پرده سینما

سامان سالور: همه چیز در شهرک دفاع مقدس غیرقابل استفاده است

علیرضا انتظاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سامان سالور: شهرک سینمایی دفاع مقدس باید یک بازنگری جدی در خودش بکند. این شهرک از همه جهت برای ما یک معضل است ما وقتی که می خواهیم در این شهرک فیلمبرداری کنیم از یک طرف بک گراند دروازه قزوین را داریم و از طرف دیگر بک گراند یک پادگان و از طرفی بک گراند یک شهرک مسکونی و ... ما در آن جا تانک ها را با هل دادن عوامل روشن می کنیم و همه چیز در آن جا خراب و غیر قابل استفاده است. و با وجود آن ژ3 ها و تیربارهای خراب و ... مسلماً نمی شود در آن جا یک فیلم خوب ساخت.

 

سامان سالورروز گذشته نشست خبری فیلم سیزده 59 به کارگردانی سامان سالور در سالن کنفرانس مرکز همایش های بین المللی برج میلاد برگزار شد که با استقبال خوب منتقدان و خبرنگاران روبر گشت.

در این نشست که مدیریت آن را شاهین امین بر عهده داشت، برخی از عوامل این فیلم از جمله: سامان سالور (نویسنده و کارگردان)، جواد نوروزبیگی (تهیه کننده)، سهراب خسروی (تدوین گر)، مسعود اسلامی (فیلمبردار)، شهروز وظیفه شناس (جلوه های ویژه)،  شاهرخ فروتنیان (بازیگر)،  مهران احمدی (بازیگر) و دریا آشوری (بازیگر) حضور داشتند.

شاهین امین در ابتدای این نشست با توضیح این که موضوع در کما رفتن و بعد از سال ها به هوش آمدن موضوع جدیدی نیست و در دنیا بسیاری فیلم در رابطه با این موضوع ساخته شده است و در ایران هم بارها به این موضوع پرداخت شده است، اما گذر 30 سال زمان و بازگشت به جامعه بسیار جذاب و دشوار است، از سالور خواست تا توضیح بدهد که چرا به سراغ ساخت این سوژه رفته است.

سامان سالور در پاسخ گفت: جنگ ممکن است در هر جامعه ای اتفاق بیفتد، به نظر من جنگ ایران و عراق که سال ها به طول انجامید یکی از طولانی ترین جنگ های زمان معاصر بوده است و نمی شود نسبت به آن بی تفاوت ماند. پدر و عموی من یک پسزمینه نظامی دارند. من سال ها در زمان جنگ پدرم را ندیدم. سال ها انتظار کشیدم تا او را دوباره ببینم. عموی من نیز جانباز جنگ است و تمامی این ها در ناخودآگاه من به صورت مستقیم اثر گذاشت و نتیجه این شد که من با 34 سال سن به طور غیر مستقیم محصول شرایط جنگ شدم. ما در آن زمان بارها به خاطر بمباران فرار کردیم و من از تحصیل نیز عقب افتادم و چند تا از دوستان دبستانی ما نیز در آن زمان شهید شدند. همه این ها در ناخودآگاه من تاثیر گذاشت که در فیلم ترانه تنهایی تهران نیز کمی به آن پرداخته شد.

سالور در ادامه گفت: جنگ به عنوان تضاد دو ملت می تواند درام و قصه تولید کند و تضادهای موجود در جنگ بسیار موضوع خوبی است که آدم می تواند به سوی آن برود و این قصه هم قصه تنهایی آدم ها در دوران بعد از جنگ است.

شاهین امین در ادامه این نشست گفت: شما چند نکته مهم را در این فیلم دارید از چشم باز کردن و به هوش آمدن سید جلال، تا خارج شدن او از بیمارستان که با خروج او خیلی راحت برخورد شد و این فیلم را کمی دچار نقصان کرد.

جواد نوروزبیگی و مهران احمدیسالور در پاسخ گفت: ببینید نوع برخورد با بیرون آمدن سید جلال از بیمارستان می توانست سخت تر و یا راحت تر از این باشد،.در جایی از فیلم پرستار می گوید: ما مسئول این بخش بیمارستان هستیم و نه آن بخشی که بازسازی شده و سید جلال در آن جا است. بهرام هم که مسئول کنترل دوربین ها است متاسفانه در آن لحظه به خواب رفته است .

سالور در ادامه گفت: مهمترین مسئله این بود که سید جلال باید از بیمارستان بیرون می آمد و چه بهتر که خیلی سریعتر این اتفاق افتاد. باید ریتم فیلم با خروج سید جلال از بیمارستان حفظ می شد و مسائل دیگر در این جا زیاد مهم نبود.

