پرده سینما

سرراست، مفرح و جذاب؛ نگاهی به فیلم «خبیث» ساخته رابرت استرومبرگ

علیرضا انتظاری


 

 







نقد و بررسی فیلم خبیث / ملفیسنت به کارگردانی رابرت استرومبورگ

 

Maleficent (2014)

 

 

 

 

آنجلینا جولی در فیلم خبیث/ملفیسنتخبیث / ملفیسنت روایت گر داستان روان و جذابی است که به نحوی در ادامه انیمیشن زیبای خفته ساخته شده است. پیرنگ داستانی این فیلم با جابجایی میان دو نماد خیر و شر (که پیش از این به صورت کاملاً کلیشه ای در فیلم ها دیده می شد) شکل گرفته که خود باعث شده تا نه تنها خبیث داستانی تکراری به نظر نرسد بلکه مخاطب از انبوهی از خرده پیرنگ ها، حادثه ها و شخصیت پردازی ها به وجد آمده و با اشتیاق این فیلم را تماشا کند.

در خبیث پرسش های های زیادی مطرح می شود، اینکه عشق واقعی چیست و چگونه می شود عشق را توصیف کرد و یا اینکه چگونه می شود از شیطان درون رهایی یافت و به عبودیت رسید؟ و جالب تر اینکه جواب تمامی این پرسش ها به شیوه های گوناگون از اذهان مخاطبان فیلم پاسخ داده می شود!

خبیث فیلمی سر راست است که مخاطب از همان ابتدا می داند قرار نیست شاهکاری باشد که ضمن پایند بودن به قواعد ژانر خود در زمینه کارگردانی و یا حتی فیلمنامه حرفی برای گفتن داشته باشد، اما جالب این است که به دلیل بهره بردن از قابلیت های فنی و روزآمد کردن داستانی قدیمی و همچنین بازی خوب بازیگران اش، به ویژه آنجلینا جولی که نقش چند وجهی خود را به خوبی در این فیلم ایفا کرده است مخاطب را تا انتهای داستان با خود همراه می سازد. بازی بسیار درخشان جولی در دو قطب خیر و شر چنان طبیعی از کار درآمده که تصور اینکه هر بازیگر دیگری به جای او در نقش «خبیث» قرار بگیرد تقریباً غیر ممکن است. شاید اگر هر بازیگری دیگری عهده دار ایفای این نقش می بود همان بلایی بر سر خبیث می آمد که بر سر سفید برفی و یا از بزرگ و قدرتمند آمده بود!

پوستر فیلم خبیث /ملفیسنتداستان این فیلم در مورد خبیث پری قدرتمند و جوانی است که در قلمرو جادویی مور زندگی می کند جایی که با قلمرو انسان ها هم مرز است، خبیث در نوجوانی عاشق جوانک روستایی و جاه طلبی به نام استفان می شود که در فکر پادشاه شدن است. در سنین جوانی استفان به صورت ناگهانی با او قطع ارتباط می کند و خبیث با درد دوری او کنار می آید تا اینکه روزی خبیث که به جوانی رسیده است در نبردی پادشاه را شکست می دهد پادشاه در اوج عصبانیت اعلام می کند که هر کس سر خبیث را برایش بیاورد دختر و تاج و تختش را به او خواهد داد. استفان هم که مترصد چنین موقعیتی است به دنبال پری سیاه می رود و شب هنگام به خبیث داروی خواب آوری می خوراند اما نمی تواند خودش را راضی کند که او را بکشد فقط پرهای او را می کند و آتش می زند و به عنوان شاهدی بر مرگ او با خود می برد. خبیث دل شکسته از این خیانت استفان قلمرویی تاریک در سرزمین پریان می سازد و ترتیبی می دهد تا دختر استفان، پرنسس آرورا نفرین شود و نفرین آرورا این است که زمانی به شانزده سالگی رسید در خواب ابدی فرو رود و تنها زمانی بر خیزد که عشق واقعی شامل حال اش شود، آرورا به شانزده سالگی می رسد و نفرین خبیث دامنگیرش می شود و در این میانه بین خبیث و پادشاه درگیری رخ می دهد و در نهایت این استفان است که به دلیل ذات شریر خود می میرد و دوباره همه چیز به حالت عادی بر می گردد و آرورا و ملیفسنت در میان خوشی و خرمی با یکدیگر زندگی می کنند.

