| صفحه اصلی | تماس با ما | مباحث تئوريك | تاريخ سينما | طعم سینما | معبد خاطرهها | سينما و ادبيات | سينماي معاصر | دوبله فارسي | سينماي ايران | درباره ما |
نامه‌ای سرگشاده به رئیس آکادمی اسکار | |
| پرده سینما
آقای شراک! فیلم جدایی نادر از سیمین وظیفه خود را درست انجام داده اساساً منورالفکری در سرزمین ما سال‌هاست در حال انجام این وظیفه است. انتلکتوال‌های وابسته شما مدت‌های مدیدی است که سختی و مرارت کشیدن بار به زمین مانده شما را در سرزمین ما به عهده گرفته‌اند و به این بهانه بهای آباد ساختن خانه‌های خود را به دست می‌آورند.
سیدمحمد حسینی، کارشناس سینما و معاون فرهنگی سازمان آموزش حوزه هنری در نامه ای سرگشاده به تام شراک رئیس آکادمی اسکار درباره احتمال برنده شدن فیلم جدایی نادر از سیمین در اسکار مسائلی را مطرح کرد. متن نامه حسینی به شرح زیر می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای تام شراک، رییس آکادمی اسکار
با سلام
تاریخ محمل قضاوت خوبی است
این نقطه آغاز بود
نقطه آغاز برای راهی دیگرگون فراروی بشر درمانده و گرفتار در چنگال انانیت اومانیستی حاکم؛ انسان‌هایی که در تعریف دنیای تو و سردمداران خانه به ظاهر سفید موجوداتی منحصر به همین چند صباح دنیا هستند و لاجرم فلسفه شادخواری و زندگی مبتنی بر انگاره اپیکوریستی همه آن چیزی است که باید از هستی‌شان مطالبه کنند.
گزاره‌ای که انقلاب اسلامی فرا روی انسان گزارد، حکایت اندیشیدن به اصل زندگی و مرگ بود و ماجرایی که در واگن‌های انتهایی قطار لیبرالیسم از چشم‌های حریص انسان‌های مغرور عصر استیلای آهن مستور مانده بود.
سیاسیون تعمد در پوشانیدن این معنا داشتند و بدین قرار با شما و هم‌قطاران هالیوودی شما مهربانی‌ها می‌کردند تا به مدد جادوی سینما چشم‌ها را به برهوت خودی و خودکامگی و قلب‌ها را به بی‌خودی تبعید نمایید و گفتارها را به سان مهری بر زبان‌ها جاری کنید تا همه را به مرام نظامیان و نه در هیات ایشان یونیفرمیزه کرده و جامه‌های هم قواره برایشان بدوزید و تزویر را به سان کلاهی بد قواره و گشاد بر سرشان نهید.
طبیعی است در چنین شرایط بغرنجی وقتی ملتی حرف از راهی دگرگونه می‌زند و با الهام از تعالیم انبیا دست بر زانو گذارده و برخاستن آدمی از خاک و نگاه او به افلاک را در بادی عمل متجلی می‌کند صاحبان سرمایه‌های باد آورده نامشروع همه هستی خود را در معرض آسیب ببینند و به دنبال ضربه‌زدن به این قرارگاه ارسال پیام سعادت محوری در عالم برایند. «سنت جاهلان است که چون به دلیل ازخصم فرومانند سلسله خصومت بجنبانند چون آذر بت تراش که به حجت با پسر برنیامد به جنگ برخاست.» (گلستان سعدی – جدال سعدی با مدعی)
و این همان راهی است که در سی سال گذشته جریان سینمای غرب به طور عام و سینمای هالیوود به صورت خاص برای تحقق مطامع خداوندان تزویر و زرسالاران متکبر در پیش گرفته .
فیلم‌هایی نظیر مردی که آینده را دید، بدون دخترم هرگز، سنگسار سریا، 300 ، اسکندر، پرسپولیس، یک شب با پادشاه، ایرانیوم،تهران من حراج، تصادف، خانه‌ای در شن و مه، آشکار شده، کشتی‌گیر، شرایط و بسیاری آثار دیگر که هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شود.
