پرده سینما

به رنگ ارغوان: کم قدرتر از آنچه به نظر می آید و پرجنجال تر از آنچه واقعاً هست!

مانی بزرگمهر

 

 

 

 

 

 

 

 

نمایش به رنگ ارغوان در اولین روز جشنواره

 

حمید فرخ نژاد در به رنگ ارغوانپس از چهار سال به رنگ ارغوان در نخستین سانس از نخستین روز جشنواره فجر به نمایش درآمد. در چهار سال گذشته حرف و حدیث های زیادی درباره این فیلم زده شده است. امروز به این نتیجه رسیدم که بخش مهمی از این جنجال ها بیخودی بوده. به رنگ ارغوان فیلم متوسطی است. به نظرم احتمالاً اگر بهترین فیلم حاتمی کیا را آژانس شیشه ای بدانیم، حتی ارتفاع پست هم فیلم خوب و شایسته ای به نظر می آمد. اما در به رنگ ارغوان ما حاتمی کیایی را می بینیم که چیزی به علاوه کارنامه گذشته اش نمی کند. چراکه این فیلم فقط «موضوع» نو و بدیعی (در اندازه سینمای ایران) دارد. وگرنه در فیلمنامه و حتی کارگردانی به شدت لنگ می زند. اگر این فیلم چهار سال قبل هم به نمایش درمی آمد هیچ اتفاق شگفت آوری رخ نمی داد. فقط به رنگ ارغوان می توانست پیش بینی کند که دوران قهقرای حاتمی کیا با فیلم های به نام پدر و دعوت و البته سریال حلقه سبز به تکامل خواهد رسید.

داستان فیلم درباره یک مأمور امنیتی (حمید فرخ نژاد) است که مأموریت پیدا می کند دختری به نام ارغوان (خزر معصومی) را تحت کنترل بگیرد. او برای کنترل بهتر دختر تحت پوشش «دانشجو» به دانشکده دختر که در آبادی دورافتاده ای در شمال ایران است می رود. پس از تحت نظر گرفتن دختر متوجه می شود که احتمالاً اشتباهی رخ داده. چراکه نه تنها این دختر «سیاسی» نیست، بلکه در بحث های دانشکده ای هم مخالف گرایشات سیاسی است. اما به او گفته می شود مأموریتش را ادامه دهد. مأمور امنیتی که نقش یک دانشجوی کند ذهن و کمی احمق را در دانشکده بازی می کند تمام تلفن های ارغوان، رفت وآمدهای او و گفتگوهای داخل خانه دانشجویی او را با تجهیزات الکترونیکی تحت کنترل گرفته. در گفتگوی پسر همکلاس ارغوان (کوروش تهامی) متوجه می شود که پدر و مادر ارغوان برخلاف آن چیزی که گفته شده نمرده اند؛ بلکه زنده اند. پدر و مادر ارغوان از گروه های چریکی چپ بوده اند و سال های سال قبل ظاهراً در تصادف اتوبوس کشته شده اند. پدر ارغوان که «شفق» نام داشته یکی از آدم های مهم گروه های مسلح چپ بوده که مأمور امنیتی به محض دیدن عکس او شناسایی اش می کند. به هر حال وظیفه مأمور این است که مراقب ارغوان باشد و به محض اینکه شفق خواست دخترش را ببیند دستگیرش کند. اما ماجرای جدیدی معادلات را به هم می ریزد و آن این است که گروه های ضد انقلاب چپ که واهمه دارند پدر دختر اسرار سیاسی را لو بدهد قصد دارند به محض ورود او به آن آبادی، هم او و هم ارغوان را بکشند. این رویداد ماجرا را به نقطه دیگری سوق می دهد: مأمور عاشق ارغوان می شود...

به رنگ ارغوان کم قدرتر از آن چیزی است که به نظر می رسد و پرجنجال تر از آنچه واقعاً هست. اگر بخواهیم به شکل فهرست وار به رنگ ارغوان را آسیب شناسی کنیم باید گفت فیلم از چند محور آسیب دیده:

خزر معصومی در به رنگ ارغوانپرداخت حاتمی کیا. حاتمی کیا کارگردان باتجربه ای است، اما در به رنگ ارغوان ناشیانه به موضوعی تا این حد جالب پرداخته. احتمالاً او تصور می کرده بخش های «جاسوسی» فیلم که شامل لحظاتی از تحت کنترل گرفتن زندگی خصوصی یک دختر دانشجو با دستگاه های الکترونیک است می تواند همه فیلم را نجات دهد، در حالی که اینطور صحنه ها امروز در فیلم های جاسوسی درجه دوم و سوم اروپایی و آمریکایی قابل مشاهده است. حاتمی کیا باید به ظرافت های رابطه این دو نفر می پرداخت که نپرداخته است. برای مثال کافی است به انتخاب بازیگران فیلم نگاه کنیم که به اعتقاد من به کل غلط انتخاب شده اند و حتی اگر casting  فیلم به کل عوض می شد لحن فیلم می توانست دگرگون شود. حمید فرخ نژاد برای ایفای نقش یک مأمور امنیتی که در موقعیت های دشوار شغلی /عاطفی قرار می گیرد فاقد پیچیدگی های  لازم است. کافی است به 25 سال پیش برگردیم و بازی حسین پرورش در نقشی مشابه در فیلم نقطه ضعف را به یاد بیاوریم. یا بازی معصومه توکلی در نقش زن قهوه چی ترک زبان که اساساً غلط هدایت شده. یا بازی مهرداد ضیایی در نقش مأمور نیروی انتظامی، یا رضا بابک در نقش رییس مأمور امنیتی. به عبارت دیگر نشانه گذاری های حاتمی کیا برای معنا کردن فیلمنامه که بخشی از آن از طریق بازیگران انجام می شود غلط است.

