پرده سینما

طلاق نادر از سیمین؛ نقدی اجتماعی بر فیلم جدایی نادر از سیمین

امیر اهوارکی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد و بررسی فیلم جدایی نادر از سیمین از دیدگاه اجتماعی و حقوقی

 

به جرأت می‌توانم جدایی نادر از سیمین را اخلاقی‌ترین فیلم جشنواره امسال بنامم. و بنده بسیار خوشحالم که این فیلم از ایران توانست نظر تماشاگران عام و خاص را در سایر کشورها به خود جلب کند و برای نخستین مرتبه یک فیلم باهویت از ایران به چنین اقبالی برسد. شاید یک دلیل استقبال جهانیان از این فیلم همین نگاه ضد فمینیستی این فیلم است.

 

لیلا حاتمی و مریلا زارعی در فیلم جدایی نادر از سیمینفیلم جدایی نادر از سیمین، یک «آن» اصیل دارد که از واقعیت نشأت گرفته است و به همین سبب تأثیر فوق العاده‌ای بر تماشاگر می‌گذارد. درست بر خلاف سایر فیلم‌های بعضاً خانوادگی که فقط در تخیل فیلمساز و آرزوهای او می‌گذرد و هیچ ربطی به واقعیت ندارد، و لذا است که این فیلم علی‌رغم تلخی موضوع، رضایت تماشاگران خود را کسب کرده است. جناب فرهادی این «آن» اصیل را از کجا آورده است؟ از هنر فیلمسازی‌اش یا از واقعیت؟ ما در این مقال قصد داریم این موضوع را بررسی کنیم.

به‌راحتی می‌توان جدایی نادر از سیمین را یک فیلم ضد فمینیست قلمداد کرد که در آن یک زن عامل فروپاشی خانواده معرفی می‌شود. هم‌زمان با رفتن سیمین از خانواده، نادر برای پدرش یک پرستار می‌آورد که امورات خانه را نیز انجام دهد. لکن از این ناحیه به مشکلی دیگر مبتلا می‌شود. سپس حوادث متوالی و مختلفی رخ می‌دهد که می‌توانست باعث تنبّه و بازگشت سیمین شود، لکن او بر سر دروغ خود می‌ماند و شکاف نادر و سیمین بیشتر می‌شود و در انتها به طلاق می‌رسد. اما سیمین چه گناهی مرتکب شده بود؟

در ابتدای این فیلم 120 دقیقه‌ای، سیمین در دادگاه علت درخواست طلاق خود را، مسافرت به خارج عنوان می‌کند. قاضی این را یک مشکل کوچک می‌شمارد لکن سیمین نظر قاضی را نمی‌پذیرد. در دقیقه 62 فیلم، از زبان ترمه متوجه می‌شویم که سیمین نمی‌خواسته به خارج برود و این بهانۀ او برای جدایی از شوهرش بوده است. مکالمۀ این مادر و دختر حاوی اصلی‌ترین پیام فیلم است:

 

ترمه: تو اگر ول نکرده بودی بری، الآن بابا تو زندان نبود.

سیمین: بابات به خاطر من توی زندان نیست. اون یک زن باردار را کتک زده.

ترمه: تو ول کردی رفتی که این خانم اومد اینجا.

سیمین: چقدر هم بابات نگران بود که من دارم می‌روم.

ترمه: بابا می‌دانست الکی داری می‌ری.

سیمین: تو بهش گفتی؟

ترمه: خودش فهمید.

سیمین: راستش رو بگو. بهش گفتی؟

ترمه سکوت می‌کند.

 

در دقیقۀ 85 بار دیگر این قول تأیید می‌شود هنگامی که سیمین دارد از تهدید حجت حرف می‌زند:

 

سیمین: حالا می‌خوای چه کار کنی؟

نادر: چه کار کنم؟ شبانه با تو جمع کنیم بریم خارج!

سیمین: گور بابای خارج. من دارم در مورد ترمه حرف می‌زنم.

نادر: خوبه که رویت می‌شود این حرف را بزنی. کی زندگی‌اش را ول کرد و رفت؟ کی برای من دادخواست طلاق داد؟

سیمین: خودت گفتی هر وقت که خواستی برو.

نادر: همین الآن هم می‌گویم. برای چی برگشتی؟

سیمین: برنگشته‌ام! آمده‌ام تکلیف بچه‌ام را روشن کنم.

 

لیلا حاتمی و سارینا فرهادی در فیلم جدایی نادر از سیمینبا روشن شدن اینکه سیمین نمی‌خواسته به خارج برود، فیلم دلیل دیگری برای جدایی او ذکر نمی‌کند. او سعی دارد با بخشیدن مهریه حق حضانت فرزند را به دست آورد و این را از همان ابتدا در دادگاه مطرح کرده است. سیمین مثل زنان فمینیست احساس خوشبختی نمی‌کند و به آنچه دارد راضی نیست. هرچند که او در ابتدای فیلم در نزد قاضی شهادت داد که شوهرش، آدم خوب و بی‌مشکلی است.