با این همه آثارشان طی سال‌های گذشته بیش و پیش از اینکه بر افکار عمومی مردم تاثیرگذار باشد تارهای عنکبوت فریبی را به دور خود فیلسازان این آثار تنیده که کتمان حقایق آشکار را برایشان میسورتر نماید.
اما حکایت فیلم جدایی نادر از سیمین حکایتی متفاوت از گذشته است. این فیلم شاید به نحوی بتوان گفت تمام بضاعت مزجات جریان روشنفکری سینمای ایران است.
به عبارت اخری؛ هر آنچه که تاکنون در تمامی آثار ساخته شده در خارج و داخل و دادن نسبتهای ناروا در فیلم‌های متعدد مطرح شده بود یک‌جا در خود جمع کرده و در قالبی مشحون از نفاق و نفرت و پلیدی به مخاطب خود تقدیم می‌کند.
آقای شراک همکاران تو در آلمان درست تشخیص دادند.
مگر نه اینکه شما با ساخت مردی که آینده را دید عزم تخریب اندیشه آخرالزمانی و مال‌اندیش مردم ما را داشتید تصویر خرافی دین و مال‌اندیشی مبتنی بر ترس زن دین مدار داستان جدایی نادر از سیمین مگر غیر از همین کار ویژه را دارد، شاید هم بهتر از اورسون ولز و همکارانش در فیلم نوستراداموس از پس موضوع تخریب وجه آینده‌نگری دینی برآمده باشد.
آنچه که در فیلم‌های سنگسار ثریا و بدون دخترم هرگز مطالبه شماست مگر غیر از به تصویر کشیدن چهره مغموم و درمانده زن مظلوم ایرانی است؟! اگر شما به یک نسل از زنان تحت ستم در فیلم‌هایتان اشاره کرده‌اید در جدایی نادر از سیمین سه نسل از این تبار دروغ معوج مزخرف به ظاهر مظلوم به تصویر درآمده‌اند و از این حیث فیلم مذکور گوی سبقت را حتی از شما نیز در بوده است.
و این همه از دل جماعتی به تصویر درمی‌آید که مردانش به شهادت ویل دورانت در تاریخ تمدن و مارکو پلو در سفرنامه راه ابریشم و بسیاری دیگر از عقلا ذاتاً خانواده دوست و عاشق پیشه و محب نزدیکانشان هستند و اینها را شما فراوان می‌توانید در ادبیات مشحون از عشق و عاشق پارسی به آسانی بیابید و مردان مجنون‌واره‌ای را ببینید که نه حتی قاصر از بیان عشق و دوست داشتن نیستند بلکه در آستانه خانه کعبه نیز برای طول عمر معشوق خود دعا می‌کنند که؛
یا رب به خدایی خداییت/ وانگه به کمال پادشاهیت
از عمر من آنچه هست برجا/ برگیر و بر عمر لیلی افزا
(نظامی گنجوی ـ لیلی و مجنون)
و باز در هیچ کجای عالم و هیچ دینی به اندازه اسلام نمی‌توانید پیدا کنید که تا این اندازه تاکید بر ابراز محبت به خانواده را سرلوحه خود قرار داده باشد، اسلام و به خصوص اهل بیت عصمت و طهارت تصریح بر این معنا دارند که به متعلقین خود علاوه بر محبت ابراز محبت نمایید و دوست داشتن را به هر بهانه بر زبان جاری کنید.
حال باید پرسید این نادر نادره از کدام تبار است که تنها مشکل زن خود را که ابراز محبت است تمکین نمیکند تا پای طلاق و جدایی شاید هم از نسل ربات‌واره‌های شبه روشنفکر شتر گاو پلنگی باشد که هرچه دقت در سکناتش کنی متحیرتر خواهی شد که این موجود پارادوکسیکال زاده کدام انگاره ذهنی معوجی است.