خبیث اثری از رابرت استرومبرگ است كه تا به حال فقط به عنوان طراح هنری و مدیر جلوه‌های ویژه در فیلم‌هایی چون آلیس در سرزمین عجایب و آواتار بوده و با کارگردانان بزرگی مثل استیون اسپیلبرگ و مارتین اسکورسیزی و جیمز کامرون همکاری داشته و خبیث نخستین تجربه او به عنوان كارگردان محسوب می‌شود. استرومبرگ در حقیقت قرار بوده از همان تجربه‌ هایش در زیباسازی بصری استفاده كند كه كارش را درست انجام داده است و تلفیق صحنه های فیلمبرداری شده با انیمیشن سه بعدی در پرده آبی توانسته اثری درخورد و بی نقص را برای سینمای هالیوود به ارمغان بیاورد اما داستان این فیلم همچنان وامدار سینمای والت دیزنی است. همان داستان هزاران بار تکرار شده پریان و تقابل میان خیر و شر که البته این بار و برای اولین بار با تغییری اساسی روایت می شود که این تغییر اساسی به شدت به نفع فیلم بوده و آن را از ورطه سقوط نجات داده است.

نکته مهمی که در مورد فیلم خبیث مشهود است اینکه سازندگان این اثر به شدت سعی داشته اند تصویر شیطان را که در آثار سال های نه چندان دور خود، به کودکان و مخاطبان ارائه داده بودند را واژگونه نمایند؛ و از همین رو است که جادوگر بدجنس زیبای خفته که نمادی از شیطان است و به سزای اعمال پلید خود می رسد در این فیلم بدل به شخصیت «خبیث» شود که در ابتدای این فیلم پری نامیده شده و تا انتهای داستان همواره به عنوان شخصیت محبوب و دوست داشتنی اثر که عواطف و احساسات مادرانه ای نسبت به پرنسس آرورا دارد شناسانده می شود و در نهایت هم بوسه عاشقانه او بر صورت پرنسس است که باعث می شود نفرین اش فناپذیر شده و پرنسس زندگی دوباره ای پیدا کند. گویی دست اندکارارن این فیلم سعی داشته اند تا تصویر شیطان را برای مخاطبان امروزی این اثر که بی شک کودکان درصد بالایی از آن را تشکیل می دهند و ذهنیت بدی که در مورد شیطان را که از سال های قبل باقی مانده را تغییر دهند. از این رو می توان فیلم خبیث را به نوعی یک فیلم در مورد اعاده حیثیت از نماد شیطان نیز برشمرد. فیلمی که شاید برای اولین بار می تواند حس همذات پنداری مخاطبان را با یک شخصیت شریر به همراه داشته باشد و همه مایل باشند تا ورق به نفع این شخصیت شریر برگردد!  اما تمامی این ها باعث نمی شود که شیطان خبیث مانند سایر شیاطین سینمای دیزنی شیطانی با دو شاخ عجیب نباشد!

اینکه ضد قهرمان (از لحاظ عاطفی) در ملفیسنت ناگهان به منجی تبدیل می شود شاید در وهله اول کمی غیر منطقی و غیر قابل باور به نظر برسد اما سازندگان این اثر آنچنان با تبحر کارشان را انجام داده اند که با پیشروی داستان و همچنین تغییرات عمده علت و معلولی که در ریشه داستان به خوبی عینیت یافته است این قضیه بیش از پیش برای مخاطب منطقی تر می شود. آنچه که مهم است اینکه سازندگان این فیلم به شدت سعی داشته اند تا ارزش های والای خانوادگی را در خبیث به تصویر بکشند و شاید تعریفی جدید از فرهنگ را به مردمانی که از فرهنگ آنان تبعیت می کنند ارائه نمایند. این بار شخصیت پلید داستان است که می تواند نسبت به دختری که به شدت از او کینه دارد و به نحوی نامادری اش محسوب می شود آنچنان عشق بورزد که نفرین ابدی اش ناگهان محو شود. گویی هالیوود هم به این نتیجه رسیده است که می بایست بیش از پیش در آثارش به نقش پررنگ و مهم خانواده و تحکیم روابط میان اعضای آن توجه نماید و به همین دلیل است که رابطه عاشقانه مادر و فرزند را ولو آنکه مادر و فرزندی واقعی نیستند و تنها کششی چنین میان خود احساس می کنند را دستمایه هسته مرکزی اثر خود قرار می دهد تا این مهم برای همیشه در ذهن کودکانی که امروز شاهد تماشای این فیلم بوده اند باقی بماند.

در نهایت اینکه خبیث فیلمی سرراست، مفرح و جذاب است که می تواند مخاطبان خود در تمامی سنین و سلیقه ها نسبتاً راضی نگهدارد و این مسئله در سینمای امروز که فیلمسازان برای دیده شدن آثارشان حاضرند هزاران پز و ادای روشنفکری درآورند مسئله ای مهم و قابل تأمل است.

 

 

آبان نو د و سه

 


 تاريخ ارسال: 1393/8/27
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>شاگرد:

با سلام به دوستان. به نظر بنده این فیلم ، کش دار و آبکی بود. طوری که بچه ها و خودمان به اجبار تا اواخر آنرا تماشا کردیم. و اساساً تحلیل سایت در مورد مفرح و جذاب بودن و ... جای تأمّل دارد. با احترام

5+2-

دوشنبه 31 فروردين 1394



>>>آرش:

حال کردم با فیلم

4+6-

پنجشنبه 29 آبان 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.