فیلم کرامر علیه کرامر را به خاطر آورید که در ابتدای آن جوآنا (مریل استریپ) ناگهان اعلام می‌کند که می‌خواهد زندگی را ترک کند. تد کرامر (داستین هافمن) که برای آسایش خانواده‌اش زحمت می‌کشد علت آن را نمی‌فهمد. زن می‌رود و تد را با مشکلات گوناگون منزل و تربیت فرزند تنها می‌گذارد. در آن فیلم هالیوودی که از رمان آقای اِوری کورمن اقتباس شده، جوآنا کرامر با رفتن به نزد روانشناس تجدید قوا می‌کند و حضانت فرزند را از دادگاه می‌گیرد. اما او ناگهان از ضدیت با تد کرامر دست برمی‌دارد و به خانه بازمی‌گردد. لکن در فیلم جدایی نادر از سیمین، که در ساختار و موضوع به فیلم‌های مستند شبیه است، قصه به نحوی دیگر رقم می‌خورد. سیمین بر سر لجاجت خود می‌ماند گرچه نادر و راضیه (زن خدمتکار) در میانۀ راه، از لجاجت و رقابت با یکدیگر دست بر‌داشته‌اند. گویا همۀ دعواها فیصله یافتنی است به غیر از دعواهای زن و شوهری!

برخلاف نظریه‌های رایج فیلمنامه‌نویسی که می‌گوید شخصیت و قهرمان خوب آن است که هیچگاه از ایده‌آل‌های خود کوتاه نیاید، در این فیلم سیمین بر سر تصمیم «جدایی» می‌ماند و باز نمی‌گردد و عاقبت در نزد شوهر و دختر خود محکوم می‌شود و تماشاگر نیز با او همراهی نمی‌کند. در عوض، قهرمانان این دو فیلم کسانی چون نادر و راضیه هستند که از رقابت با یکدیگر دست می‌کشند و به عقل و صلاح رفتار می‌کنند. بالخصوص اهمیت کار راضیه پررنگ‌تر است. او با وجود اینکه در وقت نگهداری از پدر نادر با اتومبیل تصادم کرده است ولی چون در دادخواست و در دادگاه، علت سقط جنین را ضربۀ نادر گفته است حاضر نیست مبلغ دیۀ فرزند سقط شده‌اش را بگیرد مبادا مال حرام به زندگی‌اش وارد شود؛ هرچند این پول می‌توانست شوهر او را رفتن به زندان نجات دهد. او به احکام دین خدا حقیقتاً ایمان دارد و می‌داند رزق حرام در نسل و فرزندان اثر خواهد گذاشت.

لیلا حاتمی و پیمان معادی (نادر و سیمین)بر خلاف موج فیلم‌های فمینیستی که سینما و تلویزیون ما را تسخیر کرده‌اند، این فیلم تا حدی مطلق العنان بودن زنان امروزی را نشان دهد. بحران خانواده در طبقۀ متوسط و مرفّه جامعه بیشتر است و مشکلات آنها گاهی همچون این فیلم به سایر اقشار نیز سرایت می‌کند. لکن در طبقات مستضعف مانند خانوادۀ حجت و راضیه به دلیل اعتقاداتی که دارند و رزق پرزحمتی که به دست می‌آورند، نه‌تنها زوجین با یکدیگر دشمنی نمی‌ورزند بلکه مددکار یکدیگر نیز هستند. راضیه برای معاش زندگی‌اش با راهنمایی و مشورت خواهر شوهرش اعظم به این کار اشتغال ورزیده است در حالیکه سیمین با ثبت دادخواست طلاق، برای شوهرش مشکلات عدیده‌ای ایجاد می‌کند. و انسان اگر خود را بی‌نیاز ببیند طغیان می‌کند. و این جمله، در حقیقت سخن خداوند در قرآن مجید است (علق /6 و 7).