هر چه باشد نادر به دروغ‌های شما در فیلم‌های متعدد که در مورد ایران ساخته‌اید شبیه‌تر است تا مرد نسل دولت انقلاب اسلامی ایران و حتی یک ایرانی وطن دوست با ملیتی آشکار.
طبیعتا از این گزاره‌ها می‌توان نتیجه گرفت که ایران جای زندگی نیست یا به عبارت دقیق‌تر جای زندگی انسانی نیست همان گفتمانی که به تبع بدون دخترم هرگز در ابتدای فیلم جدایی نادر از سیمین آن هم در صحن دادگاه طرح می‌شود و فیلم به عنوان ساز و کار شبه‌رئال تمام مسیر خود را طی می‌کند تا بیانیه ابتدایی‌اش را به اثبات برساند.
در مجموع، آیا جدایی نادر از سیمین امتداد همان توهین‌ها و هتاکی‌ها به مردم ایران نیست که مکررا تحت قالب الفاظی نظیر محور شرارت، عقب افتاده، تروریست و ... بر زبان سیاستمداران شما و دنباله‌های آنها علیه مردم ما جاری شده و می‌شود؟
آقای شراک! فیلم جدایی نادر از سیمین وظیفه خود را درست انجام داده اساساً منورالفکری در سرزمین ما سال‌هاست در حال انجام این وظیفه است. انتلکتوال‌های وابسته شما مدت‌های مدیدی است که سختی و مرارت کشیدن بار به زمین مانده شما را در سرزمین ما به عهده گرفته‌اند و به این بهانه بهای آباد ساختن خانه‌های خود را به دست می‌آورند.
پدر علم فیزیک ایران مرحوم پروفسور حسابی در پاسخ کسی که از او آدرس جهان سوم را مطالبه کرده بود در انگاره‌ای حکیمانه موقعیت ناکجا آباد ذهن انسان‌های خود فروخته را پایتخت جهان سوم دانسته و گفته بود:
«جهان سوم همان جایی است که اگر بخواهی کشورت را آباد کنی، خانه‌ات خراب خواهد شد و اگر بخواهی خانه‌ات آباد شود باید در تخریب مملکتت بکوشی» (جمله منتسب به مرحوم پرفسور حسابی)
و این فیلمسازان و روشنفکران به ظاهر ایرانی خانه‌ای آباد برای سینمای خود در ایران ساخته‌اند و همان کاری را می‌کنند که به قاعده جمله مذکور سازگار است.
آقای شراک! قدر دانستن پاس گل حاصل از غرض‌ورزی معاندین انقلاب و اهمال‌کاری برخی موافقین سادلوح شرط عقل است.
اگر جایزه اسکار را تقدیم دستان حریص فیلم جدایی نادر از سیمین نمایید، پای طلاق روشنفکری و روشنفکران سینمای ایران از ایران را امضا زده‌اید، شاید فیلم به همین خاطر پایانی مبهم دارد که رفع ابهام آن به دستان با کفایت ارباب صورت پذیرد.
نگران نباشید فاصله‌گذاری‌های فیلم کاملا مراعات شده و به حسب ظاهر دامن عاملان شما در کشور را نخواهد گرفت. قدری دقیق‌تر به فیلم اگر بنگرید تمام مردان فیلم به استثنای پیرمرد آلزایمری کراوات‌زده شمایلی شبیه به فوندامنتالیست‌ها و همان به قول شما اسلام‌گراهای افراطی دارند و دو خصوصیت در میان همه‌شان مشترک است: آزمندی افراطی برای مال دنیا و دروغگویی.
تا آنجا که ما به یاد داریم نخستین سنگر روشنفکران شرقی که به دست شما تسخیر می‌شود ظاهر آنهاست، ممکن است به تاسی از نیچه سبیلی پر پشت بگذارند امام علی‌القاعده ریش حزب‌اللهی برای این جماعت دریغ است. پس مردان جدایی نادر از سیمین لااقل به حسب ظاهر به عمال شما شبیه نیستند از این رو می‌توانید بدون نگرانی و با طیب خاطر جایزه را تقدیمشان کنید و خیالتان راحت باشد که به هیچ وجه دامن شما را نخواهد گرفت.
