می رسد، در ادامه تجسمی عمیقاً روحی می یابد)

ویژگی مهم نجات آقای بنکس، این است که بیننده، بدون احساس نیاز به دیدن فیلم مری پاپینز یا خواندن رمان آن، می تواند با اثر همراه شود. در واقع ، کیفیت این دو، نقشی در کیفیت فیلم هانکوک ندارند و نجات آقای بنکس، اعتبار خود را به صورت مستقل  کسب می کند و در ذهن مخاطب ته نشین می شود.

اما تامپسون در فیلم نجات آقای بنکسکلی مارسل و سو اسمیت به عنوان فیلمنامه نویسان، از احساس گرایی بی منطق دوری کرده اند و به این قناعت نکرده اند که عواطف بیننده را با نماهای سانتی مانتال تحریک کنند و صرفاً اثری زودگذر و فرار را بر روحیه ی مخاطب بگذارند. آنها به جای اینکه تراورس را پیرزنی دوست داشتنی و مهربان یا زن میانسالی نفرت انگیز و مستبد نشان دهند، او را در مقاومت 20 ساله برای  اهدای حق سینمایی مری پاپینز، کاملاً محق نشان می دهند. آنها آگاه اند که نویسنده با شخصیت هایش ارتباط روحی و فکری عمیقی برقرار می کند تا جایی که این کاراکترها می توانند به اندازه ی هر انسانی در ئنیای پیرامونی نویسنده ، واقعی شوند.

در مقابل پرداخت ریزبینانه ی تراورس، تجسم سینمایی والت دیزنی، اسیر پردازش کلیشه ای شده و به پیرمرد مهربان و صبوری بدل نزدیک می شود که عمق لازم را برای خلق تحول اساسی در تراورس ندارد. دیزنی، در نجات آقای بنکس،  مردی ستودنی ست که بدون بازی تام هنکس مسلماً تخت تر و «تیپ» تر شکل فعلی اش می شد. عدم نمایش جدال های حقوقی دیزنی و تراورس، نجات آقای بنکس را به عذرخواهی تصویری کمپانی دیزنی از این نویسنده شبیه کرده که البته این موضوع و فقدان اش در فیلم، نمی تواند در کیفیت درام شکل گرفته از منظر زیبایی شناسی بصری تاثیرگذار باشد.

شیوه ای که فیلم در تزریق احساسات به کار می گیرد، با عناصر به کار بسته شده در موسیقی توماس نیومن، بدون آنکه اغراق آمیز به نظر برسد، تناسب دارد و به لحنی کمک کرده که به جای غم انگیز شدن، مفرح به نظر برسد.  بخشی از این موسیقی ها قطعاتی ست که به صورت موزیکال در فیلم اجرا و خوانده می شود که الهام گرفته شده از قطعات نسخه ی کلاسیک مری پاپینز است. نجات آقای بنکس، روی نقطه ای چالش برانگیز از مسیر ساخت مری پاپینز قرار گرفته ، که علاوه بر ، «به عنوان یک فیلم بر اساس داستانی حقیقی» بودن، یک بیوگرافی تمام و کمال از شخصیت هایی که اما تامپسون و تام هنکس با ظرافت پرورش می دهند هم هست. نتیجه ای که از دیدن نجات آقای بنکس خواهید گرفت، قطعاً این خواهد بود که مری پاپینز محصول کلاسیک سال 1964 را هم ببینید. تا به تجربه ی حسی کاملی از جهان این رمان دست پیدا کنید.

 

خشایار سنجری


 تاريخ ارسال: 1393/2/8
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>کلوپ:

نجات آقای بنکس فیلمی در همه ی جهات متوسط. تام هنکس اما کمافی السابق خوب ظاهر شده!!

0+0-

سه‌شنبه 3 تير 1393



>>>LOULA:

تام هنکس عالی بود. مثل همیشه...

1+0-

شنبه 31 خرداد 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.