امروزه این زنان هستند که مردان را طلاق می‌دهند. چون با تحصیلات دانشگاهی، شغل، درآمد کافی، جمال خداداد و قوانین فمینیستی ما، این احساس استغناء امروزه به زنان دست می‌دهد. زنان امروز هرچند همانند اسلاف خود نان نمی‌پزند، لباس نمی‌شویند، پارچه یا فرش نمی‌بافند و حتی بعضاً ظروف غذاخوری‌شان هم به مدد تکنولوژی شسته می‌شود لکن بر خلاف گذشتگان خود احساس خوشبختی نمی‌کنند و گمان می‌برند مردان حق آنها را خورده‌اند. در حالیکه این اموری که آنها دیگر انجام نمی‌دهند باری است که به دوش مردان عصر جدید افزوده شده است. احساس عدم خوشبختی در زنان امروزین بسیار زیاد است به نحوی که بسیاری از زنان به افسردگی شدید دچارند. آمار افسردگی در میان زنان فمینیست البته بیشتر است. یک دلیلش آن است که آنها گمان می‌برند جامعۀ مردسالار از روی عداوت حق آنها را غصب کرده و آنها باید تلاش کنند تا حقوق خود را کسب کنند.

با تلاش فمینیست‌ها در 21 اسفند 1370 یک قانون خلاف شرع در مجلس چهارم شورای اسلامی به تصویب رسید. در نتیجۀ این قانون هر مردی که بخواهد زنش را طلاق دهد باید به دادگاه مدنی خاص (خانواده) مراجعه کرده و اقامۀ دعوی کند. تا پیش از این، یک مرد پس از پرداخت حقوق زوجه و ایراد خطبۀ طلاق، آن را در دفاتر طلاق ثبت می‌کرد. لکن از آن پس مردان باید حداقل یک قاضی را قانع کنند که چرا قصد دارند همسر خود را طلاق دهند. و این البته خلاف واضح شرع است. طبق فرمودۀ امام خمینی(ره) اولین شرط یک قاضی آن است که مجتهد باشد.[1]  قضات مجتهد در قوۀ قضائیه انگشت شمارند لکن حتی یک قاضی مجتهد هم حق ندارد که مردی را از طلاق دادن زنش باز دارد وقتی که او آن زن را مناسب همسری خود و پرورش طفل خود نمی‌بیند. مخالفت شورای نگهبان با رأی مجلس نیز سودی نبخشید و با اصرار مجلس این قانون خلاف شرع، به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و در آنجا به تاریخ 28 آبان 1371 به تصویب رسید. در همان سال 1370 تغییر مادۀ 1130 قانون مدنی، طلاق گرفتن را برای زنان سهل کرده بود و در سوم مهر 1379 نمایندگان مجلس ششم با افزودن یک تبصره به این ماده طلاق زنان را باز هم آسان‌تر کردند تا ایشان هر عسر و حرجی که در زندگی احساس می‌کنند از مرد متوقع باشند تا آن را برطرف کند و گرنه آنها حق طلاق خواهند یافت. وضع آنگونه رفت که سنگ‌های تحجر را بستند و سگ‌های تجدد را رها کردند و صلاح فمینیست‌ها را به جای صلاح خداوند و جامعه نشاندند.

اکنون مدتی است که ادبیات «طلاق» تغییر کرده است. بارها در فیلم‌های سینمایی یا تلویزیونی شنیده‌ام که مردی می‌گوید «من طلاق گرفته‌ام»(!) ابتدا تصور می‌کردم که این خطا از نویسنده است یا از بازیگری که زبانش نمی‌چرخد که بگوید «من زنم را طلاق داده‌ام». از سوی دیگر به آمار حیرت‌انگیزی مواجه شدم که خبر می‌داد هشتاد در صد دادخواست‌های طلاق را زنان ثبت می‌کنند.[2]  نتیجه آنکه متوجه شدم که این خطای مرتباً تکرار‌شونده در فیلم‌ها، گرچه شاید آگاهانه نباشد ولی مطابق با واقع است. یعنی هرچند طبق شرع مقدس طلاق به دست مرد است ولیکن با این تغییرات قانونی که برشمردیم این اختیار از مردان گرفته و به زنان داده شده است. یعنی عملاً هشتاد در صد طلاق‌ها به حکم قاضی غیر مجتهد و بدون رضایت شوهر صورت گرفته است. حال تصور بفرمایید که این مرد هم باید مهریۀ نجومی را بدهد و هم زندان برود و هم نفقه و نحله را. و زن حضانت فرزند را نیز گرفته است و ایضاً داد و فغان از جامعۀ مردسالار که حق ما زنان را خورده‌اند و کذا و کذا.

در فیلم جدایی نادر از سیمین شخصیت ترمه دختر یازده سالۀ این زوج بسیار جالب توجه بود. او برای اینکه مادرش به خانواده برگردد نزد پدرش ماند. اما نمایندگان مجلس ششم بدون اینکه به این موضوع توجه کنند یا اهمیت خانواده را طبق اصل دهم قانون اساسی در نظر بگیرند [3] برای مادر حق حضانت تا هفت سال قائل شدند و طلاق گرفتن زنان را باز هم ساده‌تر کردند. آنها ماده 1169 قانون مدنی را به جهت تمایلات فمینیستی تغییر دادند و پس از مخالفت شورای نگهبان، این مصوبۀ خلاف شرع، در مجمع تشخیص مصلحت به تاریخ 8/9/1382 به تصویب رسید. در شرع اسلام، حضانت والدین پس از بلوغ از بین رفته، از آن پس به اختیار طفل واگذار می‌شود که با کدام یک از والدین می‌خواهد زندگی کند، هرچند هنوز اذن پدر در ازدواج دختران شرط است.