اما جناب شراک! به خاطر داشته باشید سابقه تاریخی طولانی و اتفاقات متعدد به مردم سرزمین ما این بصیرت را داده است که بتوانند این قسم از رفتار حضرات را رصد کرده و در انگاره‌ای کلی آنها را به تاریخ واگذارند که؛
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد / هم رونق زمان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز / این تیزی سنان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت / هم عوعوی سگان شما نیز بگذرد
آنکس که اسب داشت غبارش فرو نشست / گرد سم خران شما نیز بگذرد
(سیف فرغانی شاعر قرن هفتم و هشتم)
نویسنده: سیدمحمد حسینی، کارشناس سینما و معاون فرهنگی سازمان آموزش حوزه هنری | |
| تاريخ ارسال: 1390/10/5 | |
| کلید واژه‌ها: | |
سی و سه سال پیش وقتی در کشور من
چهره مرد ایرانی در فیلم‌هایی نظیر 300، شبی با پادشاه ، سنگسار ثریا، بدون دخترم هرگز و بسیاری دیگر از آثار شما موجود خودکامه تمامیت‌خواه بی‌منطق ، هتاک، عصبی، قدرت طلب و خودآزار است که شاهکار جدایی نادر از سیمین تمامی این خصوصیات را یک‌جا در نادر گرد آورده؛ او مردی است از تبار خشایار 300 که ماهیتاً مازوخیستی عمل کرده و عصبی ، خودکامه، مغرور و تمامیت خواه است و همه کار می‌کند تا به هر نحو از خفت ابراز محبت و بیان دوست داشتن به همسرش رهایی یابد.
مگر نه اینکه آثاری نظیر بدون دخترم هرگز، سنگسار ثریا و پرسپولیس تلاش دارد اتمسفر حاکم بر نظام سیاسی و دادگاه‌های ایران را فضایی رادیکال، بسته، بی‌منطق، به دور از انصاف و ناعادلانه به تصویر بکشد. رادیکالیسم حاکم بر دادگاه‌های مکرر جدایی را مقایسه کنید با معیارها و دادگاه‌های سطحی آثار خودتان.
آقای شراک! با این احوال به نظر شما فیلم جدایی نادر از سیمین مسحق اسکار نیست؟ فیلمی که هرچه مطالبه شما بوده به جا آورده و اکنون به سان موجودی دست‌آموز بر درگاه شما مؤدبانه و خاضعانه دراز کشیده تا لقمه دهان‌پرکنش را نصیب بردارد.| نظرات خوانندگان | ||
| >>>ایران ایران دوست: اقای حسینی واقعا نامه شما به تام شاک عالی بود. به نظرات دیگران که علیه شما هستند کاری نداشته باشید. اگه همینجوری ادامه بدین طرفدار زیاد پیدا میکنین
پنجشنبه 29 دي 1390 |
||
| >>>ناشناس: واقعا برای این آقایون و خانم هایی که اینقدر بی ادبانه صحبت کردن متاسفم.هزاران باری هم که با نویسنده این مقاله مخالف باشید باید اینجوری توهین کنید؟اینقدر ظرفیت وجودی تون پایینه که نمیتونید یه نظر مخالف با خودتون رو تحمل کنید؟خدا رحم کرده شماها کاره ای نیستید و از عوام مردم هستید.واقعا براتون متاسفم که قدرت یه نقد کامل رو ندارید... آقای حسینی دست مریزاد.به نظر من توهین به ایرانی و فرهنگ و ارزش هاش مساویست با اوج کوته فکری و درماندگی!
چهارشنبه 28 دي 1390 |
||
| >>>میثم: وای وای وای ! چه قد بی سواااد! .... فحش دیگه ایم بلدین؟...علم شما چی هست سر وتهش که داشتتن و نداشتنش چی باشه؟ شما داد از آزادی بیانم میزنید؟....