شاهین امین در این جا با عذرخواهی از بقیه عوامل فیلم گفت: متأسفانه و یا خوشبختانه اغلب سؤالات را باید از آقای سالور پرسید و ایشان پاسخگوی سوالات هستند.

سالور نیز قبل از ادای توضیحات دیگری راجع به فیلمش از حضور گیتی خامنه ای مجری برنامه کودک سالهای نه چندان دور برنامه کودک تلویزیون در نشست فیلمش قدردانی کرد و گفت از این که خانم خامنه ای در این جا حضور دارند بسیار خوشحال هستم. خانم خامنه ای نیز در جملاتی کوتاه عنوان کرد: خوشحالم از این که میزبان نسل قدردان شما بوده ام.

سالور در ادامه این نشست گفت: سیزده 59 از حیث موضوع جذاب است که ما کمتر شاهد چنین موضوعاتی بوده ایم، آن فرمانده محکم در دوران جنگ و تغییر آن آدم بعد از گذشت سالیان و دختری که قرار است نقش همسر سید جلال را بازی کند همه ویژگی های جدید این فیلم است.

سالور ادامه داد: ما از ابتدا با همه عوامل قرار گذاشتیم که در 10 دقیقه ابتدایی فیلم جنگی را بسازیم که بیننده را روی صندلی سینما بنشاند و آن لحظات را باور کند برای همین هم در آن صحنه ها اکثرا دوربین روی دست فیلم را گرفتیم و مستند نمایی کردیم.

سالور در ادامه سخنانش گفت: شهرک سینمایی دفاع مقدس باید یک بازنگری جدی در خودش بکند. این شهرک از همه جهت برای ما یک معضل است ما وقتی که می خواهیم در این شهرک فیلمبرداری کنیم از یک طرف بک گراند دروازه قزوین را داریم و از طرف دیگر بک گراند یک پادگان و از طرفی بک گراند یک شهرک مسکونی و ... ما در آن جا تانک ها را با هل دادن عوامل روشن می کنیم و همه چیز در آن جا خراب و غیر قابل استفاده است. و با وجود آن ژ3 ها و تیربارهای خراب و ... مسلماً نمی شود در آن جا یک فیلم خوب ساخت. ما این فیلم را با کمترین امکانات ساختیم و اغلب سیاهی لشکرهای فیلم هم از کارگران ساختمانی همان اطراف بودند که حتی در ابتدا نمی دانستند نباید در دوربین نگاه کنند. این فیلم را بخش خصوصی تهیه کرده و ما برای تهیه آن دچار مشکلات عمده ای بودیم اما در کل جلوه های ویژه به ما کمک زیادی در این زمینه کرد.

در ادامه این نشست جواد نوروزبیگی تهیه کننده فیلم نیز توضیحاتی را در خصوص تولید این فیلم ارائه داد و گفت: واقعاً مشکلات زیادی در شهرک دفاع مقدس وجود دارد. اما من از دست اندرکاران شهرک به خاطر این که همه چیز در اختیار ما گذاشتند تشکر می کنم. اما در کل در آن جا شرایط خاصی حاکم است و ما مثل اغلب فیلم ها در این فیلم هم دچار حادثه شدیم. آقای پرستویی در این فیلم ترکش خوردند.

نوروز بیگی در ادامه سخنانش گفت: در آن شهرک سعی می شود که همه چیز با یک دیسیپلین جلو برود. ما زیاد توقع توپ و تانک نداشتیم و فقط می خواستیم شرایطی به وجود بیاید که طبق فیلمنامه آقای پرستویی بیهوش شود.

دریا آشوریدر ادامه این نشست یکی از خبرنگاران پرسید: بهتر نبود که به جای خانم آشوری در مقابل آقای پرستویی از یک چهره حرفه ای تر و شناخته شده تر استفاده می شد؟

سالور در پاسخ گفت: خانم آشوری سابقه تئاتری داشتند و در این فیلم نقش یسیار سختی را قبول کردند. خود من نقش مهران احمدی و خانم آشوری را خیلی دوست داشتم و خانم آشوری لحظه به لحظه دل دادند و کار را جلو بردند به طوری که ما در پشت صحنه و هنگام فیلمبرداری بارها و بارها چشمانمان از بازی ایشان تر شد و مدیوم سینما و حضور دوربین را فراموش می کردیم. چهره خانم آشوری آن دست نخوردگی و تازگی را داشت و برای نقش دختر سید جلال قابل باورتر بود. من از خانم آشوری تشکر می کنم و گفتن این نکته را هم ضروری می دانم که عنوان کنم آقای پرستویی هم خیلی به ایشان کمک کردند.