اصغر فرهادی سر صحنه جدایی نادر از سیمینآیا این از ذکاوت و هنر جناب فرهادی است که این مسائل بحرانی جامعه را فهمیده و اینچنین آنها را به خوبی تبیین کرده است یا اینکه او این مسائل را از واقعیت اقتباس نموده است؟ وقتی در جشنواره فیلم را دیدم، گفتم این از هوش و هنر اوست. بعد که مصاحبۀ جناب فرهادی را با نشریۀ دی‌ولت خواندم از اینکه گفته بود این از زندگی خودم برداشت شده است خرسندی‌ام به یأس بدل شد. اما بعد که تکذیبیه ایشان را خواندم خوشحال شدم که گفته بود فیلمنامه را در اثر تحقیقات وافر نوشته است.

استنباط بنده این است که ماجرای این فیلم رنگی از حقیقت داشت و اقبال مردم در ایران و جهان نیز به همین سبب است. اگر مردی نخواهد وظایف زوجیت را انجام دهد خانواده از هم نمی‌پاشد. اما چنانچه زنی نخواهد وظایف زوجیت را انجام دهد خانواده دیگر بقاء نخواهد داشت. این، مضمون حدیثی از ائمۀ اطهار است (که منبع آن را پیدا نکردم). لکن آیات قرآن این حقیقت را تأیید می‌کنند. آیۀ 128 سورۀ نساء در مورد نشوز مرد است که خداوند زن را به صبر و حفظ بیعت با شوهر توصیه می‌کند لکن در نساء /34 که در خصوص نشوز زن است خداوند به مرد اجازه می‌دهد که سه مرحله در پیش بگیرد: موعظه، ترک بستر و تنبیه به قدر کفایت. در آیۀ بعد خداوند مسئله حکمیت و طلاق را مطرح نموده است. از مقایسۀ این دو آیه واضح می‌گردد که اگر زن نخواهد تمکین کند خانواده بقاء نخواهد داشت و این همان چیزی است که در این فیلم دیدیم.

به جرأت می‌توانم جدایی نادر از سیمین را اخلاقی‌ترین فیلم جشنواره امسال بنامم. و بنده بسیار خوشحالم که این فیلم از ایران توانست نظر تماشاگران عام و خاص را در سایر کشورها به خود جلب کند و برای نخستین مرتبه یک فیلم باهویت از ایران به چنین اقبالی برسد. شاید یک دلیل استقبال جهانیان از این فیلم همین نگاه ضد فمینیستی این فیلم است. و باید گفت که فمینیسم یک عقیدۀ شکست خورده و یک جسد رو به موت است و کسی درمان درستی برای آن نمی‌شناسد.

امسال چند فیلم ضد فمینیست در جشنواره وجود داشت: آقا یوسف/ علی رفیعی، ورود آقایان ممنوع/ رامبد جوان، سعادت آباد/ مازیار میری، مرهم/ علیرضا داوودنژاد. لکن نیکی کریمی با سوت پایان و تهمینه میلانی با یکی از ما دو نفر، هنوز نفیرهای دلخراش می‌کشیدند و بر طبل پارۀ فمینیسم می‌کوبیدند. حتی متأسفانه برنامۀ «هفت» و رسانۀ ملی نیز به این اشتباه افتادند که به سبب مصادره به مطلوب جدایی نادر از سیمین در جبهۀ سبز و برخی حواشی سیاسی آن، نقد یک برنامۀ خود را در عوض این فیلم به یکی از ما دو نفر اختصاص دهند. در حالیکه رهبر در 12 تیر 1389 در دیدار با فیلمسازان رسانۀ ملی فرمودند: «در بحث ممیزی ما بیشتر نگران حدود شرعی و اخلاقی هستیم تا مسائل سیاسی».[4]  نتیجه آن شد که فیلم اخلاق‌گرای جناب فرهادی قربانی فیلم ضد اخلاق خانم میلانی شد و او در برنامۀ زندۀ 26 فروردین، همۀ ایرانی‌ها را دارای عقدۀ فرویدی دانست که مثل بابک (بهرام رادان) در فیلم او به دنبال صید ماهی‌های مجانی هستند و فرنگی‌ها را انسان‌هایی ساده، نجیب که دختران مام وطن ما همچون سارا (السا فیروز آذر) را به سان دستۀ گل، پاک و طاهر تربیت می‌کنند و به دامان وطن بازمی‌گردانند.