جمعه 16 دي 1390 |
||
| >>>برای خجالت و برای برای خجالت: بچه ها مودب باشید ، احمق یعنی چی ، انارشیست کیه . بی سواد با سواد کدوم به نظر من بی احترامی این فیلم به ما ایرانی ها برامون بس ، دیگه خودمون با هم خوب باشیم.......
سه‌شنبه 13 دي 1390 |
||
| >>>یه ایرانی: حالا تو نامه فرستادی واسه اون . بنده خدا فکر کردی اصلا نامه تو میخونه . با یه کلیک میفرسته تو اسپم ها . حالا یه فیلم که تو ایران نمایش داده شده و کلی ایرانی طرفدارشن . حمایت بالاتر ازین . متاسفم که این فیلم رو با فیلمای ضد ایرانی مقایسه کردی . واقعا چرا؟ اگه فیلم ماهیت ضد ایرانی داره ، یعنی این همه مقام رسمی تو کشور هیچی نفهمیدن و شما فهمیدی باید یه فکری به حال خودتون بکنید . حالا یه فیلم ایرانی بعد سالها پاش به جایزه های رنگارنگ کشورهای خارجی باز شده . به جای اینکه همه حمایت کنیم . میاد واسه فلانی نامه مینویسه .......... تاسف
سه‌شنبه 13 دي 1390 |
||
| >>>برای خجالت : اقا یا خانم خجالت اقا یا خانم با سواد انارشیستی لقب امثال حسینی و شماست که هنوز فرق بین سینما با سیاست و نمیدونید این اقا نامه فرستاده برای اقای تام شراک چه فکری میکنید پیش خودتون ... ماتسفم برات
يكشنبه 11 دي 1390 |
||
| >>>خجالت: اقای حسینی نطرات خوندم ، خدا در مقابل این جماعت بی سواد به شما صبر بده اینا دچار مرض خود بزرگ بینی+حماقتن اینا اگه فرهادی 2 ساعتم از یک چاه فاضلاب فیلم می ساخت حمایت می کردن... بعضیا اینقدر احمقن که فحش بخورن ،حمایتم کنن والا خجالت داره
شنبه 10 دي 1390 |
||
| >>>فاجعه : آقای نامه سرگشاده چی شدی پس
شنبه 10 دي 1390 |
||
| >>>محسن: فقط می تونم بگم براش متاسفم!
جمعه 9 دي 1390 |
||
| >>>کورش: مردان دست پرورده ی انقلاب اصلا نسبت به دنیا آزمند نیستند. یکیش همین آقای خاوری
پنجشنبه 8 دي 1390 |
||
| >>>هوشنگ: میبینید این روشنفکران کوچکترین حرف مخالفی را برنمیتابند؟ این فیلم دون مایه حتی کاندید اسکار هم نمیشود...
پنجشنبه 8 دي 1390 |
||
| >>>سميه آزادي: فاضلي خدا وكيلي اين کارشناس عتیقه رو از كجا پيدا كردي ؟ از صبح تا شب توي اين مملكت همين طور كارشناس سينمايي و هنري مي جوشه ! اينا كه دست سي آي ا و كا گ ب رو از پشت بستن تو سياسي كاري ! اما خدا وكيلي اين يكي خيلي بيسواد بود .