در ادامه این نشست آشوری طی سخنان کوتاهی گفت: خدا را خیلی شکر می کنم که الآن این جا هستم و خدا مرا بسیار دوست داشت که این دوستان به من اعتماد کردند و به من این نقش را دادند. من از ابتدا خیالم راحت بود که آقای پرستویی در کار هستند و من یک کمک خیلی بزرگ دارم و همه تلاشم را کردم که با بیننده ارتباط برقرار کنم.

شاهین امین هم در این جا نتیجه بازی آشوری را قابل قبول دانست در نهایت فیلمبردار این فیلم طی سخنانی گفت: من سالهاست با سامان سالور رفاقت دارم و نوع نگاه او را می شناسم. ما صحنه های جنگ را در پایان فیلمبرداری کردیم که دوربینش با دوربین مابقی صحنه ها که دوربین 35 بود فرق داشت. ما یک استوری بورد کامل داشتیم و کار را پلان به پلان میدانستیم که چه خواهد شد و روی 10 دقیقه صحنه جنگ خیلی کار انجام دادیم. آقای وظیفه شناس هم خیلی در این صحنه ها به ما کمک کردند و ما خیلی سعی کردیم تا به رنگ دلخواهمان در لحظات جنگ رسیدیم چون در اغلب فیلم ها به اشتباه رنگ ها را قهوه ای و سرخ نشان دادند در صورتی که خاک خرمشهر و آبادان اصلاً این رنگ ها را ندارد.

برخی از عوامل فیلمسالور نیز در ادامه این نشست در پاسخ به سوالی که پرسیده شده بود که قصه بعد از جنگ کمبود دارد و بار اصلی بعد از جنگ را دیالوگ اداره می کند و چرا سید جلال در مواجهه با شهر سی سال بعد این قدر راحت برخورد کرده و همه جا را به خاطر داشته و خیلی راحت در خیابان ها تردد می کند؟ گفت:

من برعکس این سوال فکر می کنم که ما در ده دقیقه اول فیلم فضاسازی داشتیم و قصه از زمانی شروع می شود که سید جلال در کما است و دکتر می گوید که باید دستگاه ها از او جدا شود. که پروفسور با آن مخالفت می کند و در نهایت با بازگشت سید جلال قصه تازه شروع می شود.

سالور ادامه داد: من فکر نمی کنم که قصه چیزی کم داشته است و من با شما مخالفت می کنم اما در کل پذیرای نقد هستم و اصلاً انسان خود شیفته ای نیستم. اما ایمان دارم که قصه فیلم کامل بود و ما حتی در فاین کات می خواستیم بخشی از قصه را حذف کنیم. درست مانند فیلمنامه که بخش هایی از آن را که مواجهه سید جلال با چند دختر ماشین سوار بود را حذف کردیم. در کل قصه های گوناگون در این فیلم زیاد است از قصه دختری که می خواهد نقش همسر را برای پدر بازی کند تا رقیب عشقی بهرام و...

در نهایت این نشست با این که بسیاری از سوالات خبرنگاران در آن خوانده نشد و برخی عوامل هم نتوانستند در آن نشست سخنرانی کنند به دلیل شروع نمایش فیلم آفریقا به کارگردانی هومن سیدی پایان یافت.

رضا منتظری خبرنگار سایت پرده سینما ساعتی بعد سؤال خود را از سالور به صورت حضوری در سالن غذاخوری مرکز همایش های برج میلاد پرسید.

- آقای سالورر فکر نمی کنید اگر دختر سید جلال در سکانس آخر با شکل و شمایل خودش نزد سید جلال می رفت بهتر بود؟

سالور:دختر در بیمارستان می فهمد که سید جلال از بیمارستان بیرون رفته است و هنوز قطعاٌ نمی داند که پدرش همه حقیقت را فهمیده باشد.

 

- چطور نمی داند؟ وقتی سید جلال از بیمارستان خارج شده و شهر را دیده است دیگر همه چیز را می فهمد دیگر.

سالور: درست است اما دختر وقت تعویض لباس را نداشته و اگر می خواستیم او را بدون چادر نشان دهیم ماننده پوشش های دهه شصت می شد که زیاد جالب نبود.

 

 

در همین رابطه ببینید

گزارش تصویری الهام عبدلی از نشست پرسش و پاسخ فیلم سیزده59 در جشنواره فجر


 تاريخ ارسال: 1389/11/19
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>علي الف:

منظور آقاي سالور رو از دست نخوردگيه چهره ي خانم دريا آشوري نمي فهمم، علي رغم احترامي كه براشون قائلم بايد بگم بيني عملي، لب و بيني بوتاكس شده ايشون اصلا مناسب اين نقش نبود. بازيشون هم كه واقعا تعريفي نداره.

0+0-

يكشنبه 3 دي 1391




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.