مقایسۀ این دو فیلمساز که یکی از اعتدال و حفظ خانواده حرف می‌زند و در عمل صد در صد خلاف آن عمل می‌کند و دیگری بی‌ادعا فیلم می‌سازد و اکنون یکی از بهترین پیام‌های ضد فمینیسم‌ را از ایران به جهان صادر کرده است تنها به این دلیل نیست که اکران فیلم آنها در این نوبت هم‌زمان شده است. در جشنوارۀ بیست و یکم فجر خانم میلانی فیلم واکنش پنجم را در اکران داشت که در خصوص حضانت طفل بعد از فوت شوهر بود که ایشان با مشورت خانم مهرانگیز کار، آن فیلمنامه را سامان داده جنگ و گریزهای پدر بزرگ‌ با عروسش را بر سر حضانت طفل نشان می‌داد. خرسندی بنده از این نبود که می‌دانستم این فیلم دروغ می‌گوید و مادۀ 1171 قانون مدنی حضانت طفل یتیم را به مادرش می‌دهد بلکه نگران سایر مخاطبان بودم که با قوانین آشنا نبودند و فریب این انبیاء کذبه را می‌خوردند. لکن روز بعد فیلمی از یک کارگردان گمنام دیدم که در خصوص جوانمردی بود. زن و مرد جوانی مجبور به طلاق بودند. زن مهریۀ خود را بخشید ولی مرد اصرار داشت که باید آن را بپردازد در حالیکه هیچ پولی نداشت. او به بیابان رفت تا مارگیری بیاموزد و آنها را به مؤسسۀ سرم‌سازی بفروشد. او یک انگشت خود را از دست داد و نتیجتاً آن مبلغ به نحوی به دست آمد. مارگیر بی‌تجربه دست باندپیچی شده‌اش را در جیب گذاشته و با دست دیگر زنگ خانۀ همسر سابق خود را زد و مبلغ مهریه را با عزت تمام به او داد. نام فیلم رقص در غبار بود و بنده بعد از 24 ساعت با این فیلم احوالم بهتر شده بود. پرس‌وجو کردم و جناب اصغر فرهادی را یافتم و برای این نخستین ساخته‌اش به او تبریک گفتم و اضافه کردم که مدت‌ها بود فیلمی اینچنین جوانمردانه ندیده بودم و امیدوارم که فیلم‌های بهتری بسازید. و اکنون مجدداً خرسندم که فیلم اخیر جناب فرهادی باز هم در خصوص حفظ خانواده، سنت‌ها و جوانمردی است.

 

 

پانوشت‌ها

 

 

1- امام خمینی، ولایت فقیه یا حکومت اسلامی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1373، صص. 63 و 64 ـ امام خميني(ره)‌، تحريرالوسيله، ترجمة علي اسلامي، 4 ج، دفتر انتشارات اسلامي، چ 23، 1386؛ ج 4، ص83

 

 2- میترا پازکی‌زاده، «بیا از هم جدا شویم»، روزنامه جام‌جم، شماره 2471، شنبه 21/10/1387، ص 18

 

 3- متن اصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این است: «از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه‌ریزی‌های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی، بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد». دقت شود که این اصل را تمام مردان و زنان واجد شرایط در سال‌های 1358 و 1368 رأی داده‌اند و نه‌تنها سیصد نفر نماینده مجلس.

4-[1]. http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=9697

 

در همین رابطه مجموعه نقدهای سایت پرده سینما بر فیلم جدایی نادر از سیمین را بخوانید

 

خاتمه دادن به امیدواری متزلزل؛ نقد و بررسی فیلم جدایی نادر از سیمین

مطالبات بی پایان روشنفکران طبقه متوسط شهری؛ نقدی سیاسی بر فیلم جدایی نادر از سیمین

طلاق نادر از سیمین؛ نقدی اجتماعی بر فیلم جدایی نادر از سیمین

پنج شخصیت و یک جامعه؛ نقد محتوایی بر فیلم جدایی نادر از سیمین


 تاريخ ارسال: 1390/3/18
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>راقم:

در پاسخ به سخن النا باید بگویم که وظیفۀ شورای نگهبان حراست از قانون اساسی و قوانین اسلام است. این شورای هر هفته چندین طرح و لایحۀ مصوب مجلس را به دلیل مخالفت با قوانین اسلام عودت می دهد. اگر مجلس نخواهد تغییرات را اعمال کند و بر آنها تأکید داشته باشد آن طرح یا لایحه به مجمع تشخیص مصلحت می رود. به اعضای این مجمع اختیار داده شده که بتوانند چنین لوایحی را تصویب کنند. لذا همۀ این قوانین خلاف شرع با اصرار مجلس شورای اسلامی به مجمع تشخیص مصلحت رفته و در آنجا تصویب شده و به صورت قانون درآمده است. واقعاً باید پرسید تفسیر اعضای مجمع تشخیص از «مصلحت» چیست؟ به نظر بنده «مصلحت» انسان ها در این است که خواست خداوند و قانون او اجرا شود. در این صورت هیچکس متضرر نخواهد شد. اما متأسفانه اعضای این مجمع در بسیاری از اوقات مصلحت فمینیست ها را به جای مصلحت جامعه نشاندند. و مثلاً حق طلاق را از مرد گرفتند و به قضات دادند. در مواردی مرد می خواهد زنش را طلاق بدهد و قاضی راضی نمی شود و برعکس مرد نمی خواهد زنش را طلاق بدهد و قاضی بدون رضایت او زنش را طلاق می دهد. خوب چرا قانون مهریه را هم خلع نمی کنند؟ زیرا همان خدایی که مهریه را تشریع کرده همان خداست که طلاق را به دست مرد سپرده است.

2+0-

يكشنبه 13 اسفند 1391



>>>النا:

اینکه قانون مصوب مجلس را خلاف شرع بدانیم حاکی از عدم اگاهی منتقد به این نکته است که فقط در فروع دین جای بحث وکنکاش وتغییر در احکام الهی وجود ندارد

1+3-

چهارشنبه 20 دي 1391



>>>امیر:

آنچه باعث اقبال جهانیان به این فیلم شده مشکل مشترک مردان است. زنهایی که وظایف زوجیت را انجام نمی دهند و به دنبال آرزوهای خود، زندگی مشترک را ترک می کنند. این مشکل از اوائل قرن بیستم با شکل گرفتن فمینیسم به وجود آمد. وگرنه بسیار مشکل یا محال است که بشود شصت جشنواره خارجی ر ابرای جایزه داده به این فیلم با هم هماهنگ کرد.

3+1-

پنجشنبه 7 دي 1391



>>>هدی:

نقدت سطحیه و به محتوای فیلم درست و حسابی نپرداختی فقط لایه ی یک فیلمو دیدی. خودت عقلتو بکار بنداز آخه چرا باید به چنین فیلمی اسکار بدن؟! یعنی اینقدر خوب بوده؟! یا اینکه می خواستن تو اوج بیداری اسلامی مردم جهان تصویر ایران را ببینن و ایران را به عنوان الگو نپذیرن.. کاش کمی بصیرت داشتی برادر...

0+3-

يكشنبه 3 دي 1391



>>>آرش:

عالی بود. مرسی. درد من و خیلی از من ها هم همین است.....اما!!!! ای کاش از روز اول با منطق و قلم پیش میامدید تا امروز چنین نسل افسار گسیخته ای نداشته باشیم! یادم میاید در دوران مدرسه همیشه از غرب و فرهنگ غربی بشدت بد میگفتند. و حتی حاظر نبودند که چند مورد مثبت عنوان کنند... بیاد دارم چنین در ذهن ما ساختند که در غرب مردان بیغیرتند و زن خود را قرض !! میدهند... زنان هر جور بخواهند رفتار میکنند و غیره.... خوب نتیجه چه شد؟ چنان کردند که جوانان فراری شوند و غرب دوست!!! و بدون دیدن غرب, بدنبال ایده الهای ساخته شده در ذهنشان از غرب! و این شد که متاسفانه شاهد بی هویتی و فرو پاشی خانواده ها هستیم! اما امروز که در غرب آمدم برای زیستن , میبینم که این کافران هم برای خود دینی دارند. اصولی دارند و خانواده های خوب از اصولی پیروی میکنند. اینجا هم زنی شوهر و فرزندش را ول نمیکند. این کار زشت است. مردان اصیل روی همسرانشان غیرت دارند. خلاصه اینها هم برای خود خوب و بدی دارند................اما!!! نامزد من!؟؟؟ جه بگویم؟!!!!