پنجشنبه 8 دي 1390 |
||
| >>>نويسنده فاجعه : اقاي حسيني يه جايي رو معرفي كن براي حرف زدن مگه نميگي مباحصه ميكني . 1 : جدايي فرهادي به كسي توهين نميكنه 2 : اخراجي ها و امساله اونن كه دارن توهين ميكنن هم تو تلويزيون هم تو سينما .. مثل مختار نامه . مثل ملك سليمان . مثل فيلم هاي پر زرق و برق دوستان شما . سلحشور . شورجه و امثالهم . 3 : جدايي چي ميگه جز اينكه اين مملكت جايي براي نفس كشيدن نذاشته اقاي حسيني ميدونيد چرا شما فكر ميكنيد جدايي فرهادي به مردم توهين كرده چون شما هم از دسته ادم هايي هستيد كه تو محوطه كه دولتي ها براي خودشون درست كردن و حرفه خودشون رو حرفه مردم ميدونن و حالا چون ادمهاي جدايي حرفي زدن جداي حرفه شما و دوستان داره به مردم توهين ميكنه(( مردمي كه توضيحش رو دادم )) شما اين نامه بالا بلندو بايد براي اخراجي ها و ملك سلمان و امثال اين مينوشتيد نه جدايي فرهادي ... فراستي ميگه جدايي فرم نداره واقعا خنده داره شما كه تريبون دستتونه هر چي دلتون ميخواد ميگيد وادعاي درست بودن حرفتونم داريد ( با كامنت گذاشتن نميشه حرف زد خيلي خوشحال ميشم اگه جايي باشه باهاتون حرف بزنم ))) به اميد ديدار محمد - تهران به قول فراستي :(((( وقتي هنر را دوست نداريم سينما ميشود ميكروفني براي فرياد زدن ))))) مرسي
پنجشنبه 8 دي 1390 |
||
| >>>دقت : خوشم میاد از نظرات بالا معلوم که اکثرا ایرانی ها الحمدالله خوش بینن .ولی 2 مورد گفتنش لازم 1 .نویسنده به شدت به فیلم اخراجی 3 هم انتقاد داره2 . فیلم جدایی حتی اگه قصد انتقاد سلمم داشت خدایی چه نکته مثبتی رو نشون داد که ما بگیم انصاف داره........ دست نویسنده نامه درد نکنه
چهارشنبه 7 دي 1390 |
||
| >>>سید محمد حسینی: دوستان عزیز من از این که نظر دادیn از همه شما متشکرم با این احوال علاوه بر نوشته من حاضرم با هر کسی که احساس می کنه عرایض بنده اشتباهه محاجه کنم من نظر خودم رو نوشتم و اتفاقا با اخراجی هاهم نه تنها موافق نیستم بلکه به نظرم کار بسیار بد و ضعیف و سخیف و بدور از حوزه هنر ورزیه به هر تقدیر گرت زین بد آید گناه من است / چنین است و این رسم و راه من است از نظر من نه تنها جدایی نادر بلکه هر اثر دیگری که بخواهد به مردم نازنین و دوست داشتنی وطن عزیز من توهین کنه قبیح و پست و نازل دورغه و من چنین موضوعی رو برنمی تابم
چهارشنبه 7 دي 1390 |
||
| >>>محمد امین: بنده نظرات ایشان را می دانم . مثل خودم اصلا طرفدار اخراجیها 3 و ی حبه قند هم نیستد. چرا انقدر بدون منطق بی احترامی می کنید. مگر هرکس مخالف جدایی نادر از سیمین است طرفدار اخراجیها 3 می شود. این چه منطقی است؟.ایشان متن به این بلندی نوشتن بسیاری از جاها ارجاع به فیلم نیز داده اند .چرا ها می خواهید فقط حرف خودتان شنیده شود ، آیا این خود آغاز دیکتاتوری در نظرها نیست . آیا هرکس حرفی خلاف شما زد سریع به او حمله کنید مثل حاتمی کیا، این آنارشیسم نیست.چرا سریع صف بندی می کنید ؟ چرا سریع دیوار می کشید و همه را از هم جدا می کنید ؟ چرا نظر مخالف را اگر هم دوست ندارید از باب تساهل و تسامح با آن برخورد نمی کنید؟ آیا شما وطن دوست و هموطن دوست هستید اینگونه قضاوت می کنید؟کاش حداقل پیام فیلم درباره الی آقای فرهادی را می فهمیدید.انسان بزرگ یکطرفه قضاوت نمیکند.