از سوی دیگر یک معنی و مفهوم جدی در فیلم هست «عشق» به خصوص که این عشق در تضاد با وظیفه شغلی قرار می گیرد. اما این عشق پیچیده خیلی سطحی و غیرقابل قبول پرداخت شده. دلیلی برای عاشق شدن مأمور امنیتی وجود ندارد. او باید «چیزی» را در دختر ببیند. به قول یک منتقد قدیمی باید یک «صحنه الزامی» در فیلم وجود می داشت که در آن ببینیم مأمور عاشق ارغوان شد. اما چنین صحنه ای در فیلم نیست. در عوض در یک فصل کاملاً کلیشه ای که شبیه فیلم های دهه 1350 فارسی است، تصویر بسته چهره مأمور را می بینیم که برش می خورد به نماهایی از چهره ارغوان!

کارکرد شخصیت ها در فیلمنامه هم غلط است. مثلاً شخصیتی که کوروش تهامی نقش او را بازی می کند چندین بار توصیف یک دختر دامگستر را از ارغوان برای مأمور می کند. چیزی که در اصول فیلمنامه نویسی به آن «شخصیت دیدگاه تماشاگر» می گویند. یعنی باید به تماشاگر بگوید چه دیدگاهی را در مورد آن شخصیت یا رویداد اتخاذ کند. در حالی که ارغوان طبق پیش بینی های او از آب درنمی آید. بنابراین کارکرد این شخصیت غلط از آب درمی آید.

و نیز می توان اشاره کرد به طرح فرعی فیلم که نابودی جنگل ها ست. موضوعی که ربطی به داستان فیلم ندارد و اگر هم جنبه نمادین داشته باشد آنقدر نمادپردازی غریبی است که کمکی به فیلم نمی کند.

انتظاری برای دیدن فیلم های بعدی حاتمی کیا ندارم. چون در چند فیلم اخیر سیر قهقرایی شدیدی را طی کرده که البته به رنگ ارغوان آغاز این قهقرا و دعوت تا امروز فیلم پایانی آن بوده.

 


 تاريخ ارسال: 1388/11/4
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>سایه آفتاب:

کاملا با شما موافقم. درود بر شما. اگر بعضی ها اعتراض به این نقد میکنن به خاطر اینه که این کارگردان مطرح شده و با فیلم های قبلی خودش توی دل طرفداراش جا کرده نه به خاطر فیلم متوسط به رنگ ارغوان...

0+0-

چهارشنبه 5 اسفند 1388



>>>عماد:

فکر نمی کنم در حدی باشین که ندیدن فیلم های حاتمی کیا توسط شما چیزی از ارزشهای این کاگردان بزرگ کم کنه بااینکه اعتقاد دارم این فیلم ودوفیلم بعد از اون حاتمی کیا شاهکار نیستن (ولی متوسط رو به بالا هستن) اما ذهن خلاق حاتمی کیا بزرگتر از ایران درضمن امثال شما منتقدان هستن که سینمای ایران ومیل مردمش وبه سمت حلقه های ازدواج سوق دادن به جای این نقد مغرضانه ذهنتون رو بازکنین ببینین توچه جایگهی ایستادین اون وقت میفهمید که نقد یعنی بیان مشکل ودادن راهکار برای برطرف شدن آن نه انتقاد کورکورانه که اون وقت باید به پولی که میگیرین شک کنین شما باید الگوی دیگران باشید نه اینکه در سال نقد فیلم که جای کاملا فرهنگیست جلسه را به خاطر فیلمی که فکر میکنین ضعیف هست(زمهریر)به هم بریزید وراه برگزاری جلسات پرسش وپاسخ راازاینی که هست تنگ ترکنین .ازخدامی خواهم که به شما منطقدین چشمی بینا وقلبی سراسر لبریز از ایمان وبرای امثل حاتمی کیاها که محبوب مردمان این سرزمین کهن بافرهنگ چندین هزار ساله اند سربلندی وموفقیت درزیز سایه خودش عطا کند.

1+0-

چهارشنبه 5 اسفند 1388




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.