3+0-

دوشنبه 26 دي 1390



>>>شیوا:

به نظر من اصلا و ابدا شخصیت زن تو این فیلم زیر سوال نرفته. در تمام مدت لیلا حاتمی موجه ترین شخصیت فیلم است. که به دلیل بی توجهی و بی تفاوتی مرد فیلم . این کار رو کرده. و متاسفانه مرد هیچگونه غیرت و تعصبی ندارد. و طبق نقد آقای فاضلی یک روشنفکری است که به کل مخالف است. http://www.cinscreen.com/?id=1331 به نظر من نقد شما کلا اشتباه است و برداشت کاملا غلطی از فیلم کرده اید . در این فیلم نشان میدهد که یک زن چقدر مورد ظلم است حتی اگر به قول معروف فمنیست باشد. که به نظر من این فمنیستی بیشتر به ضرر زنها شده. هم باید کار بیرون کنند و هم باید سند بگذارند و وشوهر بی غیرت را بیرون آوردند( از آن جهت بی غیرت که هیچ اهمیتی برایش نداشت که دخترش تو پمپ بنزین بخاطر 50 تومن پول بی اهمیت باید چک و چونه بزند و چند مورد دیگر) هم درنهایت از مهریه و بقیه چیزها هم بگذرد.

0+2-

پنجشنبه 14 مهر 1390



>>>سما:

من با کمال ادب یک سوال از این منتقد دارم آیا شما تحقیقا قوانین و دستورات ناشی از قران و حدیث رو عین عدالت میدونید یا صرفا بخاطر اینکه مهر اسلام و شیعه داره رو دلیل خودتون برای دفاع ازش میدونید اگر تحقیقا به عدالت قوانین قبلی و یا به قول خودتون ضد فمینیستی رسیدید لطف میکنید اگه برای من هم شرح بدید تا برای من هم مسلم بشه من شخصا هنوز عقلا و منطقا بر اینکه اگر قوانین ما بر اساس شرع و قرآن باشه عادلانه خواهد بود توجیه نیستم آدرس ایمیل : mastmastan2@yahoo.com

1+0-

يكشنبه 10 مهر 1390



>>>زردک:

بالاخره یک مرد پیدا شد که به میلانی خود بزرگ بین بگه بالای چشمت ابرو است. مردیم از بس شرّ و ورهای این میلانی را به خورد ما دادند. چیزی نمانده که بت او را بسازند و بتکده ای به نام او بنا کنند و همه را مجبور کنند بر این فرعون سجده برند!! در مورد فیلم فرهادی هم بایست بگم که استقبال برخی از روشنفکران باعث شد که مذهبی ها گمان کنند که این فیلم سیاسی است و خلاف خواست حکومت. شاید لغو پروانۀ ساخت فیلم نیز به این توهّم دامن زد. ولی محتوای فیلم به نظر من موافق با دین و دیانت است و مطلق العنان بودن زنان امروزی در این فیلم به خوبی نشان داده شده.

3+0-

چهارشنبه 5 مرداد 1390



>>>آقا حسین:

بیچاره نویسنده این همه استدلال آورده و این آقای مدعی فیلمسازی می خواهد آن را با یک جمله رد کند!! اگر قرار بود هر چی را که منتقدان می گویند فیلمسازان بفهمند که دیگر هیچ فیلم بدی در دنیا ساخته نمی شد. این سایت کلاس بالا که حرف های تازه دارد برای شما فیلمسازان بی سواد چشم تنگ مناسب نیست. بروید نقدهای صد من یک غاز را از جاهای دیگر بخوانید.

2+1-

جمعه 10 تير 1390



>>>حسین:

آخه این چه خزعبلاتیه که به اسم نقد به خورد مردم میدید؟ نویسنده فقط محلی برای خالی کردن عقده های خودش پیدا کرده.من و اکثر دوستان فیلمسازم بیش از 3 بار تا حالا این فیلم رو دیدیم. اما تا حاا نشنیدم کسی چنین برداشتی از فیلم کرده باشه

1+2-

دوشنبه 6 تير 1390



>>>مختاری:

عالی و وزین بود

2+0-

سه‌شنبه 31 خرداد 1390



>>>آقای متاسف:

به شدت سطحی. اصلا داستان رویی فیلم رو هم نگرفته این رئیس. اینا چیا میذارید تو سایت؟ این از این اونم از نقدی که با شاهکار بی چون و چرا...! شروع می شد.

1+2-

سه‌شنبه 24 خرداد 1390



>>>Esmael B:

Mamnoon, Kheyli khoob bood. az khandane matne shoma lezzat bordam

2+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>تقی 77:

نگاه جالبی بود. به نظرم کسی این نکته را در فیلم ندیده بود و این دقیقا اشکالی است که باعث می‌شود مخاطب برداشت شما را نداشته باشد و از فیلم، حرفهای دیگری را درک کند. ضمناً فکر نمی کنم یک مقاله اینترنتی با این طولانیت(!) خوانده شود.

1+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>م. عباسی:

ولی کاش این نقد رو زودتر منتشر میکردی. جای خالی این طور نگاه ها به سینمای ایران واقعا حس میشه ولی اگه خوب دیده نشه واقعا حیفه.