سه‌شنبه 6 دي 1390 |
||
| >>>رضا خان: اسکار هیچوقت به یک جدایی نمی رسه.هیچوقت. اسکاری که به بچه های آسمان نرسیده حرامه به یک جدایی برسه. اسکار ونیز و کن و برلین نیست.نشانشم شیر درخت و خرس و الاغ!نیست. اسکار خلاف فجر رو اصولش هست میدونه مجسمه انسان رو نباید به یکی از بی اخلاق ترین افراد جهان بده. اسکار ظاهر فتوژنیک و باطن ایدئولوژیک میخواد نه کچل وطن فروش! اسکار به من قول داده!قول داده به یک جدایی نرسه منم به جاش تعداد دماغ های سوخته شده رو براش بفرستم! اسکار تو زیر قولت نزن منم نمی زنم!
سه‌شنبه 6 دي 1390 |
||
| >>>555: [...] !
سه‌شنبه 6 دي 1390 |
||
| >>>aerfan: شما [...] بعدشم نه منتقدي ، نه سينماگري ، نه ... ؛ [...] ديگه به شما چه مربوط كه اسكار و فيلم و جدايي ؟! برو پي تملق و نان خوردن از كيسه ملت . دهانت رو آب بكش روشنفكران اين مملكت هر چه هستند ، مثل شما عقده اي و بيسواد نيستند لااقل . شب بخير و موفق نباشي آقا پسر فناتيك !
سه‌شنبه 6 دي 1390 |
||
| >>>فاجعه 2 : واقعا چرا اين نظراي انارشيستي رو تو سايتتون ميذارين مسخرست هم حسيني هم كسي كه اين نامه رو براي اينجا انتخاب كرده اقاي حسيني شما خوبيد به خدا كه شما خوبيد شماخوبيد شما مهشريد شما عالي هستيد شما حرف نداريد (((كارشناس سينما )) خيلي دوست دارم جايي باشه باهات حرف بزنم نه براي دفاع از جدايي فرهادي براي ..............................
سه‌شنبه 6 دي 1390 |
||
| >>>فاجعه : خسته نباشيد اقاي حسيني يك سايت معرفي كن باهات حرف دارم عقده اييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي
سه‌شنبه 6 دي 1390 |
||
| >>>na: خدایش این دیگه، دیگه بود .
دوشنبه 5 دي 1390 |
||
| >>>پویا: حرف درستی زدی. اما این نامه را باید چند ماه پیش به شمقدری مینوشتی نه امروز به تام شراک. چون حل این نامه نه تنها کمکی به دیدگاهت نمیکنه باعث میشه این فیلم بیشتر بعنوان یه فیلم اپوزیسیون مطرح بشه. چرا چند ماه پیش این کارو نکردی و نامه را برای شمقدری ننوشتی؟ فکر میکنی تام شراک و بقیه اعضای آکادمی منتظر رسیدن دستخط شما بودند؟
دوشنبه 5 دي 1390 |
||
| >>>سعیدرضا: باشه بابا.گریه نکنید.میگیم دوتا جایزه به اخراجی ها 3 و جناب استاد!!سلحشور هم بدهند!!
دوشنبه 5 دي 1390 |
||
| >>>رضا رمضانی: هاهاهاها:)))))))) [...]
دوشنبه 5 دي 1390 |
||
| >>>یوگی: بیچاره خبرگزاری فارس.اول سال که خودشو کشت تا بگه اخراجی ها3 بهتر از جدایی نادر از سیمینه.ولی وقتی دید فایده نداره رفت گیر داد به "یه حبه قند" که از جدایی بهتره برای معرفی به اسکار.ولی باز هم نتیجه نداد و زیر جوایز گوناگون له شد!این نامه اخرین زجه و تیر خلاص خبرگزاری فارس و نشان دهنده ی شدت سوزش این نوع طرز فکر از فیلمی مثل جدایی نادر از سیمین است!به اصغر فرهادی عزیز به شدت به خاطر این فیلم تشکر میکنم
دوشنبه 5 دي 1390 |
| صفحه اصلی | تماس با ما | فروش فیلم ایران | فروش فیلم جهان | خبر | تئاتر و تلویزیون | کتاب سینمایی | نقد خوانندگان | گالری عکس | یادداشت سردبیر | آگهی |