پرده سینما
آیا سجادپور در یک ارزیابی کلی، بهترین مدیر کل نظارت و ارزشیبابی در چند دهه گذشته نیست؟
فراموش نکنیم زمانی که سیدعلیرضا سجادپور مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این اداره کل را تحویل گرفت «نظارت و ارزشیابی» به ویرانه ای تبدیل شده بود. در دوره چند ساله ی مدیریت قبلی این اداره کل، با خط مشی مبتنی بر عدم شفافیت، فضایی سرشار از بدبینی نسبت به این اداره و این مقام در میان سینماگران به وجود آمده بود. در یک دوره چند ساله به بهانه های مختلف سینماگران متعددی گفته و ناگفته، با دلیل و بدون دلیل، ممنوع از ادامه فعالیت سینمایی شدند. فضای نسبتاً جدی اکران در سال های اول دهه 1380 تبدیل شد به اکران سخیف ترین و نازل ترین فیلم هایی که چرکنویس فیلمفارسی های دهه 1350 سینمای ایران بودند. آیا لازم است لیست فیلم های دوره مدیریریت قبلی را که هنوز چندتایی از آنها بر پرده سینماها هستند ارائه کنیم؟! بله! سجادپور اداره کل نظارت و ارزشیابی را به صورت ویرانه ای تحویل گرفت. اما به نظر می رسد با جدیت سعی در ساختن آن دارد. او به سرعت موانع نظارتی متعددی را که طی چند سال گذشته سد راه اکران چند تا از فیلم های مهم سال های اخیر شده بودند از میان برداشت و تلاش کرد تا تفکرات سلیقه ای از این اداره کل رخت بربندد. مهم تر از همه اینکه سجادپور تلاش کرد تا فضایی حاکی از صراحت و شفافیت را بر این اداره کل حاکم کند. با این همه او در روزهای اخیر آماج حملات مختلفی شده که سزاوار آنها به نظر نمی رسد.
پذیرفته نشدن چند فیلم در جشنواره فیلم فجر آغازگر دوره جدیدی از حملات مستقیم و ضد مستقیم به سوی سجادپور شد. در حالی که هیچکس این سؤال مهم و اساسی را مطرح نکرد که جشنواره فجر مثل هر جشنواره دیگری حق دارد فیلمی را در «بخش مسابقه» یا در سایر بخش ها بپذیرد یا نپذیرد. اگرچه طرف دوم معادله پذیرش فیلم ها در «بخش مسابقه» جشنواره فیلم فجر با حضور چند فیلم نازل یا متوسط می لنگد، اما طرف اول معادله حذف نشدنی است و آن این است که جشنواره فجر حق دارد فیلم حتی مهمی را در «بخش مسابقه» و حتی بخش جنبی قبول نکند.
پس از جنجال های مختلف رسانه ای در خصوص پذیرفته نشدن چند فیلم در جشنواره فجر، نامه بازیگر فیلم زم هریر که بالاخره قرار شده نمایش محدودی در جشنواره داشته باشد، لبه تیز اتهام را باز متوجه سجادپور کرد. سجادپور باید چه تصمیمیاتی اتخاذ کند؟ او انتخاب های دشواری پیش رو دارد:
به گزارش خبرگزاری فارس، در نامه سید محمدهادی دیباجی فرزند شهید سید محمد دیباجی و بازیگر فیلم سینمایی زم هریر آمده است: «من سید محمدهادی دیباجی فرزند شهید دیباجی هستم. زمانی كه خردسال بودم پدرم برای پاسداری از كشور من و تو، كشور پرافتخار مظلوممان از جانش و خانوادهاش و پسرش گذشت و با زورگویان غاصب جنگید. من با تمام كاستیها و بیمهریها از جامعه بزرگ شدم. قد كشیدم و رشد كردم. الان كه این نامه را مینویسم جگرم خونه و فكر میكنم با خون پدرم كه آن را پاس نداشتند، مینویسم و گلهام را فریاد میكنم تا سوختن و دردم را بازگو كنم.
در بخش دیگری از این نامه آمده است: من هیچ وقت به زبان نیاوردم كه بچه شهیدم، برای اینكه سوء تعبیرهای بدی میشد. همان دیالوگ معروف سهمیهای اومده دانشگاه و جملات دردآور و زخم زبانهایی كه نباید را میشنیدم كه نمك به زخمهای كهنهام میگذاشت.