1+0-

يكشنبه 22 خرداد 1390



>>>موسی امیری:

جناب راستین!! با این اسم های مستعار، آدم راستگو و درست کردار نمی شود. تو خودت چرا داری هتاکی می کنی؟ هرچند که میان تو و میلانی فحاش و هتاک که فیلم تسویه حساب را ساخته زیاد فرقی نیست. گویا هر دو عادت دارید که مخالفان خود را بی سبب دشنام دهید. من این متن را دو نوبت خواندم. خیلی هم منطقی و مستدل بود. مگر خانم میلانی کیه که نشود به عقاید او انتقاد کرد؟

2+0-

پنجشنبه 19 خرداد 1390



>>>راستین :

از سایت پرده سینما بعیده که نقدای اینجوری رو منتشر کنه ، این آقا متاسفانه سابقه هتاکی زیادی نسبت به خانم میلانی و فیلمهای ایشون دارم من نمیدونم واقعا چی فکر کردید که این نقد رو گذاشتید؟ میخوام بدونم این نقد هست یا مقایسه با فیلم خانم میلانی ؟ در ضمن نقد آقای فاضلی بهترین نقدی بود که روی فیلم جدایی نادر از سیمین نوشته شده بود، شما هم همون روشنفکران طبقه متوسط شهری هستید که اینجوری به آقای فاضلی میپرید ... تا حالا تو این سایت فقط با نقدهای آقای فاضلی و منتظری موافق بودم و هستم بقیه برن به ( )

0+3-

پنجشنبه 19 خرداد 1390



>>>مریم:

چه دل پری داری از فمینیسم!مهم ترین بخش فیلمم که اشتباه متوجه شدی سیمین به بهانه خارج رفتن تقاضای طلاق میکنه که نظر و محبت شوهرش رو جلب کنه واصلا قصد جدایی نداره که حتی از اینکه نادر با جدایی مخالفت نمی کنه و ازش نمی خواد نره دلخورم میشه در ضمن فیلم به هیچ عنوان ضد فمینیسم نیست و کارگردان با احترام و بی غرض تمام شخصییت های فیلمش رو چه زن چه مرد به تصویر میکشه بی داوری و تعصب!

1+2-

پنجشنبه 19 خرداد 1390



>>>کیهان:

چه حوصله ای داری بابا که از نظر قانونی نقدش کردی .ولی خیلی جالب بود.مثل این موحد منتقم کوتاه و چرت و پرت بنویس تا 200تا کامنت بخوره.

1+0-

چهارشنبه 18 خرداد 1390



>>>ب.م.م:

میذاشتید سال دیگه نقدش میکردید .الان زود بود

0+0-

چهارشنبه 18 خرداد 1390



>>>sosha:

بدترین نقدی که بر این فیلم خواندم نقد جناب فاضلی بود.در اصل میشد اسم نقدش را گذاشت:اعترافات یک ذهن خطرناک

1+0-

چهارشنبه 18 خرداد 1390



>>>آبكار:

ضمن موافقت باقسمت اعظم نظرات نويسنده ،درموردمسائل حقوقي وقانوني ،بدليل عدم آشنايي باقوانين مربوط نمي توانم نظر بدهم لابد فرهادي دراين موردبا حقوقدانان مشورت كرده است ولي همين كه فرهادي فيلمي ساخته كه موردبحث وگفتگووتضارب افكارشده قابل تقديراست .باتشكر.

1+0-

چهارشنبه 18 خرداد 1390



>>>عرشيا 5 ساله از كرج:

امير داغونم كردي با اين نقدت ! اين مطالب رو به غلامعباس فاضلي بگو كه بلند ميشه و لباس هاي عيدش رو مي پوشه و ميره به دفتر اسطوره و فخر زنان عالم ،استاد معماري و شهر سازي و فيلمسازي تهمينه ميلاني خوشگل (رگ گردنتون ورم نكنه خودشه ميگه من خوشگلم!)راجع فيلم فرهادي هم بايد بگم اتفاقا" اون " آني " رو كه فيلمهاي مثل عشق سگي دارند رو نداره نمي دونم او " آن " چيه ! ولي همون نقصان فيلم ايشونه .

3+0-

چهارشنبه 18 خرداد 1390



>>>فتانه:

بی مایه فتیره

0+1-

چهارشنبه 18 خرداد 1390



>>>مجید:

چرا الان این نقد را مینویسید؟ باید دو ماه پیش مینوشتید

0+1-

چهارشنبه 18 خرداد 1390



>>>پژمان.ع:

مقایسه این فیلم با کرامر علیه کرامر جالب بود. کاش این قسمت از بحث را بیشتر تفصیل میدادید و روی اون بخش از شباهتها و تفاوتهای جامعه کار میکردید. ولی زاویه دیدتون خوبه

2+0-

چهارشنبه 18 خرداد 1390




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.