الان كه با صراحت عنوان میكنم من بچه شهیدم و با افتخار و غرور میگویم برای این است كه من یك فیلم ارزشمند از كارگردانی را دیدم كه حرف دل بچه شهیدها رو گفته بود. حرف من، حرف مادرم و حرف خواهرم. تا قبل از این فیلم عنوان نمیكردم كه از خانواده شهدا هستم برای اینكه فكر نمیكردم ما میخواهیم با پارتیبازی كارهایمان را پیش ببریم اما فیلم "دلشكسته " گفت واقعیت یك چیز دیگر است.
خیلی از خانوادههای شهدا فقط از سهمیهشان یك بار رفتند امام را دیدند همینو و بس.
وقتی فیلم را دیدم مثل اینكه عقدهها و حرفهای ناگفته دردهای ما یك جایی و به این زیبایی و هنرمندانه گفته شد، آسوده شده بودم و دلم آرام گرفت با آقای روئینتن تماس گرفتم، گفتم خیلی فیلم عالی بود. دست مریزاد.
در ادامه نامه آمده است: حرفهای سالهای تكیدگی مادرم، تنهایی ما و یتیمی ما بود، من دستتان را میبوسم ولی یك گله از شما دارم حالا كه فیلم شما مثل زندگی من بود و من هم بازیگرم نقش "امیرعلی" را باید میدادید من بازی میكردم كه ایشان بزرگواری كردند و برای فیلم "زمهریر " از من دعوت كردند و من رفتم در فیلم ارزشمند و فاخر "زمهریر " بازی كردم. فیلمی كه باز هم حرف دل خانوادههای داغدار شهدا است.
در پایان نامه آمده است: فیلم زم هریر فیلم ارزشمندی كه حرفهای ناگفته سالیان از دست رفته ما و پدرانمان را بیان میكند، حرف شهید است و تصویر شهد شیرین شهادت، حرف ایثار است و یقین.
شما در زندگیتان تا به حال ایثار كردهاید؟ كه بتوانید تشخیص دهی كه حرف من، حرف زمهریر چیست؟ كه اظهار میدارید این فیلم زمهریر توهین به خانوادههای شهداست؟ آخر كلام این حق نیست، حق با شهداست. حق با شهدای زمهریر است.
به گزارش فارس، در خلاصه داستان زمهریر ساخته علی روئینتن آمده است: «"آسیدعلی " فرمانده بزرگ جنگ كه "سیامك فردا " روشنفكر و نویسنده و محقق را در جنگ راهبری و امیری میكرده است به گونهای كه سیامك "مهدی " شده و ارادتش مرید و مرادی بوده است و مانده. در بهترین جای ذهن او نقش داشته است به گونهای كه "سیامك " یا همان "مهدی فردا " پس از شهادت، به تنها دختر چهار سالهاش كه "آتیه " نام دارد و اینك 24 ساله است را وصیت كرده كه هر وقت دچار مشكل شد نزد فرماندهاش آسیدعلی برود. دختر كه فیلمساز است و اهل خرد و تحلیل به وصیت پدرش عمل نمیكند. بیآنكه آسیدعلی را بشناسد یا بداند نفیاش میكند و معتقد است اعتقاد پدرش به بیست سال پیش برمیگردد و امروزی نیست. به اصرار مادر دردمندش كه هجر پدر او را شكسته، به سراغ آسیدعلی میرود. اما نمییابدش. نیافتن و نبودن آسیدعلی دختر را بیشتر متمایل به پیگیری میكند و میگردد و مییابد و وقتی مییابد او شبیه هیچ كدام از تصورات دختر نیست و همان تازگی را دارد كه بیست سال پیش برای پدر داشته است. اما لببسته و دلخسته فقط میشنود اما نمیگوید و آتیه میخواهد بداند پس "آسیدعلی " اینك باید بگوید نه بشنود. كه به اصرار دختر میگوید. اما گفتنش را تحملی باید و شنوایی گوش. نه گوش سر كه گوش دل كه گوش جان. و جان جلا مییابد به عشق. به آغاز. آغازی عاشقانه از حقیقت. دریافت. مكاشفه.
در زم هریر افسانه بایگان، بیتا بادران، امین تارخ، محسن تنابنده، محمود پاكنیت، ابوالفضل پورعرب، وحید جلیلوند، رحمان حقیقی، سیدمحمدهادی دیباجی، داوود رشیدی، رضا رویگری، فرود روئینتن، جمشید شاهمحمدی، علی صادقی و مهوش صبركن به ایفای نقش پرداخته اند.
به گزارش فارس، هیأت انتخاب بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر، فیلم زمهریر را در هیچ یك از بخشهای جشنواره نپذیرفت.
اما معاونت سینمایی وزارت ارشاد اعلام كرد این فیلم میتواند به صورت محدود و ویژه برای اهالی رسانه در جشنواره نمایش داده شود.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|